1401/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ عدل و ظلم
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در سال گذشته درباره خوف و رجا بود. بحث امسال در مورد عدل و ظلم است که در روایات زیادی مطرح شده است. یکی از مسائل مهمی که باید بدان توجه کنیم مسأله عدل و ظلم است.
معنای عدل:
معنای عدل، «إعطاءُ کلّ شیءٍ حقَّه» است. یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. عدل به معنای تساوی نیست. اگر ما این بحث را بفهمیم و بدانیم عدالت چیست؟ صغری: هذا عدلٌ، کبری: کلُّ عدلٍ یجبُ الإتیان به، نتیجه: فهذا یجبُ الإتیانُ به، برای ما روشن خواهد شد. چون عدالت جزو مستقلات عقلیه است و ربطی به دین و مذهب هم ندارد چرا که عقل هر انسانی این را درک میکند که العدلُ حسنٌ و الظلم قبیحٌ.
عدل دو قسم است: ۱- عدل الهی عدل انسانی.
۱- عدل الهی:
در علم کلام خواندهایم که عدل الهی در چند جا بحث میشود: ۱) عدل الهی در تکوینیات، ۲) عدل الهی در تشریعیات و ۳) عدل الهی در مقام محاسبه.
۱) عدالت الهی در تکوین، یعنی خداوند متعال در کمال عدالت موجودات را خلق کرده است. مرحوم شهید مطهری در کتاب عدل إلهی خود به خوبی این مسأله بیان کرده و توضیح داده است.
۲) عدل الهی در تشریع: یعنی خداوند متعال، احکام و تکالیف را برای انسانها کاملاً با عدالت بیان فرموده است. آیه ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾[1] میفرماید: خداوند متعال به مقدار وسع ما به ما دستور داده است و بیشتر از طاقت ما دستوری نداده است. و همچنین آیه ﴿مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[2] خداوند متعال در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده، و در دین حرج و مشقتی نیست. مثلاً اگر وضو و غسل مشقت وجود داشته باشند برای آنها بدل گذاشته شده و از عوض آنها تیمم به جا آورده میشود و یا در روزه کفاره قرار داده شده است. این عدالت در تشریع است.
۳) عدل الهی در محاسبه: آیه میفرماید: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾[3] پس هر کس به قدر ذرهای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید. و هر کس به قدر ذرهای کار زشتی مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید. این عدالت در محاسبه است.
در باب عدالت الهی آیات دیگری نیز وجود دارد مانند: ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ﴾[4] و ﴿أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ، مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[5] و بسیاری از آیات دیگر.
عدل انسانی:
عدل انسانی که مورد بحث ماست، دو قسم است: ۱) عدالت فردی ۲) عدالت اجتماعی
۱) عدالت فردی: معنایش این است که من آنچه که نسبت به خودم میفهمم عمل کنم و الا مثلاً اگر بدانم غذایی برای من ضرر دارد و من آن را بخورم به خودم ظلم کردهام. و یا میدانم اگر به چیزی گوش بدهم به ضرر من تمام خواهد شد، گوش بدهم، به خودم ظلم کردهام. و اگر نگاه کردن به یک چیزی که میدانم در دنیا یا آخرت به ضرر من هست، نگاه بکنم به خودم ظلم کردهام. ﴿وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾[6] و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است. اما همین هم فهم میخواهد، اگر انسان خدا را بشناسد و قدرت، علم، حکمت و صفات خدا را بشناسد، پس از آن است که دستورات خداوند را برای اینکه به نفعش هست انجام میدهد و اگر انجام ندهد به خودش ظلم کرده است. بنابراین عدالت فردی این است که ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾[7] پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند. چه کار باید کرد تا عاقل بود؟ صداها و حرفهای گوناگون از اروپا و آمریکا و فضای مجازی و غیره شنیده میشود که مطالبی را بیان میکنند، اسلام هم مطالبی را بیان کرده است همه این مطالب را میبینند و میشنوند، و باید بهترین آن حرفها را نه از روی هوای نفس، بلکه با تعقل و تفکر انتخاب کند. هر کس چنین باشد عاقلترین مردم است. مجتهد نیز آیات، روایات، اقوال و دلائل علما را میبیند و بهترین آنها را انتخاب میکند. لذا هر انسانی وظیفه دارد حرفها، کلمات و سلیقههای مختلف را با دلائلشان باید ببیند و بشنود و با درک فهم خود بهترین آنها را انتخاب کند. این عدل فردی است.
پس اگر میگوییم خدا را عبادت کنید یعنی خدا را بشناسید و وقتی خدا را شناختید خودتان احساس وظیفه میکنید. خدایی که اینقدر به ما لطف و محبت کرده و روزی و سلامتی به ما داده است، خدایی که زندگی و زن و بچه خوب به عطا فرموده است در حالی که بعضیها از این نعمات محرومند، باید شاکر این نعمات باشیم و عبادات و دستورات را الهی را انجام بدهیم و اگر این کارها را انجام ندهیم به خود ظلم کردهایم. مثلاً پدرتان که به شما محبت میکند و خانه را اختیار شما قرار میدهد و رزق و روزی شما را میرساند و در کارها و مشکلات به یاریتان میآید و مادرتان برایتان غذا حاضر میکند، اگر شما بداخلاقی کنید آیا این جوانمردی است؟ آیا این مطابق عقل است؟ اگر نافرمانی و مخالفت و بیاعتنایی کنید به پدر و مادر خود ظلم کردهاید. این در حالی است که خداوند متعال از اول زندگی تا الان جان و مال و آبروی شما را حفظ کرده است و این همه نعمت در اختیار شما قرار داده است، این را خود شما باید احساس کنید که در مقابل این همه الطاف الهی، به هر طریقی که به عقلتان رسید، تکالیف و وظایفی را انجام دهید. هر کسی ممکن است دینی یا مذهبی داشته باشد ولی اگر این مذهبی را که انتخاب میکند از باب ﴿يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾ باشد و همه نظرات و دلائل را ببیند و بهترین را انتخاب کند به وظیفه شرعی خود عمل کرده است. حالا شاید کسی یک دینی یا مذهبی را انتخاب کند و کسی دیگر دین و مذهب دیگری را. در هر حال این قانون خداوند متعال است ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾[8] . این وظیفه ما در رابطه با خداوند است که باید به عدالت انسانی و فردی خود عمل کنیم. البته در اینجا مشکلاتی مانند تعصبات بیجا وجود دارد که گاهی مانع از عمل به وظیفه انتخاب قول احسن میشود. مثلاً میگوید: پدر من فلان مذهب را داشت من هم باید مانند او این مذهب را داشته باشم یا اجداد من فلان دین را داشت من هم باید همان دین را داشته باشم. اینها تعصبات جاهلی هستند، دین پدر و مادر من ربطی به من ندارد، من خودم باید یستمعون القول و یتبعون احسنه باشم.