1402/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بیمه/ موارد مشابه فقهی/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در روزهای سهشنبه با محوریت فقه معاصر درباره «بیمه» است که آیا بیمه جایز است یا خیر؟ پیشاز ورود به بحث نیاز است که بدانیم نمونههایی در احکام اسلام وجود دارد که شبیه به بیمه است.
موارد مشابه فقهی:
ضمان عاقله: یکی از موارد مشابه، «ضمان عاقله» است. معنای بیمه این است که شما و دیگرانی که با شرکت بیمه قرارداد میبندید، مبلغی را میپردازید تا پساز حادثه غیرعمد، خسارت واردشده به خودرو شما را جمع بپردازد و اگر خسارت به خودرو دیگری وارد شد، شما نیز کمک میکنید تا خسارت پرداخت شود. اگر کسی بهعمد کسی را بکشد، خودش باید قصاص شود، اگر قتل شبهعمد باشد، خودش باید خسارت را بپردازد اما اگر خطای محض باشد، باید عاقله (در یک تعریف، کسانی که ارث میبرند) باید خسارت را بپردازند. در مسأله ضمان عاقله نیز مانند قرارداد بیمه، عدهای متعهد به پرداخت خسارت میشوند.
ضمان جریره: مورد مشابه دیگر، «ضمان جریره» است. در ارث، طبقات مختلفی وجود دارد؛ طبقه اول، آبا و اولاد است، طبقه دوم: اخوه و اجداد است، طبقه سوم اعمام و اخوال است. اگر این طبقات نبودند به مولای معتق میرسد (متوفی زمانی برده بوده و مولایش او را آزاد کرده بوده و پساز آزادی داراییهایی را بهدست آورده است و اکنون که فوت شده و وارث ندارد، این داراییها به مولای او میرسد که او را آزاد کرده است). اگر مولای معتق نیز نباشد، ارث به ضامن جریره میرسد. ضامن جریره آن است که دو نفر که هیچ وارثی ندارند باهم عقدی میخوانند که در صورت فوت هر یک، دارایهایش به دیگری برسد. همچنین اگر هریک از افراد دچار حادثه شد، خسارت را دیگری جبران کند. در بیمه نیز افرادی که قرارداد بیمه میبندند، در صورت بروز حادثه، کمک یکدیگر هستند. کسی که قرارداد بیمه میبندد ممکن است قصدش تنها خودش باشد که اگر خودرویش خسارت دید، بیمه جبران کند اما این قرارداد او مایه خیرات است و اگر دیگری نیز دچار حادثه شد، این فردی که قصدش خودش بود نیز در پرداخت خسارت، شریک است.
حقوق بازنشستگی: روایت میگوید: «عن رجل بلغ به أمير المؤمنين عليهالسلام قال: مر شيخ مكفوف كبير يسأل فقال أمير المؤمنين عليهالسلام: ما هذا؟ فقالوا: يا أمير المؤمنين نصراني قال: فقال أمير المؤمنين عليهالسلام: استعملتموه حتى إذا كبر وعجز منعتموه!! انفقوا عليه من بيت المال».[1] پیرمرد نابینایی از امیرالمؤمنین علیهالسلام درخواست کمک مالی کرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: این کیست؟ گفتند: ای امیرالمؤمنین این شخص، نصرانی است. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: این فرد تا زمانی که جوان بود و میتوانست برای شما کار کرد، اما اکنون که ناتوان شده به او اعتنا نمیکنید. از بیتالمال او را تأمین کنید تا نیازمند نباشد.
از روایت استفاده میشود که هنگام بازنشستگی افراد که توانایی کار ندارند، باید بیتالمال به آنان کمک کند. سند روایت ضعیف است و ما نمیخواهیم استناد فقهی خاصی به آن کنیم اما میخواهیم بگوییم که موارد مشابهی به بیمه در شریعت وجود دارد و بعید نیست که بیمه اصلی شرعی داشته باشد.
پیمان حلف الفضول: برخی از جوانمردان باهم پیمان میبندند که اگر ظلمی به مظلومی شود، از آن مظلوم حمایت کنند. داستان این پیمان این است که فردی از یمن به مکه رفته بود و چیزی را به پدر عمروعاص فروخت. پدر عمروعاص مقداری از پول آن را داد و مقداری را نداد. هرچه فرد یمنی فریاد زد که پولم را بده، به او نداد. بالای کوهی رفت و فریاد زد تا مردم به داد او برسند. جوانهای مکه در منزلی گرد آمدند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که هنوز به مقام نبوت نایل نشده بود نیز در آن جمع حضور داشت. در آن جلسه صحبت شد که صحیح نیست کسی به شهر ما بیاید و اینگونه مظلوم واقع شود؛ پس پیمان بستند که از این مظلوم و هر مظلوم دیگری حمایت کنند و جلوی ظالم را بگیرند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز فرمود که این کار خوبی است و من در آینده نیز با این کار موافقم.
اگر عدهای جمع شوند و مشکلات جامعه را حل کنند، شرعی است و در بیمه نیز همینگونه است که عدهای در صندوق بیمه پول میگذارند که اگر مشکلی پیش آمد از این صندوق به او خسارت داده شود.
با این مثالها میتوان در شریعت مواردی یافت که برای حل مشکلات میتوان گروهی پیمان ببندند تا در صورت ایجاد حادثه و خسارت، به هم کمک کنند؛ هرچند ادله قوی بر مشروعیت بیمه وجود دارد که در آینده از آنها صحبت میکنیم. ﴿وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى﴾[2] تعاون یعنی در انجام کارهای خیر بهیکدیگر کمک کنید. در دیه خطای محض که خسارتزننده نمیتواند دیه را پرداخت کند، دیگران باید متحمل جبران خسارت شوند. بیمه مصداق آیه تعاون است.