1402/07/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/ بیمه/
بیان موضوع
بحث ما درباره «بیمه» خواهد بود که یکی از موضوعات مبتلابه جامعه کنونی است. بیمه دارای انواعی مانند: درمانی، بازنشستگی، عمر، زلزله، شخص ثالث و ... . در بیمه شخص ثالث، شما طرف اول هستید که با بیمه که شخص ثانی است، قرارداد میبندید که اگر تصادف کردید، بیمه، خسارت شخص ثالث (خسارتدیده) را بدهد. آیا اصل قرارداد بیمه شرعی است؟ در برخی موارد، افراد را مجبور میکنند که نوعی از بیمه را انجام دهد، آیا این کار، شرعی است یا نه؟ باید این مسألهها را بررسی کنیم؛ برخی بیمه را شرعی و برخی نامشروع میدانند؛ زیرا غرری یا ربا است.
بیمه، عقدی عقلایی
چیزی که باید در این بحث، بررسی شود این است که آیا بیمه، عقد مفید عقلایی است؟ وقتی چیزی عقلایی بود، میتوان درباره جزئیات آن بحث کرد که جنبه شرعی آن چگونه است.
شکی وجود ندارد که بیمه، عقدی مفید عقلایی است. برای انسانها اتفاق افتاده که بیمه نداشتهاند و با تصادفی، همه زندگیشان نابود شده است. اگر بیمه باشند، بیمه خسارتوارده را جبران میکند. در برخی از تصادفات، میزان خسارت آنقدر زیاد است که اگر مقصر، همه زندگی خود را نیز بفروشد نمیتواند خسارت را جبران کند؛ پس زندانها از این افراد بدهکار، پر میشود و زندگی فردی شرافتمند از بین میرود. افراد میتوانند با مبلغی اندک، خود را بیمه کنند تا اگر حادثهای بهوجود آمد، با مشکلی مواجه نشوند.
باید توجه داشت که مفیدبودن بیمه به تنهایی کافی نیست؛ ممکن است چیزی از دیدگاه عقلا مفید باشد اما حرام باشد. ممکن است برخی از افراد، ربا را بپسندند و آن را خوب و مفید بدانند اما از دیدگاه شرعی حرام است. کسبوکار راههای حلالی مانند بیع، مضاربه و ... دارد که میتوان آن را مرتکب شد و از راههای حرام، دوری کرد. بیمه نیز از عقود مفیدی است که باید موارد حلال و حرام آن را تشخیص داد؛ ازاینرو باید انواع بیمه را بررسی نمود.
مسأله دیگری که باید بررسی شود این است که آیا دولت و حکومت میتواند افراد را به عقد قرارداد بیمه اجبار کند؟ فردی ممکن است تمایل نداشته باشد خود را بیمه کند اما دولت او را مجبور میکند.
فواید بیمه:
کرامت انسانی
در مسأله مفیدبودن بیمه، باید به «کرامت انسانی» توجه نمود. در برخی از حوادث ممکن است، افراد، خوار و ذلیل شوند؛ انسان شریف و محترمی، ذلیل، خوار و فقیر شود. دولت نیز باید او را در زندان نگه دارد و مخارج او را بدهد؛ زیرا توان پرداخت خسارت را ندارد. کسی که بهدنبال حفظ شرافت خود است، خود را بیمه میکند تا در حوادث ناخواسته بتواند زندگی و شرافت خود را حفظ کند.
آرامش و امنیت
با بیمه، آرامش و امنیتی در جامعه ایجاد میشود. فرد بیمهشده شب با آرامش سر به بالین میگذارد و نگران نیست که اگر فرزندش، خودرو را با خود برده، نکند حادثهای پیشآید. اگر خانه بیمه باشد، پساز زلزله، آرامش دارد که بازهم میتواند خانه را بسازد.
نوعدوستی
فایده دیگر بیمه، نوعدوستی و همدلی با دیگران است. انسان گاهی منافع شخصی خود را در نظر میگیرد و خود را بیمه میکند که آرامش و آسایش داشته باشد اما بُعد دیگر بیمه آن است که طرفهای دیگری نیز در جامعه وجود دارند که با وجود بیمه، آرامش، زندگی و آبرو خواهند داشت. ممکن است شخصی تصادف نکند و بیمار نشود اما حق بیمهای که پرداخت میکند، میتواند مشکل کسانی که دچار حادثه یا بیماری شدهاند را جبران کند. در قرارداد بیمه تنها نباید منافع شخصی را دید بلکه برای دیگران نیز مفید است.
آیا آیندهنگری در زندگی انسان مطلوب است که انسان به آینده خود بیاندیشد و برای آن برنامهریزی کند؟ یا باید تنها به فکر امروز خود باشیم و کاری به فردا نداشته باشیم. اصولا انسانها به آینده خود نیز میاندیشند آیا این کار از دیدگاه اسلام، عمل مطلوبی است؟ امام حسن مجتبی علیهالسلام فرمود: «اعمل لدنياك كأنّك تعيش أبداً واعمل لآخرتك كأنك تموت غداً».[1] برای دنیای خود برنامهریزی داشته باشد، گویی که همیشه میخواهی زنده بمانی. برای آخرتت نیز چنان بکوش که گویی فردا میمیری.
کسی که همیشه زنده است، برای آینده خود میاندیشد. انسان مؤمن برای فردای خود، برنامهریزی میکند و مقداری را برای آینده خود در نظر میگیرد. برای آخرت نیز تمام تکالیف عبادی را انجام بده و بدهی نداشته باش؛ پس انسان، هم باید در اندیشه آینده و هم در اندیشه باشد که ممکن است فردا نباشد.
تا اینجا معلوم شد که بیمه، فیالجمله مفید است؛ هرچند ممکن است انواعی از آن مشکل داشته باشد و مفید نباشد. جامعه اسلامی که بیمه داشته باشد، نسبت به جامعه بدون بیمه، بهتر زندگی میکند.
تاریخچه بیمه
گفته شده که ششصد سال قبل از میلاد، بیمه وجود داشته است و برخی آن را مربوط به چهارهزار سال قبل از میلاد دانستهاند. اکنون نیز در سراسر جهان، عقلای عالم آن را پذیرفتهاند. در گذشته، برخی از تاجران باهم قرارداد میبستند که اگر مالالتجاره یکی از آنان آسیب دید، دیگران جبران کنند. بیمه امر معقولی است که از گذشته وجود داشته است.
موارد مشابه فقهی
باید ببینیم که آیا در فقه، مشابه این مسأله را داریم که عدهای، خسارت دیگری را پرداخت کنند یا نه؟ یکی از موارد مشابه، «ضمان عاقله» است. در بحث دیات، اگر شخصی جنایت عمدی مرتکب شود، خودش ضامن جبران خسارت است. اگر خسارتوارده، براثر شبه خطا باشد، بازهم بر گردن خسارتزننده است. اگر جنایتی غیرعمد باشد، مثلا مرتکب قتل خطایی شد، ضمان و جبران خسارت، برعهده عاقله است. شهید ثانی رحمهالله درباره عاقله می گوید: «(وهم: من تقرب) إلى القاتل (بالأب) كالأخوة والأعمام وأولادهما (وإن لم يكونوا وارثين في الحال.) وقيل: من يرث دية القاتل لو قتل، ولا يلزم من لا يرث ديته شيئا مطلقا».[2] بنابراین عاقله نزدیکان پدری مانند برادران، عموها و فرزندان آنها هستند، هرچند که اکنون وارث نباشند. برخی گفتهاند که عاقله، وارثان شخص از طبقات مختلف هستند.
یکی از موارد مشابه دیگر، ضمان جریره است که در آینده از آن بحث میکنیم.