1402/02/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/ مسائل مستحدثه اطعمه و اشربه/ حرمت گوشت مسخشدگان
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در فقه معاصر درباره مسائل اطعمه و اشربه بود. بحث شد که اصل در گوشت حیوانات بر حلیت است؛ در حیوانات اگر شک کنیم که حلال هستند یا حرام، اصل، حلیت است. این را در مباحث گذشته اثبات کردیم. یکی از مباحثی که بیان شد، بحث مسوخ است. مسوخ، جمع مسخ است؛ یعنی حیواناتی که مسخ شدهاند. ریشه این مسأله مورد اختلاف است که داستان مسوخ چیست. بر اساس برخی از روایات، گفتهاند که برخی از اقوام گذشته در زمان انبیا گناه زیادی مرتکب میشدند و مجازاتشان اینگونه بود که خداوند آنها را به شکل حیوانی درمیآورد؛ به شکل میمون، خرس، خوک، سوسمار و ... . آیا این داستان درست است؟ آیا این حیوانات موجود از نسل همان اقوام مسخشده هستند؟ یا اینکه این اقوام، شباهتی اخلاقی با حیوانات پیدا میکردند. مباحثی دراینباره وجود دارد که به بحث فقهی ما مربوط نمیشود و کسانی که موضوعشناسی میکنند باید پژوهشی تاریخی انجام دهند تا حقیقت مسأله را به دست آورند. آنچه به بحث ما مربوط میشوند این است که حیواناتی مانند میمون، خرس، خوک، سوسمار و ... با عنوان مسوخ در روایات بیان شده است، در برخی روایات گفته شده که خوردن مسوخ حرام است، نتیجه این صغری و کبری این میشود که خوردن این حیوانات، حرام است. اگر روایت صحیح داشتیم که فلان حیوان از مسوخ است، میپذیریم و اگر روایت ضعیف بود، آن را نمیپذیریم.
یکی از حیواناتی که مورد اختلاف است و عده زیادی آن را حرامگوشت میدانند و فقهایی مانند آیتالله سیستانی حفظهالله و شهید صدر رحمهالله آن را حلال میدانند، «طاووس» است. ریشه این اختلاف روایتی درباره طاووس است:
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[1] عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ[2] عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِّ[3] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: الطَّاوُسُ مَسْخٌ كَانَ رَجُلًا جَمِيلًا فَكَابَرَ امْرَأَةَ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ تُحِبُّهُ فَوَقَعَ بِهَا ثُمَّ رَاسَلَتْهُ بَعْدُ فَمَسَخَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاوُسَيْنِ أُنْثَى وَ ذَكَراً وَ لَا يُؤْكَلُ لَحْمُهُ وَ لَا بَيْضُهُ».[4]
امام رضا علیهالسلام فرمود: طاووس، مسخشده است. مرد زیبایی بود. مرد و زن مؤمنی نیز بودند که یکدیگر را دوست داشتند. آن مرد زیبا، زن را فریب داد و با او زنا کرد و به هم نامه میدادند؛ ازاینرو خداوند هر دو را مسخ کرد و تبدیل به طاووس نر و ماده شدند؛ پس گوشت و تخم طاووس را نخور.
سند روایت از نظر ما، صحیح است؛ اما علمایی مانند آیتالله سیستانی حفظهالله و شهید صدر رحمهالله آن را ضعیف دانستهاند. راوی مورد اختلاف «بکر بن صالح» است که ما آن را امامی و ثقه میدانیم اما این فقها او را ثقه نمیدانند.
روایت دلالت میکند که طاووس از مسوخ است و خوردنش حرام است. فقهایی که سند را قبول ندارند حکم به حلیت میکنند. آیتالله سیستانی حفظهالله میگوید: «و تحل النعامة و الطاوس على الأقوى».[5] شهید صدر رحمهالله در تعلیقه بر منهاج الصالحین، همین دیدگاه را میپذیرد.
در کتاب کافی با همین سند و بدون نقل داستان مسخ طاووس نقل شده: «الطَّاوُسُ لَا يَحِلُّ أَكْلُهُ وَ لَا بَيْضُهُ».[6] تفاوت این روایت با متن روایت سابق این است که در این روایت از واژه «لَا يَحِلُّ» استفاده کرده که شبههای در حرمت ندارد و صریح در حرمت است اما در متن سابق، از واژه «لَا يُؤْكَلُ» استفاده شده بود که مشترک میان حرمت و کراهت است و بیشتر ظهور در کراهت دارد همانگونه که در روایات بسیاری وجود داشت که ائمه علیهمالسلام فرمودند که ما نمیخوریم «أَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ نَعَافُهُ».[7]
نقد و بررسی
اولا این دو متن، یک روایت است نه دو روایت جدا. ثانیا معمولا ناقلان حدیث، احادیث را نقل به معنا میکنند و ممکن است واژهای را کموزیاد کنند یا از واژه متفاوتی استفاده کنند که در معنا قریب به هم هستند. در اینجا نیز معلوم نیست که امام رضا علیهالسلام از کدام واژه استفاده کرده است.
روایت ششم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى[8] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[9] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِّ[10] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: الْفِيلُ مَسْخٌ كَانَ مَلِكاً زَنَّاءً وَ الذِّئْبُ مَسْخٌ كَانَ أَعْرَابِيّاً دَيُّوثاً وَ الْأَرْنَبُ مَسْخٌ كَانَتِ امْرَأَةً تَخُونُ زَوْجَهَا وَ لَا تَغْتَسِلُ مِنْ حَيْضِهَا وَ الْوَطْوَاطُ مَسْخٌ كَانَ يَسْرِقُ تُمُورَ النَّاسِ وَ الْقِرَدَةُ وَ الْخَنَازِيرُ قَوْمٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْتَدَوْا فِي السَّبْتِ وَ الْجِرِّيثُ وَ الضَّبُّ فِرْقَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَمْ يُؤْمِنُوا حَيْثُ نَزَلَتِ الْمَائِدَةُ عَلَى عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ علیهما السلام فَتَاهُوا فَوَقَعَتْ فِرْقَةٌ فِي الْبَحْرِ وَ فِرْقَةٌ فِي الْبَرِّ وَ الْفَأْرَةُ فَهِيَ الْفُوَيْسِقَةُ وَ الْعَقْرَبُ كَانَ نَمَّاماً وَ الدُّبُّ وَ الزُّنْبُورُ كَانَتْ لَحَّاماً يَسْرِقُ فِي الْمِيزَانِ».[11]
امام رضا علیهالسلام در این روایت با سند صحیح فرمود: فیل مسخشده است؛ او پادشاه زناکاری بود. گرگ مسخشده است؛ او عرب بیابانی بود که زنش را در اختیار دیگران میگذاشت. خرگوش مسخشده است؛ او زنی بود که به شوهرش خیانت میکرد و پساز حیضش غسل نمیکرد. خفاش مسخشده است؛ او کسی بود که خرماهای مردم را میدزدید. میمونها و خوکها گروهی از بنیاسرائیل بودند که در روز شنبه، گناه کردند. ماهی جریث و سوسمار گروهی از بنیاسرائیل بودند که وقتی مائده بر حضرت عیسی علیهالسلام نازل شد، ایمان نیاوردند و برخی از آنها در دریا و برخی در خشکی سرگردان شدند. موش انسان کوچک فاسقی بود. عقرب انسان سخنچینی بود. خرس و زنبور، قصابهایی بودند که کمفروشی میکردند.
در این روایت، نام برخی از مسوخات برده شده است.
در روایات دیگری داریم که مارماهی و جریث، حلال است: «مَا تَقُولُ فِي أَكْلِ الْجِرِّيِّ أَ حَلَالٌ هُوَ أَمْ حَرَامٌ فَقَالَ حَلَالٌ إِلَّا أَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ نَعَافُهُ».[12]
بالاخره ماهی جریث، حلال است یا حرام؟ پس ممکن است حیوانی مسوخ باشد و حلال هم باشد.
روایت هفتم: «الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ[13] عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ[14] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ[15] قَالَ أَخْبَرَنِي سَمَاعَةُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ أَخْبَرَنِي الْكَلْبِيُّ النَّسَّابَةُ قَالَ: ... فَقَالَ سَلْ فَقُلْتُ أَخْبِرْنِي عَنْ أَكْلِ الْجِرِّيِّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَسَخَ طَائِفَةً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَمَا أَخَذَ مِنْهُمْ بَحْراً فَهُوَ الْجِرِّيُّ وَ الْمَارْمَاهِي وَ الزِّمَّارُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ وَ مَا أَخَذَ مِنْهُمْ بَرّاً فَالْقِرَدَةُ وَ الْخَنَازِيرُ وَ الْوَبْرُ وَ الْوَرَكُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ».
به ما درباره ماهی جریث خبر بده. فرمود: خداوند گروهی از بنیاسرائیل را مسخ نمود؛ برخی از آنها در دریا هستند که شامل ماهیهایی مانند جریث، مارماهی، زمّار و مانند آن است و برخی از آنها در خشکی هستند که شامل میمون، خوک، گربه، سوسمار و مانند آن است.
پیشاز این فقره روایت، فقره دیگری وجود دارد که میفرماید: «مَا تَقُولُ فِي أَكْلِ الْجِرِّيِّ أَ حَلَالٌ هُوَ أَمْ حَرَامٌ فَقَالَ حَلَالٌ إِلَّا أَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ نَعَافُهُ».[16] راوی از حکم ماهیهایی مانند جریث میپرسد و امام آن را بهصراحت حلال میداند اما بیان میکند که اهلبیت علیهمالسلام از این ماهی نمیخورند.
سند روایت ضعیف است اما دلالت دارد که مسوخات در دریا، حلال هستند؛ بنابراین اگر روایت را بپذیریم اینگونه نیست که همه مسوخ حرام باشند بلکه ممکن است مسوخ باشد اما حلال باشد.
روایت هشتم: «رُوِيَ أَنَّ الْمُسُوخَ لَمْ تَبْقَ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فَإِنَّ هَذِهِ مُثِّلَ بِهَا فَنَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ أَكْلِهَا».[17]
روایت شده که مسوخ بیشاز سه روز باقی نمیمانند. این حیوانات شبیه آن مسوخات هستند؛ ازاینرو خداوند از خوردن آنها نهی کرده است.
گاهی مرسله مرحوم صدوق اینگونه آغاز میشود که «قال الصادق علیه السلام» و راویها را حذف میکند. برخی از فقها بر این باورند که این روایات، معتبر هستند اما اگر مرحوم صدوق بگوید: «روی» معلوم میشود که سند معتبری ندارد.
اگر این روایت ضعیف را بپذیریم براساس آن، حیواناتی مانند فیل، میمون و ... که اکنون وجود دارند همان انسانهای مسخشده نیستند بلکه شبیه آنها هستند. خداوند نیز از خوردن این حیوانات نهی کرده.
روایت نهم: «عنه[18] عن احمد بن الحسن[19] عن عمرو بن سعيد[20] عن مصدق بن صدقة[21] عن عمار[22] عن ابى عبد الله عليهالسلام في الذي يشبه الجراد وهو الذي يسمى الدبا ليس له جناح يطير به الا انه يقفز قفزا ايحل أكله؟ قال: لا يحل ذك لانه مسخ، وعن المهرجل قال: لا يؤكل لانه مسخ ليس هو من الجراد».[23]
حیوانی شبیه ملخ است که به آن «دبا» گفته میشود اما بال ندارد تا با آن پرواز کند اما میجهد، آیا خوردن آن جایز است؟ امام صادق علیهالسلام فرمود: خوردن آن جایز نیست؛ زیرا مسخ شده است. همچنین درباره «مهرجل» که حیوانی شبیه ملخ است پرسیده شد، حضرت فرمود: آن را نخور؛ زیرا مسخ شده است و ملخ نیست.
در این روایت موثقه، برخی از مسخشدگان، بیان شده است.
از مجموع این روایات دو نکته استفاده میشود: مصداق برخی از مسوخات بیان شده است. حکم مسوخ برای مردم مشخص بوده که حرام هستند؛ زیرا پس از اینکه امام معصوم علیهالسلام آن حیوان را مسخشده میدانست، کسی درباره حلیت یا حرمت آن نمیپرسید.