درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه معاصر/ مسائل مستحدثه اطعمه و اشربه/ حرمت گوشت درندگان

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در فقه معاصر درباره مسئله پنجمی است که مرحوم امام خمینی در تحریر الوسیله بیان کرد که گاو، گوسفند و شتر گوشتش حلال است و گوشت قاطر و الاغ مکروه است. گوشت حیواناتی مانند سگ، گربه و درندگان حرام است. بحث به اینجا رسید که نظر ما در اطعمه و اشربه این است که اگر دلیل قاطعی بر حرمت حیوانی وجود داشت، آن را حرام می‌دانیم اما اگر دلیل قاطعی بر حرمت وجود نداشت، آن را حرام نمی‌دانیم.

حرمت گوشت درندگان

همه فقهای شیعه و سنّی به‌جز «مالک» فتوای به حرمت درندگان داده‌اند؛ خواه چنگال یا نیش داشته باشد.

ممکن است برخی گمان کنند که اصالة الحلّیه در آیه ﴿قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِي إِلَي مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يطْعَمُهُ ...﴾.[1] تخصیص زیادی خورده است؛ زیرا درندگان، بسیار هستند. آیه تنها چند مورد را حرام دانسته اما اگر درندگان نیز حرام باشد، بسیاری از حیوانات حرام می‌شود و تخصیص اکثر لازم می‌آید. نیاز است که بررسی شود آیا درنده‌بودن دلیل بر حرمت است یا نه؟

صاحب جواهر رحمه‌الله می‌گوید: «يحرم منها ما كان سبعا ، وهو ما كان له ظفر أو ناب يفترس به ، قويا كان كالأسد والنمر والفهد والذئب أو ضعيفا كالثعلب والضبع وابن آوى )».[2]

حیوان درنده حرام است، و آن حیوانی است که چنگال یا نیش گزنده دارد مانند شیر، ببر، گرگ، کفتار، روباه، شغال و ... .

ادله حرمت درندگان:

دلیل اول: اجماع

فقها اجماع دارند که درندگان حرام هستند. هم اجماع منقول و هم اجماع محصّل وجود دارد. «بل الإجماع بقسميه عليه».[3]

در جایی که روایات زیادی درباره چیزی داشته باشیم، اجماع مدرکی می‌شود و باید به همان روایات رجوع کرد.

دلیل دوم: سیره

سیره مستمر میان مسلمانان این بوده که گوشت این حیوانات را حرام می‌دانستند. «مضافا إلى السيرة المستمرة».[4]

دلیل سوم: روایات

سه گروه روایت وجود دارد: رویاتی که این حیوانات را حرام می‌داند. روایاتی که آن‌ها را مکروه می‌داند. رویاتی که دلیل حرمت گوشت درنده را بیان می‌کند که این‌ها میته و نجاست می‌خورند؛‌ بنابراین اگر میته و نجاست نخورند، حرمت ذاتی ندارند و حرمتشان عرضی است.

روایات گروه اول (حرمت درندگان):

روایت اول: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌علیه السلام قَالَ: «كُلُّ ذِي نَابٍ مِنَ السِّبَاعِ وَ مِخْلَبٍ مِنَ الطَّيْرِ حَرَامٌ».[5]

امام صادق علیه‌السلام فرمود: همه درندگانی که دندان و نیش دارند و همه پرندگانی که چنگال دارند حرام هستند.

روایت، هم سند و هم دلالت درستی دارد.

روایت دوم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ: «كُلُّ ذِي نَابٍ مِنَ السِّبَاعِ وَ مِخْلَبٍ مِنَ الطَّيْرِ حَرَامٌ وَ قَالَ علیه السلام لَا تَأْكُلْ مِنَ السِّبَاعِ شَيْئاً».[6]

امام صادق علیه‌السلام فرمود: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: همه درندگانی که دندان و نیش دارند و همه پرندگانی که چنگال دارند حرام هستند. سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود: هیچ‌کدام از درندگان را نخور.

این روایت نیز هم سند و هم دلالت درستی دارد.

روایت سوم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْمَأْكُولِ مِنَ الطَّيْرِ وَ الْوَحْشِ فَقَالَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله كُلَّ ذِي مِخْلَبٍ مِنَ الطَّيْرِ وَ كُلَّ ذِي نَابٍ مِنَ الْوَحْشِ فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ مِنَ السَّبُعِ فَقَالَ لِي يَا سَمَاعَةُ السَّبُعُ كُلُّهُ حَرَامٌ وَ إِنْ كَانَ سَبُعاً لَا نَابَ لَهُ».[7]

راوی از امام صادق علیه‌السلام درباه پرندگان و حیوانات وحشی خوردنی‌ پرسید. امام علیه‌السلام فرمود: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرندگانی که چنگال دارند حیوانات وحشی که دندان نیش دارند را حرام نمود. درنده اگر دندان نیش نیز نداشته باشد، حرام است.

سند و دلالت این روایت نیز درست است.

روایات گروه دوم (کراهت درندگان)

روایت اول: الحسين بن سعيد[8] عن عثمان بن عيسى[9] عن سماعة قال سألته عن لحوم السباع وجلودها فقال : «اما لحوم السباع والسباع من الطير والدواب فانا نكرهه ، واما الجلود فاركبوا عليها ولا تلبسوا شيئا منها تصلون فيه».[10]

گوشت درندگان و پرندگان درنده را ما مکروه می‌دانیم اما از پوست این‌ها بر آن بنشینید اما هنگام نماز آن را نپوشید.

سند روایت موثقه است و دلالت دارد که گوشت درنده مکروه است.

روایت دوم: الحسين بن سعيد عن صفوان عن ابن مسكان عن الحلبي عن ابي عبد الله عليه‌ السلام قال : «لا يصلح اكل شئ من السباع اني لاكرهه واقذره».[11]

امام صادق علیه‌السلام فرمود: مصلحت نیست که انسان گوشت درندگان را بخورد. من آن را مکروه می‌دانم و خوشم نمی‌آید.

ظهور «لایصلح» در حرمت نیست.

سند روایت صحیح است.

روایت گروه سوم (بیان‌کننده علت حرمت)

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ أَنَّ الرِّضَا (ع) كَتَبَ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ «حَرَّمَ سِبَاعَ الطَّيْرِ وَ الْوَحْشِ كُلَّهَا لِأَكْلِهَا مِنَ الْجِيَفِ وَ لُحُومِ النَّاسِ وَ الْعَذِرَةِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دَلَائِلَ مَا أَحَلَّ مِنَ الْوَحْشِ وَ الطَّيْرِ وَ مَا حَرَّمَ».[12]

امام رضا علیه‌السلام در نامه‌ای به محمد بن سنان نوشت: حیوانات و پرندگان درنده وحشی، حرام هستند؛ زیرا این حیوانات، مردار، انسان‌ها، مدفوع و مانند آن را می‌خورند. خداوند به این دلیل آن‌ها را حرام کرده است.

سند روایت کاملا صحیح است.

این روایت جمع میان دو گروه نخست را بیان می‌کند. بر اساس این روایت، حرمت درندگان ذاتی نیست بلکه عرضی است؛ پس اگر قرنطینه شوند و نجاست‌خوار نباشند، حلال می‌شوند. با این بیان معلوم می‌شود که آیه ﴿قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِي إِلَي مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يطْعَمُهُ ...﴾.[13] تخصیص نخورده است؛ زیرا حرمت درندگان ذاتی نیست بلکه عرضی است. اجماع و سیره نیز بر حرمت عرضی است. میان روایات، آیات و اجماع تنافی وجود ندارد.

توسل به مادر امام زمان عجل‌الله‌فرجه

با توجه به ایام شعبان نکته‌ای که خواستم خدمت عزیزان عرض کنم، توجه به توسل به مادر امام زمان عجل‌الله‌فرجه است. این توسل مورد توجه بسیاری از علما است. بسیاری از ختومات است که نذر ایشان می‌کنند. ایشان سختی و زجر بسیار کشیده و صبر زیادی داشته است. نیکو است که کتاب‌هایی درباره وی نوشته شود و از ایشان تجلیل شود. ختم برای مادر امام زمان عجل‌الله‌فرجه خیلی نتیجه می‌دهد. ما هم ان‌شاءالله امشب زائر نجف و کربلا هستیم؛ نائب‌الزیاره همه شما عزیزان خواهیم بود.


[1] سوره انعام، آيه 145.
[2] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج36، ص294.
[3] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج36، ص294.
[4] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج36، ص294.
[5] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص244.
[6] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص245.
[7] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص247.
[8] . امامی و ثقه است.
[9] ثقه است و برخی او را از اصحاب اجماع دانسته‌اند.
[10] تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج9، ص79.
[11] تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج9، ص43.
[12] علل الشرائع، الشيخ الصدوق، ج2، ص482.
[13] سوره انعام، آيه 145.