درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

1401/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه معاصر/ مسائل مستحدثه اطعمه و اشربه/ حکم لابستر و حکم چهارپایان

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در فقه معاصر درباره حکم ماهی‌هایی بود که پولک ریز دارند و با چشم عادی قابل دیدن نیست. گفتیم که اطلاق روایات «ما کان له قشر» شامل حال این ماهی‌ها هم می‌شود و حلالند. همچنین درباره ماهی‌هایی بحث شد که پولک دارند و در گذر زمان، پولک آن‌ها می‌ریزد. دراین‌باره نیز روایت صحیحی داریم که وجود پولک در زمانی برای حلیت آن کافی است؛ هرچند بعدا پولکش به‌دلیل عارضی بریزد. قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ الْحِيتَانُ مَا يُؤْكَلُ مِنْهَا فَقَالَ مَا كَانَ لَهُ قِشْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْكَنْعَتِ‌ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِأَكْلِهِ قَالَ قُلْتُ لَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَهُ قِشْرٌ فَقَالَ لِي بَلَى وَ لَكِنَّهَا سَمَكَةٌ سَيِّئَةُ الْخُلُقِ تَحْتَكُّ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ إِذَا نَظَرْتَ فِي أَصْلِ أُذُنِهَا وَجَدْتَ لَهَا قِشْراً».[1] راوی می‌گوید: به امام صادق عرض کردم: فدایت شوم! کدام گونه از ماهی خوردنش جایز است؟ حضرت فرمود: آن ماهی‌هایی که فلس دارد. گفتم: فدایت شوم! درباره ماهی کنعت نظر شما چیست؟ حضرت فرمود: خوردنش اشکالی ندارد. گفتم: این ماهی فلس ندارد! حضرت فرمود: در ظاهر فلس ندارد اما ماهی بداخلاقی است که چون به جاهای مختلف برخورد می‌کند پولک‌هایش می‌ریزد و اگر بیخ گوشش را نگاه شود، فلس دیده می‌شود.

از این روایت و عموم تعلل در آن استفاده می‌کنیم که ملاک، دیدن فلس با چشم ظاهری نیست بلکه وجود اصل پولک کافی است هرچند پولکش به‌دلیل عارضی ریخته باشد؛ ذات این ماهی، پولک‌دار است.

در این روایت از استصحاب نیز استفاده شده است؛ این ماهی زمانی که پولک داشت اگر صید می‌شد، خوردنش جایز بود، ‌اکنون که پولکش ریخته شک می‌کنیم که خوردنش جایز است یا نه، حکم حلیت، استصحاب می‌شود. با وجود روایت که اصل حاکم است، نیازی به استصحاب نیست اما اگر کسی به‌دلیلی از روایات چشم‌پوشی کند و به سراغ اصول عملیه برود، استصحاب، حکم به حلیت می کند.

ماهی «اوزون برون» نمونه‌ای از این ماهی‌ها است که به مرور، پولکش می‌ریزد. عمده تولید خاویار، از این ماهی است.

فتاوای فقها

از مرحوم آیت‌الله گلپایگانی استفتا شد: آیا خوردن ماهی اوزون برون و کلیه ماهی‌های خاویاری جایز است؟ ایشان پاسخ داد: «هر ماهی که فلس داشته باشد، حلال است و اگر فلس نداشته باشد، حرام است و لازم نیست تمام بدن آن فلس داشته باشد بلکه اگر اطراف دم یا اطراف سر، فلس داشته باشد، کافی است و لازم نیست که فلس همیشه در بدن آن باشد و اگر بدانند فلس دارد لکن خودش را می‌سابد به چیزی و فلسش می‌ریزد، حلال است. و تشخیص اینکه فلس دارد با ندارد با خود اشخاص است. فلس عبارت است از پولک‌های ریز یا درشت که وجود دارد». در استفتائی دیگر درباره اختلاف در حلیت و حرمت ماهی «ازون برون» «فیل‌ماهی» و «تاس‌ماهی» ایشان پاسخ داد: «در صورتی که اهل خبره شهادت دهند که ماهی، فلس دارد، کفایت می‌کند و محکوم به حلیت است».

آیت‌الله مکارم سلّمه‌الله می‌گوید: اگر ثابت شود که ماهی، فلس‌دار است، اشکالی ندارد.

مقام معظم رهبری سلّمه‌الله می‌گوید: اگر فلس‌دار باشد، حلال است؛ هرچند پس از صید، فلس خود را از دست بدهد. و تشخیص فلس‌داربودن از گفته کارشناس، کفایت می‌کند.

آیت‌الله سیستانی سلّمه‌الله می‌گوید: اگر در اصل خلقتش، فلس‌دار باشد هرچند بعد از جهت عارضی، فلس او جدا شده باشد، حلال است.

این فتاوا، بر اساس همین روایت است.

آنچه گفته شد، بر اساس فتوای فقهایی است که فلس را لازم می‌دانند اما ما گفتیم که وجود فلس، لازم نیست؛ روایاتی را بیان کردیم که فلس لازم نیست. حیوانات دریایی حلال هستند، خواه فلس داشته باشند یا نداشته باشند.

حکم «لابتسر آبشور» و «کری‌فیش آب شیرین»

یکی از احکام اختلافی درباره حکم «لابتسر» یا «کری‌فیش» است. لابستر حیوانی دریایی شبیه میگو و خرچنگ است؛ ازاین‌رو برخی آن را میگو و برخی آن را خرچنگ دانسته‌اند. مؤسسه موضوع‌شناسی تحت اشراف حجت‌الاسلام‌والمسلمین فلاح‌زاده، موضوع‌شناسی این بحث و عکس‌های آن را برای ما فرستاده است.

اگر مصداق میگو باشد، حلال است اما اگر مصداق خرچنگ باشد، بر اساس فتوای فقها، حرام است. این حیوان از چند جهت شبیه میگو و از چند جهت، شبیه خرچنگ است. اگر نتوان گفت که میگو یا خرچنگ است بلکه حیوان سومی باشد، به اصل اولی حلیت حیوانات، رجوع می‌شود؛ حلیت بر اساس اصل، آیات و روایات، ثابت است و حرمت، دلیل می‌خواهد. ﴿أُحِلَّ لَكُمْ صَيدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَكُمْ﴾.[2]

آیت‌الله مکارم می‌گوید: «خوردن لابستر، اشکال دارد». متخصصان دراین‌باره گفته‌اند که شاه‌میگو است، آیت‌الله مکارم می‌گوید: «حکم در اینجا تابع صدق موضوع است از نظر عرف؛ اگر به آن خرچنگ گفته شود، حرام است و اگر صدق روبیان (میگو) کند، حلال است. برای تشخیص این موضوع می‌توانید به صیادان مراجعه کنید».

مسأله پنجم تحریرالوسیله (حکم برخی چهارپایان)

«البهائم البرّيّة من الحيوان صنفان: إنسيّة ووحشيّة. أمّا الإنسيّة فيحلّ منها جميع أصناف الغنم والبقر والإبل، ويكره الخيل والبغال والحمير».[3]

چهارپایان خشکی، دو گونه هستند: اهلی و وحشی. حیوانات اهلی که حلال هستند شامل همه اصناف گوسفند، گاو و شتر می‌شود اما گوشت اسب، قاطر و الاغ، مکروه است.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يتْلَى عَلَيكُمْ غَيرَ مُحِلِّي الصَّيدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يحْكُمُ مَا يرِيدُ﴾.[4] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به عقدهای خود پایبند باشید. چهارپایان بر شما حلال شده مگر آنچه که به شما گفته خواهد شد. هنگام احرام، صيد را حلال نشمريد! خداوند هر چه بخواهد حکم می‌کند.

بر اساس آیه، اصل در چهارپایان بر حلیت است و حرمت، دلیل می‌خواهد.

همچنین می‌فرماید: ﴿وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾.[5] (او کسی است که) از چهارپايان، برای شما حيوانات باربر و حيوانات کوچک (برای منافع ديگر) آفريد؛ از آنچه به شما روزی داده است، بخوريد و از گام‌های شيطان پيروی ننماييد، که او دشمن آشکار شماست.

قصد داریم درباره حیواناتی بحث کنیم که مرحوم امام خمینی، آن‌ها را مکروه دانسته است در برابر دیدگاه حرمت این حیوانات. روایات را بررسی می‌کنیم تا مشخص شود اسب، قاطر و الاغ، مکروه است یا حرام. مشهور فقها مانند مرحوم امام، آن‌ها را مکروه می‌دانند. صاحب جواهر می‌گوید: «المشهور بيننا شهرة كادت تكون إجماعا كما اعترف به غير واحد إن لم تكن كذلك أنه (يكره الخيل والبغال والحمير الأهلية) في الثلاثة، بل عن الخلاف الإجماع على ذلك».[6] شهرتی میان ما است که نزدیک به اجماع است چنان‌که عده‌ای به آن اعتراف کرده‌اند. سه گروه اسب، قاطر و الاغ اهلی، مکروه است. شیخ طوسی در کتاب الخلاف، ادعای اجماع کرده است.

بررسی روایات:

روایت اول: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ،[7] عَنْ أَبِيهِ،[8] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ،[9] عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام‌ أَنَّهُمَا سَأَلَاهُ عَنْ أَكْلِ لُحُومِ الْحُمُرِ الْأَهْلِيَّةِ قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْهَا وَ عَنْ أَكْلِهَا يَوْمَ خَيْبَرَ وَ إِنَّمَا نَهَى عَنْ أَكْلِهَا فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ لِأَنَّهَا كَانَتْ حَمُولَةَ النَّاسِ‌ وَ إِنَّمَا الْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْقُرْآنِ».[10]

محمد بن مسلم و زراره از امام باقر علیه‌السلام پرسیدند که آیا خوردن الاغ اهلی جایز است؟ امام باقر علیه‌السلام فرمود: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از خوردن آن در روز جنگ خیبر نهی کرد؛ زیرا در زمان جنگ بود. الاغ‌ها وسایل مردم را حمل می‌کردند (و مورد نیاز بود) حرام، تنها آن چیزی است که خداوند در قرآن فرموده است.

اگر پیامبر از خوردن الاغ نهی نمود دلیلش این بود که در هنگام جنگ به الاغ‌ها نیاز داشتند.

روایت دوم: «سَأَلَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ لُحُومِ الْخَيْلِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْبِغَالِ وَ الْحَمِيرِ فَقَالَ حَلَالٌ وَ لَكِنَّ النَّاسَ يَعَافُونَهَا. وَ إِنَّمَا نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْ أَكْلِ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ بِخَيْبَرَ لِئَلَّا تَفْنَى ظُهُورُهَا وَ كَانَ ذَلِكَ نَهْيَ كَرَاهَةٍ لَا نَهْيَ تَحْرِيمٍ».[11]

محمد بن مسلم از امام باقر علیه‌السلام درباره گوشت اسب، چهارپایان، قاطر و الاغ پرسید، حضرت فرمود: حلال است اما مردم خوششان نمی‌آید. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز جنگ خیبر از خوردن گوشت الاغ اهلی، نهی نمود؛ زیرا از پشت این‌ها استفاده می‌شد (الاغ وسایل را حمل می‌کرد) این نهی پیامبر، کراهتی است نه نهی تحریمی.

سند روایت کاملا صحیح است؛ ‌اسناد شیخ صدوق از محمد بن مسلم در مشیخه آمده و همه صحیح هستند. دلالت روایت نیز درست است که خوردن گوشت الاغ، حرام نیست.

روایت سوم: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ[12] (رحمه الله) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ[13] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[14] عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ[15] عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ[16] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ[17] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ أَكْلِ لُحُومِ الْحُمُرِ وَ إِنَّمَا نَهَى عَنْهَا مِنْ أَجْلِ ظُهُورِهَا مَخَافَةَ أَنْ يُفْنُوهَا وَ لَيْسَتِ الْحَمِيرُ بِحَرَامٍ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ ﴿قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ ...﴾[18] إِلَى آخِرِ الْآيَةِ».[19]

امام باقر علیه‌السلام فرمود: پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از خوردن گوشت الاغ‌ها نهی کرد؛ زیرا از پشت آن استفاده می‌کردند و ترس این وجود داشت که از بین بروند (دیگر چیزی نبود که بارها را با آن جابه‌جا کنند) خوردن الاغ، حرام نیست. سپس امام باقر علیه‌السلام آیه 145 سوره انعام را قرائت نمود.

برخی از این نهی پیامبر، برداشت کرده‌اند که خوردن گوشت الاغ، حرام است.

این روایت هم سند درستی دارد و هم دلالت می‌کند که خوردن گوشت الاغ، حرام نیست. نهی پیامبر به‌دلیل مصالحی بوده که در آن زمان وجود داشته است.

 


[1] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص219.
[2] سوره مائده، آيه 96.
[3] تحرير الوسيلة(دو جلدى)، الخميني، السيد روح الله، ج2، ص148.
[4] سوره مائده، آيه 1.
[5] سوره انعام، آيه 142.
[6] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج36، ص264.
[7] امامی و ثقه است.
[8] امامی و ثقه است.
[9] امامی، ثقه و از اصحاب اجماع است.
[10] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص246.
[11] من لا يحضره الفقيه‌، الشيخ الصدوق‌، ج3، ص335.
[12] امامی، ثقه و جلیل است.
[13] امامی، ثقه و جلیل است.
[14] امامی، ثقه و جلیل است.
[15] امامی، ثقه، جلیل . از اصحاب اجماع است.
[16] امامی و ثقه است.
[17] از اصحاب اجماع است.
[18] سوره انعام، آيه 145.
[19] علل الشرائع، الشيخ الصدوق، ج2، ص563.