درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

96/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستثنیات از حرمت غناء/مبحث غناء/مکاسب محرّمه

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با استثناء غناء در مراثی اهل‌بیت از حرمت غناء بود. ادلّه‌ای در این رابطه از سوی مدّعیان آن اقامه شد.

دلیل سوّم: اصل

برخی مانند مرحوم محقّق اردبیلی در مجمع الفائده آنجا که شکّ در حرمت غناء در مراثی کنیم را مشمول اصل اباحه دانسته و به همین جهت در مراثی اهل بیت اگر خصوصیات غناء محقّق شود، نمی‌توان به جهت شکّ در حرمت، قائل به حرمت شد، بلکه باید اصل اباحه را جاری کنیم.[1]

به نظر ما، این اصل در این موضوع که ادلّه محرز برای اثبات حکم آن در دسترس است، جاری نمی‌شود. جایی که دلیل وجود داشته باشد، مجالی برای تمسّک به اصل باقی نمی‌ماند.

البته بنا بر نظر این دسته از فقهاء، چون "الغناء"-که موضوع ادلّه حرمت غناء می‌باشد- مفرد محلّی به الف و لام است، افاده عموم نمی‌کند؛ بنابراین وقتی به غنای در مراثی می‌رسیم در شمول ادلّه نسبت بدان شک می‌کنیم و دیگر عام در این مصداق حجّت نخواهد بود. بعد از سقوط عامّ از حجّیت نوبت به اصل در مسأله می‌رسد که اباحه است.

اما این دلیل هم درست نیست؛ چرا که ما غناء را به جهت لهوی بودن و قول زور بودن حرام می‌دانیم؛ و این عنوان عامّ بوده و همه مصادیق غناء را شامل می‌شود. پس ادلّه این مصداق را هم شامل شده و جایی برای تمسّک به اصل باقی نمی‌ماند.

امّا چه بسا مراد محقّق اردبیلی از اجرای اصل، جریان اصل نسبت به مازاد از قدرمتیقّن ادلّه حرمت غناء باشد. ما پیش از این در روایات به یک نتیجه رسیدیم؛ قدرمتیقّنی در روایات این باب تحریم می‌شد، شدّت سروری که به زوال عقل و یا خروج از حالت طبیعی منجرّ شود؛ و مازاد از این قدرمتیقّن مجرای اصل جواز است. در رابطه با غنای در مراثی اهل‌بیت (ع) نمی‌توان موضوع را احراز کرد. چرا که این مراثی موجب حزن می‌شوند و سروری نمی‌آفریند. پس در نتیجه غنای در مراثی اهل‌بیت شبهه مصداقیه نسبت به عموم غناء می‌شود؛ یعنی صدق غنای محرّم بر آن مورد تردید واقع می‌شود. اینجا مجال برای تمسّک به اصل جواز باز می‌شود.

این توجیه نیز جای تأمّل دارد چرا که مرحوم اردبیلی صدق غناء در مراثی را پذیرفته و حال در صدد استثناء مراثی است بنابراین شک در مصداق ندارد که بخواهد اصل را جاری کند بلکه شک در حکم حرمت است که با وجود ادلّه مطلقه در حرمت نمی‌تواند اصل جواز را جاری نمود.

دلیل چهارم: این دلیل از جانب مرحوم نراقی اقامه شده است[2] . به نظر ایشان غنای در مراثی اهل‌بیت از آن‌جهت که به بکاء و اشک بر مصائب ایشان کمک می‌کند و مطلوبی را در نظر شارع محقّق می‌کند، می‌توان قائل به جواز این مصداق از غناء شد.

امّا این استدلال به نظر ما بسیار ضعیف است. این‌که هدف و مقصود مطلوبی در نگاه شارع با غناء محقّق شود، سبب در جواز آن نمی‌شود. چرا که مطلوب شارع را باید با راهی محقّق کرد که او می‌پسندد و جائز می‌شمارد. حال اگر غناء در این مورد با توجّه به ادلّه جائز باشد، در اینکه آن را در راستای رونق‌بخشی به مراثی اهل‌بیت به خدمت بگیریم، جائز است؛ اما اگر غناء حرام باشد، نمی‌تواند مایه‌ی تحقّق مطلوب شارع باشد. چرا که هدف خوب، بدی وسیله را توجیه نمی‌کند. مرحوم مطهّری در پاسخ به منافقین که قائل بودند هدف وسیله را توجیه می‌کند می‌فرمودند: شما باید هدف خوب را از راه خوب تحصیل کنید. ما هیچ‌گاه در سیره اهل‌بیت (ع) چنین منشی را ندیدیم. امیرالمؤمنین می‌توانست به طریقت شیخین ملتزم شود و قبل از عثمان به خلافت برسند. ولی این کار را انجام ندادند و برای یک هدف بزرگ به هر وسیله و سیاستی تن ندادند. پس این توضیح برای تجویز غناء مناسب نیست. بلکه باید حکم غناء را در ادلّه بررسی کرد.

شواهدی بر تأیید جواز

مؤیّد اوّل: مرحوم محقّق اردبیلی قائل هستند که چون گریه بر مصیبت اهلبیت ثوابی عظیم دارد و غناء به حصول این اشک کمک میکند، مؤیّدی بر جواز آن است.[3]

مرحوم شیخ انصاری در مقام پاسخ به این وجه تأیید، میفرمایند این‌که غناء بر اشک بر مصیبت اهل‌بیت کمک کند ممنوع است. چرا که اگر مراد از غناء صوتی لهوی باشد که شادی شدیدی در شنونده برمی‌انگیزد، چگونه می‌تواند کمک بر حزن شخص بر مصائب اهل‌بیت باشد.[4]

مرحوم شیخ انصاری در جایی دیگر میفرمایند: ادلّه استحباب توان مقاومت در برابر ادلّه حرمت ندارد؛ یعنی استحباب اشک بر مصیبت اباعبدالله ‌الحسین (ع) نمی‌تواند سبب تخصیص عمومات حرمت غناء شود. ادلّه استحباب، اشک بر مصیبت را اگر به تنهایی مطمح نظر باشد جائز می‌شمارد. ولی اگر دلیلی همین موضوع را متعیّن در حرمت و لزوم ترک آن نمود، باید از ادلّه استحباب دست کشید. در مقام نیز، ما اگر مرثیه‌ اهل‌بیت را به تنهایی بنگریم، گوش دادن و ندادن به آن جائز و گوش دادن و اشک بر آن راجح است؛ اما اگر کیفیّت غنائی بر آن عارض شد، دیگر ادلّه استحباب شامل این مصداق نمی‌شود و ادلّه حرمت ترک آن را واجب می‌کنند.[5]

به نظر ما، کلام شیخ انصاری در کمال متانت است. مگر آن‌که گفته شود در رابطه با مرثیهی اباعبدالله الحسین (ع) نمیتوان سختگیری کرده و مردم را در عزاداری محدود نمود؛ زیرا در نظر مردم مرثیه اباعبدالله به هر سنّتی که در میان ایشان رایج است، از تمام ادلّه حرمت و ترک استثناء شده است. برخی گفته‌اند که در مورد عزای امام حسین آن‌چه که در جاهای دیگر جایز نیست، جایز است. مرحوم آیت‌الله بروجردی در یکی از سال‌ها پیش از محرّم هیئات را ملزم کردند که این عَلم‌ها را بیرون نیاورند و برخی محدودیت‌ها را مراعات کنند. رؤسای هیئات گفتند تمام سال ما مقلّد شما هستیم این یک ده روز را خیر.


[1] .مجمع الفائده و البرهان، محقّق اردبیلی، ج8، ص61، ط نشر اسلامی.
[2] .مستند الشیعه، محقّق نراقی، ج14، 144، ط آلالبیت.
[3] .مجمع الفائده و البرهان، محقّق اردبیلی، ج8، ص61، ط نشر اسلامی.
[4] .کتاب المکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص308، ط تراث الشیخ.
[5] .کتاب المکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص311، ط تراث الشیخ.