1401/09/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: لهو/حکم تکلیفی لهو/ حرمت فیالجمله لهو
خلاصه جلسه گذشته: بحث در علم فقه درباره این بود که آیا مطلق لهو حرام است یا گونه خاصی از لهو حرام است؟
مرحوم امام خمینی میگوید: «فتحصّل من جميع ذلك عدم قيام دليل على حرمة مطلق اللهو و لا على مطلق الأصوات اللهوية».[1] از آنچه گفته شد، نتیجه گرفته میشود که دلیلی نداریم که مطلق لهو حرام است.
محقق خویی رحمهالله نیز میگوید: «والحاصل انه لا دليل على حرمة اللهو على وجه الاطلاق».[2]
مرحوم آیتالله تبریزی نیز میگوید: «المتحصل انه لیس فی البین ما یمکن الاعتماد علیه فی تحریم مطلق اللهو نعم لا کلام فی حرمة اللهو باستعمال الآلات المعدة له من ضرب الأوتار و غیرها».[3]
فقهای دیگر نیز همین سخن را دارند که لهو به معنای اشتغال به کاری است. این اشتغال، گاهی غرض عقلایی دارد و گاهی ندارد. اگر هر لهوی حرام باشد، بسیاری از کارهای روزانه مردم، حرام میشود و باید آنان را فاسق بدانیم که درنتیجه شهادتشان در دادگاه، مقبول نیست.
مؤید حرمت مطلق لهو
«عَنْهُ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ[4] عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: لَمَّا مَاتَ آدَمُ علیه السلام وَ شَمِتَ بِهِ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ فَاجْتَمَعَا فِي الْأَرْضِ فَجَعَلَ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِيَ شَمَاتَةً بِآدَمَ علیه السلام فَكُلُّ مَا كَانَ فِي الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِي يَتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَاكَ».[5]
امام صادق علیهالسلام فرمود: هنگامی که حضرت آدم علیهالسلام فوت کرد و شیطان و قابیل شاد شدند. شیطان و قابیل در زمین گرد هم آمدند و از شادی فوت حضرت آدم علیهالسلام، مجلس پایکوبی و موسیقی برپا کردند. هر پایکوبی و موسیقی اینگونه که در جهان وجود دارد، از آن زمان سرچشمه گرفته است.
«شَمِتَ» یعنی برای بلایی که دشمن دچار آن شده شاد شود. اگر ما دشمنی داریم و مثلا دچار حادثه آسمانی شد، رفتار خوبی نیست که شاد شویم و پایکوبی کنیم هرچند که دشمن است. یکی از صفات شیطان این است که اگر دشمنش دچار بلایی شود، شاد میشود و پایکوبی و موسیقی برپا میکند.
سند روایت ضعیف است اما اگر پذیرفته شود، دلالت میکند که این تلذّذ، منهی و از عمل شیطان است. در قرآن نیز آمده که نباید عمل شیطان را انجام دهیم ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾.[6]
آیا با این استدلال میتوان گفت که هر تلذذ و هر لهوی حرام است؟ مرحوم شیخ انصاری رحمهالله نقل میکند که این استدلال، اشاره به حرمت مطلق لهو دارد اما در نهایت، شیخ انصاری رحمهالله میگوید که دلیلی بر حرمت مطلق لهو وجود ندارد.[7]
اشکال به مؤید
ممکن است گفته شود که شماتت و موسیقی باهم ضمیمه شده و حکم حرمت شکل گرفته است؛ نه اینکه هر تلذّذی حرام است. در روایت آمده «مِنْ هَذَا الضَّرْبِ» یعنی این نوع موسیقی که با شماتت همراه است.[8] شادی و موسیقی همراه شماتت برای مرگ انسانی که بر حق بوده، حرام است.
محقق خویی رحمهالله نیز میگوید: «إنّما تدلّ على حرمة قسم خاصّ من اللهو؛ أعني الاشتغال بالملاهي و المعازف و استعمالها و لا نزاع في ذلك، بل حرمة هذا القسم من ضروريّات الدين، بحيث يعدّ منكرها خارجاً عن زمرة المسلمين و إنّما الكلام في حرمة اللهو على وجه الإطلاق و واضح أنّ هذه الأخبار لا تدلّ على ذلك».[9]
محقق خویی رحمهالله بر آلت موسیقی تکیه میکند اما مرحوم امام خمینی بر شماتت و موسیقی باهم تکیه دارد.
دیدگاه دوم: حرمت فیالجمله لهو
مشهور فقها معتقدند که مطلق لهو حرام نیست بلکه لهو خاصی حرام است. اینجا از تعبیر «اشهر» استفاده نشده است؛ زیرا در برابر اشهر، شهرت دیگری قرار دارد که هر دو شهرت دارد اما شهرت یکی بیشتر است. در برابر مشهور، دیدگاه شاذ وجود دارد.
صاحب جواهر رحمهالله میگوید: «لم يثبت تحريمهما على وجه الإطلاق بحيث يشمل المجرد عن الآلات المعدة لمثل ذلك».[10]
آیتالله مکارم سلّمهالله میگوید: این مسئله روشن است و جای بحث زیادی ندارد؛ زیرا لهو در لغت به معنای اشتغال به کاری است. مشغول شدن به کاری، نمیتواند حرام باشد و حرمتش دلیل میخواهد.[11]
خود لهو حرام نیست بلکه متعلق لهو اگر قمار، موسیقی و ... باشد، حرام است. شاید بتوان درباره معصوم گفت که عمل لهو مرتکب نمیشود اما غیر معصوم، معمولا کاری مرتکب میشود که غرض عقلایی بر آن مترتب نیست.