1403/09/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات، تنبیه دوم (بررسی استصحاب مودای اماره)
گفته شده بود که در استصحاب فعلیت شک و یقین شرط است. در امارات که افاده ظن به حکم می کنند یقین وجود ندارد لذا اگر حکمی با اماره ثابت شد و شک کردیم آن حکم باقی مانده یا نه در اینجا یقین سابق نداریم زیرا حالت سابق حکمی بود که با اماره ظنی ثابت شده بود لذا آن حکم به صورت ظنی برای ما حاصل شده است پس یقین نداریم و از طرفی شک هم نداریم زیرا شک باید به متیقن تعلق بگیرد و چون یقینی نبوده لذا شکی هم نخواهد بود. بنابراین ارکان استصحاب ناتمام است. این اشکالی است که در باب جریان استصحاب در مودای امارات بیان کرده اند.
مرحوم شیخ انصاری فرموده اند آنچه در استصحاب نیاز داریم کَون سابق است و یقین طریقیت برای اثبات آن کَون سابق دارد و خود یقین موضوعیت ندارد لذا می فرماید در مودای امارات استصحاب جاری می شود زیرا یقین موضوعیت نداشت و طریقیت داشت و آن حکم متیقن مهم است که با اماره ثابت شده است لذا در مودای امارات مشکلی نداریم.
مرحوم آخوند هم فرموده اند یقین طریقیت دارد.
اما کسانی که فعلیت یقین را گفته اند باید این اشکال را جواب بدهند.
مرحوم میرزای نائینی سخنی فرموده که راهی برای جواب این اشکال است. فرموده اند امارات کاشفیت ظنی دارند و دلیلی که اماره را حجت می داند می گوید احتمال خلاف را الغاء کن و آن را علم حساب کن یعنی اماره علم تعبدی است لذا مفاد امارات متیقن است به یقین تعبدی لذا استصحاب جاری می شود.
مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه فرموده اند یقین کنایه از حجت است و لاتنقض الیقین بالشک یعنی لاتنقض الحجة بلاحجة. در مورد امارات هم حجت وجود دارد لذا استصحاب جاری می شود.
تفاوت فرمایش میرزای نائینی و امام خمینی رحمهما الله
آیا فرمایش ایشان با فرمایش میرزای نائینی فرق دارد یا نه؟
در اینکه امارات حجت است و بر طبقش می شود عمل کرد هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد. چه در احکام شرعیه و چه در موضوعات خارجیه. اما این نکته باید توجه شود که اینها حجج عقلائیه هستند یا حجج شرعیه هستند. یعنی شارع که به آنها نگاه کرده و فرموده طبق آنها عمل کن آیا یک حکم تاسیسی است یعنی سابقه نداشته است و شارع آن را تبیین نموده و تاسیس کرده است؟ آیا حجت از این قبیل است یعنی امارات را شارع رأساً حجت قرار داده است؟ آیا شارع می آید امارات را علم تعبدی قرار می دهد و احتمال خلاف را الغاء می کند؟ اگر اینطور باشد که حجیت در امارات تاسیسی شرعی است و قبلا هیچ سابقه ای نداشته است و علم تعبدی درست می شود.
اما اگر گفتیم عقلا قبل از شرع طبق خبر واحد و بینه عمل می کنند لذا یک عمل و روش عقلایی است به عقلا بگویید آیا ظواهر و خبر واحد و بینه علم آور است می گویند نه ولی برای اینکه معاش مردم به هم نخورد به این امارات عمل می کنند و شارع آنها را امضا نموده است. اساسا عقلا امارات را با علم مقایسه نمی کنند و این دو را کنار هم قرار نمی دهند. مرحوم امام مساله در باب حجج را از همین قبیل می داند یعنی حجیت امارات امضایی است گرچه شارع برای امارات شروطی قرار میدهد. مثلا در خبر واحد قید زده و فرموده فاسق قابل اعتماد نیست. بنابراین مراد از یقین حجت است و استصحاب شامل مفاد امارات هم می شود. لذا حرف امام حرف بجایی است.