1403/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /بررسی دلالت صحیحه سوم بر حجیت استصحاب
بحث ما در حدیث سوم استصحاب بود.
در تتمه حدیث آمده بود: ولا ينقض اليقين بالشكّ، ولا يدخل الشكّ في اليقين، ولا يخلط أحدهما بالآخر، ولكنّه ينقض الشكّ باليقين، ويتمّ على اليقين فيبني عليه، ولا يعتدّ بالشكّ في حال من الحالات. نقض یقین به شک نکن. شک را داخل یقین نکن. یکی را با دیگری مخلوط نکن. شک را با یقین نقض کن و کار را با یقین تمام کن و در هیچ حالی به شک اعتنا نکن.
احتمالاتی در معنای صحیحه سوم
مرحوم امام میفرماید در این روایت احتمالاتی است:
احتمال اول
منها: أنّ قوله: «لا ينقض اليقين بالشكّ» يعني به لا يبطل الركعات المحرزة بسبب الشكّ في الزائدة، بأن يستأنف الصلاة، بل يعتدّ بالمتيقّنة. «ولا يدخل الشكّ في اليقين» أي لا يعتدّ بالمشكوك فيها، بأن يضمّها إلى المحرزة، ويتمّ بها الصلاة من غير تدارك. «ولا يخلط أحدهما بالآخر» عطف تفسير للنهي عن الإدخال. «ولكنّه ينقض الشكّ باليقين» أي الشكّ في الركعة الزائدة ؛ بأن لا يعتدّ بها، بل يأتي بالزيادة على الإيقان. «ويتمّ على اليقين» أي يبني على المتيقّن فيها، وعلى هذا لم يتعرّض لذكر فصل الركعة ووصلها في الفرعين. وهذا الاحتمال ممّا أبداه المحدّث الكاشاني قدّس سرّه.[1]
برخی رکعات محرزه است و این رکعات محرزه را به وسیله آن شک در زائد باطل نکن یعنی کاری نکن که دوباره نماز بخوانی؛ اینکه نماز را رها کنی و دوباره بخوانی. به رکعات محرزه اعتنا کن و به شک اعتنا نکن یعنی آنها را داخل در عدد رکعات محرزه نکن که رکعات مشکوکه را ضمیمه به رکعات محرزه کنی و نماز را بدون تدارک تمام کنی. رکعت مشکوکه را جزء رکعات حساب نکن. در این احتمال معنای ادخال و اختلاط یک چیز می باشد. شک در رکعت زائده داری اعتنا نکن بلکه یک رکعت اضافه بیاور تا یقین به چهار رکعت بکنی و کارت را با یقین تمام کن. طبق اين احتمال دو رکعت یا یک رکعت اضافه متصل باشد یا منفصل روایت چیزی نفرموده است.
مرحوم امام خمینی قدس سره میفرماید این احتمالی است که محدث کاشانی بیان داشته اند.
احتمال دوم
احتمال دیگر: ومنها: أنّ قوله: «لا ينقض اليقين بالشكّ» كما أفاده المحقّق المحدّث المتقدّم، ولكنّ قوله: «لا يدخل الشكّ في اليقين» وقوله: «لا يخلط أحدهما بالآخر» يعني بهما فصل الركعتين أو الركعة المضافة للاحتياط ؛ بأن يراد بهما عدم إدخال المشكوك فيها في المتيقّنة، وعدم خلط إحداهما بالاُخرى، فيكون المراد بالشكّ واليقين، المشكوك فيها والمتيقّنة ؛ أي أضاف الركعتين إلى الركعتين المحرزتين، والركعة إلى الثلاث المحرزة، لكن لا يدخل المشكوك فيها في المتيقّنة، ولا يخلط إحداهما بالاُخرى ؛ بأن يأتي بالركعة والركعتين منفصلة لا متّصلة ؛ لئلاّ يتحقّق الخلط وإدخال المشكوك فيها في المتيقّنة.[2] [3]
همان احتمال قبلی باشد یعنی رکعات محرزه و متیقنه را با رکعت مشکوکه باطل نکن اینطور نباشد رکعات محرزه را باطل کنی و نماز را رها کنی. اما در فراز دیگر روایت که فرمود لایدخل و لا یخلط ، این احتمال میگوید معنا این است که دو یا یک رکعت را منفصل بیاور داخل در محرزه نکن یعنی متصل نخوان. نماز احتیاط است و باید منفصل خوانده بشود. رکعت مشکوکه را به رکعات متیقنه ضمیمه نکن. پس لا يدخل و لا يخلط یعنی رکعت اضافه را منفصل بخوان. در این احتمال شک به معنای رکعت مشکوک و یقین به معنای رکعات متیقنه میباشد.
امام خمینی قدس سره میفرماید: این احتمال از احتمال قبلی بهتر است. ولا يخفى: أنّ هذا الاحتمال أظهر من الاحتمال الأوّل ؛ حيث إنّ الظاهر من النهي عن الإدخال والخلط أ نّهما تحت اختيار المصلّي، فيمكن له الإدخال والخلط وتركهما، والركعة المشكوك فيها إمّا هي داخلة بحسب الواقع في المتيقّنة أو لا، وليس إدخالها فيها وخلطها بها باختياره، بخلاف الركعة التي يريد إضافتها إليها ؛ فإنّ له الإدخال والخلط بإتيانها متّصلة، وعدمهما بإتيانها منفصلة.[4]
اگر اینطور باشد یعنی طبق احتمال دوم لایدخل و لایخلط قرینه برای صدر روایت است که مراد از دو رکعت و یک رکعت اضافه منفصل است لذا مذهب حق را در پوشش لایدخل و لایخلط بیان فرموده است و نیازی به حرف صاحب کفایه نیست که فرمود روایت نسبت به متصل یا منفصل بودن رکعات اضافه ساکت است و انفصال را از قرائن خارجی استفاده میکنیم.
احتمال سوم
ومنها: أنّ قوله: «لا ينقض اليقين بالشكّ» يعني به لا ينقض اليقين بعدم الركعة المشكوك فيها بالشكّ، ويأتي في الجملتين والمتأخّرتين الاحتمالان المتقدّمان، فتكون الرواية دليلاً على الاستصحاب في المورد، ومخالفة للمذهب تقيّة على احتمال، وموافقة له على آخر.[5] [6]
این که منظور این باشد که یقین به عدم رکعت مشکوکه را با شک نقض نکن لذا باید رکعت اضافه را متصلتا بخواند.
احتمال چهارم
احتمال چهارم هم از شیخ بود که گفتیم یعنی یقین به برائت پیدا کن که ربطی به استصحاب نداشت. این را مرحوم امام میفرماید اردء الاحتمالات است.
احتمال پنجم (نظر مرحوم امام خمینی قدس سره)
بعد خودشان احتمال دیگری فرموده اند که این احتمال اظهر است: در این بیان در تمام موارد شک و یقین مراد خود شک و یقین است .
وهاهنا احتمال آخر، لعلّه الأظهر منها، مع كونه سليماً عن هذا التفكيك المخالف للظاهر: وهو أن يراد من اليقين والشكّ في جميع الجمل نفس حقيقتهما الجامعة بين الخصوصيات والأفراد كما هو ظاهرهما، ولا ينافي ذلك اختلاف حكمهما باختلاف الموارد.[7]
از یقین و شک خودشان اراده شده باشد که فرقی نمیکند متعلق چه باشد.
ممکن است به اختلاف موارد، یقین و شک احکام متفاوتی داشته باشد مثلا در قاعدة یقین یقین اعتبار ندارد ولی در استصحاب اعتبار دارد.
"یقین را با شک نقض نکن" در مورد بحث ما دو مصداق دارد: اول عدم نقض یعنی باطل نکن نماز را. رکعات یقینی را باطل نکن که حرف محدث کاشانی بود . دوم اینکه یقین داری رکعت چهارم را انجام ندادی و شک داری انجام دادی یا نه یقینت را کنار نگذار لذا یقین را نگهدار و رکعت چهارم را انجام بده که میشود استصحاب.
لایدخل و لایخلط: عدم إدخال و عدم اخلاط هم دو مصداق دارد: اول اینکه به رکعت مشکوک فیه اکتفا نکن که بگویی یکی رکعت مشکوکه و سه تا یقینی پس بس است. دوم اینکه رکعت اضافه را متصل انجام نده که مشکوک داخل در رکعات یقینی بشود.
بعد امام خمینی قدس سره میفرماید اگر اینطور توضیح دادیم روایت حکم مطابق نظر شیعه را بیان نموده که بنا را بر اکثر بگذار و رکعت اضافه را منفصل انجام بده و دلالت بر استصحاب هم خواهد داشت.
مویدات احتمال پنجم
این احتمال أظهر الاحتمالات است زیرا ال در اليقين جنس خواهد بود که موافق اصل است. شک و یقین در همه موارد به معنای خودش خواهد بود. این احتمال موافق با سیاق روایات باب است که مشابه این روایت تعبیر نموده اند.
این حاصل کلام مرحوم امام خمینی قدس سره بود.