درس خارج اصول استاد محمدرضا عصمتی

1403/08/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /بررسی دلالت صحیحه سوم بر حجیت استصحاب

 

بحث در صحیحه سوم زراره بود.

مرحوم امام خمینی قدس سره توضیحی در این روایت دارند که مناسب است در آن دقت شود.

صحيحة ثالثة لزرارة عن أحدهما عليهماالسلام قال: قلت له: من لم يدرِ في أربع هو أو في ثنتين، وقد أحرز الثنتين؟ قال: يركع ركعتين وأربع سجدات وهو قائم بفاتحة الكتاب ويتشهّد، ولا شيء عليه، وإذا لم يدرِ في ثلاث هو أو في أربع وقد أحرز الثلاث، قام فأضاف إليها اُخرى ولا شيء عليه، ولا ينقض اليقين بالشكّ، ولا يدخل الشكّ في اليقين، ولا يخلط أحدهما بالآخر، ولكنّه ينقض الشكّ باليقين، ويتمّ على اليقين فيبني عليه، ولا يعتدّ بالشكّ في حال من الحالات. [1]

 

قسمتی از اول روایت که سوال از شک بین رکعت دوم و چهارم است در کفایه نیامده ولی در کتاب استصحاب مرحوم امام خمینی قدس سره آمده است.

در قسمت اول زراره سوال می کند: شخصی نمی‌داند دو رکعت خوانده یا چهار رکعت ولی دو رکعت یقینی است خوانده است. حضرت فرمودند دو رکعت بخواند با چهار تا سجده و ایستاده باشد و حمد هم بخواند و تشهد بخواند و چیزی به گردنش نیست.

بعد فرمود: نمی‌داند سه رکعت خوانده یا چهار رکعت ولی سه رکعت یقینی است حضرت در این فرض فرمودند: بلند بشود و یک رکعت بخواند و لا شیئ عليه.

تقیه ای بودن روایت از دیدگاه مرحوم امام خمینی قدس سره

برخی از جمله مرحوم امام خمینی قدس سره گفته اند: آثار تقیه از این روایت آشکار است. یعنی امام علیه السلام هم تقیه نموده و در عین حال هم اشاره به حکم حق نموده است. يظهر من هذه الصحيحة آثار التقيّة، مع عناية الإمام عليه السلام ببيان المذهب الحقّ في سترة وحجاب كما سنوضّحه. وما قيل: إنّ صدورها على وجه التقيّة ينافي صدرها؛ حيث حكم بتعيّن الفاتحة، و هو ظاهر في انفصال الركعة [2] ممنوع؛ لأنّ الحكم بتعيّن الفاتحة لا يدلّ عليه؛ أي‌على انفصال الركعة، وليس على خلاف التقيّة؛ لما حكي عن الشافعي وأحمد و الأوزاعي القول بتعيّن الفاتحة في الركعات كلّها. [2]

تقیه است چون فرموده اند بایستد و یک رکعت اضافه کند که ظهور در یک رکعت متصل دارد.

برخی گفته اند تقیه نیست چون فرموده بلند بشود و حمد بخواند و این یعنی رکعت را منفصل بخواند. مرحوم امام می‌فرماید نه جمعی از اهل سنت مثل شافعی و احمد بن حنبل و اوزاعی فتوا به خواندن سوره حمد در رکعت سوم و چهارم هم به طور طبیعی (غیر فرض شک) داده اند. پس خواندن حمد دلیل بر عدم تقیه نیست.

اما آخر روایت حکم حق بیان شده است چون امام فرموده اند: ولا ينقض اليقين بالشكّ، ولا يدخل الشكّ في اليقين، ولا يخلط أحدهما بالآخر، ولكنّه ينقض الشكّ باليقين، ويتمّ على اليقين فيبني عليه، ولا يعتدّ بالشكّ في حال من الحالات. در این قسمت امام فرموده نماز احتیاط را باید منفصل بخواند نه متصل.

احتمالات معنای لا ینقض الیقین بالشک

در این قسمت از روایت یعنی لا ینقض الیقین بالشک احتمالاتی است:

احتمال اول که مرحوم شیخ فرموده منظور یقین به فراغ ذمه است . مرحوم امام فرموده این احتمال اردء الاحتمالات است و با روایت سازش ندارد.

احتمال دوم که منسوب به محدث کاشانی است و احتمال دیگری که خود امام پسندیده اند. سيأتي.

 


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص321، أبواب ابواب الخلل الواقع فی الصلاة، باب10، ح3، ط الإسلامية.
[2] موسوعة الإمام الخميني 05 (الاستصحاب)، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص55.