درس خارج اصول استاد محمدرضا عصمتی

1403/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/خاتمة: في شرائط الأُصول /تنبیهات لاضرر(تعارض ضررین)

 

صورت سوم و مسئله سوم در رابطه با تعارض ضررین این است که دو تا ضرر هست یکی متوجه فرد اول است و ضرر دوم متوجه فرد دوم است میشه تعارض بین ضرر دوتا شخص یک ضرر مال شخص اول یک ضرر مال شخص دوم .

شاید این مسئله بیشتر محل ابتلا باشد مثالی که زدند این است که فرض کنید کسی می خواهد در خانه خودش چاهی بکند وقصدش ان است که ضرر به همسایه وارد کندو این چاه ممکنه هیچ نفعی برا او نداشته باشد و نکندش هیچ ضرری برای او ندارد .

دوم چاهی در خانه اش میکند برایش نفعی دارد نکند هم ضرری ندارد ولی کندنش ضرری برای همسایه دارد قصد اضرار به همسایه را هم ندارد دنبال منافع خودش است اگر چاه را نکند ضرر نمی کند ولی نفع نمیبرد اگرکند برایش سود دارد قصد اضرار به غیر راهم ندارد .

شکل سوم : که این چاه را اگر نکند برای خودش ضرر دارد اگر بکند برای همسایه ضرر دارد ضررین است یک ضرر متوجه خودش است چاه نکند یک ضرر متوجه همسایه است اگر چاه بکند پس مسئله سه صورت دارد .

صورت اول مسئله که کندن و نکندن این چاه برای صاحب خانه نه نفعی دارد و نه ترکش ضرری دارد قصد اضرار به غیر هم دارد که همسایه باشدیقینا چنین موردی داخل در لاضرر نیست ها ولی داخل در لاضرار است چون ضرار یعنی ضرر رساندن به غیر و ان قسم دوم که لاضرار جلوی این گونه تصرف را میگیرد این در صورتی است که این کار هیچ نفعی به مالک ندارد و ترکش هیچ ضرری متوجه او نمیکند و قصدش هم اضرار به غیر است .

اما صورت دوم :این حفر چاه در خانه به نفع اوست تصرف در مالش برای او نافع است ضمنا به غیر هم ضرر وارد میکند در اینجا چه باید کرد ؟ایا قاعده لاضرر میگوید که این حفرچاه ممنوع است یانه و مهم تر مسئله سوم اگر نکند این چاه را برای خودش ضرر دارد و اگر حفر کند برای همسایه ضرر دارد دوتا ضرر قطعی است ایا قاعده لاضرر دراینجا جاری میشود یانمیشود ؟ بزرگان فرمودند قاعده لاضرر جاری نمیشود به جهت اینکه اولا قاعده لاضرر در مقام امتنان است امتنان بر امت اسلامی است اگر به قاعده لاضرر برای همسایه جاری بشود که این چاه را حفر نکند این تصرف در مالش که منفعت دارد منتی برای او نیست جلوی تصرف در مال غیر را گرفته و اگر حفر بکند منتی بر همسایه نیست در مقام امتنان است لذا این قاعده لاضرر اصلا جاری نیست . به قاعده لاضرر نمیشود استناد کرد نه برای حفر این چاهی که مضر برای همسایه است نه برای عدم الحفرش باید به ادله یدیگر مراجعه کنیم اگر عمومی یا اطلاقی یا دلیل خاصی بود مثل اینکه الناس مسلطون علی اموالهم ..

اگر توانستید به اطلاقی عمومی عمل کنید مسئله را جاری میکنید و اگر اما دلیل اجتهادی نداشتید میمانید که ایا این حفرحرام است یا نه اصالت البرائه میگوید حرمتی ندارد.

اشکال دیگری که دارد این است که صدر و ذیل قاعده لاضرر باهم در تعارض اند

لاضر میگوید خودت ضررنکن لاضرار میگوید به غیر ضرر وارد نکن صدر و ذیل باهم در تعرض اند دلیلی که صدر و ذیلش باهم تعارض باشد تعارض میکنند تساقط میکنند و یقینا از اعتبار ساقط است و این دلیل قابل استدلال نیست باید به ادله ی دیگری مراجعه کنیم که ایا این کار را انجام بدهد یا ندهد و مطلب همانی است که گفتیم اگر اطلاق عمومی باشد به اطلاق عموم عمل میکنیم اگر اطلاق عمومی نبود دستمان از دلیل اجتهادی کوتاه است باید به دلیل فقاهتی که اصل عملی باشد مراجعه کنیم اصل عملی در این مورد این است که شک داریم ایا حرمت فعل هست یا نیست شکی در اصل تکلیف برائت است .

هذا تمام الکلام در قاعده لاضرر و لاضرار فی الاسلام با این قاعده پایان می پذیرد اصول عملیه برائت و احتیاط و تخییر .

استصحاب

یک اصل دیگر باقی مانده از اصول عملیه و ان اصل استصحاب است لذا وارد میشیم در اصل استصحاب ، استصحاب در لغت : باب استفعال است – ثلاثی مجرد او صحب است و باب استفعال به معنای طلب می اید ثلاثی مجرد او به معنای مصاحبت – رفاقت و همراهی است و ثلاثی مزیدش به معنای طلب مصاحبت و رفاقت و همراهی است این معنای لغوی کلمه استصحاب است .

و اما معنای اصطلاحی کلمه استصحاب که تعاریف مختلف را خواهیم گفت مختصر ترین و کوتاه تریت تعریف برای استصحاب سخن شیخ انصاری است که می فرماید: استصحاب ابقاء ماکان است – این تعریف شیخ انصاری باید بررسی شود اای خالی از ایراد است یا ایراد دارد اگر ایرادی دارد قابل حل است یا نیست .