1402/10/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/خاتمة: في شرائط الأُصول /شرط برائت شرعی (فحص، تمسک به ادله وجوب تعلم)
در رابطه با برائت شرعی صحبت می کردیم گفتیم ادله ی برائت شرعی، اطلاق و عموم دارد شامل قبل الفحص و بعد الفحص می شود یعنی می گوید رفع ما لا یعلمون چه فحص کرده باشی یا فحص نکرده باشی
آیا دلیلی که مخصص این عمومات یا مقید این اطلاقات باشد آیا چنین دلیلی وجود دارد یا ندارد ؟
عرض کردیم که برای تخصیص این عمومات و تقیید اطلاقات بزرگان و محققین ادله ای را گفته اند :
یکی از آنها استدلال به اجماع بود گفتیم این اجماع اعتباری ندارد زیرا اجماع مدرکی است و اجماع مدرکی حجیت ندارد
مخصص دومی که نقل شده است روایات فراوانی است که به ما می گوید تعلیم احکام واجب است آیاتی است که ما را وادار می کند به تعلیم و تعلم به تعلیم و تعلم ، این مجموعه ی آیات و روایات را کنار هم بگذاری مخصص قرار می گیرد برای عمومات برائت شرعی یا مقید قرار می گیرد برای اطلاقات
برخی از این آیات را خواندیم فرمود فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا یعلمون اگر نمی دانید فاسئلوا اهل الذکر از اهل ذکر سوال کنید ، فاسئلوا صیغه ی امر است و ظهور در وجوب دارد اگر سوال از اهل ذکر واجب است این سوال از اهل ذکر همان فحص است که ما گفتیم بنابراین الفحص واجب ، چرا ؟ چون این خود سوال از اهل ذکر که بر اساس این آیه وجوب دارد خود این وجوب سوال از اهل ذکر یعنی فحص ، شما مطلبی را نمی دانید تحقیق میکنی از اهل ذکر میپرسی یاد می گیری ، پس بنابراین آیه ی فاسئلوا اهل الذکر بر این معنا دلالت می کند
آیه ی بعد آیه ای است که فرموده فللله الحجه البالغه خداوند حجت بالغه دارد بر علیه عبادش ، یعنی چی ؟ فللله الحجه البالغه خدا حجت بالغه دارد ؟
در ذیل این آیه ی شریفه و در تفسیر این آیه ی شریفه چنین آمده است که ان الله تعالی قال للعبد یوم القیامه بنده ی کج رفتار را قیامت می آورند از او خداوند سوال می کند سوال میکند هل علمت آیا می دانستی حکم ما را یا نمی دانستی ؟ این آقای عبد دو تا جواب میتواند بدهد گاهی میگوید بله می دانستم بهش میگویند هل لا عملت چرا عمل نکردی ؟ اول سوال میکنند میدانستی حکم را یا نمی دانستی؟اگر گفت نعم میدانستم بهش گفته میشود هل لا عملت ؟ چرا عمل نکردی؟ چرا عمل نکردی ؟ توبیخش می کنند مجازاتش می کنند چون عمل نکرده است ، و ان قال لا اگر بگوید نه نمی دانستم میگویند حکم را میدانستی ؟ اگر بگوید نمیدانستم بهش میگویند قیل له بهش گفته می شود فهل لا تعلمت حتی تعمل چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ پس بنابراین للله الحجه البالغه خدا حجت بالغه دارد یعنی اگر میدانست و عمل نکرد خب چون میدانست حجت داشت خدا توبیخش می کنند و اگر نمیدانست و عمل نکرد باز بهش می گویند چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی ؟ خب این چرا یاد نگرفتی که عمل کنی معنایش چیه ؟ نمی دانستم دو حالت دارد یک حالت این است که من اصلا هیچ تحقیقی تفحصی هیچی انجام ندادم مساله را هم بلد نبودم عمل هم نکردم یک راهش این است راه دوم و صورت دوم مساله این است من هر چه فکر کردم و گشتم چیزی پیدا نکردم علم پیدا نکردم پس اینکه علم نداشتم و عمل نکردم دو حالت دارد یک حالت این است تمام تحقیقات و فحص و بررسی کردم دستم به جایی نرسید و چیزی ندانستم این یک راه یک راه هم این است که بدون تحقیق و اینها به آب زدم که اگر تحقیق می کردم می فهمیدم ، حجت بالغه از نظر عقلی کدام یکیش است ؟ این صورت حجت بالغه دارد که بدون تحقیق و همه چیز به آب زده و عمل نکرده حکم خدا را کنار گذاشته است و الا اون جایی که تحقیق کرد و به جایی نرسید میگوید خدایا تحقیق کردم بیان واصل نبود چون بیان واصل نبود عقاب بلابیان قبیح است ، پس این توبیخی که در این روایت آمده بر ترک تعلم است مراد از ترک تعلم یعنی همان ترک فحص ، من به مقدار بایسته و شایسته تلاش نکردم در مضان خودش تحقیقی نکردم فحصی نکردم دستم به جایی نرسید اینجا خطاب می رسد که چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟
پس با توجه به این روایت شریف این آیه ی مبارکه دلالت بر مدعای ما می کند که فحص لازم است
روایات الی ما شاء الله ، طلب العلم فریضه علی کل مسلم فرمود طلب علم واجب است ، لازمه ی طلب العلم همان فحص است لازم ملزومند
الا و ان طلب العلم اوجب علیکم من طلب المال ، طلب علم بر شما واجب تر است از طلب مال ،
چقدر روایات در مورد تعلیم داریم ، مرحوم کلینی رضوان الله علیه در کتاب کافی یک بابی را باز کرده است کتاب العلم و الجهل ، کتاب العلم و الجهل ، و روایات را آورده است
بنابراین تمام اون روایات را که نگاه کنیم به ما می گوید تحصیل علم لازم است ، تحصیل علم در شریعت یعنی همان فحص ، پس بنابراین دلالت بر وجوب فحص می کند
روایات زیاد است دیگه حالا ما نمونه این روایات را گفتیم و به همین نمونه ی روایات اکتفا می کنیم
سوال
جواب و ادامه : این را بحث میکنیم که چقدر باید فحص کنیم؟
سوال
جواب و ادامه : حالا این روایات بعدی ممکنه ایراد شما وارد بشه
خب حالا این بحث دوم پیش می آید
حالا اگر کسی فحص نکرد اگر کسی فحص نکرد آیا مستحق عقاب است یا نه ؟ اگر کسی فحص نکرد آیا مستحق عقاب و مجازات هست یا نیست ؟ این یک بحث است
آیا بر ترک فحص مکلف عقاب می شود یا نمی شود ؟ این یک بحث است
ببینید ترک فحص دو حالت دارد:
گاهی من فحص نمی کنم احتیاط میکنم اصلا واقع از دست من نمی رود تمام محتملات را به خودم زحمت میدهم ولی همه ی محتملات را انجام میدهم همه ی محتملات را انجام میدهم زحمت به خودم میدهم تحمل میکنم و همه ی محتملات را انجام میدهم اگر اینجور باشد چیزی از من ترک نشده است تا اینکه مستحق عقوبت بشوم یا نه ؟ بلکه چنین شخصی را عقلا بنده ی منقاد و تسلیمی می دانند لذا او را مدح و ثنا هم می کنند
اما گاهی فحص نمی کنم و مرتکب می شوم احتیاط نمی کنم ، در اینجا دو حالت دارد :
گاهی این عدم الفحص من منجر می شود که واقع از من فوت بشود
گاهی واقع از من فوت نمی شود
من فحص نکرده ام برائت جاری کرده ام اتفاقا در واقع حکم حرمت بود در واقع حکم وجوب بود ، این ترک فحص من منجر می شود به مخالفت واقع
اما گاهی من فحص نمی کنم برائت جاری میکنم در واقع هم خدا هیچ حکمی نداشته نه وجوبی بوده است در کار نه حرمتی در کار بوده است هیچی نبوده است ولی من وظیفه ی فحص را انجام نداده ام
سوال : آیا این ترک فحص موجب عقوبت می شود یا نه ؟ موجب استحقاق عقوبت میشود یا نه؟
سوال میکنیم آیا فحص وجوبی اگر داشته باشد وجوب غیری است یا نفسی است ؟ چرا فحص میکنید؟ برای اینکه واقع از دستمان نرود و به واقع برسیم یا نه خود فحص وجوب دارد ؟ خود فحص وجوب دارد یا فحص و تعلم واجب است برای رسیدن به حکم واقعی خدا یعنی در حقیقت واقع بر ما منجز است واقع منجز موجب میشود که به من بگویند فحص کن ، پس اگر فحص وجوب داشته باشد وجوب غیری دارد و وجوب غیری مخالفتش عقاب ندارد ، این یک
بعضی اینجور نظر دارند که ترک فحص عقوبت دارد ، ظاهرا مرحوم محقق نائینی یا مرحوم محقق عراقی رحمه الله علیهما که حالا حرفشان را می گوییم ، فرموده اند فحص المودی الی مخالفه الواقع عقوبت دارد ، یعنی در استحقاق عقوبت دو چیز لازم است یکی ترک الفحص و یکی ترکی که المودی الی مخالفت الواقع ، دو تا ، این دو وقتی با هم بود استحقاق عقوبت دارد و الا استحقاق عقوبت نیست ، این بزرگ را چه چیز وادار کرده که بگوید دو تا شرط ؟ دیده که ترک الفحص مقدمی است وجوب مقدمی عقوبت ندارد از طرفی واقع هم که مجهول است واقع مجهول هم که نمیشود گفت عقوبت دارد بعد آمده اند این مطلب را بیان فرموده اند حالا این مطلب را بررسی می کنیم بگوییم ببینیم مطلب چه خواهد شد آیا بگوییم عقوبت یا نگوییم ؟