98/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قدم صدق و قدم جبار
و أما ما يروى من قول أمير المؤمنين ع مع اليهودي و تصديقه ع إياه في أن موضع النار في البحر فليس المراد من البحر هذا البحر المحسوس بل شيء آخر معنوي غير محسوس بهذه الحواس المشار إليه في قوله تعالى: «وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ»
و كذا المنقول عن ابن عباس و كعب الأحبار من؛ أن النار سبعة أبحر أو تحت سبعة أبحر ليس المراد منه بحار الدنيا و إنما المراد منها طبقات عالم الطبيعة بحسب الجوهر و الحقيقة فإن الطبيعة في الحقيقة نار غير محسوسة محرقة للأجسام مذيبة للأبدان محللة مبدلة للجلود.
...
و كذا النار لها حقيقة كلية جامعة لأفرادها و هي البعد عن جوار الله و رحمته بحسب اسمه الجبار المنتقم القهار و لها نشأة مثالية كلية هي طبقات سبعة تحت الكرسي و الكرسي موضع القدمين تفترقان بعده؛
• قدم الجبار و هي لأهل النار
• و قدم صدق عند ربك و هي لأهل الجنة
و فيه[1] أصول السدر التي هي شجرة الزقوم طعام الأثيم و هناك[2] منتهى أعمال الفجار و المنافقين
• و لها أمثلة جزئية: و هي طبيعة كل فرد من الناس معذب لعذابه الجسماني و نفسه و هواه لعذابه الروحاني
• و لها مظاهر و مجالي حسية في هذا العالم: كما ورد في الأخبار من وادي برهوت و غيره
و لكل من الجنة و النار أبواب كما سنشير إليه.
در ادامه بحث گذشته می گوید: جهنم هم مانند بهشت 4 چیز دارد؛
1. یک حقیقت کلیه دارد که عبارت است از؛ بُعد از جوار حق تعالی و محرومیت از قُرب حق تعالی و حرمان از سعادت عقلیه است و این معنای جهنم روحانی است که قبل تر گذشته است شقاوت روحانی بار نیافتن به قرب حق تعالی و نرسیدن به کرامت ویژه اولیای الهی و مقربین است که مقتضای اسم منتقم و قهار و جبار حق تعالی است کسی که اسامی قهر حق بر او تجلی کند قلب و وجودش مجلای قهر الهی می شود و گرفتار بُعد و محرومیت از جوار حق تعالی می شود که حقیقت کلیه جهنم همین است
2. جهنم مثال هایی کلی: یعنی صورت های کلی دارد که وجودات مثالی همان افلاک سبعه است که جهنم زیر این افلاک سبعه یا در زیر آسمانهای هفتگانه و در آسمان پایینی است در حدیث معراج که مالک دوزخ سرپوش جهنم را برداشت حرارت و دود جهنم بالا آمد لذا جهنم در زیر آسمان دنیا است جهنم در مرتبه ی وجودات مثالی موجودات دنیوی است و بعد از مرگ همین به جهنم تبدیل می شود الان هم هست اما به خاطر تخدیر عالم طبیعت گرفتار بیهوشی شده است و پرده ای بر آن افتاده است و در «یوم تبلی السرایر» حقیقت آشکار می شود؛
بالاتر از سبعه ی سیاره و افلاک 7 گانه وجودات مثالی همه اشیاء است
آسمان هاست در ولایت جان کار فرمای آسمان جهان
در ره غیب پست و بالاهاست کوههای بلند و صحرا هاست
همه ی آنچه در عالم طبیعت است که؛
هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
همه وجود مثالی و صورت مثالی دارند همین زمین و کوه و دریا و ... و بالاتر از 7 فلک کرسی و بعد از آن عرش است
ملاصدرا می گوید: کرسی "موضع القدمین" است زیر کرسی که افلاک سبعه ی سیاره است مثال های جهنم است آن دو قدم؛
• یکی قدم جبار است برای جهنمی ها
• و دیگری قدم الصدق عند الرب است که برای بهشتیان است «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ» برای اهل ایمان قدم صدق و جایگاه بلند و رفیعی در نزد خداوند است
قدم جبار باعث می شود که جهنمی به قعر جهنم سقوط کند و به زیر 7 فلک در عالم مثال درافتد
بعد از کرسی و پایین تر و بالاتر از آن قدم صدق به بالا می رود و بهشتی را به عرش می برد و قدم جبار به پایین می رود و جهنمی را به زیر آن 7 فلک می اندازد.
بعد می افزاید: بعد از کرسی دو قدم جدا می شود و همین کرسی هم رستنگاه؛
• ریشه درخت سِدرة المنتهی است که بهشتی است
• و ریشه درخت زقوم است که جهنمی است «إن شجرة الزقوم طعام الأثیم»
و از اینجا است که این دو درخت سبز می شود یکی به سوی بالا می رود و درخت زقوم به پایین می رود زیرا در ته جهنم است با میوه های بسیار تلخ و بد بو
1. جهنم مثال های جزئی دارد: همه ی آنچه در این دنیا است مثال هایی دارد که عبارت است از؛
• یکی بدن مثالی شخص جهنمی است که عذاب جسمانی می بیند
• یکی هم روح و نفس وی است که عذاب روحانی می بیند و این همان بُعد است که در دعای کمیل آمده است: «فهب لی صبرتُ علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک»
2. جهنم مظاهری دارد: مانند وادی برهوت در منطقه ی یمن است.