99/07/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفاهیم/ تنبیهات مفهوم شرط/ تداخل مسببات
اشكال :
تداخل مسببات صحيح نيست زيرا به لحاظ فهم عرف تعدد تكاليف هميشه مقتضى تعدد امتثال است.
منشأ اين اشكال آن است كه امتثال را تابع عرف بدانيم و حال آنكه مرحوم آخوند حاكم بالاستقلال در مقام امتثال را عقل ميدانست بخلاف مقام تكليف كه حاكم در آن شارع است فلذا ترخيص به معصيت از جانب شارع مستحيل دانسته ميشود (عصيان در حوزه امتثال است نه تكليف). بنابراين نظريه امتثال تابع عقل است نه عرف و اگر تداخل مسببات معقول بود محذور عرفى نميتواند آن را منع نمايد .
اللهم الا ان يقال كه مستشكل صرفا به دنبال بيان محذور عرفى در مسأله نبود بلكه حقيقت اشكال چنين است كه هرگاه عرف حكم عقلى را تصديق نكند كشف ميشود كه حكم عقلى مربوط به عقل بديهى نيست و حال آنكه آنچه مبناى شارع در احتجاج بر عباد و مثوبت و عقوبت قرار ميگيرد حكم عقل بديهى است (در بحث امتثال اختلاف است كه معيار تكاليف و سنجش قيامت عقل شخصى افراد است يا عقل نوعى).
جواب محقق همدانی به این اشکال
محقق همدانى ميفرمايد هيچ شاهد عرفى بر چنين مطلبى وجود ندارد بلكه بالعكس در مواردى، عرف فرد واحد را متضمن دو عنوان و دو جهت حُسن ميداند و امتثال دو تكليف در ضمن فرد واحد را تجويز ميكند فلذا تعبير به يك تير و دو نشان ميكند. [1]
آيت الله روحانى هم مانند محقق همدانى كبراى اشكال را ميپذيرند (امتثال تابع عرف است نه عقل) و خدشه صغروى دارند.[2] [3]
ميگوييم اگر حاكم حوزه امتثال عقل باشد نسبت به حكم عقل اختلاف شده است. اكثر بزرگان امتثال تكليف را صرف مطابقت مأتى به با مأمور به ميدانند اما در مقابل برخى معتقدند امتثال تكليف اتيان به مطابق مأمور به با داعى أمر شارع است كه بنابر نظريه اول تداخل مسببات ممكن است اما بنابر نظريه دوم تداخل مسببات با محذور اجتماع دو داعى و دو انبعاث روبرو ميشود.
لازمه ديدگاه دوم تفاوت بين قانون و تكليف شرعى و تفاوت بين اطاعت و امتثال است كه در قانون و اطاعت صرف مطابقت (مطلوب و موجود) كافى است اما در تكليف شرعى و امتثال عنصر معنوى (توجه به آمر و داعويت امر او) لازم است.
بنابر اين ديدگاه أصل در أوامر شرعى تعبدى است و توصليات كه خصوص مطابقت مأتى به با مأمور به را ميطلبد خلاف اصل و محتاج قرينه و دليل است بخلاف ديدگاه اول كه لازمه آن توصلى بودن أوامر شارعى است.
٤- اما اگر متعلق تكليف طبيعة واحدة با قيود يا شرائط مختلف لا بشرط غير باشد (اگر بشرط لا باشد طبيعة واحدة در حكم طبيعة متعددة است) تداخل مسببات محذورى ندارد هرچند اگر تنها تمايز دو عمل نيّت و قصد باشد (مانند نافله صبح و نماز صبح) آن نيّت موجب تباين دو عمل ميشود و تداخل مسببات ممنوع ميگردد.[4] [5]
به عبارت ديگر عناوين اگر قصدى باشند و با قصد متمايز شوند بدون قصد محقق نميشوند و قابل تداخل نميباشند مانند اهانت و تعظيم با قيام يا نماز ظهر و عصر اما در عناوين غير قصدى تداخل ممكن است.
بايد توجه داشت كه نسبت بين عناوين قصدى و غير قصدى با تعبدى و توصلى عموم و خصوص من وجه است يعنى ممكن است امر تعبدى غير قصدى باشد مانند صلاة كه آنچه در امتثال آن ضرورى است قصد أمر است نه قصد عنوان [6] ، و همچنین ممكن است امر توصلى قصدى باشد مانند أداء دين كه قصد عنوان براى تحقق آن لازم است .
تنبيه :
مرحوم آيت الله روحانى ميفرمايند بر فرض تداخل مسببات عبادات در عناوين غير قصدى آيا قصد هردو امر در امتثال لازم است يا نيت واحد براى سقوط هردو تكليف كافى است؟
ايشان جواب اين سوأل رو مبتنى بر بحث تعبدى و توصلى ميكنند كه در امتثال أمر تعبدى سه مبنى وجود داشت :
• إتيان مأمور به با انتساب به مولى هرچند انتساب غير واقعى باشد.
• إتيان مأمور به با هرگونه انتساب واقعى به مولى.
• إتيان مأمور به با انتساب واقعى به مولى و مطابقت بين وجه انتساب و أمر
بنابر مبناى اول و دوم نيت و قصد واحد در تداخل كافى و مسقط هردو تكليف است زيرا عمل با انتساب به مولى محقق ميشود، اما بنابر مبناى سوم نيت و قصد هردو تكليف لازم است و الا فقط امر مقصود ساقط ميشود.[7] [8]