درس اصول استاد حمید درایتی

1403/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصاله الاحتیاط/تنبیهات /تنبیه اول

 

اشکال دوم ← اگر تکلیف شرعی از قبیل واجبات مشروط باشد که وجوب آن‌ها منوط به تحقّق شرطشان است (مانند واجبات موقّت که قبل از دخول وقت وجوبی به فعلیت نمی‌رسد)، وجوب طریقی داشتن تعلّم قابل تصدیق نیست، زیرا قبل از تحقّق شرط که هیچ وجوب فعلی‌ای متوجه مکلف نیست تا تحصیل علم بدان در حقّش واجب باشد و بعد از تحقّق شرط هم که حتی اگر اقدام به فراگیری تکلیف کند، قادر به امتثال آن تکلیف نیست (مرحوم آخوند بر اساس همین اشکال قائل به وجوب نفسی تهیوئی داشتن تعلّم شدند[1] ).

جواب : اگرچه مرحوم آیت الله خوئی متذکر پاسخ اشکال اول نشده‌اند که شاید عدم تعرّض ایشان ناشی از عدم قبول معیار ذکر شده برای واجبات طریقی باشد، اما در مقام پاسخ از اشکال دوم برآمده‌ و در عین پذیرفتن اینکه فعلیت وجوب طریقی قبل از فعلیت وجوب اصلی ممکن نیست[2] ، معتقدند که وجوب طریقی داشتن تعلّم حتی در واجبات مشروط و موقّت هم محذوری بدنبال نخواهد داشت[3] ، زیرا یا مکلف:

     بعد از تحقّق شرط واجب مشروط قادر به تحصیل علم و امتثال تفصیلی در بازه‌ی زمانی تعیین شده هست — طبیعتا در چنین حالتی قبل از تحقّق شرط تعلّم واجب نخواهد بود و پس از تحقق شرط نیز مکلف مخیّر بین تحصیل علم و امتثال تفصیلی و بین ترک تحصیل علم و امتثال إجمالی از طریق احتیاط می‌باشد و امتثال إجمالی در طول امتثال تفصیلی نیست تا با ممکن بودن امتثال تفصیلی، امتثال إجمالی مکفی نباشد، بلکه هر دو از مصادیق امتثال قطعی هستند.

     بعد از تحقّق شرط واجب مشروط قادر به تحصیل علم و امتثال تفصیلی در بازه‌ی زمانی تعیین شده نیست:

         چنانچه مکلف ملتفت به وجود چنین واجب مشروطی باشد:

             اگر احتیاط و امتثال إجمالی در بازه‌ی زمانی تعیین شده ممکن باشد — در چنین حالتی قطعا تحصیل علم بر مکلف واجب نیست، چون قبل از تحقق شرط که وجوبی وجود ندارد تا تعلّم آن واجب باشد و بعد از تحقّق شرط نیز فرصت تعلّم برای امتثال تفصیلی تکلیف نیست؛ پس مکلف مخیّر خواهد بود که یا قبل از تحقّق شرط تعلّم نماید تا قادر به امتثال تفصیلی باشد و یا بعد از تحقّق شرط از طریق احتیاط امتثال إجمالی نماید.

             اگر احتیاط و امتثال إجمالی در بازه‌ی زمانی تعیین شده ممکن نباشد — بدیهی است که در چنین حالتی اگرچه نه می‌توان حکم به وجوب شرعی تعلّم قبل از تحقّق شرط کرد و نه می‌توان بعد از تحقّق شرط نسبت به تکلیف یقینی فراغ یقینی (امتثال تفصیلی یا إجمالی) حاصل نمود، چرا که صرفا امتثال احتمالی ممکن است (مثل اینکه اگر نمازگزار هنگام فرود آمدن به سمت سجده در اتیان رکوع شک نماید، به موجب رکن بودن رکوع نه می‌تواند مجددا رکوع را بیاورد و نه می‌تواند به شک خود بی اعتنا باشد)، لکن عقل حکم به لزوم تعلّم قبل از تحقّق شرط می‌نماید و این لزوم از سنخ وجوب شرعی نیست تا ایراد شود که چگونه قبل از به فعلیت رسیدن واجب مشروط، تعلّم آن وجوب طریقی دارد، بلکه از احکام عقل است و تابع اطلاق و اشتراط واجب اصلی نمی‌باشد.

         چنانچه مکلف غافل از وجود چنین‌ واجب مشروطی باشد — بدیهی است که در چنین صورتی آن واجب مشروط به جهت عدم تعلّم و غفلت‌ از اصل وجود چنین تکلیفی در بازه‌ی زمانی تعیین شده فعلیت ندارد و‌ مکلف متمکّن از امتثال نخواهد بود، لکن:

             اگر قدرت بر امتثال در مثل چنین تکلیفی، قید عقلی باشد —به جهت اینکه عجز عقلی رافع ملاک تکلیف نیست و مکلف علاوه بر اینکه موظف به امتثال اوامر شرعی است، باید اغراض لزومی شارع را هم تحصیل نماید، طبیعتا مکلف موظف خواهد بود که به منظور تحفّظ بر ملاک لزومی شارع، قبل از تحقّق شرط واجب مشروط نیز در صدد تعلّم و فراگیری تکلیف برآید (همچنان که در مقدمات مفوّته نیز بر اساس همین استدلال اتیان مقدمات قبل از دخول وقت واجب است).

             اگر قدرت بر امتثال در مثل چنین تکلیفی، قید شرعی باشد — به جهت اینکه عجز شرعی رافع ملاک تکلیف است، در چنین فرضی هیچ وجوبی متوجه مکلف نبوده (نه موظف به امتثال تکلیف است و نه موظف به تحصیل غرض الزامی شارع) تا تعلّم آن واجب باشد و لذا چه قائل به وجوب نفسی تهیوئی تعلّم باشیم و چه وجوب طریقی تعلّم، مکلف وظیفه‌ای به نام تحصیل علم نخواهد داشت.

 


[1] باید توجه داشت که اگرچه مرحوم آخوند اشکال مذکور را بر وجوب غیری داشتن تعلّم وارد کرد، اما به اعتقاد مرحوم آیت الله خوئی مقصود آخوند از وجوب غیری همان وجوب طریقی است، زیرا به تصریح همه‌ی بزرگان من جمله مرحوم آخوند وجوب غیری مربوط به مقدمات وجودیه است، درحالی که تعلّم از مقدمات علمی واجب است.
[2] اینکه نکته اول کلام است، چرا که فعلیت وجوب طریقی برخلاف وجوب غیری، تابع فعلیت وجوب اصلی نخواهد بود، بلکه منجّز بودن وجوب اصلی دائر مدار منجّز بودن وجوب طریقی است.
[3] موسوعة الامام الخوئي، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج47، ص576.