1402/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصل برائة/تنبیهات /اخبار من بلغ
ثمره دوم ← اگر روایت ضعیف السندی بر واجب بودن یک عمل دلالت داشته باشد، بنابر اینکه مفاد أخبار من بلغ، تسامح در ادلهی سنن باشد ، نمیتوان با اتکاء به أخبار من بلغ مستحب بودن آن عمل را بدست آورد زیرا موضوع این أخبار اساسا روایات متضمن مستحبات است و شامل روایت دالّ بر وجوب نمیشود؛ لکن بنابر اینکه مفاد أخبار من بلغ، مستحب بودن ثوابهای واصله باشد، ادعا شده که میتوان براساس أخبار من بلغ مستحب بودن آن عمل را اثبات کرد زیرا اگرچه مدلول مطابقی روایت مذکور وجوب یک عمل است اما مدلول التزامی آن ثواب داشتن آن عمل میباشد و لذا با توجه به ملازمهی وجوب و ثواب، بلوغ ثواب که موضوع أخبار من بلغ برای مستحب نفسی بودن عمل است، محقق میشود.[1]
اشکال : به نظر میرسد براساس مبنای دوم هم أخبار من بلغ ناتوان از اثبات استحباب برای مفاد روایت ضعیف السند دالّ بر وجوب باشد، زیرا اولا هیچ تلازمی (نه شرعا[2] و نه عقلا[3] ) بین واجب بودن یک عمل و ثواب داشتن آن نیست. ثانیا حتی اگر تلازم بین وجوب و ثواب تمام باشد، اما براساس أخبار من بلغ خصوص آن عملی مستحب است که انگیزهی فاعل از اتیان آن عمل جلب ثواب منقول و بالغ باشد، درحالی که هیچکس عمل واجب مشکوک را به هدف جلب ثواب اتیان نمیکند بلکه صرفا به جهت احتیاط و دفع ضرر محتمل و فرار از عقوبت احتمالی آورده میشود. ثالثا از آنجا که ظهور أخبار من بلغ در آن اعمالی است که اصل ثواب داشتن آنها صحیح و مطابق با واقع و کمیت خاصی که برای ثواب آن به مکلف رسیده غیر واقعی باشد (أوتی ذلک الثواب)، شمول این أخبار نسبت به فرض مذکور استظهار نمیشود، زیرا حتی با قبول ملازمه بین وجوب و ثواب، برای امتثال آن واجب ثواب خاصی ذکر نشده است تا موضوع برای أخبار من بلغ واقع شود.
براساس مطالب فوق روشن میشود که اگر روایت ضعیف السندی بر حرام بودن یک عمل هم دلالت داشته باشد، نمیتوان براساس أخبار من بلغ (حتی مبنای دوم) حکم به مستحب بودن ترک آن عمل کرد، زیرا علاوه بر اشکالات مذکور[4] ، این مسأله با دو ایراد جدیتر هم مواجه خواهد بود و آن عبارت است از اینکه اولا اگرچه وجوب یک عمل به معنای حُسن و مصلحت داشتن آن عمل است و ثواب داشتن آن بعید نیست (هرچند نیاز به اثبات دارد)، اما حرام بودن یک عمل به جهت وجود مفسده هیچ گاه دلالت نخواهد داشت که ترک آن عمل حُسن و مصلحت دارد تا موضوع برای ثواب باشد (و الا ترک هر حرامی باید واجب میبود) ؛ و ثانیا اگر حقیقت نهی را زجر و منع از فعل بدانیم نه طلب ترک (کما اعتقد به المشهور)، اساسا ادلهی محرمات در مقام طلب یک عمل و بیان مطلوبیت و محبوبیت ترک آن عمل نیستند تا موضوع برای بلوغ ثواب شکل بگیرد، بلکه صرفا به جهت وجود مفسدهای از یک عمل ردع و منع نمودهاند.[5]
شایان ذکر است که اگر روایت ضعیف السندی بر مکروه بودن یک عمل هم دلالت داشته باشد، أخبار من بلغ مصحّح مستحب بودن ترک آن نخواهد بود، زیرا تنها داعی و انگیزهای که برای دور نمودن بندگان از أعمال مکروه وجود دارد، إعطای ثواب نیست تا با رسیدن چنین خبر ضعیفی موضوع برای أخبار من بلغ شکل گیرد، بلکه ممکن است این غرض با بیان پیامدهای عمل مکروه (مادی و معنوی) و آثار وضعی سوءای که بدنبال دارد حاصل شود، و لذا از صرف مکروه بودن یک عمل نمیتوان پی به ثواب داشتن ترک آن برد.[6]
نکته
مشهور اصولیین (مانند مرحوم عراقی) معتقدند که موضوع أخبار من بلغ (چه دلالت بر تسامح در ادلهی سنن داشته باشد و چه مستحب نفسی بودن مفاد روایات ضعیف به عنوان ثانوی بلوغ)، روایات حاکی از مستحباتی است که اگرچه به جهت ضعف سند قابل اعتماد نیست اما ظهور آن در مستحب بودن یک عمل تمام است تا بلوغ ثواب صادق باشد. بنابراین اگر برای روایت دالّ بر استحباب ضعیف السند، مخصّص متّصلی وجود داشته باشد، أخبار من بلغ براساس هیچ یک از دو مبنا قدرت تأثیرگذاری و مستحب نمودن آن افراد تخصیص خورده را نخواهند داشت زیرا ظهوری برای ثواب داشتن آن افراد شکل نمیگیرد تا أخبار من بلغ مصحّح استحباب آنها باشد، اما اگر برای روایت دالّ بر استحباب ضعیف السند، مخصّص منفصلی وجود داشته باشد، با توجه به اینکه مخصّص منفصل مانع از انعقاد ظهور دلیل عام نسبت به ثواب داشتن افراد تخصیص خورده نیست بلکه صرفا حجیت و اعتبار آن ظهور را زائل میکند، مانعی از جریان أخبار من بلغ نسبت به افراد تخصیص خورده وجود نخواهد داشت. اگر گفته شود (کما ادعی النائینی) که وقتی مخصّص منفصل از طریق یک دلیل معتبر رسیده باشد، تعبدا باید بنابر عدم مستحب بودن افراد تخصیص خورده گذاشت و لذا وجهی ندارد که آن افراد مشمول أخبار من بلغ باشند ؛ باید گفت که هیچ منافاتی ندارد افرادی به دلیل مخصّص منفصل معتبر استحباب ذاتی نداشته باشند اما از طریق أخبار من بلغ استحباب ثانوی پیدا کنند، زیرا مخصّص منفصل در مقام نفی استحباب افراد تخصیص خورده به عنوان اولی است اما أخبار من بلغ در مقام استحباب بخشی همان افراد تخصیص خورده به عنوان ثانوی بلوغ ثواب هستند.[7]