1402/03/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /اجماع منقول
تنبیه نهم - تمام کسانی که حجیت تعبدی خبر واحد را پذیرفتهاند، این حجیت را مختص به أخبار حسّی دانستهاند نه أخبار حدسی، زیرا براساس ادلهای که اقامه شده است (مانند آیه نبأ)، موضوع حجیت، عنوان خبر است و خبر ظهور در نقلهای حسّی (مانند فسق) یا قریب به حسّ (مانند ملکه عدالت) دارد، درحالی که بر نقلهای حدسی اساسا رأی و اجتهاد اطلاق میشود نه خبر.
تنبیه دهم – اگرچه یکی از مصادیق خبر واحد، إجماع منقولی است که به صورت غیر متواتر نقل شده باشد، لکن قبول حجیت تعبدی خبر واحد لامحاله به معنای حجیت إجماع منقول نیست زیرا:
• اگر ناقل به نقل سبب و اتفاق نظر فقهاء پرداخته باشد[1] :
◦ این نقل به صورت خبر واحد رسیده باشد — حجیت این چنین إجماع منقولی با سه چالش عمده مواجه است:
⁃ إجماع منقول یا خودش خبر واحد حدسی است (در صورتی که ناقل از بررسی آراء برخی از فقهاء، ادعای اتفاق نظر نموده باشد)، و یا خبر واحد حسّی مبتنی بر حدس (در صورتی که ناقل صرفا در مقام نقل آرای مشترکی از فقهای متعدد باشد با آنکه بدست آوردن رأی برخی از فقهاء از متون و استدلالهای آنان، منوط به حدس است)، درحالی که ادلهی حجیت خبر واحد اختصاص به أخبار حسّی مبتنی بر حسّ دارد.
اگر گفته شود که ناقل در مثل این موارد صرفا به نقل فتاوای بزرگان و یافتههای خود از کتب فقهی میپردازد که یک امر حسّی است نه حدسی ؛ باید گفت که ناقلین إجماع منقول عموما به دنبال نقل اتفاق نظر و إجماع هستند که یک امر حدسی است نه خصوص نقل تعدادی فتوای مشترک و متحد.
⁃ بر فرضی که إجماع منقول خبر حسّی باشد، تنها فایدهاش زمینهساز بودن حدس است و اینکه شنونده از اتفاق نظر بزرگان، بتواند حدس بزند که رأی معصوم چه بوده، درحالی که این اثر تکوینی و طبیعی است نه اثر شرعی، و حجیت تعبدی خبر واحد دائر مدار اثر شرعی داشتن خبر است.
⁃ حتی اگر إجماع منقول معتبر باشد، نهایتا باید موجب حصول قطع یا اطمینان به رأی معصوم و حکم شرعی شود، درحالی که اصل این فتاوی از طریق یک امر ظنی (خبر واحد) به ما رسیده است و امورات ظنی نمیتواند منشأ پدید آمدن قطع یا اطمینان وجدانی باشد.