1402/02/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /دایره حجيت خبر واحد
فصل دوم : دایرهی حجیت خبر واحد [1]
بدیهی است تمام کسانی که قائل به حجیت تعبدی خبر واحد هستند، باید براساس مدرک حجیت، دایرهی حجیت را نیز ترسیم نمایند که این امر ممکن است به حسب انواع ادله و اختلاف مضامین آن، مختلف گردد.
مرحوم آیت الله خوئی از آنجا که عمده دلیل حجیت خبر واحد را سیرهی عقلائیه دانستهاند، معتقدند که بر اساس این سیره، خبر صحیحه و موثقه بلکه حسنه نیز معتبر است زیرا عقلاء مخالفت عبد با امر مولای خویش، حتی اگر امر آن مولی از جانب شخص ممدوحی رسیده باشد درحالی که عدالت و فسق او معلوم نیست، را معذور نمیدانند.[2]
مرحوم صدر در تبیین این بحث، سه فرضیه مطرح مینمایند که به شرح ذیل است[3] :
1. اگر دلیل بر حجیت خبر واحد، آیهی نفر[4] باشد — هر خبر واحدی حجت است الا اینکه منطوق آیهی نبأ، خصوص خبر فاسق را از دایرهی حجیت خارج میکند[5] . لازم به ذکر است که فاسق مدّ نظر آیه نبأ، فسق شرعی و اصطلاحی (ارتکاب عمدی گناه کبیرة یا اصرار بر گناه صغیرة) نیست زیرا در زمان نزول آیات، اساسا چنین اصطلاحی وجود نداشته اشت (فسق در قرآن به معنای لغوی است)، بلکه مقصود از فاسق در این آیه، همان فسق خبری و دروغگویی است[6] ، زیرا :
2. اگرچه فسق در لغت به معنای خروج از حد است اما تناسب حکم و موضوع اقتضاء دارد که این فسق، ناظر بر فسق خبری و خروج از حد صدق گفتار باشد زیرا وجوب تبیّن از خبر فاسق با کشف صدق گفتار مخبر تناسب دارد و عدم مراعات سایر احکام شرعی و فساد مذهب قطعا دخالتی در تبیّن نخواهد داشت.
3. تعلیل ضمن این آیه دلالت دارد که فاسق صدر آن ناظر به شخص دروغگو است زیرا لزوم تبیّن به جهت اجتناب از جهالت است و جهالت به معنای سفاهت میباشد درحالی که عمل به گفتهی عاصی راستگو یا کافر موثق، سفیهانه نیست.
4. اگر دلیل بر حجیت خبر واحد، مفهوم آیهی نبأ [7] باشد — هر خبر غیر فاسقی حجت است (حجیت خبر عادل تسامحی است) و فاسق مدّ نظر آیه همان فسق خبری و کذب گفتاری است که دلیل آن در ضمن فرض قبل گذشت. باید توجه داشت از آنجا که براساس آیه نبأ موضوع حجیت، خبر غیر فاسق است، شک در مفهوم فسق منجر به مجمل شدن منطوق آیه خواهد شد، طبیعتا در این صورت فقط باید اخذ به قدرمتیقن آیه کرد که آن حجیت خبر غیر فاسق شرعی میباشد (برخلاف فرض قبل که شک در مفهوم مخصص، ضرری به مفهوم دلیل عام نمیرساند).
5. اگر دلیل بر حجیت خبر واحد، روایات و سیره باشد — هر خبر ثقه و غیر کاذبی حجت است و عقلاء قطعا به خبری که از مخبر دروغگو رسیده اعتناء نمیکنند اما به خبر سایر مخبرین تربیت اثر میدهند[8] . بدیهی است که اگر فسق در آیهی نبأ، فسق شرعی باشد، مفهوم آن آیه موجب تخصیص این سیره خواهد بود، یعنی عقلاء به هر مخبر راستگویی اعتماد میکنند اما شارع علاوه بر صدق گفتار، صدق رفتار و اجتناب از معاصی را نیز شرط اعتماد دانسته است (مخصص بودن آیه نسبت به سیره، در حقیقت به معنای رادعیت شارع میباشد یعنی شارع بخشی از سلوک عملی عقلاء را ردع نموده است).
تنبیهات
تنبیه اول - براساس قاعدهی اصالة الوثاقة، هر راویای که در اوساط حدیثی و رجالی شناخته شده باشد (مجهول نباشد) و قدح (تضعیف) و طعن (فساد مذهب) و اختلافی (تعارض جرح و تعدیل) نسبت به او وجود نداشته باشد (مهمل باشند)، موثق بوده و روایت او قابل اعتماد است هرچند که توثیق صریح هم نداشته باشد. این رویکرد نه تنها امر غریبی نیست بلکه مطابق با نگاه قرآن نیز هست زیرا گویا آیه نفر اصل را بر موثق بودن هر مخبری دانسته است و آیه نبأ، تفحص از صدق خبر را منوط به محرز شدن فسق مخبر نموده است (احراز عدم فسق شرط حجیت خبر نيست بلکه احراز فسق مانع از حجیت خبر است). مضافا به اینکه با تحلیل سلوک عملی عقلاء نیز بدست میآید که عقلاء صرف عدم اثبات کذب را برای اعتماد و پیروی از خبر مخبر کافی میدانند.