1401/12/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت خبر واحد
نکته
مرحوم اصفهانی علاوه بر وجوه سهگانهی گذشته، سه طریق دیگر هم برای دلالت آیه نفر بر حجیت خبر واحد ارائه کردهاند، هرچند که راه سوم را ناتمام میدانند. آن سه طریق عبارت هستند از[1] :
1. با صرف نظر از غایت بودن تحذّر و اطلاق آن، نفس واژهی إنذار مستبطن تخویف و تأثیرپذیری (ترسیدن) میباشد و بدیهی است که مؤثر بودن إنذار و ایجاد خوف در مخاطب متفرع بر حجیت آن میباشد و اطلاق آن شامل فرض عدم علم به مفاد إنذار منذر هم خواهد بود.
2. با توجه به اینکه لعّل مفید معنای ترقّب (شاید) است و براساس آیهی شریفه تحذّر از إنذار محتمل میباشد، روشن میشود که قول منذر حجت است هرچند که مفید علم هم نباشد، زیرا بنابر قاعدهی قُبح عقاب بلابیان اگر إنذار منذر حجت نباشد، اساسا عقوبتی وجود ندارد تا إنذار از آن مستتبع تحذّر باشد پس احتمال تحقق تحذّر برآمده از إنذار منتفی خواهد بود.
3. از آنجا که براساس این آیه از یک سو إنذار بر هر فرد متفقّهی (به صورت عام استغراقی) واجب است و از سوی دیگر وجوب إنذار مقدمهی تحقق تحذّر است و اطلاق آن شامل وجوب إنذار با عدم علم به تأثیرگذاری نیز خواهد بود، بدست میآید که وجوب تحذّر هم مطلق بوده و شامل عدم علم به مفاد إنذار منذر هم خواهد بود زیرا مقدمه در اطلاق و اشتراط، ثبوتا تابع ذیالمقدمه است و لذا اطلاق مقدمه حاکی از اطلاق ذیالمقدمه میباشد (ممکن نیست که وضو از هر آبی صحیح باشد اما شرط صحت نماز، وضو از آب خاصی باشد درحالی که وضو مقدمهی نماز است). [2]
مرحوم آیت الله خوئی نیز با بیان چند مقدمه، دلالت آیه نفر بر حجیت خبر واحد را تمام میدانند. آن مقدمات بدین شرح است[3] :
• ظهور آیه در عام استغراقی و إنذار نمودن هر متفقّهی است و طبع قضیه در إنذار مؤید همین نکته میباشد. [4]
• تحذّری که غایت إنذار است، تجنّب عملی و پناه جستن از عقوبت است نه صرف خوف نفسانی.
• باتوجه به اینکه متعلّق لعّل، تحذّر است و برحذر شدن امر اختیاری است، آیه ظهور در وجوب تحذّر دارد زیرا به حسب موارد استعمال، اگر متعلّق لعّل امر اختیاری باشد، دلالت بر وجوب آن و اگر امر غیراختیاری باشد، دلالت بر مطلوبیت آن مینماید.
از مجموع این سه مقدمه بدست میآید که تحذّر عملی حتی از یک إنذار هم واجب است حتی اگر قول منذر مفید علم هم نباشد[5] و این مضمون همان حجیت خبر واحد میباشد. همچنین اگرچه این آیه ناظر به إنذار کردن افراد فقیه است اما باتوجه به بساطت فقاهت و سهولت فهم روایات در عصر اهل البیت علیهم السلام، راویان طبقهی اول همه فقیه بودهاند و جنبهی روایت آنان با جنبهی فقاهت آنان توأم بوده و نقل آنان براساس این آیه حجت خواهد بود، و نقل روایان غیر فقیه در سایر طبقات نیز براساس عدم قول به فصل معتبر میباشد.[6]
مختار در مسأله
به نظر میرسد آیه نفر نیز همانند آیه نبأ، دلالتی بر حجیت تعبدی خبر واحد ندارد بلکه صرفا در مقام بیان وجوب نفر و لزوم إعلان و إنذار است تا برای مخاطب از تذکر یک نفر یا تذکرات متعدد، علم عرفی به حکم حاصل شود (حصول علم عرفی از خبر حسّی بدون واسطهی یک نفر بسیار طبیعی است).