1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت قول لغوی
استدراک از بحث خبرویت لغوی
به عبارت دیگر انعقاد ظهور برای یک واژه یا مستند به وضع و معنای حقیقی آن است و یا مستند به استعمال و معانی استعمالی (انصراف موجب تضییق ظهور از معنای وضعی و مجاز مشهور و اطلاق موجب توسعهی ظهور از معنای وضعی خواهد بود[1] )، و از این رو مراجعه به لغوی که تلاش در جمعآوری معانی استعمالی داشته، مفید خواهد بود.
مرحوم صدر نیز معتقد است که اگر قول لغوی از باب خبرویت در معانی استعمالی پذیرفته شود، رجوع به او در موارد ذیل مفید خواهد بود[2] :
• مواردی که اصل موضوع له و وحدت معنای وضعی یک واژه معلوم و دایرهی دلالت آن مشکوک باشد (مانند کلمهی صعید که با مراجعهی به لغوی بدست میآید بر مطلق وجه الارض هم اطلاق میشود).
• مواردی که لغوی در مقام حصر معانی استعمالی باشد که براساس حجیت کلام او، سایر معانی قطعا معنای موضوع له و حقیقی نخواهند بود.
• مواردی که لغوی معانی استعمالی متعدد و متفاوتی برای یک لفظ برشمرده باشد که نتیجه کلام او، مجمل و مردّد بودن آن لفظ و محتاج قرینه بودنش برای دلالت بر هریک از آن معانی خواهد بود.
• مواردی که هیچ علاقه و ارتباطی بین معانی استعمالی و معنای جامعی بین آنها وجود نداشته باشد، که در این صورت اشتراک لفظی و حقیقی بودن همهی آنها کشف میشود و حقیقت و مجاز و اشتراک معنوی از آنها منتفی میگردد.
دوم - اشکال دیگر مرحوم آخوند به حجیت قول لغوی براساس حجیت قول خبرة آن است که باتوجه به اینکه حجیت قول خبرة نزد عقلاء مشروط به حصول وثوق و اطمینان میباشد، قول لغوی تا زمانی که موجب حصول وثوق و اطمینان نباشد، حجت نخواهد بود.
جواب
مرحوم صدر میفرمایند که اشتراط حجیت قول خبرة به حصول وثوق و اطمینان، هیچ مستندی ندارد، همچنان که حتی مرحوم آخوند هم اعتماد بر فتوای مجتهد و تقلید از او را مشروط به حصول وثوق و اطمینان ننمودهاند، بلکه رجوع به خبرة را یکی از مصادیق امور جبلّی و فطری دانستهاند.[3]
جمع بندی
مرحوم آخوند رجوع به قول لغوی را مفید فایده میداند اما معتقد است که دلیلی بر حجیت قول او وجود ندارد، اما مرحوم صدر قول لغوی را نسبت به إخبار حسّی آن و بیان معانی استعمالی و متداول، معتبر میداند، هرچند که دلیلی بر اعتبار قول لغوی در امور حدسی و اجتهادی وجود نداشته و در آن حوزه، خبرة بشمار نمیآید و زبدهتر از مجتهد نخواهد بود.
مختار در مسأله
به نظر میرسد اگرچه از یک سو تنها دلیل قائم بر رجوع به قول لغوی، سیرهی عقلائیه است که اعتبار آن منوط به اثبات معاصرت آن با معصوم و کشف امضاء و رضایت بدان میباشد، درحالی که هیچ شاهدی بر معاصرت آن رفتار و رجوع اصحاب به لغویین و کتب لغت وجود ندارد ؛ ولی از سوی دیگر ارتکاز چنین سلوک عملی و رجوع عقلاء به کتب لغت، در عصر اهل البیت علیهم السلام وجود داشته است و معصومینی که آگاه از شکل گیری سیره و سلوک عملی براساس آن ارتکاز بودهاند، اگر آن را مخالف واقع و مضر به شریعت میدانستند، قطعا از آن نهی مینمودند پس عدم وجود نهی از جانب آنان، کاشف امضاء و رضایت خواهد بود.
لازم به ذکر است که حجیت شرعی قول لغوی فقط در حوزهی امور حسّی و بیان معانی استعمالی خواهد بود و از مراجعه به قول لغوی نهایتا معنای ظاهری حاصل میشود، اما در حوزهی امور حدسی و اجتهادی (مانند تشخیص معنای حقیقی و مجازی)، فقط قول مجتهد معتبر میباشد.