درس تفسیر استاد سیدهاشم حسینی‌بوشهری

1402/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر سوره بقره آیه 10

 

تفسیر آیه 106: ﴿مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾[1] ؛ هر حكمى را نسخ كنيم و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا همانند آن را مى‌آوريم. آيا نمى‌دانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است؟!

در جلسه گذشته عرض شد که واژه «نسخ» در زبان عرب دو معنا دارد؛ اول به معنای زایل کردن و زوال است و دوم، به معنای منتقل کردن و انتقال است.

مواردی از مصادیق نسخ به معنای زوال

مورد اول، هنگامی است که خورشید بالا می‌آید که سایه گسترده اشیاء از بین می‌رود، یعنی به هر مقدار که آفتاب بالا می‌آید سایه از بین می‌رود که در این هنگام عرب می‌گوید: «نَسَخَتِ الشَّمسُ الظّلَّ»؛ خورشید سایه را زایل کرد.

مورد دوم، در بحث ارث است. شهید اول (ره) و شهید ثانی (ره) در بحث ارث، بحثی را تحت عنوان مناسخات مطرح کرده‌اند، این عنوان در جایی بکار می‌رود که شخصی از دنیا رفته باشد و پیش از آنکه ماترک او را بین ورّاث تقسیم کنند فردی از ورثه فوت کند در این صورت، سهم الأرث آن شخص به ورّاث او تعلّق خواهد گرفت. شهید ثانی (ره) در این رابطه در شرح لمعه نوشته است: «الرابعة عشر في المناسخات: و تتحقق بأن يموت شخص ثم يموت أحد وراثه قبل قسمة تركته»[2] .

مورد سوم، در بحث تناسخ است. قائلین به تناسخ معتقدند که برزخی در کار نیست و اصلاً بهشت و جهنّمی وجود ندارد و در نتیجه، معتقدند که سیر و سلوک آدمی مختص همین دنیاست و چیز دیگری نیست و روح انسان سیر خودش را با تن ادامه می‌دهد و وقتی انسان می‌میرد روح او در بدن بچه‌ای که تازه به دنیا می‌آید حلول می‌کند و این داستان همین‌طور ادامه دارد و روح باقی است و فقط مرکب او عوض می‌شود و با مرگ انسان، روح او به بدن نوزاد تازه متولد شده منتقل می‌شود و بار دیگر یک زندگی دیگری را تجربه می‌کند. پس کاربردِ اصطلاح تناسخ به این معناست که روح، بدن را کنار می‌زند و با بدن جدیدی زندگی را شروع می‌کند. راغب اصفهانی گفته است: «و القائلون بِالتَّنَاسُخِ قومٌ يُنْكِرُونَ البعثَ على ما أَثْبَتَتْهُ الشَّرِيعةُ و يزعُمون أنّ الأرواحَ تنتقلُ إلى الأجسام عَلَى التَّأبِيد»[3] ؛ قائلون به تناسخ، قومی هستند که بَعث را انکار می‌کنند و گمان می‌کنند که ارواح به صورت چرخشی به اجسام منتقل می‌شوند.

نسخ به معنای انتقال

استنساخِ کتب به معنای انتقال مطلبی از کتابی به کتاب دیگر می‌باشد. ابن منظور در لسان العرب همین معنا را اشاره کرده است[4] .

خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ‌ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُون﴾[5] ؛ ما آنچه را انجام مى‌داديد، مى‌نوشتيم‌.

تعریف اصطلاحی نسخ

برخی، مثل آیت الله خویی (ره) در تفسیر البیان [که فقط یک جلد است] فرموده است: «هو رفع أمر ثابت في الشريعة المقدسة بارتفاع أمده و زمانه»[6] ؛ نسخ عبارت از مرتفع شدن امر ثابتی در شریعت مقدس، به لحاظ سرآمدن مدت و زمان آن می‌باشد، یعنی چون زمان آن امر به پایان رسیده است از جانب خداوند متعال برداشته شده است.

آیت الله معرفت (ره) در تعریف نسخ گفته است که نسخ عبارت از برداشتن قانون ثابت که به حسب ظاهر، اقتضای دوام دارد به وسیله قانون بعدی است به گونه‌ای که اجتماع آن دو ذاتاً به دلیل خاصی از قبیل اجماع یا نصِّ صریح ممکن نباشد[7] .

شبهه: یکی از مسائلی که یهودیان از طریق آن در صدد اثبات حقّانیت خودشان بودند این بود که می‌گفتند که آیا پیامبر اسلام (ص) احکام تورات را می‌پذیرد یا نمی‌پذیرد؟ اگر پیامبر (ص) شریعت موسی (ع) را قبول دارد و شریعت ما نیز در کنار شریعت اسلام به حال خود باقی است، مشکلی نیست ولی اگر پیامبر (ص) می‌گوید که قرآن، تورات را نسخ می‌کند و دین اسلام، ناسخِ دین یهود است، ما آن را قبول نداریم زیرا دلیلی بر نسخ تورات وجود ندارد چون همان‌گونه که قرآن از سوی خدا آمده است تورات نیز از سوی خدا آمده است لذا دلیلی وجود ندارد که قرآن، ناسخ تورات باشد چون اگر دین یهود، دین کاملی بوده است که نباید با دین اسلام منسوخ شود و اگر دین یهود، شریعت کاملی نبوده است در این صورت، [نعوذ بالله] ایراد به خدا وارد است که چرا دینی را آورده است که کامل نبوده است؟

پاسخ از شبهه مذکور، ان‌شاءالله، در جلسه آینده بیان خواهد شد.

 


[1] بقره/سوره2، آیه106.
[2] عاملی (شهید ثانی)، زین الدین‌بن علی، الروضة البهیة في شرح اللمعة الدمشقیة، ج2، ص345.
[3] راغب اصفهانی، حسین‌بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص802.
[4] ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، ج3، ص61.
[5] جاثیه/سوره45، آیه29.
[6] موسوی خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص276.
[7] معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج2، ص274.