1402/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره بقره آیه 10
ادامه تفسیر آیه 105: ﴿مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَبِ وَ لَا المُشْرِكِينَ أَن يُنزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَ اللَّهُ يخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم﴾[1] ؛ كافران اهل كتاب و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد؛ در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مىدهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.
بارزترین مصداق «خیر» که در آیه مذکور، به آن اشاره شده است، مقام نبوت و رسالت پیامبر اکرم (ص) است. «خیر» مصادیق مختلفی دارد، اما همانطور که عرض شد مصداق بارز آن، نبوت و رسالت پیامبر (ص) است، کما اینکه «کوثر» در سوره کوثر نیز مصادیق مختلفی دارد، اما آنگونه که علامه طباطبایی (ره) فرموده است، صدر و ذیل سوره، قرینه بر این است که مراد از کوثر، حضرت فاطمه زهرا (س) است و گرنه سنخیت نداشت که خداوند متعال بفرماید: «انَّ شانئَکَ هو الأَبتر».
جالب این است که «خیر» در قرآن قرین با «رحمت» آمده است، کما اینکه خداوند متعال در آیه مورد بحث (آیه 105 بقره)، فرموده است: ﴿وَ اللَّهُ يخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ﴾. این تعبیر حاکی از این است که انتخاب کننده انبیاء الهی، خداوند متعال است.
بنابراین، زندگیِ انسانی در پرتو بعثت انبیاء الهی محقق میشود و انبیاء رازگشای مفهوم زیباییهای خلقتاند و تجلّی خداوند متعال در وجود انبیاء و اولیاء الهی صورت گرفته است. به عبارت دیگر از آن جایی که بهترین خیر این است که انسان به ذات باریتعالی متصل گردد، انبیاء الهی آمدهاند تا واسطه بین انسان و خداوند متعال باشند و نخ اتصال بین خدا و بندگان باشند.
دامان انبیاء الهی مالامال از رحمت است تا جایی که به پیامبر (ص) سنگ میزدند ولی پیامبر میفرمود: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُون»[2] ؛ خدایا قوم من را هدایت کن زیرا آنها نادان میباشند.
بنابراین، انتخاب انبیاء فقط به خداوند اختصاص دارد، آنگونه که در آخر آیه مورد بحث، خداوند فرموده است: ﴿وَ اللَّهُ يخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ﴾ لذا اختصاص این خیر و رحمت (انتخاب نبی) فقط از ذات او برمیآید.
پیامبر (ص) در روزهای آغازین دعوتش به سراغ قبایل مختلف میرفت و آنها را به اسلام دعوت میکرد، یکی از رؤسای قبایل به آن حضرت (ص) عرض کرد که ما پیامبری تو را میپذیریم، لکن شرطی داریم و آن، این است که وصیّت کنی که بعد از خودت، نبوّت به ما برسد، آن حضرت (ص) فرمود که انتخاب پیامبر و وصی، امری الهی است و به دست من نیست. بنابراین، معیار گزینش انبیاء الهی خواستههای انسانی نیست، هرچند که ممکن است که انسانها نیز تا حدودی ویژگیهای افراد را بشناسند، لکن علم انسان نسبت به علم خداوند فاصله زیادی دارد و انسان هر مقدار هم که چیزی را بداند باز هم علم او در مقابل علم خداوند متعال هیچ است.
خداوند متعال در پایان فرموده است: ﴿وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم﴾؛ خداوند، صاحب فضل بزرگ است و برترین مصداق فضل الهی، مقام نبوت و رسالت است.
تفسیر آیه 106: ﴿مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[3] ؛ هر حكمى را نسخ كنيم و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا همانند آن را مىآوريم. آيا نمىدانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است؟!
واژه «نسخ» در زبان عرب دو معنا دارد؛ اول به معنای زایل کردن و زوال است و دوم، به معنای منتقل کردن و انتقال است. اصلِ کاربرد این کلمه هنگامی است که خورشید بالا میآید که سایه گسترده اشیاء از بین میرود، یعنی به هر مقدار که آفتاب بالا میآید سایه از بین میرود که در این هنگام عرب میگوید: «نَسَخَتِ الشَّمسُ الظِّلَّ»؛ خورشید سایه را زایل کرد.