99/02/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کرونا، شرور، و رحمت و قضا و قدر
شرور و رحمت الهییکی از پرسش های پربسامد در مورد شرور این است که این شرور چگونه با رحمت و مهربانی خدا هماهنگ است؟ اگر خداوند رحمن و رحیم و رؤوف و مهربان است، چرا با بیماری هایی مثل کرونا انسانها را دچار درد و رنج می کند؟
در چالش اصل وجود خدا و چالش حکمت الهی تا اندازه ای به این سوال پاسخ دادیم. در چالش اصل وجود خدا اثبات کردیم که صفت خیرخواهی مطلق به معنای اعطای همه لذت ها و جلوگیری از همه رنج ها عقلا نه ممکن است و نه واجب. از نگاه وحی و نقل هم چنین صفتی اثبات نشده، بلکه خلاف آن بیان شده است.
در چالش حکمت الهی هم حکمت های شرور ذکر شد. بر اساس این حکمت ها، شرور، هرچند همراه با رنج و عذاب است، اما می تواند زمینه ای فراهم کند تا انسانها با بهره گیری از این فرصت ها به کمال و سعادت دنیا و آخرت برسند. از این جهت، شر می تواند رحمت باشد.
در این جا این نکته را می افزاییم که صفات فعلی با صفات ذاتی خدا متفاوتند. صفات ذاتی خدا به صورت مطلق بر خدا اثبات می شود و خداوند نمی تواند فاقد آن صفات باشد. مثلا خداوند عالم و قادر و حی و ازلی و ابدی است. این صفات به صورت مطلق بر خدا اثبات می شود و محال است ذره ای جهل و عجز و موت و حدوث در خدا وجود داشته باشد. اما در مورد صفات فعلی مثل عدل و حکمت و نیز رحمت و غضب، خداوند می تواند و قدرت دارد که برخلاف این صفات عمل کند و مثلا ظلم کند یا رحم نکند و گناهی را نبخشد.
البته صفات فعلی خدا هم دو دسته اند. برخی از این صفات مثل عدل و حکمت به صورت مطلق بر خدا اثبات می شود، یعنی هرچند، خداوند قدرت ظلم کردن را دارد اما بر اساس دلیل اثبات عدل، هیچگاه ظلم نخواهد کرد. اما اکثر صفات فعلی، از جمله رحمت و غضب این گونه نیست و عقلا و نقلا خداوند هم می تواند رحم کرده، گناهی را ببخشد، و هم می تواند غضب کند و گناه را نبخشد و گناهکار را مجازات کند. در صورت اول به اقتضای صفت رحمت و فضل عمل کرده و در صورت دوم به اقتضای صفت غضب و عدل عمل کرده است. در دعای افتتاح می خوانیم:
وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ[1]
بر اساس این فقره از دعا، اگر خداوند به اقتضای عفو و رحمت عمل کند، مهربان ترین مهربانان است و اگر بخواهد به اقتضای نکال و نقمت عمل کند، شدیدترین مجازات کنندگان است همان طور که با اقوام عاد و ثمود و لوط، در دنیا، و با گروهی در آخرت و جهنم، عمل خواهد کرد.
البته همه اعمال خدا دارای حکمت است، خواه رحمت، خواه غضب.
نیز باید توجه کرد که این خود انسانها هستند که با اختیار خود، خیرات و شرور محدود را تبدیل به خیرات یا شرور نامحدود می کنند؛ همان طور که در دوران کرونا کسانی که از آن عبرت می گیرند و رو به سوی خدا می آورند و به یاری دیگر انسانها می شتابند، شر و رنج محدود کرونا را به خیر و لذت نامحدود تبدیل می کنند. از سوی دیگر، کسانی که با پیدایش کرونا، حداکثر استفاده را برای حمله به دین و خدا و اهل بیت ع می برند و به اعتقادات مردم حمله می کنند، یا اجناس مورد نیاز مردم را احتکار می کنند یا به قیمت گزاف به آنان می فروشند، شر و رنج محدود کرونا را وسیله ای برای شقاوت و بدبختی دنیا و آخرت خود می سازند و شر محدود را به شر نامحدود و آتش جهنم تبدیل می کنند. البته خواست تشریعی خداوند که از طریق دین به ما رسانده، این است که همه انسانها از نوع اول باشند و لذا به صبر و توکل به خدا و یاری انسانها امر کرده است.
شرور و قضا و قدر الهی
در این بحث، پرسش این است که آیا همه شرور، اعم از شرور طبیعی و شرور اخلاقی، به قضا و قدر الهی است؟
از باب مقدمه باید گفت قضا و قدر، یکی از آموزههای قطعی اسلام است که در قرآن و احادیث مورد تأکید قرار گرفته است. در قرآن کریم آمده است:
﴿انَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَهُ بِقَدَرٍ﴾[2]
ما هر چیز را به اندازه آفریدیم
﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَی أَجَلاً﴾[3]
او کسی است که شما را از گِل آفرید، پس مدتی را مقرر کرد
در احادیث، بیش از اعتقاد به قضا و قدر، یعنی رضایت به قضا و قدر مورد تاکید قرار گرفته است. امیرالمؤمنین ع میفرماید:
الایمانُ أرْبَعَۀُ أَرْکان: الرِّضا بِقَضاءِ اللهِ، وَ التَّوَکُّلُ عَلَی اللهِ، وَ تَفْویضُ الأمْرِ إلَی اللهِ، وَ التَّسلیمُ لِأَمرِ اللهِ.ایمان چهار رکن است: راضی بودن به قضای خدا، توکل بر خدا، واگذاری کار به خدا، و تسلیم در برابر فرمان خدا.
در حدیث قدسی وارد شده است که خداوند فرمود:
«مَنْ لَمْ یَرْضَ بِقَضائی وَ لَمْ یُؤمِنْ بِقَدَری، فَلْیَلْتَمِسْ إلهاً غَیْری»
«کسی که به قضای من رضایت نداد و به قَدَر من ایمان نیاورد، خدایی جز من بجوید.»
این همه تأکید، برای آن است که قضا و قدر خدا حکومت و سلطنت خدا را نشان میدهد. پس کسی که به قضا و قدر خدا راض ی نیست، در واقع، از حکومت و سلطنت خدا راضی نیست.
برخی احادیث بیانگر این مطلب است که چیزی در آسمان و زمین موجود نمی شود مگر این که هفت چیز رخ داده باشد، که قضا و قدر جزء آنهاست. مرحوم کلینی برای این احادیث عنوان "فی انه لایکون شیئ فی السماء و الارض الا بسبعه" را برگزیده است. امام صادق ع می فرماید:
لَا يَكُونُ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ إِلَّا بِهَذِهِ الْخِصَالِ السَّبْعِ بِمَشِيئَةٍ وَ إِرَادَةٍ وَ قَدَرٍ وَ قَضَاءٍ وَ إِذْنٍ وَ كِتَابٍ وَ أَجَلٍ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يَقْدِرُ عَلَى نَقْضِ وَاحِدَةٍ فَقَدْ كَفَرَ.از این احادیث عمومیت قضا و قدر استفاده می شود. با وجود این، نوع قضا و قدر خدا در مورد پدیده های عالم، که شرور طبیعی هم بخشی از آن است، با قضا و قدر مربوط به افعال اختیاری انسان، که شرور اخلاقی هم بخشی از آن است، متفاوت است. در قضا و قدر در مورد افعال اختیاری انسان، اختیار انسان دیده می شود و خداوند بخشی از اموری که می داند انسان ها آن را اختیار خواهند کرد تقدیر می کند، به آن اذن می دهد و به ما کمک می کند تا آن را انجام دهیم و بخشی را تقدیر نمی کند و کمک نمی کند و حتی مانع ایجاد می کند. در نتیجه، ما نمی توانیم آن کارها را انجام دهیم. در حالی که در مورد امور طبیعی، خداوند افعال خودش را تقدیر می کند نه افعال انسان ها را. از این جهت برخی آیات شر را منتسب به خدا می کند و برخی آیات شر را منتسب به انسان می کند. دو آیه زیر بیانگر این دو مطلب است:
﴿أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَا لِهؤُلاَءِ الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً﴾[4]
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً
هر جا باشيد، مرگ شما را درمىيابد؛ هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها حسنه برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟!
آنچه از نيكيها به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و گواهى خدا در اين باره، كافى است
این دو آیه پشت سرهم آمده است. در آیه اول شرور به خدا نسبت داده شده و در آیه دوم شرور به انسان نسبت داده شده است.
روایات نیز مانند این دو آیه دو دسته است. دسته اول همه خیرات و شرور را به خدا نسبت می دهد و دسته دوم شرور را به انسان نسبت می دهد. از دسته اول، روایات زیر قابل ذکر است:
الْخَيْرُ وَ الشَّرُّ حُلْوُهُ وَ مُرُّهُ وَ صَغِيرُهُ وَ كَبِيرُهُ مِنَ اللَّهِ الْخَيْرُ وَ الشَّرُّ كُلُّهُ مِنَ اللَّه مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ بِغَيْرِ مَشِيئَةِ اللَّهِ فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْمَعَاصِيَ بِغَيْرِ قُوَّةِ اللَّهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِاز دسته دوم، روایات زیر قابل ذکر است:
مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ ومَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ إِلَيْهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ .الْخَيْرُ فِي يَدَيْكَ وَ الشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْك
بر اساس مباحثی که تا کنون مطرح شد، در مورد جمع این دو آیه،چند تفسیر درست و قابل جمع با یکدیگر می توان ارائه کرد:
1. شرور ابتدایی و محدود، به خدا برمی گردد، اما شرور نهایی و نامحدود به اختیار انسان بر می گردد. این مطلب را در ابتدای مباحث و ذیل عنوان مفهوم شر بحث کردیم.
2. شرور طبیعی مثل سیل و زلزله و بیماری ها را خدا ایجاد می کند اما شرور اخلاقی مانند جنگ و ظلم را انسانها ایجاد می کنند. این مطلب که امری روشن است، علی بن ابراهیم در تفسیر دو آیه بالا بر اساس آیات قرآن و روایات تایید می کند.
3. بر اساس ادله قضا و قدر که در ابتدا اشاره ای به آنها شد، همه شرور، خواه طبیعی و خواه اخلاقی، از آن جهت که با قضا و قدر و اذن تکوینی خدا رخ می دهد، به خدا برمی گردد، اما شرور اخلاقی، از این جهت که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود، به انسان بر می گردد. حتی بسیاری از شرور طبیعی هم نتیجه گناهان انسانهاست. این مطلب را نویسنده البرهان فی تفسیر القرآن با نقل حدیثی از تفسیر عیاشی، تایید می کند .
هر سه این مطالب درست است و مستند به آیات و روایات می باشد و بر اساس این سه نکته شرور از جهتی به خدا منتسب است و از جهتی به انسان.
جمعبندی بحث این است که همه شرور به این معنا که مورد قضا و قدر الهی و اذن تکوینی خداست، به خدا منتسب است، اما برخی شرور را خدا ایجاد می کند، مانند شرور طبیعی، و برخی شرور را انسانها ایجاد می کنند، مانند شرور اخلاقی.