99/02/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کرونا، شرور، و حکمت الهی۲
حکمت شرور غیر کیفریاگر به زندگی پیامبران و اولیای الهی بنگریم، درمییابیم که آنان بیش از دیگران گرفتار سختیها و ناملایمات بودهاند. امّا با توجه به معصوم بودن این گروه، حکمت شرور نمیتواند کیفر گناهان و تطهیر آنها از آلودگیها باشد. از این رو این پرسش مطرح میشود که حکمت شرور غیرکیفری چیست؟
در احادیث، حکمت این شرور، تکامل و رسیدن به درجات بالاتر ذکر شده است. علیّ بن رئاب از امام صادق ع در مورد آیه شریفه: ﴿ وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ﴾[1]
میپرسد و این که امیرالمؤمنین و اهل بیت اوع که معصومند، چگونه میتوانند مصداق این آیه باشند. امام در پاسخ میفرمایند: این آیه در مورد معصومان ع نیست، چرا که پیامبر اکرم ص در شبانه روز صدبار استغفار میکردند، درحاليكه گناهی مرتکب نشده بودند.
امام صادق در ادامه میفرمایند:إِنَّ اللهَ یَخُصُّ أولِیَاءَهُ بِالْمَصائِبِ لِیَأْجُرَهُمْ عَلَیْهَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ [2]
خدا مصیبتها را مختص اولیای خود کرده است تا بهخاطر این مصیبتها به آنها پاداش دهد، بدون این که آنها گناهی کرده باشند
امام صادق ع میفرمایند:إِنَّ فِی الجَنَّة مَنْزِلَيةً لَایَبْلُغُها عَبْدٌ إِلا بِالابْتِلاءِ فِی جَسَدِهِ [3]
در بهشت جایگاهی هست که هیچ بندهای به آن نمیرسد، مگر از طریق گرفتاری در جسمش
اینگونه شرور، از باب فضل و رحمت به اولیای الهی میرسد چرا که این شرور اندک، وسیله و مقدمهای برای خیرات ابدی است. از این رو، افراد هرچه در نزد خدا محبوبتر باشند، بیشتر مبتلا به شرور غیرکیفری خواهند بود.
امام صادق ع میفرمایند:إنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ، ثُمَّ الَّذِینَ یَلَوْنَهُمْ، ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ [4]
سختترین مردم از جهت بلاء پیامبران هستند، و پس از آنها کسانی که از لحاظ جایگاه پس از آنها هستند، و سپس کسانی که بیشتر شبیه آنها هستند و همینطور.
در حدیث دیگر آمده است:إِنَّمَا یَبْتَلِی اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عِبَادَهُ عَلَی قَدْرِ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَهُخداوند متعال، بندگانش را به اندازهی جایگاهی که در نزد او دارند، به سختیها مبتلا میکند
لازم به ذکر است که هر انسانیـ اعم از معصوم و غیر معصومـ اگر در برابر شرور ابتدایی و ناملایمات صبر کرده و موضعگیری درستی در پیش گیرد، این شرور محدود، به خیرات نامحدود و ابدی برای او تبدیل خواهد شد. بنابراین شرور غیرکیفری، منحصر در معصومانع نیست. تفاوت معصوم و غیرمعصوم، این است که همهی شروری که به معصومانع میرسد، شرور غیر کیفری است، امّا شروری که به دیگران میرسد، ممکن است از نوع شرور کیفری باشد و ممکن است از نوع شرور غیرکیفری باشد، حتی اگر او گناهی مرتکب شده باشد، زیرا ممکن است خداوند گناه او را بخشیده باشد یا مجازاتش را قبلا در دنیا، یا بعدا، در دنیا یا در آخرت، تحمل کند.
حکمت عام آزمایش
شرور و نیز خیرات، غیر از این که حکمتهایی خاص برای گناهکاران و نیز برای غیر گناهکاران دارد، حکمتی عام نیز دارد که شامل همه آنها می شود و آن، آزمایش است. قرآن کریم در آیاتی این مطلب را بیان می کند، از جمله آیات زیر:
﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾[5]
هر انسانى مرگ را مىچشد، و شما را با شر و خیر آزمايش مىكنيم، و بسوى ما بازگردانده مىشويد
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَقطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و محصولات، آزمايش مىكنيم؛ و بشارت ده به استقامتكنندگان
﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ﴾[6]
ما همه شما را قطعاً مىآزمائيم تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند، و اخبار شما را بيازماييم
﴿ إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴾. [7]
﴿ وَلِيُمَحِّصَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ﴾ . [8]
﴿ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ ﴾[9]
اگر به شما جراحتى رسيد، به آن جمعيّت نيز، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها را در ميان مردم به نوبت مىگردانيم، تا خدا، افرادى را كه ايمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)، و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمىدارد. و تا خداوند، افراد باايمان را خالص گرداند و كافران را به تدريج نابود سازد. آيا چنين پنداشتيد كه وارد بهشت خواهيد شد، در حالى كه خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟
در این آیات، حکمت ابتلا به شرور، آزمایش دانسته شده است. البته حکمت خود آزمایش هم دو چیز است: یکی معلوم شدن وضعیت انسانها، که نتیجه اش روشن شدن جایگاه ابدی آنهاست؛ و دیگری وادارکردن آزمایش شوندگان به تلاش و کوشش، که نتیجه آن رسیدن به کمال است. حکمت آزمایش، با آثار و نتایج آن، مختص گناهکاران یا معصومان نیست و شامل همه انسانهاست.
حکمت شرور در مورد کودکان
هیچ یک از حکمت هایی که در مورد شرور گفته شد در مورد کودکانی که به سن تمیز و بلوغ نرسیده اند صادق نیست، زیرا کودکان نه گناهی کرده اند که مجازات شوند و نه در سنی هستند که با شرور به کمال برسند. آزمایش آنها هم بی معناست. پس باید حکمت دیگری در میان باشد. احتمالات زیر را می توان در این باره مطرح کرد:
1. ممکن است شر، حکمت هایی برای دیگران داشته باشد، مانند آزمایش یا مجازات یا ترفیع درجه پدر و مادر . البته این پاسخ کافی نیست چون حکمت شر را در مورد کودک بیان نمی کند.
2. ممکن است شر، اثری در کودک بگذارد که در آینده و پس از سن بلوغ برایش آزمایش و امتحان باشد.
3. در روایتی حکمت شر و بیماری برای کودک، از امام صادق ع به شکل زیرسوال شد:
فِبمَا اسْتَحَقَّ الطِّفْلُ الصَّغِيرُ مَا يُصِيبُهُ مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَمْرَاضِ بِلَا ذَنْبٍ عَمِلَهُ وَ لَا جُرْمٍ سَلَفَ مِنْهُ؟[10]
امام ع در پاسخ فرمودند:إِنَّ الْمَرَضَ عَلَى وُجُوهٍ شَتَّى مَرَضِ بَلْوَى وَ مَرَضِ عُقُوبَةٍ وَ مَرَضٍ جُعِلَ عِلَّةً لِلْفَنَاء [11]
بر اساس این روایت، حکمت برخی بیماری ها آزمایش است؛ حکمت برخی دیگر، کیفر و عقاب است؛ و حکمت دسته سوم، پایان زندگیست. و چون در مورد کودک حکمت بلا، مورد اول و دوم نیست، پس اگر کودکی در اثر بلا از دنیا برود، این بلا وسیله ای برای پایان زندگی است. حیات، فضل و کرمی از سوی خداست و هر وقت بخواهد می تواند این فضل و کرم را بازستاند، و یکی از ابزارهای اخذ حیات، بیماری است.
بنابراین، می توان گفت بیماری که به کودک می رسد، نسبت به دیگران می تواند آزمایش یا مجازات یا ترفیع درجه باشد، اما برای خود کودک یا وسیله ای برای اجل و اخذ حیات است یا آزمایش است برای بعد از رسیدن به سن بلوغ. البته ممکن است حکمت های دیگری هم وجود داشته باشد که ما از آنها اطلاع نداریم.
لازم به ذکر است جواب اکثر متکلمان به این مساله نظریه عوض و لطف است که قبلا مورد بررسی قرار گرفت.عوض برای خود کودک است و لطف می تواند برای کودک یا دیگران باشد.