درس رجال استاد محمدعلی ‌بهبهانی

1403/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول رجال/طبقات رجال /محاسن تقسیم طبقات رجال بر مسلک سید بحر العلوم

 

محاسن تقسيم طبقات بر مسلک سید بحرالعلوم

قبلا بیان شد که تقسیم طبقات روات را بر مبنای طبقات سید بحرالعلوم پیش خواهیم برد.

انتخاب روش طبقه بندی مرحوم سید بحر العلوم به دلیل محاسن بسیاری بود که در ذیل به برخی از مهمترین این محاسن اشاره می کنیم.

    1. طبقات سید بحرالعلوم پنجاه سال، پنجاه سال پیش رفته و تطبیق آن بر وقایع زمان بهتر خواهد بود.

    2. در مبنای ایشان وقتی طبقه راوی ذکر می‌شود می‌توان فهمید راوی در چه بازه ای از زمان بوده و عمده عمر او در چه برهه زمانی گذشته است.

برای مثال اگر عمر متوسط یک راوی هفتاد سال باشد؛ تا 15 سالگی به سن تکلیف نرسیده است و 5 سال بعدی را در حال تحصیل بوده تا مقدماتی از علوم یاد بگیرد، پس ما شروع روایتگری یک راوی را باید از 20 سالگی به بعد حساب کنیم که، 50 سال بعد از 20 سالگی راوی یعنی تا 70 سالگی او، یک طبقه کامل می‌شود.

وقوع يك راوي در بیشتر از یک طبقه

گاهی ممکن است یک راوی در دو طبقه جاي بگیرد، طوری که برای مثال 20 سال از طبقه دوم و 30 سال از طبقه سوم را شامل بشود، یا حتی گاهی ممکن است سه طبقه را درک کنند، طوری که یک طبقه کامل و چندین سال از طبقه قبل و چندین سال از طبقه بعد را درک کند، در این موارد باید مثل آقای بروجردی و سایر اعلام، این راوت را به طبقه غالب، یعنی طبقه‌ای که این شخص به عنوان راوی مهم یا از فحول امت یا از اصحاب اجماع و ... در آن بوده است ملحق کنیم.

ملاک الحاق راوی به طبقه غالب

در راوی دو مسئله مهم وجود دارد:

اول: زمان اخذ روایت؛ که راوی در حال تعلیم و اخذ روایت است و فضای عمومی ندارد.

دوم: زمان روایت کردن براي دیگران؛ خصوصا در جایی که راوی از فحول امت شده؛ مثل شیخ کلینی، اصحاب اجماع و...

توجه به این دو نکته در الحاق راوی به طبقه غالب به ما خیلی کمک می کند.

تعداد طبقات طبق دسته بندی آیت الله بروجردی و سید بحر العلوم

طبقات رجال بنابر مبنای آقای بروجردی دوازده طبقه بود و از سال یکم هجری تا زمان شیخ طوسی و نجاشی را در 12 طبقه جای داده بودند.

با توجه به اینکه وفات نجاشی در سال 450 ه ق است و وفات شیخ طوسی در سال46 ه ق بود، طبیعتا طبقات را همان 450 سال در نظر می گیریم.

دوازده طبقه آقای بروجردی بر مبنای طبقات سید بحرالعلوم در نُه طبقه جای میگرفت.

طول زمانی طبقات محقق بروجردی و سید بحرالعلوم

هر طبقه آقای بروجردی به طور متوسط، 37.5 سال می‌شد؛ اما همچنان که اشاره کردیم، هر طبقه آقای سید بحرالعلوم پنجاه سالِ کامل می شد؛ بر این اساس هر طبقه آقای بروجردی، سه چهارم طبقه آقای سید بحرالعلوم است.

بیان ترتیب طبقات در طبقه بندی آیت الله بروجردی:

طبقه چهار؛ اصحاب امام باقر و امام صادق

طبقه پنج؛ اصحاب امام صادق و امام کاظم

طبقه شش؛ اصحاب امام رضا و امام جواد

طبقه هفت؛ اصحاب امام جواد و امام هادی و امام عسکری [1]

طبقه هشت؛ ـ اوائل عصر غیبت صغری است ـ اعلام شاخص این طبقه امثال علی بن ابراهیم، سعد بن عبدالله اشعری، محمد بن حسن صفار، محمد بن عبدالله حمیری و عیاشی -صاحب تفسیر-

طبقه نه؛ اعلام شاخص این طبقه، مرحوم کلینی، کشّی صاحب رجال، محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه است .

طبقه ده؛ شیخ صدوق دراين طبقه حضور دارند.

طبقه یازده؛ طبقه شیخ مفید

طبقه دوازده؛ طبقه شیخ طوسی و نجاشی

طبقه نواب اربعه در دسته بندی آیت الله بروجردی

نائب اول؛ عثمان بن سعید اسدی عمروی در عصر امام حسن عسکری در طبقه هفتم

نائب دوم؛ محمد بن عثمان؛ طبقه هشتم

نائب سوم و چهارم؛ حسین بن روح و علی بن محمد سمری همزمان با شیخ کلینی، در طبقه نهم

بیان ترتیب طبقات بر مبنای سید بحرالعلوم

طبقه اول سال اول تا 50 قمری:

زندگی پیامبر خدا تا سال 11 هجری و امامت امیرالمومنین تا سال 40 هجری و دوره امامت امام حسن مجتبی از سال 40 هجری تا آخر طبقه اول است؛ بنابراین طبقه اول متعلق به پیامبر و دو امام است.

طبقه دوم سال 50 تا 100 (ه.ق)

مصادف با امامت سیدالشهدا تا سال 61 (ه.ق) و دوره امامت امام زین العابدین تا سال 95 (ه.ق) است؛

پس طبقه دوم به جز پنج سال آخر آن مطابق با امامت امام حسین و امام سجاد می‌باشد.

 

طبقه سوم سال 100 تا 150(ه.ق)

مهم ترین طبقه در بحث تطبیق بین طبقات آیت الله بروجردی و سید بحرالعلوم همین طبقه است.

این طبقه همزمان با امامت امام باقر و امام صادق می‌باشد؛ امامت امام باقر از سال 95 (ه.ق) با آن شرایط خاص شروع می‌شود و تا سال 114 (ه.ق) ادامه پیدا می‌کند و از سال 114(ه.ق) دوره امامت امام صادق تا سال 148(ه.ق) ادامه پیدا می‌کند؛ پس طبقه سوم غیر از دو سال آخر مربوط به امامت این دو امام همام است.

 

طبقه چهارم سال150 تا 200 (ه.ق)

امامت امام کاظم از سال 148(ه.ق) شروع و تا سال 183 (ه.ق) ادامه پیدا می‌کند. امامت امام رضا از سال 183(ه.ق) شروع و تا سال 203(ه.ق) ادامه داشته است.

پس طبقه چهارم هم‌زمان با امامت امام موسی کاظم و امامت امام رضا می‌شود.

 

طبقه پنجم سال 200 تا 250 (ه.ق)

دوره امامت امام جواد از سال 203(ه.ق) تا سال 220(ه.ق) می‌باشد و امامت امام هادی علیه السلام از سال 220 تا سال 254 می‌باشد.

 

طبقه ششم 250 تا 300 (ه.ق)

چهار سال اوّل آن یعنی تا سال 254(ه.ق) ادامه‌ی امامت امام هادی است و شش سال بعدی یعنی تا سال 260(ه.ق) دوره‌ی امامتِ امام حسن عسکری می باشد، بعد از امامت ایشان هم دوره‌ی غیبت صغری شروع می‌شود.

در نظر گرفتن وقایع تاریخی حین بررسی طبقات

وقایع بنی امیه و بنی عباس

معاویه (لع) اولین خلیفه اموی از سال 41 تا 60(ه.ق) است.

یزید (لع) دومین خلیفه اموی از سال 61 تا 64(ه.ق) است.

معاویه بن یزید سومین خلیفه‌ی اموی است که چند ماه بیشتر خلافت نکرده است. چهارمین خلیفه اموی مروان بن حکم، سال های 64 و 65 (ه.ق)خلافت کرد.

پنجمین خلیفه اموی عبدالملک مروان، از سال 65 تا 86(ه.ق) حکومت کرد.

ششمین خلیفه اموی ولید بن عبدالملک از سال 86 تا 96(ه.ق) حکومت کرد.

دوره امامتِ امام زین العابدین وحضرت باقر

دوره امامتِ امام زین العابدین، همزمان با خلافت عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک بود. حضرت زین‌العابدین در سال نود و پنج به شهادت رسیدند.

دوره امامت امام باقر با پنج خلیفه اموی طی شده است: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک.

در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز که کلا دو سال به طول انجامید ـ سال 99 تا 101(ه.ق)ـ شرایط به گونه‌ای رقم خورد که توسعه‌ای برای شیعه به وجود آمد و امام توانستند معارف شیعی را نشر دهند، سپس در سال 114(ه.ق) در دوره حکومت هشام بن عبدالملک امام باقر به شهادت رسید.

بررسی مدارس اصلی رُوات

شیعه چهار مدرسه اصلی و چندین مدرسه فرعی دارد.

مدرسه اوّل؛ شهر مدینه: امام باقر در دوره امامت خودشان در مدینه بودند و ملاحظه می‌شود که اکثر روات این دوره که طبق طبقه بندی سیّد بحرالعلوم داخل در طبقه سوم‌اند، اهل مدینه هستند.

مدرسه دوم؛ شهر كوفه: تاسيس اين مدرسه در زمان حکومت امام علی در شهر کوفه بوده‌ است. وقتی حضرت، کوفه را به عنوان پایتخت شیعیان خود قرار دادند، آنجا مدرسه و تشَّکلِ شیعه را ایجاد نمودند.

مدرسه‌ی کوفه بعد از امیرالمؤمنین در زمان امام صادق شکل جدید و بهتری شکل گرفت.

اولاّ: بخاطر اینکه امام صادق به اجبار سفاح و منصور عباسی چندین بار به کوفه‌ سفر می‌کنند (و به همین دلیل است که امام صادق علیه السلام در کربلا، مسجد کوفه و مسجد سهله مقام دارند).

ثانيا: به دلیل نو پا بودن حکومت عباسی، چون حضرت تحت الحفظ نبودند، با حضور حضرت در شهر کوفه، دوباره جنبش علمی ایجاد شده و تربیت روات کوفی به شکل جدید و بهتری شکل گرفت.

ارتباط مدرسه کوفه و شهر بصره

روات شهر بصره به دلیل نزدیکی به کوفه و به برکت ارتباط با کوفیان از اتفاقات شهر کوفه بهره می‌بردند و از آن جا علوم را اخذ می‌کردند.

مدرسه سوم؛ شهر قم : در عصر امام صادق و امام موسی کاظم و بیشتر در زمان امام رضا تشکیل و گسترش پیدا کرد.

بعد از اینکه امام رضا به اجبار مامون عباسی به ایران وارد شدند، (ولو حضرت در قم حضوری نداشتند )حرکتی در قم ایجاد شد. بعد از ایشان هم که حضرت معصومه تشریف آورده اند؛ با اینکه مدت حیات ایشان در قم زمان بسیار کوتاهی بود؛ اما فرصتی ایجاد شد تا تشیّع در ایران شکل بگیرد و مدرسه‌ی قمیّون ایجاد شود.

برای مثال شیخ صدوق روایاتی که از امام رضا بیان شده بود را جمع‌آوری می‌کند و کتاب عیون اخبار الرضا تدوین می شود. امثال صاحب نوادر محمد بن احمد بن یحیی اشعری و احمد بن محمد بن خالد برقی و امثال ذلک در این دوره هستند.

نكته در حساسيت مدرسه قميين به غلو

این نکته، بسیار مهم است که در مدرسه و طایفه‌ی قمیین یک حالت حساسیت نسبت به غلو وجود داشته است مثل قضیه‌ی اخراج احمد بن محمد بن خالد برقی از شهر قم توسط احمد بن محمد بن عیسی.

 

علت حساسیّت مدرسه قم به غلوّ

دلیل حساسیت مدرسه‌ی قمیّن به مسئله‌ی غلوّ، دوری آنها از کوفه و مدینه و به عبارتی دوری آنها از معصومین( بوده است.

گویا معارف اهل بیت( برای ایشان سنگین بوده و به همین دلیل، در برخی موارد رواتی را که روایات معارفی بیان می کردند، رمی به غلوّ می‌کردند. این حساسیت تا مدت زیادی در بین قمییّن وجود داشته است، حتی تا زمان شیخ صدوق و استاد ایشان محمد بن حسن بن ولید این حساسیت شدید وجود داشته است.

مدرسه چهارم مدرسه بغداد : مقدمات تشکیل این مدرسه بعد از شهادت امام موسی کاظم پایه گذاری شد.

مدفون بودن الامامین الکاظمین در این شهر، باعث شد بزرگانی چون شیخ مفید، سید رضی و سید مرتضی و بعدها شیخ طوسی به آن جا رفته و مدرسه شیعه را در این شهر تشکیل دهند.

رمی به غلو در مدرسه بغداد

از ابتدای تأسیس این مدرسه تا زمان شیخ مفید، خبری از اکثار در رمی به غلو دیده نمی‌شود. ولی وقتی به طبقه‌ی یازدهم (طبق مبنای سید بروجردی) یعنی زمان ابن غضائری و طبقه‌ی دوازدهم یعنی زمان نجاشی می‌رسیم، مشاهده می‌شود که رمی به غلوّ در این مدرسه نیز شدت پیدا می‌کند.

در دوره امام هادی مدرسه ای تشکیل نشد. زیرا در دوره ایشان یعنی از سال 220 تا 254(ه.ق) ایشان ابتداء در مدینه بودند و در اواخر دوره امامت خود به اجبار به سامراء می‌روند؛ ولی به دلیل اینکه حضرت در سامرا تحت الحفظ بودند، شرایط نقل و اشاعه حدیث وجود نداشت.

بررسی انشعابات بعد از امام صادق

مسئله ی مهم بعدی در مورد انشعابات فرقه‌ای است که در بین شیعیان اتفاق افتاده است. این انشعابات فرقه‌ای بر رجال ما اثر دارد.

فرقه زیدیه: بعد از امام زین العابدین قائل به امامت زید بن علی و یحیی بن زید و بعد از آن نفس زکیه شدند. در مورد فرقه ی زیدیه حضرات معصومین( در برخی تعابیر، از آنها به عنوان ناصبی یاد کرده اند.[2]

 

فرقه‌ی اسماعیلیه

عده ای از شیعیان بعد از شهادت امام صادق، به جای رجوع به امام موسی کاظم به جناب اسماعیل فرزند امام صادق که در زمان حیات امام صادق از دنیا رفته بود، قائل شدند. این فرقه را اسماعیلیه می نامند.

فرقه‌ فطحیه: پس از شهادت امام صادق قائل به امامت عبدالله افطح یعنی برادر بزرگ امام موسی کاظم شده بودند. عبدالله افطح با استناد به روایتی از امام صادق مبنی بر امام شدن برادر بزرگ، خود را امام بعد از امام صادق معرفی کرد در حالی که ایشان به دلیل اینکه مقداری از عقائد مرجئه و حشویه را داشت، مورد طرد امام صادق واقع شده بود.

نكته اي قابل توجه در مورد فرقه فطحیه

نكته بسیار مهم، عمر کوتاه عبدالله افطح است که فقط هفتاد روز بعد از شهادت امام صادق زنده بود.

از آنجایی که عبدالله فرزند پسر و جانشینی نداشت، اکثر روات و اصحابی که فطحی شده بودند؛ مثل حسن بن علی بن فضّال بعد از فوت عبدالله افطح به امام موسی کاظم رجوع کردند.

فرقه ناووسیه: که قائل بودند امام صادق مهدی موعود است. این فرقه پس از مدتی به علت ضعف مبانی و نداشتن طرفدار از بین رفت.

فرقه واقفیه: که بعد از حضرت موسی بن جعفردر امامت ایشان توقف کردند. این فرقه پس از امام رضا به دلیل سن کم امام جواد دوباره رشد کرد و گرایش به آن زیاد شد.

لازم است ذکر شود که علت اصلی ایجاد فرقه‌ی واقفیه مسائل مالی بود.

موسسین فرقه‌ی واقفیه؛ علی بن ابی حمزه بطائنی، عثمان بن عیسی بن رواسی و زیاد بن مروان قندی بودند. عثمان بن عیسی بعدها توبه کرده و به امام رضا رجوع کرد.

علت بررسي فرق شیعه در علم رجال

ما در مورد مباحث رجال، با فرقه های شیعه مثل زیدیه، واقفیه، فطحیه و اسماعیلیه سر و کار داریم. چرا که در برخی موارد، بعضی از اصحاب اجماع و بزرگان روات، از اصحاب این فرق می‌باشند. این نکته بسیار مهم است و به عبارتی جز کلیدی ترین نکات در علم رجال است که متاسفانه به آن توجه نشده است. اين نکته جدیدی است که باید روی آن به طور اساسی کار بشود.

اشکال استاد بر رجال نجاشی

برای مثال یکی از منابع رجالی نجاشی، ابن عقده می‌باشد. او شخصی زیدی مذهب بوده است.

اشکال ما به شیخ نجاشی این است که چرا ایشان منبع رجال خود را یک فرد زیدی مذهب قرار داده است؟ در حالی که اولاّ؛ گاهی اوقات حضرات معصومین( در مورد زیدیه تعبیر ناصبی به کار برده‌اند.

ثانیا؛ فاصله ی زمانی ابن عقده با روات ما زیاد بوده است.

ثالثا؛ زیدیه در زمان امام باقر و امام صادق که زمان شکوفا شدن فقه اهل بیت بود از ما جدا شدند و برای همین در فقه با ما خیلی تفاوت دارند.

آیا شیخ نجاشی ابن عقده‌ی زیدی مذهب را که به امامت امام باقر و امام صادق اعتقاد ندارد؛ به عنوان منبع خود قرار می دهد!؟

چطور کسی که در طبقه سوم؛ یعنی طبقه امام باقر و امام صادق با ما همراهی نکرده می‌تواند ماخذ ما شود!؟

در واقع وقتی ابن عقده، از نظر فقهی از ما جداست یعنی در راوی و راویان هم از ما جداست.

بررسی نظریه نهضت وکلا

تشکیل سازمان وکالت

یکی از کارهای بسیار مهمی که ائم( انجام داده‌اند، _ که در بحث روایات تحلیلِ خمس بسیار فایده دارد_ تعیین وکلا در امور مالی بود.

در زمان امام صادق یعنی سال 132 (ه.ق) که مصادف با اوائل حکومت بنی عباس بود، شیعیان آزادی نسبی پیدا کردند و هنوز حکّام ظلم و جور بنی العباس قتل عام شیعه و سادات به طرز فجیع را شروع نکرده بودند، امام صادق سازمان وکالت را بناء نهادند.

ایشان نهضتی را ایجاد کردند که به سبب این نهضت در تمام مناطق شیعه نشین، وکلایی را از سمت خود معرفی می نمودند.

این انتساب وکیل تا دوره امام زمان عج ادامه داشت.

فرق وكالت و فقاهت در زمان ائمه

وکیل امام غیر از فقیه است و این دو باهم تفاوت دارند.

قضیه وکالت، در امور مالی است که حضرات از سال 132 (ه.ق) شروع کردند و قریب به 200 سال استمرار پیدا کرد.

نوّاب اربعه امام زمان عج هم وکیل بودند و هم فقیه. برای همین است که نامه نگاری حضرت با بقیه شیعیان و سوال و جواب آنها توسط این نواب اربعه انجام می‌شد. به عبارت دیگر وکلای امام زمان(عج) در عصر غیبت دو صفت داشتند هم وکیل مالی بودند، هم واسطه بین امام و خلق بودند، اما در قبل دوره غیبت صغری، وکلاء فقط در امور مالی وکیل بودند.

و این یکی از بهترین جواب‌هایی هست که می‌شود به کسانی که روایات تحلیل خمس را بیان می‌کنند و نافی پرداخت خمس به فقهاء می‌شوند. ان شاء الله بعدها بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.

 


[1] تا طبقه هشت دور حضور ائمه علیهم السلام تمام شده و تمام اصحاب ائمه در این چهار طبقه گنجانده شدند.
[2] حَمْدَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) عَنِ اَلصَّدَقَةِ عَلَى اَلنَّاصِبِ وَ عَلَى اَلزَّيْدِيَّةِ فَقَالَ: لاَ تَصَدَّقْ عَلَيْهِمْ بِشَيْءٍ وَ لاَ تُسْقِهِمْ مِنَ اَلْمَاءِ إِنِ اِسْتَطَعْتَ، وَ قَالَ لِي: اَلزَّيْدِيَّةُ هُمُ اَلنُّصَّابُ. إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي، الشيخ الطوسي، ج1، ص228.