1402/07/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه اقتصادی/ربا و بانکها /طریق بیست و ششم؛ حل مناقشتان
الطریق السادس و العشرون: الإجارة علی العملیة البنکیة مثل الوکالة
خلاصه مباحث گذشته
بحث ما در اجاره بر عملیات بانکی که دیروز توضیح دادیم و گفتیم که بانک در اینجا یک عملیاتی را انجام میدهد و پولی را از مودِع میگیرد بابت این عملیات بانکیای که انجام میدهد یا پولی از مودِع میگیرد بابت زمان، ما این را توضیح دادیم و گفتیم که یک وقت با جعاله اشتباه نشود که این مربوط به رابطۀ بین وامگیرنده است که اسمش را عامل مستثمر گذاشتیم با بانک که بخواهد یک پولی را به بانک باضافهتر بدهد! حالا این را به عنوان جعاله بدهد یا اجاره! نه، بحث ما سر چیز دیگری است. میگوییم حتی نسبت به خود مودِع هم قابل تصویر است؛ یعنی آن مودعی که پول در بانک میگذارد و میخواهد سود بگیرد، یک پولی را ناخودآگاه به بانک میدهد، آن را ما با این اجاره درست میکنیم.
هم آن عامل مستثمر یک پولی را اضافه به بانک میدهد که فرض کنید مثلاً ده میلیارد وام گرفته، چهارده میلیارد برمیگرداند که چهار میلیارد اضافی است، حالا به عنوان جعاله بدهد یا به عنوان اجاره بدهد به بانک، هر دو تا میشود. پس مشکلِ عالم مستثمر را با اجاره میشود حل کرد.
مشکل شخص مودع چگونه حل میشود؟ آن هم این اجاره بر عملیات بانکی، یک قسمتی از مشکلش را حل میکند، چرا؟ چون درست است که او پولی به بانک داده و از بانک پولی میگیرد، اما بنا بر فرض این بود که این ده میلیاردی که در بانک گذاشته و سودش را میگیرد که سه میلیارد سود میگیرد، واقعاً سودش چهار میلیارد بود، این یک میلیارد را برای چه نمیگیرد؟ چرا بانک به او نمیدهد؟ بانک چکاره است که میخواهد ندهد؟ بانک میگوید که من اجارۀ خودم را میگیرم. من اجیر این آقا شدم، اجیر این سرمایهگذار شدم، ولو ده میلیاردی که اینجا گذاشته بود چهار میلیارد سود داد، چرا چهار میلیارد سود داد؟ چون آن شخصی که این وام را از من گرفت، چهار میلیارد به من جعاله داد یا اجاره داد و من هم یک میلیارد را برمیدارم، چون من قرارداد شرعی را بستم بین این شخص و آن شخص، یا بین خودم و با آن شخص.
پس پول او چهار میلیارد سود داده بود، حالا بستگی دارد به نوع قرارداد. یکی از قراردادها این است که میگوید: من کار کردم با پول این، یک میلیارد را به عنوان اجیر برداشتم، من کارمند شما بودم، شما سرمایهگذاران به منِ بانک به عنوان یک کارمند نگاه کنید. من اجیر شما هستم، خیر و صلاح شما را انجام میدهم. عین آدمی که شما در شرکت خودتان گذاشتید، برای شما کار میکند و پول شما مدام بالا میآید. یک شرکت درست کردید و یک رئیس گذاشتید در این شرکت و فوت و فنّ همه کارها را بلد است، کار میکند و به شما پول میدهد و سود میدهد. اجرت خودش را هم برمیدارد.
این بانک آن یک میلیاردی که برمیدارد، همان آدم زرنگ است که اجرتش را برمیدارد و سه میلیارد مابقی را به شما میدهد. آن یک میلیاردی که برای خودش برمیدارد از باب اجاره است. این اجاره را گفتیم که توجیهش همین است. این اجاره دو تا مشکل مهم داشت، یک مشکل این بود که میزانش معلوم نیست! معلوم نیست که چقدر سود میکند بخواهد به من بدهد! میزان معلوم نیست و مجهول است. مشکل دومی هم داشت و آن این است که ربح فعلاً معدوم است، چطور شما میخواهی اجاره بدهی؟ در حالی که باید آن مبلغ اجاره موجود باشد. معدوم نمیتواند باشد.
ما یک راهحل خیلی کوچک در اینجا اضافه بکنیم. این به هر حال یک مشکلی است که سر راه اجاره هست که به عنوان اجاره، شما چطوری میخواهید پول را بدهید؟ یک چیز کوچکی نوشتم و گفتیم که میتوانیم. ببینید مثل آقای بهجت که این راه را قبول داشتند، گاهی وقتها مثل معاملاتی که بعضاً ربوی میشد میگفتند که یک چیز کوچکی را به بانک بفروش. در اینجا هم یک چیز کوچکی را به عنوان اجاره به بانک بده. شما اجرت بده به بانک، یک اجرت کوچکی را مشخص کنید. مثلاً پنجاه دلار به بانک میدهی، صد هزار تومان یا صد میلیون تومان به بانک میدهی، یا اصلاً یک میلیون تومان میدهیم، بیست هزار تومان میدهیم، صد هزار تومان میدهیم، یک اجرتی را معیّن بکنیم. با بانک قرارداد ببندیم بعد به بانک وکالت بدهیم یعنی این را به عنوان اجاره یک مبلغی را به بانک به عنوان عملیات بانکیاش بدهیم بعد به او وکالت بدهیم که تویی که اجیر من هستی، به تو وکالت میدهم که یک مقداری از مال مرا به خودت صلح کنی.
آنچه که میخواهد بانک بردارد، اجرت را گرفته، اجیر از طرف شما شده در صلح. در صلح هم اجیر شده است. یعنی اجاره را مشخص بکنید، یک میزانی مشخص کنید که اجارهاش بالا و پایین نباشد، مثلاً حالا من میگویم یک مقدار کمی میتوانید بگویید: این کارهایی که بانک میکند به هر حال هر چه آدم مدیر قویتری باشد حقوقش بالاتر است و قوی است، مثل وکیل که بعضی از کارها را درست میکند و میگوید من پنج درصد را میگیرم یا ده درصد را میگیرم، چون کار خیلی سنگین است، شما یک وکیل قابل را میگوید که من بیست درصدش را میگیرم! ده درصدش را میگیرم اما به یک وکیل دیگر نمیدهد چون این نابود میشود کار. او قابل است او قدرت دارد میبینیم آن ارزش دارد که پروندهام را دست این بدهم. ولو بیست درصدش را بردارد، چون به آن یکی بدهم کل مالم رفته است. اینجوری لااقل هشتاد درصد مالم احیاء میشود. این هم وقتی یک کسی وکیل باشد که قوی باشد، یک اجیری باشد که قدرت داشته باشد، قدرت خیلی زیادی داشته باشد، شما یک مقداری را مثلاً آن یک میلیارد را اگر شک داری در کم و زیاد، به حسب ظاهر میدانی که حالا این قدر را من یقین دارم که در معاملات مختلف سود میکند، یک مقداری زیادی را حتی میتوانی به عنوان اجاره بدهی به او اما بدانی که این مقدار یقینی است برای شما، آن مقداری که اطمینان دارید، آن مقدار اطمینان را به او بدهید، اگر دیدی که میگویند مالک نیستی، یک مقدار کمی بدهید (اشکال دوم)، یک پولی را به او میدهید و بقیه را وکالت رد صلح میدهید.
حلّ المناقشتین:
یعیّن المودع مقداراً مشخّصاً لأجرة البنك و إن کان قلیلاً (مثل دولار واحد أو دینارین أو ألف تومان) فیدفعه إلى البنك و لکن یتدارك قلّة الأجرة بصلح ما زاد على سهم المودع على البنك.
فبهذا تنحلّ المناقشة الأولى لتعیین الأجرة و تنحلّ المناقشة الثانیة لدفع الأجرة فعلاً إلى الأجیر.
ببینید میگوید: «یعیّن المودع مقداراً مشخّصاً» این راه را آقای بهجت قبول داشتند «و إن کان قلیلاً» مثل یک دلار، مثل دینارین، مثل ألف تومان. این را به بانک میدهد به عنوان اجرت. بعد قلّت اجرت را تدارک میکند «بصلح ما زاد علی سهم المودع علی البنک»، این را صلح میکند. اصلاً اجیر هم که هست وکالت هم دارد از شما. وکالت دارد، بر صلح هم وکالت دارد؛ لذا میتواند این پول را چکار کند؟ بانک تتمهای که میخواهد بردارد، ان یک میلیاردی که میخواهد بردارد از طرف شما به خودش صلح کند.
پس اصل قرارداد میشود اجاره، در ضمن اجاره، این اجیر در این هست در صلح کردن به خودش هم هست. اجیر از طرف شما کارمند شماست، اجازه گرفته کاری که گفتی را بر خودش صلح کرده است و آن یک میلیارد را به خودت صلح کن. اینجا اشکالی پیدا نمیشود و اجرت را هم از قبل گرفته است. در ضممن همان اجارهاش، در ضمن قرارداد اجاره باید تتمه را هم به خودش صلح کند. پس بانک میتواند آن یک میلیارد را بردارد از طرف شما به عنوان یک اجیر به خودش صلح میکند و پول اجارهاش را هم به یک مبلغی شما دادی، اجارهاش هم مشکلی پیدا نمیکند ولو مبلغ خیلی کمی به او میدهید.
این کار حل میشود. این از این جهت بود. این مسئله مناقشه اول و مناقشه دوم هر دو حل خواهد شد. این راه جواب این دو تا مناقشه است. از این راه بیست و ششم گذشتیم. دو تا راه دیگر برای اجاره باقی مانده است.