درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1403/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: شرح کتاب طب الائمة الصادقین (ع)/عود بیماری و عوامل شادی آور /

 

«باب فی نکس المریض»
باب عود کردن بیماری

روایت صد و سوم:

امام صادق (ع) فرمودند:

«إِنَّ الْمَشْیَ لِلْمَرِیضِ یَنْکُسُ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: وَ کَانَ أَبِی عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا اعْتَلَّ جُعِلَ فِی ثَوْبٍ فَحُمِلَ لِحَاجَتِهِ - یَعْنِی الْوُضُوءَ - وَ ذَاکَ أَنَّهُ کَانَ یَقُول: إِنَّ الْمَشْیَ لِلْمَرِیضِ نُکْسٌ»[1]
پیاده‌روی مریض موجب عود بیماری می‌شود و نیز فرمودند: سیره پدر من این‌گونه بود که هرگاه بیمار می‌شدند، ایشان را در پارچه‌ای قرار داده می‌دادند و برای قضای حاجت یعنی وضو گرفتن، حمل می‌کردند و ایشان می‌فرمودند: همانا پیاده‌روی فرد مریض موجب عود بیماری می‌شود.

در حقیقت روح حاکم بر این باب این است که بیمار زمانی که بیمار می‌شود، نیاز به استراحت دارد.

روایت صد و چهارم:

راوی گوید:

«عَنْ اَبی عَبْدِاللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ لِرَجُل نَاقِدٍ: یا فُلانُ إیَّاکَ وَ الْمَشْیَ فَإنَّ لَحْمَکَ هُوَ لَحْمُکَ بِالَذَّیِ کَانَ وَ لاَ عَظَمُکَ وَ عَصَبُکَ وَ لا عُرُوقُکَ فَدَعْها حَتَّی تَقِرَّ قَرَارَها وَ إیَّاکَ وَ الْمَشْیِ»[2]

بهتر است تعبیر «فَإنَّ لَحْمَکَ هُوَ لَحْمُکَ بِالَذَّیِ کَانَ» به این صورت خوانده شود: «فَإنَّ لَحْمَکَ لَیْسَ هُوَ لَحْمُکَ الَذَّیِ کَانَ» یعنی گوشت بدن تو همان گوشتی نیست که بود؛ الان پوست پوست شده و پوستت کنده می‌شود. خودت را نباید مانند سابق فرض کنی که یک انسان سالم بودی؛ در حقیقت مریض هستی.

«باب فی النشرة»
باب عوامل شادی و نشاط

روایت صد و پنجم:

عوامل گوناگونی در روایات وارد شده است.

امام صادق (ع) فرمودند:

«اَلْرُّکُوبُ نُشْرَة»[3]

روایت صد و ششم:

امام صادق (ع)‌ فرمودند:

«اَلنُشرَةُ في عَشَرَةِ أشياءَ: اَلْمَشيِ وَ الرُّكوبِ وَ الاِرتِماسِ فِي المَاءِ وَ النَّظَرِ إلَى الخُضرَةِ وَ الأَكلِ وَ الشُّربِ وَ النَّظَرِ إلَى المَرأَةِ الحَسناءِ وَ الجِماعِ وَ السِّواكِ و‌َ مُحادَثَةِ الرِّجالِ»[4]

حتی داشتن یک گلدان در فضای خانه و نگاه کردن به آن می‌تواند موجب نشاط شود.

مردم معمولا می‌خورند و می‌نوشند؛ شاید منظور نوعی خوردن و نوشیدن خاص باشد؛ مثلا غذا خوشمزه پخته شود و نوشیدنی‌های شیرین یا خوشمزه خورده شود یا خوردنی و آشامیدنی با آداب میل شود.

منظور از زن زیبا در روایت نامحرم نیست؛ بلکه نگاه کردن به همسر زیبا منظور است یا همسری که بهداشتش را رعایت کرده و زیبا شده است.

انسان از انس گرفته شده است و دوست دارد با هم‌نوعان خود سخن گوید.

در برخی روایات مورد زیر نیز جزو یکی از شادی‌آورها آمده است:

«...وَ غَسلِ الرَّأسِ بِالخَطمِيِّ فِي الحَمّامِ»[5]
شستن سر با گل ختمی در حمام موجب شادی می‌شود.

عوال شادی‌آور در برخی دیگر از روایات: پوشیدن کفش زرد، بکارگیری عطرهای طبیعی، نوره‌مالی، لباس نرم و لَیِّن، نوشیدن عسل: «اَلطِّيبُ وَ اَللِّبَاسُ اَللَّيِّنُ وَ شُرْبُ اَلْعَسَلِ»[6] ، کوتاه کردن سبیل، خوردن دانه اسپند [شاخ و برگ آن نیز شادی‌آور است]، «مُلَاقَاةُ الْإِخْوَانِ نُشْرَةٌ»[7] ملاقات کردن برادران و خواهران ایمانی؛ هر کسی با هم‌نوعان خود ملاقات کند و گفتگو داشته باشد.

در برخی روایات وارد شده است که نشره از علامات خون و هیجان آن است. البته نشره‌ای که از علامات خون است یعنی فرد وقتی دچار هیجان خون شود «أَشِرَ وَ بَطِرَ»[8] حالت بی‌خیالی پیدا می‌کند؛ بشکن می‌زند و شنگول و منگول‌ می‌شود و این منظور است. نزدیک‌ترین مزاج به حیات مزاج خون است.

 


[1] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص68.
[2] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص68.
[3] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص69.
[4] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص70.
[5] المحاسن، البرقي، ابو جعفر، ج1، ص14.
[6] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج62، ص295.
[7] الأمالي، الشيخ المفيد، ج1، ص329.
[8] بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج58، ص302.