درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1403/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: شرح کتاب طب الائمة الصادقین (ع)/اکراه از پرهیز /

 

«باب فیمن یکره الحمیة»
باب کسانی که پرهیز را دوست ندارند و از آن کراهت دارند.

روایت نود و ششم:

راوی گوید:

«قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ یَمْرَضُ مِنَّا الْمَرِیضُ فَیَأْمُرُ الْمُعَالِجُونَ بِالْحِمْیَةِ فَقَالَ: لَکِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا نَحْتَمِی إِلَّا مِنَ التَّمْرِ وَ نَتَدَاوَى بِالتُفَّاحِ وَ الْمَاءِ الْبَارِدِ قُلْتُ: فَلِمَ تَحْتَمُونَ مِنَ التَّمْرِ؟ قَال: إنَّ نَبِی اللَّه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَمَى عَلِیّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنْهُ فِی مَرَضِهِ»[1]
به امام صادق (ع) عرض کردم:‌ فدای شما شوم، بعضی از ما مریض می‌شوند و اطباء آن‌ها را به پرهیز امر می‌کنند. حضرت فرمودند: اما ما اهل بیتی هستیم که پرهیز نمی‌کنیم مگر از خرما و با سیب و آب سرد مداوا می‌جوییم. گفتم: چرا از خرما پرهیز می‌کنید؟ حضرت فرمودند: همانا پیامبر خدا (ص) علی بن ابی طالب را هنگام بیماری‌اش از خرما پرهیز داد.

به نظر می‌رسد که پرهیز از خرما، ناظر به بیماری رمد و ورم و التهاب ملتحمه چشم است نه از مطلق بیماری‌ها؛ منظور حضرت این نیست که وقتی مریض می‌شوند مثلا وقتی سرما می‌خورند یا وقتی دچار سردرد می‌شوند از خرما پرهیز می‌کنند و پرهیزشان فقط از خرما است، بلکه با توجه به روایات دیگر بیشتر به نظر می‌رسد این پرهیز از خرما مربوط به بیماری رمد بوده است و آن هم ورم دور چشم منظور است؛ شاید علتش این باشد که وقتی فرد خرما می‌خورد خواه و ناخواه علاقه‌مند است بعد از آن آب بخورد و این نوعی ورم ایجاد می‌کند. خوردن خرما با آب ورم روده ایجاد می‌کند، شاید ورم دور چشم هم ایجاد کند؛ زیرا رطوبت می‌آورد. از این جهت پیامبر (ص) حضرت علی بن ابی طالب (ع) را از خرما پرهیز داد، هنگامی که ایشان دچار رمد شده بودند.

روایت نود و هفتم:

«قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَکَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَمَی عَلِیّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ مَوْعُوکٌ؟ قَال: إنَّمَا کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أتی عَلِیّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ مَوْعُوکٌ وَ فِی یَدِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَمْرٌ فتناوله عَلیٌ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إیهَاً اَلانَ! فَلَم تَکُنْ تِلْکَ حَمِیَّةٌ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أحْتَمِی لَهَا؟ فَقَالَ کَلَاماً لَمْ أحْفَظْهُ فَوَقَعَ فِی رُوعِی أنَّها سَبْعَةُ اَیّامٍ أوْ تِسْعَةُ أیامٍ فَقالَ عَلی: انَّ الْکَلام الَّذی کَلَّمَنِی بِهِ اَشْبَه شَیءٌ بِالعِبْرانِیَّة»[2]

از دیگر مواردی که پیامبر (ص)‌، علی بن ابی طالب (ع) را پرهیز دادند، پرهیز از خرما در هنگام تب است. یعنی هنگام تب و بیماری رمد، پیامبر (ص)‌، امیرالمؤمنین (ع) را پرهیز دادند؛ منتها این پرهیز در حد هفت یا نه روز بوده است و نه بیشتر.

روایت نود و هشتم:

این روایت از امیرالمؤمنین (ع) وارد شده است که فرمودند:

«ضَمِنْتُ لِمَنْ سَمَّى عَلَى طَعَامِهِ أَلّا یَشْتَکِیَ فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْکَوَّاءِ: یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! أَکَلْتُ الْبَارِحَةَ طَعَاماً سَمَّیْتُ عَلَیْهِ فَأَضَرَّنِی فَقَالَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: أَکَلْتَ أَلْوَاناً سَمَّیْتَ عَلَى بَعْضِهَا وَ لَمْ تُسَمِّ عَلَى بَعْضِ یَا لَکَعُ»[3]
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» بگوید، از غذایش شکایتی نکند [از ناحیه غذا دچار ضرر و بیماری نشود]. ابن کوّاء به حضرت گفت: ای امیرالمؤمنین! دیشب غذایی خوردم و بسم الله هم گفتم اما به من ضرر رساند. حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: غذاهای متنوعی خوردی برای بعضی بسم الله گفتی و برای بعضی نگفتی، ای احمق!

ابن کوّاء جزو خوارج بود و همیشه به بهانه‌های گوناگون درصدد اعتراض به آقا امیرالمؤمنین (ع) بود و هر گاه حضرت سخنی می‌فرمودند، اعتراض می‌کرد.

مثلا فرد برنج و قورمه سبزی، برنج و لپه، برنج و مرغ با هم خورده باشد اما برای یکی بسم الله گوید و بر دیگری بسم الله نگوید.
اگر یک نوع غذا می‌خوردی، یک بسم الله کافی بود اما اگر غذاهای متنوع خوردی، موظفی برای هر غذایی بسم الله بگویی تا از ناحیه آن غذا بر تو آسیبی وارد نشود. «اَلوان» یعنی غذاهای متنوع.

روایت نود و نهم:

«مَنْ أَرَادَ الْبَقَاءَ وَ لَا بَقَاءَ فَلْیُخَفِّف الرِّدَاءَ وَلْیُقْلِّ الْجِمَاع وَ لْیُبَاکِرِ الْغَدَاءَ»[4]
سبک کند و آمیزش را کم کند و صبح زود صبحانه بخورد.

«بقاء» به معنای جاودانگی نیست زیرا فرمودند:«وَ لَا بَقَاءَ» جاودانگی وجود ندارد.
مَا خِفَّةُ الرِّدَاءِ» حضرت فرمودند:‌ «قِلَّةُ الدَّيْنِ»[5] کمی بدهکاری [یعنی به دیگران بدهکار نباشیم] اگر کسی طول عمر می‌خواهد سعی کند خود را به دیگران بدهکار نکند که مدام غصه بخورد که حالا اول ماه این قسط را چکار کنم و آخر ماه آن قسط را چکار کنم. اگر مدام خود را مدیون این و آن کرد این غصه خوردن او را پیر می‌کند.

آمیزش را کم کند یعنی زیاده‌روی نداشته باشد.

روایت صدم:

عیسی بن ابراهیم گوید:

« سَالَتُ اَبَالْحَسَن عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ الْحِمْیَةَ؟ فَقَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ یَکْرَهُهَا وَ یَخْلِطٌ وَ یَسمّ»[6]
از امام کاظم (ع) درباره پرهیز سوال شد، حضرت فرمودند: امام زین العابدین (ع) نسبت به پرهیز اکراه داشتند و درهم‌خوری می‌کردند و بسم الله می‌گفتند.

امام سجاد (ع) نسبت به پرهیز بی‌میل بودند؛ بعضی از چیزهایی را که برایشان مناسب نبود، میل می‌کردند اما قبل از آن بسم الله می‌گفتند. این روایت ناظر بر این است که اگر جایی چیزی برای‌تان مناسب نیست و دوست دارید استفاده کنید، «بسم الله الرحمن الرحیم» بگوید؛ چرا که این خاصیت را دارد که اثر ضرر غذایی را که ممکن است به انسان برساند، از او دور کند.

روایت صد و یکم:

محمد بن عیسی گوید:

«کَتَبْتُ اِلَیَّ اَلْعَبْدَ الصّالِحِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إنِّی لَقِیتُ مِنْ مُدَارَاةِ جَسَدِی شِدَّةً وَ لَسْتُ أقومُ فِی الْحَمِیَّةِ عَلِی مَا یَصْلُحُ لَهُ جَسَدِی أوْ یُفْسِدَهُ فَقَالَ: اُتْرُکِ الْحَمِیَّةَ وَ اشْرَبِ الْفُراتَ بِالْعَسَلِ عِنْدَ مَنَامِکَ وَ عَلَی الرِّيقِ فَإنَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ کَانَ لَا یُرِی الْحَمِیَّة»[7]
من نامه‌ای به امام کاظم (ع) نوشتم که من از مدارای با جسمم دچار سختی شدم [این‌که مدام پرهیز کنم و این و آن را نخورم] و نمی‌توانم در برابر پرهیز چه برای اصلاح و چه فساد بدنم مقاومت و ایستادگی داشته باشم [من جزو آدم‌هایی نیستم که مصمم باشم و قیام کرده باشم که از آن‌چه که به صلاحم است یا بدنم را فاسد می‌کند، پرهیز کنم]. حضرت فرمودند: پرهیز را رها کن و آب فرات با عسل هنگام خواب و هنگام ناشتا بنوش؛ چرا که امام زین العابدین (ع) اهل پرهیز نبودند [خیلی اعتقادی به پرهیز نداشتند و سعی می‌کردند با گفتن بسم الله و یک سری مصلح‌های معنوی یا مادی عوارض را برطرف کند].

یک ناودان از بهشت در آب فرات ریخته می‌شود. البته فرات فعلی منظور نیست که ضایعات کارخانه‌ها را در آن می‌ریزند. فرات زمان اهل بیت (ع) که آب زلالی داشته، منظور است و توصیه می‌شود کام نوزاد با آب فرات برداشته شود یا فرد با آب آن غسل کند و به زیارت امام برود یا برای درمان بیماری‌ها از آن بنوشد.

پس در حقیقت این هم نوعی پرهیز است منتها به این صورت است که آثار چیزی را که ضرر می‌رساند، برطرف می‌کند.

روایت صد و دوم:

امام صادق (ع) فرمودند:

«کَانَ رَسُولُ اَللَّه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ یَأَکُلُ رُطَباً یُقَالُ لَهُ رُطَبُ الشَّنْوَةِ وَ أصْحَابُهَ إذا أقْبَلَ عَلِیٌ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ أرْمَدُ فَسَلَّمَ ثُمَّ جَلَسَ یَأْکُلُ مَعَهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: تَأْکُلُ اَلْحُلْوَ وَ أَنْتَ أَرْمَدُ؟ قَالَ: فَتَنَحَّی عَلِیٌ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ جَلَسَ وَ هُوَ یَنْظُرُ إلَیْهِمْ یَأْکُلُون فَرُمِیَ إلَیْهِ تَمْرَةً فَأَکَلَهَا ثُمَّ رُمِیَ اُخْرِی فَأَکَلَهَا حَتَّی رُمِیَ إلَیْهِ سَبْعاً ثُمَّ قَالَ: حَسْبُکَ إَنَّهُ لاَ یَضُرُّ مِنَ اَلتَّمْرِ مَا کَانَ وَتْرا»[8]
حضرت پیامبر (ص)‌ همراه با اصحابشان خرمایی که به آن رطب شَنوه گفته می‌شد، میل می‌کردند و حضرت امیرالمؤمنین (ع) در حالی که مبتلا به رمد و ورم چشم بودند، آمدند و سلام کردند و نشستند و همراه با ایشان شروع به خوردن خرما کردند. حضرت پیامبر (ص)‌ فرمودند: خرما می‌خوری در حالی دچار بیماری رمد هستی؟ پس علی بن ابی طالب (ع) دست کشیدند و به کناری رفتند و نشستند و به آن‌ها نگاه می‌کردند که خرما می‌خوردند. خرمایی به حضرت امیرالمؤمنین (ع) دادند و ایشان خوردند، سپس خرمای دیگری آوردند و حضرت دوباره خوردند تا این‌که هفت خرما برای ایشان آوردند. حضرت پیامبر (ص) فرمودند: برایت کافی است اگر خرما [در هنگام رمد] به صورت فرد خورده شود، ضرری نمی‌رساند.

بنابراین اگر هشت یا ده خرما خورده شود، ضرر دارد اما اگر به صورت فرد خورده شود، آسیبی نخواهد داشت.

سوال: آیا درست است که خوردن خرما به صورت فرد برای تب هم ضرری ندارد؟
لاَ تَكْرَهُوا اَلرَّمَدَ فَإِنَّهُ أَمَانٌ مِنَ اَلْعَمَى»[9] بیماری رمد را بد ندانید چرا که از کوری پیشگیری می‌کند؛ اما در عین حال وارد شده است که در صورت ابتلا به رمد از خرما پرهیز شود. اینجا می‌فرماید پرهیز به لحاظ زمانی هفت یا نه روز است و اگر به لحاظ کیفیت هم به صورت فرد استفاده شود، اشکالی ندارد؛ خرما به صورت زوج استفاده شود، اشکال دارد.

 


[1] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص63.
[2] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص64.
[3] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص65.
[4] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص66.
[5] من لا يحضره الفقيه، الشيخ الصدوق، ج3، ص555.
[6] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص67.
[7] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص67.
[8] طب الائمة الصادقین علیهم السلام (مجمع الامام الحسین علیه السلام)، اسکافی محمد بن همام، ج1، ص68.
[9] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج62، ص185.