1403/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرح کتاب طب الائمة الصادقین (ع)/عیادت مریض /
«باب فی عیادة المریض»
باب عیادت مریض
روایت چهل و هفتم:
«یَنْبَغِی لِلْمَرِیض مِنْکُم أَنْ یُؤْذِنَ إخْوَانَهُ بِمَرَضِهِ فَیَعُودُونهُ فَیُؤْجَرُ فِیهِمْ وَ یُؤْجَرُونَ فِیهِ. فَقِیلَ لَهُ: نَعَم هُمْ یُؤْجَرُونَ فیه لَمٌمشاهِمْ اِلَیْهِ فکَیْفَ یُؤْجَرُ فِیهِمْ؟ قَالَ: بِاکْتِسَابِهِ لَهُمُ الْحَسَنَاتِ فَیُؤْجَرُ فِیهِم فَیُکْتَبُ لَهُ بِذَلِکَ عَشرُ حَسَنَات وَ یُرْفَعُ لَهُ بِهِ عَشْرُ دَرَجَاتٍ وَ یَحُطُ عَنْهُ عَشْرُ سَیِئاتٍ»[1]
شایسته است که مریض به برادران ایمانیاش دربارهی بیماریاش خبر دهد تا اینکه آنها از او عیادت کنند و از عیادت او اجر ببرند؟ به آن حضرت گفته شد: بله! کسانی که از مریض عیادت میکنند، اجر میبرند. اما چگونه بیمار از آمدنشان اجر میبرد؟ حضرت فرمودند: چون کاری کرده که دیگران حسنات به دست آورند و اجر ببرند، او هم اجر میبرد و به واسطهی این کارش حسنه دریافت میکند؛ ده حسنه برای او نوشته میشود و ده درجه مقامش رفعت مییابد و ده گناه از او پاک میشود.
کسانی که از مریض عیادت میکنند، اجر میبرند. اما چگونه کسی که دیگران را خبردار میکند، هم اجر میبرد؟ همینکه اطلاع دهد که مریض شده است؛ خبردار کردن دیگران اجر دارد. عیادتکنندگان نیز اجر میبرند. فرد بیمار زمینه سازی کرده که دیگران اجر ببرند، بنابراین خود او نیز اجر میبرد.
روایت چهل و هشتم:
«قَالَ: وَ یَنْبَغِی لِأَوْلِیَاءِ الْمَیِّتِ مِنْکُم أَنْ یُؤْذِنُوا إخْوَانَ الْمَیِّتِ بِمَوْتِهِ فَیَشْهَدُونَ جَنَازَتَهُ وَیُصَلُّون عَلَیْهِ وَیَسْتَغْفِرُون لَهُ فَیُکْتَبُ لَهُم الْأَجْرُ وَ یُکْتَبُ لِمَیِّتِهِ الِاسْتِغْفَارُ وَ یَکْتسِبُ هُوَ الْأَجْرَ فِیهِم بَمَا اکْتَسَبَ لِمَیِّتِهِ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ»[2]
و شایسته است که دوستان میت، مرگش را به برادران دینیاش اطلاع دهند، تا بر تشییع جنازهاش حاضر شوند و بر او نماز بخوانند و برای او طلب غفران کنند. بدین ترتیب برای آنها اجر نوشته میشود و برای میت استغفار ثبت میشود [برای کسانی که برای میت طلب غفران میکنند، پاداش و برای میت استغفار نوشته میشود] برای کسانی که دیگران را خبردار کردند که برادر ایمانیشان فوت کرده، پاداش نوشته میشود؛ چون زمینه کسب استغفار برای متوفی را فراهم کردند.
اگر مریضی فوت کرد، اقوام و آشنایان میت لازم است خبردار شوند و برادران ایمانی میت را از فوت او آگاه کنند.
روایت چهل و نهم:
«إِذَا کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أدنَی اللَّهِ تَعالی العبد المومن فَیُحَاسِبُهُ حِساباً یَسِیراً وَیَقُولُ: یَا مُؤْمِنُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَعُودَنِی حِینَ مَرِضْتُ؟ فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُ: أَنْتَ رَبِّی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا یُصِیبُکَ أَلَمٌ وَ لَا نَصَبٌ! فَیَقُولُ الله تَعالی: مَنْ عَادَ مُؤْمِناً فِیَّ فَقَدْ عَادَنِی ثُمَّ یَقُولُ: أَ تَعْرِفُ فُلَانَ بْنَ فُلَان؟ فَیَقُولُ: نَعَم یَا رَبِّ. فَیَقُولُ: مَا مَنَعَکَ أَنْ تَعُودَهُ حیث مَرِضَ أَمَا لَوْ عِدْتَهُ لَعِدْتَنِی ثُمَّ لَوَجَدْتَنِی عِنْدَهُ ثُمَّ لَوْ سَأَلْتَنِی حَاجَةً لَقَضَیْتُهَا لَکَ وَلَم أَرُدَّکَ عَنْهَا»[3]
زمانی که روز قیامت میشود، خداوند به بندهی مومنش نزدیک میشود و حسابش را آسان میگیرد و به او میفرماید: ای مؤمن! چه چیزی تو را بازداشت به عیادت من بیایی، زمانی که مریض شدم؟ مومن میگوید: تو پروردگار منی و من بندهی تو هستم و تو زنده و پایدار هستی و به هیچ کسی احتیاج نداری، درد و بیماری و خستگی به تو نمیرسد! خداوند تعالی میفرماید: اگر کسی مؤمنی را به خاطر من، عیادت کند، در حقیقت من را عیادت کرده است. سپس میفرماید: آیا فلان بن فلان را میشناسی؟ بنده میگوید: بله، ای پروردگارم. خدا میفرماید: چه چیزی تو را بازداشت که او را زمانی که مریض شد، عیادت کنی؟ نمیدانی که اگر او را عیادت میکردی من را عیادت میکردی و وقتی به عیادت او میرفتی، مرا نزد او مییافتی. پس از من درخواست حاجت میکردی، آن را برایت برآورده میکردم و رد نمیکردم.
اگر هنگام عیادت مؤمنی حاضر شوی و از خدا طلب حاجتی کنی، چون خدا آنجا حضور دارد، حاجت تو را برآورده میکند.
روایت پنجاهم:
یونس بن عبدالرحمن از امام رضا (ع) این روایت را نقل میکند:
«قَالَ أَبُوالْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إِذَا مَرِضَ أَحَدُکُم فَلْیَأْذَنْ لِلنَّاسِ أن یَدْخُلُوا عَلَیْهِ فلَیْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَلَهُ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ»[4]
امام رضا (ع) فرمودند: زمانی که یکی از شما مریض میشود، اجازه دهد به مردم که بر او وارد شوند و به عیادتش بیایند. پس هیچ کسی نیست در این هنگام مگر اینکه یک دعای مستجاب برای او وجود دارد.
اگر تو اجازه دادی کسی به عیادت تو بیاید، شاید دعای او در حق تو مستجاب شود و شاید دعای تو در حق او مستجاب شود. خلاصه یک دعای مستجابی وجود دارد؛ برای مریض یا برای عیادتکننده.
روایت پنجاه و یکم:
«أنَّ النَّبِی صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَادَ سَلْمَانَ فلَمَّا أَرَادَ أَنْ یَقُوم قال: یَا سَلْمَانُ کَشَفَ اللَّهُ ضُرَّکَ وَ غَفَرَ ذَنْوبَکَ وَ حَفِظَکَ فِی دِینِکَ وَ بَدَنِکَ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِکَ»[5]
پیامبر (ص) زمانی که به عیادت سلمان رفتند، زمانی که اراده کردند، بلند شوند، فرمودند: ای سلمان! خداوند این سختی را از تو دور بدارد و گناهان تو را ببخشد و دین تو و بدن تو را محفوظ بدارد تا انتهای عمرت (اجلت).
روایت پنجاه و دوم:
«سَعدَةُ وَ مِنَّةُ أُخْتَا مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْر قَالَتَا: دخَلْنَا عَلَى أَبِی عَبْدِاللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْنَا: تَعُودُ المَرْأَةُ أَخَاهَا فِی اللَّهِ؟ قَالَ: نَعَم وَ تُصَافِحُهُ مِنْ وَرَاءِ ثَوْب»[6]
شاید به خاطر این بوده است که مریضیاش به سرایت نکند؟
روایت پنجاه و سوم:
«مَرِضَ امِیرَالمُؤمِنین عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَعَادَهُ ناس فَقَالُوا لَهُ: کَیْفَ تَجِدک؟ فَقَالَ: بِشَرٍّ. فَقَالُوا: مَا هَذَا کَلَامِ مِثْلِکَ! فَقَالَ: انّ اللَّهُ تَعَالَى یَقُولُ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً فَالْخَیْرُ الصِحَّةُ وَ الْغِنَى وَالشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ»[7]
آقا امیرالمؤمنین (ع) مریض شدند، مردم به عیادت او رفتند و به او گفتند: حالتان چطور است؟ حضرت فرمودند: به شر است. مردم گفتند: شما چنین کلامی میگویید؟! [این سخن از کسی مانند شما روا نیست؛ شما مریضی را شر میدانید؟] حضرت فرمودند: خداوند فرمود که ما شما را با شر و خیر امتحان میکنیم. خیر همان صحت (سلامتی) و بینیازی است و شر بیماری و فقر (نداری) است.
شری که مدنظر حضرت بود با شری که مردم تصور میکردند، فرق داشت. شر به این معناست که خدا من را مریض کرده و خود خدا از مریضی و فقر با عنوان شر یاد کرده است.