1403/09/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/بیماری فراموشی /
فراموشی
یکی از آیات طبی قرآن، آیه 61 سوره مبارکه کهف است، که میفرماید:
﴿فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا﴾[1]
شاهد ما در رابطه با فراموش کردن ماهی است که توسط حضرت موسی (ع) و یوشع بن نون صورت گرفت. حضرت موسی (ع) فراموش کردند که در محل مجمع البحرین یعنی در محل ملاقات با آن عالم ربانی درخواست ماهی کنند و ماهی را به عنوان صبحانه میل کنند. جناب یوشع بن نون نیز فراموش کردند که به حضرت موسی (ع) خبر دهند که ماهی برشته و بریان شده در مجمع البحرین زنده گردید و وارد دریا شد و راه خودش را در پیش گرفت؛ هر دو فراموش کردند.
این آیه از این منظر جزو آیات طبی به حساب میآید که بیماری فراموشی که از عوارض بلغم است، در آن ذکر شده است. اگر مزاج بلغم غلبه پیدا کند، یکی از عوارضش فراموشی غالب خواهد بود. شاید وجه این فراموشی هم این باشد که مصرف ماهی حضرت موسی و یوشع بن نون زیاد بوده است و هم اینکه معمولا در هنگام صبح به عنوان صبحانه ماهی مصرف میکردند. البته آیاتی که در قرآن در رابطه با نسیان و فراموشی است، زیاد است و هر کدام از آنها به نوعی میتواند جزو آیات طبی به حساب بیاید. نسیان در صورتی از عوارض بلغم به حساب میآید که بیش از حد متعارف باشد؛ اینکه انتظار حفظ داشتن یک مطلب برود و فرد معمولا دچار فراموشی شود. بر اساس حکمت الهی هم برخورداری از قوه حافظه یکی از نعم بزرگ است و براساس حکمت است و هم برخورداری از نسیان در برخی مواقع جزء حکمتها و مصالح الهی در وجود انسان است. شاهد ما بیش از اندازه بودن نیسان و خارج از متعارف بودن است. اگر فرد بیش از اندازه دچار فراموشی شود و معمولا وقایع، اتفاقات، اشخاص و مطالبی را که انتظار میرود به یاد داشته باشد، فراموش کند، این به عنوان یک عارضه و بیماری برای فرد به حساب میآید و نشانه غلبه بلغم است.
شاید حضرت موسی در این جهت عواملی را استفاده میکردند که بلغم را زیاد میکرد: 1) حضور بیش از اندازه در کنار دریا 2) آسیبی که ممکن است از ناحیه باد دریا بر فرد وارد شود و سردی را در بدن غالب کند 3) مداومت بر خوردن ماهی 4) خوردن ماهی به عنوان صبحانه؛ معمولا ایشان ماهی را به عنوان صبحانه میل میکردند و همین موجب غلبه بلغم و به تبع فراموشی غالب میشود؛ وگرنه اگر در حد متعادل باشد، امر بسیار مطلوبی است. در توحید مفضل از امام صادق (ع) وارد شده است که آن حضرت فرمودند: اگر خداوند نسیان را در وجود انسان قرار نداده بود، هیچکس مصیبتش را فراموش نمیکرد و هیچکس حسرتی را که بر جان او افتاده است، فراموش نمیکرد. همچنین کینه کسی را فراموش نمیکرد. آفاتی را که در هنگام لذت بردن از متاعهای دنیایی بر او عارض میشود، فراموش نمیکرد. اگر غفلت و فراموشی بر انسان عارض نمیشد، ممکن بود از ناحیه پادشاهی بر انسانی آسیبی وارد شود. اگر حاسد کمال محسود را فراموش نمیکرد، دائما در حال آسیبرسانی به حال خودش و فرد محسود بود. لذا خدای متعال این فراموشی را در وجود انسان قرار داده است تا اینکه برخی از امور نامطلوب را فراموش کند. سخن بر سر غیر طبیعی بودن این حالت است. مثلا خداوند قوه حفظ را در وجود انسان قرار داده است تا مطالبی که تلاش کرده و یاد گرفته را فراموش نکند و در قوه حافظهاش بماند. اگر خدا قوه حفظ را به انسان عطا نمیکرد، هر روز میبایست یک تلاشی را تکرار کند و مجددا وقت بگذارد مطلبی را که قبلا یاد گرفته را تکرار کند تا حفظ شود و این، به زندگی انسان آسیب میزد و انسان را دائما خسته میکرد. لذا خدای متعال در وجود انسان قوه حفظ و نسیان و فراموشی را بر اساس حکمت قرار داده است. اگر نسیان و فراموشی بیش از حد متعارف و طبیعی خودش شود، به زندگی انسان آسیب میزند.
عوامل فراموشی در روایات:
در روایات عواملی ذکر شده که ایجادکنندهی نسیان و فراموشی است. در روایت نبوی وارد شده است:
1) خوردن پنیر به تنهایی
«عَشْرُ خِصَالٍ تُورِثُ اَلنِّسْيَانَ: أَكْلُ اَلْجُبُنِّ ...»[2]
ده چیز فراموشی میآورد: خوردن پنیر به تنهایی ...
2) خوردن دمخوردهی موش
«وَ أَكْلُ سُؤْرِ اَلْفَأْرِ... »[3]
3) خوردن سیب ترش
«وَ أَكْلُ اَلتُّفَّاحِ اَلْحَامِضِ ...»[4]
4) خوردن کنجد
«وَ اَلْجُلْجُلاَنِ ...»[5]
5) حجامت نقره
«وَ اَلْحِجَامَةُ عَلَى اَلنُّقْرَةِ ...»[6]
6) راه رفتن بین دو زن
«وَ اَلْمَشْيُ بَيْنَ اَلْمَرْأَتَيْنِ...»[7]
7) نگاه کردن به مصلوب
نگاه کردن به شخصی که به صلیب کشانده شده است، موجب فراموشی میشود:
«وَ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْمَصْلُوبِ...»[8]
8) خواندن نوشتههای روی قبور
«وَ قِرَاءَةُ كِتَابَةِ الْقُبُورِ...»[9]
9) خوردن گشنیز
«تِسْعَةُ أَشْيَاءَ تُورِثُ النِّسْيَانَ ... وأَكْلُ الْكُزْبُرَةِ»[10]
10) ادرار کردن در آب راکد
«وَ الْبَوْلُ فِي الْمَاءِ الرَّاكِدِ ...»[11]
11) پرت کردن شپش
پرت کردن شپشی که روی بدن نشسته است، نیز موجب فراموشی میشود.
«وَ طَرْحُ الْقَمْلَةِ ...»[12]
12) بلند گذاشتن ناخنها
«إِنَّمَا قُصَّ اَلْأَظْفَارُ لِأَنَّهَا مَقِيلُ اَلشَّيْطَانِ وَ مِنْهُ يَكُونُ اَلنِّسْيَانُ»
13) مداومت بر خوردن گوشت حیوانات وحشی و گوشت گاو یا گاومیش
بیش از اندازه خوردن این گوشتها موجب فراموشی میشود.
« اَلْإِكْثَارُ مِنْ أَكْلِ لُحُومِ اَلْوَحْشِ وَ اَلْبَقَرِ يُورِثُ تَغَيُّرَ اَلْعَقْلِ وَ تَحَيُّرَ اَلْفَهْمِ وَ تَبَلُّدَ اَلذِّهْنِ وَ كَثْرَةَ اَلنِّسْيَانِ»[13]
زیاد خوردن گوشت حیوانات وحشی و گاو عقل موجب کمی عقل و تحیر [سرگردانی] فهم و بلادت ذهن و فراموشی میشود.
14) مداومت بر خوردن گوشت بز
«... فان اکل لحم الماعز یحرك المرة السوداء و يولد البلغم و يورث النسيان»[14]
همانا خوردن گوشت بز، مرهی سودا را تحریک میکند و تولید بلغم میکند و موجب فراموشی میشود.
15) ستیزه کردن
«وَ اَلتَّعَارُّ...»[15]
شاید وجهش در این باشد که اینها بر حسب قاعده انحلال، همگی از عوامل غلبه بلغم در وجود انسان هستند و غلبه بلغم موجب زیاد شدن نسیان خواهد شد. پس در حقیقت میتوانیم بگوییم این عوامل موجب غلبه بلغم میشود.
مواردی مانند کثرت گناهان، هم و غم نسبت به امور دنیوی و کثرت اشتغال و علائق نیز موجب فراموشی میشود.
درمانهای فراموشی در روایات:
برحسب روایات اهل بیت (ع) عوامل درمانکنندهی فراموشی وجود دارد.
1) عسل
در روایت آمده است:
«مَنْ لَعِقَ لَعْقَةَ عَسَلٍ عَلَى اَلرِّيقِ يَقْطَعُ اَلْبَلْغَمَ ... وَ يُصَفِّي اَلذِّهْنَ وَ يُجَوِّدُ اَلْحِفْظَ إِذَا كَانَ مَعَ اَللُّبَانِ اَلذَّكَرِ»[16]
اگر کسی ناشتا یک قاشق عسل میل کند، بلغم را قطع میکند ... ذهن را باصفا و تیز و حافظه را قوی میکند، اگر عسل با کندر نر استفاده شود.
ذهن، قوه پردازش از مطلبی به مطلب دیگر است.
اول بلغم قطع میشود، بلغم که قطع شد، نسیان و فراموشی هم برطرف میشود و به تبع نیروی حافظه هم قوی میشود.
عسل ذهن را صفا میدهد؛ از این جهت که فرد بتواند قوه پردازش قوی داشته باشد. وقتی قوه حافظه قوی شد، ضدش که نسیان است، مرتفع میشود.
2) کندر
جویدن کندر بهترین نوع استفاده از کندر است. در روایت آمده است:
«عَلَيْكُمْ بِاللُّبَانِ فَإِنَّهُ يَمْسَحُ [تَکْسَحُ] اَلْحَرَّ مِنَ اَلْقَلْبِ كَمَا يَمْسَحُ اَلْإِصْبَعُ اَلْعَرَقَ عَنِ اَلْجَبِينِ وَ يَشُدُّ اَلظَّهْرَ وَ يَزِيدُ فِي اَلْعَقْلِ وَ يُذَكِّي اَلذِّهْنَ وَ يَجْلُو اَلْبَصَرَ وَ يُذْهِبُ اَلنِّسْيَانَ»[17]
بر شما باد به کندر؛ چرا که مسح میکند گرمی را از قلب [یا بهتر است بگوییم گرمی را از قلب پاک میکند] آنچنان که انگشتان، عرق را از پیشانی برطرف میکند، جویدن کندر هم گرمای زائد را از قلب میزداید و کمر را قوی میکند و عقل را زیاد میکند و ذهن و قوه پردازش را پاکسازی میکند و بینایی را جلا میبخشد و نسیان را برطرف میکند.
ممکن است گرمی قلب به علت انسداد باشد؛ انسداد عروق قلب یا دریچههای قلب. جویدن کندر انسدادها را برطرف میکند، در نتیجه تجمع خون در قلب و گرمی زائد در قلب هم برطرف میشود.
در نسخهای دیگر به این صورت آمده است: «عَلَيْكُمْ بِاللُّبَانِ فَإِنَّهُ يَمْسَحُ اَلْحَرَّ مِنَ اَلْقَلْبِ»
کندر بغلم را برطرف میکند، بنابراین نسیان هم به تبع برطرف میکند.
3) قرائت قرآن
4) مسواک زدن
5) روزه گرفتن
این سه عامل در این مشترک هستند که هر سه بلغم و به تبع نسیان را برطرف میکنند. در روایت آمده است:
« ثَلاَثٌ يُذْهِبْنَ اَلنِّسْيَانَ وَ يُحَدِّدْنَ اَلْفِكْرَ قِرَاءَةُ اَلْقُرْآنِ وَ اَلسِّوَاكُ وَ اَلصَّوْمُ»[18]
سه چیز است که فراموشی را میبرد و قوه فکر را تیز میکند: خواندن قرآن و مسواک زدن با چوب اراک و روزه گرفتن.
6) داروی ترکیبی شافیه نوزده ماهه
زمانی که داروی شافیه موسی بن عمران نوزده ماهه شد، اگر به این شکل استفاده شود، برای رفع سهو و نسیان بسیار مؤثر است:
«إِذَا أَتَى عَلَيْهِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً يُؤْخَذُ حَبُّ الرُّمَّانِ الرُّمَّانِ الْحُلْوِ فَيَعْصِرُهُ وَ يُخْرِجُ مَاءَهُ وَ يُؤْخَذُ مِنَ الْحَنْظَلَةِ قَدْرُ حَبَّةٍ فَيُسْقَى مِنَ السَّهْوِ وَ النِّسْيَانِ وَ الْبَلْغَمِ الْمُحْتَرِقِ وَ الْحُمَّى الْعَتِيقَةِ وَ الْحَدِيثَةِ عَلَى الرِّيقِ بِمَاءٍ حَارٍّ»[19]
زمانی که این دارو نوزده ماه زیر جو یا خاکستر باقی ماند، دانه انار شیرین گرفته میشود و آبش گرفته میشود و اندازه یک گندم از هنداونه ابوجهل گرفته شود و با آب انار مخلوط شود و برای سهو و نسیان و بلغم سوخته و تب کهنه و تازه، ناشتا با آب گرم نوشیده شود.
اندازه یک نخود شافیه نوزده ماهه به آب انار اضافه میشود، برای رفع سهو و فراموشی و بلغم ماندگار و تب قدیمی و جدید این دمنوش ناشتا با کمی آب گرم میل شود.
7) کرفس
در روایت آمده است:
«عَلَيْكُمْ بِالْكَرَفْسِ فَإِنَّهُ طَعَامُ إِلْيَاسَ وَ اَلْيَسَعِ وَ يُوشَعَ بْنِ نُونٍ. رُوِيَ: أَنَّهُ يُورِثُ اَلْحِفْظَ وَ يُذَكِّي اَلْقَلْبَ»[20]
بر شما باد به کرفس؛ چرا که غذای الیاس و یسع و یوشع بود. و روایت شده است که آن حافظه را زیاد میکند و قلب را پاک می کند.
8) داروی ترکیبی دوگانه میخک و کندر نر
جناب ابی بصیر گوید به امام صادق (ع) عرض کردم:
«كَيْفَ نَقْدِرُ عَلَى هَذَا اَلْعِلْمِ اَلَّذِي فَرَّعْتُمُوهُ لَنَا؟ قَالَ: خُذْ وَزْنَ عَشَرَةِ دَرَاهِمَ قَرَنْفُلَ وَ مِثْلَهَا كُنْدُرَ ذَكَرٍ دُقَّهَا نَاعِماً ثُمَّ اِسْتَفَّ عَلَى اَلرِّيقِ كُلَّ يَوْمٍ قَلِيلاً»[21]
9) داروی ترکیبی حافظه
این دارو از عوامل درمانی نسیان به حساب میآید و از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که تحت عنوان داروی حافظه از آن یاد میشود. به این صورت وارد شده است:
«مَنْ أَخَذَ مِنَ اَلزَّعْفَرَانِ اَلْخَالِصِ جُزْءاً وَ مِنَ اَلسُّعْدِ جُزْءاً وَ يُضَافُ إِلَيْهِمَا عَسَلاً وَ يُشْرَبُ مِنْهُ مِثْقَالَيْنِ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنَّهُ يُتَخَوَّفُ عَلَيْهِ مِنْ شِدَّةِ اَلْحِفْظِ أَنْ يَكُونَ سَاحِراً»[22]
کسی که مقداری از زعفران خالص و مقداری سعد کوفی بگیرد و عسل به آن دو اضافه کند و از آن هر روز اندازه دو مثقال [9 گرم اندازه یک قاشق مرباخوری] بخورد؛ ترس آن میرود که از شدت تقویت حافظه دیگران تصور کنند آن فرد ساحر شده است.
زعفران خالص یعنی ناخالصی مانند برگ، آشغال و اینها در آن نباشد و کاملا زعفران خالص باشد.
منظور از سعد میتواند سعد کوفی، سعد هندی یا هر دو باشد؛ یعنی مطلق سعد باشد اما بیشتر در بحث تقویت حافظه منظور همان سعد هندی است. این دارو ترکیب سهگانه زعفران، سعد هندی و عسل است.
10) داروی ترکیبی کاملشدهی حافظه
میزان اثر بخشی این دارو از داروی قبلی است.
«يُؤْخَذُ سَنَا مَكِّيٍّ وَ سُعْدُ هِنْدِيٍّ وَ فُلْفُلٌ أَبْيَضُ وَ كُنْدُرٌ ذَكَرٌ وَ زَعْفَرَانٌ خَالِصٌ أَجْزَاءً سَوَاءً يُدَقُّ وَ يُخْلَطُ بِعَسَلٍ وَ يُشْرَبُ مِنْهُ زِنَةَ مِثْقَالٍ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعَةَ أَيَّامٍ مُتَوَالِيَةٍ فَإِنْ فَعَلَ ذَلِكَ أَرْبَعَةَ عَشَرَ يَوْماً خِيفَ عَلَيْهِ مِنْ شِدَّةِ اَلْحِفْظِ أَنْ يَكُونَ سَاحِراً»[23]
سنای مکی و سعد هندی و فلفل سفید و کندر نر [کشیده] و زعفران خالص به اندازه مساوی مخلوط شود و با عسل آمیخته شود و از آن اندازه 5/4 گرم هر روز نوشیده شود هفت روز پشت سر هم، اگر چهارده روز این دارو خورده شود، ترس آن میرود که از شدت قوه حافظه تصور شود فرد ساحر شده است.
در این روایت میزان قید نشده است؛ برای همین دست ما باز است و به اندازه نیازمان میتوانیم ملاحظه کنیم. فقط میزان ترکیبات باید مساوی باشد؛ میزان سنای مکی، سعد هندی و فلفل سفید و کندر نر و زعفران به طور مساوی مخلوط شود.
این دارو آثار خود را طی هفت روز باقی میگذارد. اگر کامل باقی نگذاشت حداکثر تا چهارده روز آثار مطلوب خود را میگذارد طوری که دیگران از شدت تقویت حافظه تصور میکنند که فرد ساحر شده است.
11) مویز
از سفارشات دیگر اهل بیت (ع) برای تقویت حافظه است. در رساله ذهبیه امام رضا (ع) وارد شده است:
« وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَزِيدَ فِي حِفْظِهِ فَلْيَأْكُلْ سَبْعَ مَثَاقِيلَ زَبِيباً بِالْغَدَاةِ عَلَى اَلرِّيقِ»[24]
کسی که میخواهد حافظهاش قوی شود، بایستی در ناشتا، هفت مثقال [حدود 5/31 گرم] مویز بخورد.
12) مربای زنجبیل
مربای زنجیل به این صورت آماده میشود؛ چند قطعه زنجبیل را در عسل حرارت دهید یا قطعهای زنجیبل را آسیاب و با عسل مخلوط و میل کنید.
در رساله ذهبیه امام رضا (ع) وارد شده است:
«وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَقِلَّ نِسْيَانُهُ وَ يَكُونَ حَافِظاً فَلْيَأْكُلْ في كُلِّ يَوْمٍ ثَلاَثَ قِطَعِ زَنْجَبِيلٍ مُرَبًّى بِالْعَسَلِ»[25]
فراموشیاش کم شود و قوهی حافظهاش زیاد شود، هرروز سه قطعه زنجبیلی که با عسل مربا و پخته شده است [یا با آن ترکیب شده باشد].
13) خردل
از دیگر عوامل درمان فراموشی ریختن مقداری خردل روی غذا یا خورشت است.
«وَ يَصْطَبِغُ بِالْخَرْدَلِ مَعَ طَعَامِهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ»[26]
یا «وَ يَصْطَنِعْ بِالْخَرْدَلِ مَعَ طَعَامِهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ»[27]
و هر روز با خردل غذایش را طبخ کند یا هرروز وقتی غذا درست میکند به آن خردل اضافه کند.
خوردن خردل به همراه غذا از عوامل برطرف کنندهی نسیان خواهد بود.
14) داروی ترکیبی ابن مسعود
جناب ابن مسعود حافظ قرآن بود و برای اینکه معارف و الفاظ قرآن را فراموش نکند، پیامبر اکرم (ص) این دارو را به ایشان سفارش فرمودند:
«لِحِفْظِ اَلْقُرْآنِ وَ يَقْطَعُ اَلْبَلْغَمَ وَ اَلْبَوْلَ وَ يُقَوِّي اَلظَّهْرَ: يُؤْخَذُ عَشَرَةُ دَرَاهِمَ قَرَنْفُلٌ وَ كَذَلِكَ مِنَ اَلْحَرْمَلِ وَ مِنَ اَلْكُنْدُرِ اَلْأَبْيَضِ وَ مِنَ اَلسُّكَّرِ اَلْأَبْيَضِ يُسْحَقُ اَلْجَمِيعُ وَ يُخْلَطُ إِلاَّ اَلْحَرْمَلَ فَإِنَّهُ يَفْرُكُ فَرْكاً بِالْيَدِ وَ يُؤْكَلُ مِنْهُ غُدْوَةً زِنَةَ دِرْهَمٍ وَ كَذَا عِنْدَ اَلنَّوْمِ»[28]
برای حفظ قرآن و قطع بلغم و [تقطیر] ادرار و تقویت کمر، ده درهم (5/32 گرم) میخک و به همین اندازه دانه اسفند و کندر سفید و شکر سفید با هم مخلوط شود و همه به جز اسفند آسیاب شود؛ اسفند با دست کفمال میشود و بعد به آنها اضافه میشود و صبح هنگام از آن اندازه 25/3 گرم و همین مقدار هنگام خواب میل شود.
به نظر میرسد ابن مسعود دچار بیماری تقطیر هم بوده است؛ در بیماری تقطیر، ادرار قطره قطره از فرد خارج میشود. همچنین این دارو برای تقویت کمر، آسیبهای وارده به کمر، ضعف در کمر یا ضعف قوای جنسی مفید است.
میتوان از برگ و چوب اسفند نیز در این دارو استفاده کرد.
شکر سفید در مرحلهای از تولید، سفید است و منظور شکر سرخ است.
اسفند نیاز به آسیاب کردن ندارد و تنها کفمال میشود؛ با کف دست دانههای اسفند به هم مالیده میشود.
در پایان نیز میتوان به این نکته اشاره کرد که چون نسیان از عوارض بلغم به حساب میآید. هر آنچه در روایات اهل بیت (ع) در رابطه با درمان بلغم ذکر شده است، در حقیقت درمان نسیان هم هست. مثلا اگر در روایتی آمده که مسواک زدن با سعد کوفی بلغم را برطرف میکند؛ میتوان گفت سعد کوفی رافع نسیان هم هست یا پودر بلغم که هلیله زرد، خردل و عاقرقرحا ترکیب شود و با آن مسواک زده شود، این هم در حقیقت نوعی درمان نسیان است، اگر چه در روایت صراحت شده که خلط و بلغم را برطرف میکند و لثهها را قوی میکند و از این قبیل موارد؛ ولی چون ریشه نسیان را که بلغم است برطرف میکند، در حقیقت عارضه بلغم را که فراموشی است، برطرف میکند. درباره داروی هاضوم در روایت آمده است: «يَقْطَعُ اَلْبَلْغَمَ»[29] در واقع «یقطع النسیان» و «یذهب بالنسیان» هم هست؛ بلغم را که قطع کند در حقیقت نسیان را هم برطرف میکند.