درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1403/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر طبی سوره انسان/مراحل خلقت جنین /

 

بنا بر این شد که مختصر شرحی بر سوره انسان با تأکید بر طب اسلامی و نکته‌های طبی که اهل بیت (ع) دارند و ذیل هر آیه‌ای ممکن است به ذهن‌مان برسد، مباحثه‌ای داشته باشیم ان شاء الله.

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ﴾ ﴿هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا﴾[1]

﴿إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[2]

﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[3]

سوره انسان یک سوره مدنی است و سی و یک آیه دارد. این سوره ناظر به مباحث اجتماعی اسلام است و در رابطه با فضیلت این سوره آمده است که اگر کسی بر خواندن این سوره مداومت داشته باشد، از لباس‌ها و بوستان‌های بهشتی بهره‌مند می‌شود و بهشتی می‌شود و از آسیب‌هایی که ممکن است در روز بر کسی وارد شود، در امان خواهد ماند.

در روایتی آمده است که علی بن عمر العطار گوید: روز سه‌شنبه به نزد امام هادى (ع) رفتم. پس امام فرمودند: ديروز تو را نديدم. عرض کردم: حركت در روز دوشنبه را اکراه داشتم. امام فرمودند: اى على! هركس بخواهد كه خداوند او را از بدى دوشنبه حفظ‌ كند، در اولين ركعت نماز صبح سوره هل أتى على الانسان را بخواند. آن‌گاه امام اين آيه را تلاوت كردند: ﴿فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا﴾[4] ؛ خداوند از شرّ آن روز ايشان را نگه مى‌دارد و آنان را شادى و سرور مى‌بخشد.
به هر حال بعضی روزها ممکن است برای برخی کارها مناسب نباشد؛ به عنوان مثال در روایت وارد شده است که حجامت کردن در روز چهارشنبه مناسب نیست، چون ممکن است فرد پیسی بگیرد؛ این آسیبی در این روز است.
در روایت آمده است که اگر کسی می‌خواهد از آسیب روزها در امان بماند بر این سوره مداومت داشته باشد. همچنین در فضیلت این سوره وارد شده است که اگر کسی می‌خواهد در قیامت در معیت آقا رسول الله (ص) باشد و برخوردار از حوریان بهشتی باشد؛ بر خواندن این سوره مداومت داشته باشد.

خداوند از انسان سوال می‌کند که: ﴿هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا﴾[5]

آیا این گونه نبود که مدت زمان مدیدی انسان شئ مذکور نبود؛ چیزی نبود که اصلا به حساب بیاید یا شئ بود، منتها مذکور نبود. ذیل این آیه این نکات وارد شده است که انسان شئ و چیزی بوده منتها چیز قابل اعتنایی نبوده است. یک موجود پخشی در بین آب، خاک و هوا بوده است؛ ذرات وجودی او بین پدیده‌ها پنهان بودند و خداوند آن‌ها را نهایتا جمع کرد و این‌ها غذا شد، بعد خون شد، سپس منی شد و بعد نطفه شد و همین‌طور مراحی طی شده تا نهایتا یک انسان شد. خدا می‌فرماید: این موجودی که قابل اعتنا نبود، ما قابل اعتنا کردیم.
این احتمال نیز وجود دارد که اصلا انسان شئ نبوده و مدت زمان مدیدی معدوم بوده است یا شئ بوده اما قابل اعتنا نبوده است؛ مثلا می‌گفتیم در کنار آسمان و زمین یک موجودی به نام انسان قرار می‌دهیم و می‌گوییم آسمان و زمین و انسان و حیوانات و ... و آن‌ها را نام می‌بریم. ولی زمانی بوده که اصلا چیزی به نام انسان مطرح نبوده است. ما انسان را قابل نام و یاد کردیم. وقتی بوده است که اساسا شئ نبوده است؛ چرا که «الشيئية تساوق الوجود»؛ شئ مساوق با وجود است. پس انسان معدوم بوده است و اصلا موجود نبوده است و خداوند لباس هستی به او پوشاند و او را قابل اعتنا کرد. یا می‌فرماید وقتی بوده است که انسان در علم خدا مقدر بوده است ولی در بین انسان‌ها و موجودات مطرح نبوده است و تنها در علم خدا بوده است اما هنوز لباس هستی نپوشیده است. در روایتی آمده است که پیامبر (ص)‌ از حضرت امیرالمؤمنین (ع) سوال کردند: اولین نعمتی که بر تو واجب شده و خدا از تو انتظار دارد که به یاد آن باشی چه نعمتی است؟ آقا امیرالمؤمنین (ع) به همین آیه استناد کردند و فرمودند: اولین نعمت این است که من را خلق کرد با این‌که چیزی قابل ذکر نبودم؛ یک وقتی هیچ چیزی نبودم اما خدا من را یک شئ (چیز) قرار داد یا شئ (چیز) بودم منتها چیز خیلی مهمی نبودم، خدا من را چیز مهمی کرد.

خدا اشاره می‌کند که اولین مرحله خلقت شما را از نطفه قرار دادیم که روایت آن را خواهیم خواند و در آیه بعد نیز به آن اشاره می‌کند. قبل از این نطفه، وجود نداشتید اما خدا با قرار دادن نطفه،‌ لباس هستی به شما داد. بعد این‌ها را متکامل کردیم و به مرحله‌ای رسید که روح خود را در او دمیدیم و شایسته شد که مسجود ملائکه قرار گیرد.

اینجا نکته‌ای هست که بایستی به آن توجه داشته باشیم. در آیه بعد می‌فرماید: ﴿إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[6] ؛ ما انسان را از نطفه آفریدیم. منظور از انسان، نوع انسان است و منظور حضرت آدم نیست که از گِل آفریده شد. نوع انسان‌ها بعد از حضرت آدم از نطفه آفریده شدند. نطفه اولین مرحله خلقت انسان است. در روایت آمده است که:

اسحاق بن عمار گوید:

«قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: الْمَرْأَةُ تَخَافُ الْحَبَلَ فَتَشْرَبُ الدَّوَاءَ فَتُلْقِي مَا فِي بَطْنِهَا؟ فَقَالَ: لَا فَقُلْتُ: إِنَّمَا هُوَ نُطْفَةٌ قَالَ: إِنَّ أَوَّلَ مَا يُخْلَقُ نُطْفَةٌ»[7]
‌خورد و جنینی که در شکمش است، سقط شود (آیا این کار را انجام دهد)؟ [زنی از حاملگی می‌ترسد، پس داویی می‌نوشد که آن‌چه در شکمش است، سقط شود] حضرت فرمودند: نه! جایز نیست. به امام عرض کردم: آن تنها یک نطفه است. حضرت فرمودند: اولین چیزی که خلق می‌شود، نطفه است.

گام و مرحله اول خلقت، نطفه است که کم کم تبدیل به شئ مذکور می‌شود. اولین چیزی که در انسان خلقت پیدا می‌کند، نطفه است.

در روایت دیگری محمد بن مسلم از امام باقر (ع) در رابطه با مردی که زنش را می‌زند و نطفه‌ی زن می‌افتد، سوال می‌پرسد که آیا دیه دارد یا ندارد؟ حضرت فرمودند: «علیه عشرون دینارا» بیست دینار بایستی دیه دهد اگر جنین به مرحله نطفه رسیده باشد.

محمد بن مسلم گوید:

«سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ الرَّجُلِ يَضْرِبُ الْمَرْأَةَ فَتَطْرَحُ النُّطْفَةَ فَقَالَ: عَلَيْهِ عِشْرُونَ دِينَاراً فَقُلْتُ يَضْرِبُهَا فَتَطْرَحُ الْعَلَقَةَ فَقَالَ عَلَيْهِ أَرْبَعُونَ دِينَاراً فَقُلْتُ: فَيَضْرِبُهَا فَتَطْرَحُ الْمُضْغَةَ فَقَالَ عَلَيْهِ سِتُّونَ دِينَاراً فَقُلْتُ: فَيَضْرِبُهَا فَتَطْرَحُهُ وَ قَدْ صَارَ لَهُ عَظْمٌ فَقَالَ: عَلَيْهِ الدِّيَةُ كَامِلَةً وَ بِهَذَا قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ: فَمَا صِفَةُ خِلْقَةِ النُّطْفَةِ الَّتِي تُعْرَفُ بِهَا؟ فَقَالَ: النُّطْفَةُ تَكُونُ بَيْضَاءَ مِثْلَ النُّخَامَةِ الْغَلِيظَةِ فَتَمْكُثُ فِي الرَّحِمِ إِذَا صَارَتْ فِيهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ تَصِيرُ إِلَى عَلَقَةٍ»[8]
از امام باقر (ع) درباره مردی که زنش را می‌زند و او نطفه‌اش می‌افتد،‌ پرسیدم؟ حضرت فرمودند: بیست دینار بر اوست که دیه بدهد. گفتم: او را می‌زند و علقه‌اش می‌افتد؟ حضرت فرمودند:‌ چهل دینار باید دیه بدهد. گفتم: او را می‌زند و مضغه‌ می‌افتد؟ حضرت فرمودند: شصت دینار باید دیه دهد. گفتم: او را می‌زند و جنین در مرحله‌ای قرار دارد که استخوان دارد و بر استخوان او گوشت رویش پیدا کرده است؟ حضرت فرمودند: باید دیه کامل دهد. آقا امیرالمؤمنین (ع) نیز همین‌طور قضاوت فرمودند. گفتم: از کجا بفهمیم که جنین در مرحله نطفه قرار دارد؟ حضرت فرمودند: نطفه مثل خلط گلو سفید است [در مرحله اول یک خلط سفید رنگ بلغمی است] و زمانی که در رحم مکث می‌کند، چهل روز در آن‌جا می‌ماند [چهل روز طول می‌کشد تا به مرحله خلط برسد] سپس به مرحله علقه می‌رسد.

لذا از امام باقر (ع) پرسیده شد: چطور است که فردی شراب می‌خورد و نماز و روزه‌اش تا چهل روز قبول نمی‌شود؟ امام فرمودند: چون تا چهل روز اثرش را در بدنش می‌گذارد و منشأ‌ هر تحولی چهل روز است و اشاره به همین نکته می‌کنند؛ چهل روز طول می‌کشد تا نطفه شود و بعد چهل روز طول می‌کشد که به عقله و چهل روز طول می‌کشد به مضغه تبدیل شود و ...
ببینید خدا انسان را از یک خلط آفریده است. خلط گلو که حال آدم را به هم می‌زند.

یک گوشت قبل از استخوان و یک گوشت بعد از استخوان داریم؛ مرحله استخوان در روایت ناظر به مرحله‌ای است که استخوان شکل می‌گیرد و گوشت بر آن رویش می‌یابد.

«قُلْتُ: فَمَا صِفَةُ خِلْقَةِ الْعَلَقَةِ الَّتِي تُعْرَفُ بِهَا؟ فَقَالَ: هِيَ عَلَقَةٌ كَعَلَقَةِ الدَّمِ الْمِحْجَمَةِ الْجَامِدَةِ تَمْكُثُ فِي الرَّحِمِ بَعْدَ تَحْوِيلِهَا عَنِ النُّطْفَةِ أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ تَصِيرُ مُضْغَةً قُلْتُ: فَمَا صِفَةُ الْمُضْغَةِ وَ خِلْقَتِهَا الَّتِي تُعْرَفُ بِهَا؟ قَالَ: هِيَ مُضْغَةُ لَحْمٍ حَمْرَاءُ فِيهَا عُرُوقٌ خُضْرٌ مُشْتَبِكَةٌ ثُمَّ تَصِيرُ إِلَى عَظْمٍ قُلْتُ: فَمَا صِفَةُ خِلْقَتِهِ إِذَا كَانَ عَظْماً؟ فَقَالَ: إِذَا كَانَ عَظْماً شُقَّ لَهُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ وَ رُتِّبَتْ جَوَارِحُهُ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَإِنَّ فِيهِ الدِّيَةَ كَامِلَةً»[9]
گفتم: صفت علقه چیست که از آن طریق شناخته شود؟ [از کجا تشخیص دهیم الان به مرحله علقه رسیده است؟] حضرت فرمودند: علقه مانند خونی است که از فرد محجوم در هنگام حجامت گرفته می‌شود [که خونی جامد و لخته‌شده است] و در رحم مکث می‌کند بعد از تبدیل نطفه به آن [چهل روز طول می‌کشد تا نطفه به علقه تبدیل شود]، سپس مضغه می‌شود. گفتم: صفت مضغه و خلقت آن چیست که از آن طریق شناخته شود؟ [از کجا مرحله مضغه را تشخیص دهیم و شکلش چطور است؟]. حضرت فرمودند: مانند یک گوشت قرمز است که رگ‌های آن سبز و درهم تنیده شده است. سپس به استخوان متحول می‌شود. گفتم: ویژگی مرحله خلقت استخوان چیست؟ [از کجا تشخیص دهیم که به مرحله استخوان رسیده است] فرمودند: زمانی که به مرحله استخوان برسد، شکافی در فضای گوش و چشم او بوجود می‌آید و اندام‌های او شروع به شکل گرفتن و کامل شدن می‌کند. زمانی که به این مرحله رسید، دیه‌اش کامل است.

«إِذَا كَانَ عَظْماً شُقَّ لَهُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ»؛ در مرحله استخوان برای چشم و گوش بوجود می‌آید که در آیه نیز به آن اشاره شده است: ﴿فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[10] ؛

منظور این است که انسان در ابتدا نطفه نبود و اولین مرحله شکل‌گیری وجود او این است که به صورت یک خلط گلو قرار می‌گیرد و خداوند قابلیت‌هایی به همین خلط می‌دهد که به تعبیر فیلسوفان می‌تواند صورت‌های گوناگونی به خود گیرد: به صورت علقه، بعد مضغه و سپس استخوان دربیاید و بر آن گوشت رویش یابد و بعد از این‌که جسم کامل شد، قابلیت پیدا کند که روح الهی در آن دمیده شود.

حضرت آیة الله شجاعی در کتاب «مقالات» بیان کردند: روح اولین مخلوق الهی است؛ از آن در وجود انسان افاضه می‌شود؛ نه این‌که از خدا چیزی کم شود و در وجود انسان وارد شود. آن روح مجرد در انسان می‌دمد و انسان موجود دیگری می‌شود. ﴿ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ﴾[11] آخر موجودی دیگر می‌شود.

مواد غذایی مفید در بارداری:

1) کندر

برخی نکته‌های طبی که ذیل این آیه مطرح هست و جزو معجز‌ه‌های طب اسلامی به حساب می‌آید، این است ما از یک جنین چه انتظاری داریم؟ انتظار داریم قلب و عقل سالمی داشته باشد. از این رو ائمه اطهار (ع) توصیه کردند که از زنان باردار بخواهید کندر بجوند. در روایت آمده است: «يَشُدُّ اَلْعَقْلَ»[12] عقل را در جنین تثبیت می‌کند. بعضی جاهلیت‌های مدرن می‌گویند که مادر باردار نباید کندر بجود،‌ بچه‌اش بیش فعال می‌شود و یرقان و زردی می‌گیرد؛ خب بگیرد! مادر می‌تواند یک نطقه از نرمه گوشش را حجامت کند یا دم‌کرده سنا به او بدهد و مشکلش را حل کند. همچنین مادر می‌تواند سبزی خرفه یا شیرخشت بخورد. «غذائه من غذائها» غذای بچه از غذای مادر است و در نتیجه مزاج بچه تابع مزاج مادر است. از طریق اصلاح مادر،‌ شیر اصلاح می‌شود و شیر که اصلاح شد، مزاج بچه نیز اصلاح می‌شود. نمی‌شود به خاطر این‌که یک وقت بچه یرقان نگیرد، بگوییم مادر کندر نجود. زن باردار بایستی کندر بجود. امام صادق (ع) فرمودند: نه این‌که کندر را قورت دهد بلکه باید جویده شود تا موجب شود قلب و مغز بچه شکل بگیرد. ضمن این‌که جویدن کندر بخاراتی که در معده جمع شده و موجب ویار مادر می‌شود،‌ رفع می‌کند. به تعبیر جناب حکیم بلدی در کتاب «تدبیر الحبالی»، چون زن باردار دیگر عادت ماهانه نمی‌شود، بخارات جمع می‌شود و از کبد وارد معده می‌شود و این باعث می‌شود مادر دائما حالت تهوع داشته باشد. جویدن کندر موجب می‌شود که معده گرم شود و بخارات از بین برود. ببینید چقدر معجزه می‌کند؟

2) شکر نیشکر

مادر حکم دو نفر را دارد؛ یعنی خون مادر از طریق جفت به بند ناف جنین منتقل و وارد قلبش می‌شود و به کل بدن جنین منتقل می‌شود، پس مادر باید چیزهایی بخورد که خونش را زیاد کند؛ مثل شکر نیشکر که در روایت آمده است:

«يَرُدُّ اَلدَّمَ اَلطَّرِيَّ»[13]
شکر سرخ خون تازه تولید می‌کند.

3)‌ قرص خون امام رضا (ع)

حضرت امام رضا (ع) فرمودند: کسی که دچار کم‌خونی است، هلیله و بلیله و آمله را به مقدار مساوی آسیاب، الک و مخلوط شود و کنار گذاشته شود. سپس به اندازه یک سوم وزن این ترکیب [یعنی هلیله،‌ بلیله و آمله] مُقل ازرق داخل آب تره ریخته شود تا جایی که آب تره روی مُقل را بگیرد. در ظرف آن را بسته و یک ماه بماند. سپس مواد به صورت قرص درست شود. این یکی از داروهای طب اسلامی است که برای تالاسمی و سرطان خون و کم‌خونی و این‌ها مفید است.

مادر و جنین در واقع دو نفر هستند و نیاز هست که خون‌رسانی به خوبی به مادر صورت گیرد که هم جنین خوب تغذیه شود و هم خود مادر از ضعف و بی‌حالی به در بیاید. این هم راه‌کاری است که اهل بیت (ع) سفارش کردند.

3)‌ سویق

ما از جنین انتظار داریم که استخوان، گوشت، عصب‌ها و پیه‌ها در بدنش شکل بگیرد. در روایت آمده است که به زن‌های باردار سویق گندم، سویق جو و سویق سنجد بدهید؛ به جای ویتامین‌هایی که امروزه می‌دهند، این‌ها را بدهید. «... وَ لاَ يُولَدُ لَكُمْ إِلاَّ اَلْقَوِيُّ»[14] برای‌تان مولودی به دنیا نمی‌آید مگر این‌که قوی به دنیا می‌آید. سویق از این‌که جنین ناقص الخلقه بوجود آید و از نظر جسمی، مغزی و عقلی ضعیف باشد، جلوگیری می‌کند.
أَفْضَلُ سَحُورِكُمُ اَلسَّوِيقُ»[15] بهترین سحری‌های شما سویق است.
همچنین بهترین کفاره‌ای که می‌توانید به نیازمند بدهید، سویق است. سویق انحاء و اشکال و نحوه‌ی استفاده گوناگونی دارد و و من نمی‌خواهم در این رابطه بحث کنم. اجمالا می‌خواهم بگویم امام آن‌چه را لازم بوده، بیان فرمودند، اگر می‌خواهید جنینی کامل شکل بگیرد و مراحلش را خوب طی کند، به مرحله علقه، مضغه و سپس استخوان‌سازی برسد، بایستی این اقدامات را انجام دهید.

4) خربزه

برای خوش اخلاق شدن جنین، مادر در فصلش نان و پنیر و خربزه مصرف کند.

5) میوه به

اگر می‌خواهید قلب جنین شکل بگیرد و مادر از حالت ویار بودن خارج شود، «میوه به» در فصلش استفاده کند و در غیر فصلش از مربای «میوه به»، کمپوت «میوه به»، رب «میوه به» و چای «میوه به» استفاده کند؛ در فصلش این‌ها را درست کند و در فصول دیگر که «میوه به» موجود نیست، زن باردار استفاده کند.

«قُوَّةٌ لِلْقَلْبِ اَلضَّعِيفِ»[16]
میوه به، تقویت‌کننده‌ی قلب ضعیف است.

قبلا در طرح غربالگری گاهی می‌گفتند که قلب جنینی شکل نگرفته است یا قلب آن سوراخ است. این‌ها به خاطر این‌ است که ما همین توصیه‌های ساده اهل بیت (ع) را جدی نمی‌گیریم و نمی‌دانیم این توصیه‌ها باکلاس‌ترین و کامل‌ترین توصیه‌هاست امروزه به اسم علم جهالت را به خورد مردم می‌دهند در حالی که هیچ چیزِ آن علم نیست. زن‌های باردار همین توصیه‌ها را عمل کنند آن وقت می‌بینید که جنین چقدر کامل شکل می‌گیرد. زمانی که شاهین شهر مشاوره داشتیم، آقایی آمده بود و دکتر در طرح غربالگری به او گفته بود که جنین، قلبش شکل نگرفته است. من هم توصیه‌های ساده‌ای که اهل بیت (ع) بیان کردند به آن‌ها گفتم و آن‌ها هم استفاده کردند و الحمدلله جنین کامل شکل گرفته بود و یک انسان کامل به دنیا آمد که اسم او را آسید علی گذاشتند. آن آقا می‌گفت: او را پیش دکتر بردم و گفتم این بچه همان است که شما گفتید باید سقط شود؛ یک بچه باهوش که اسمش را هم آسید علی گذاشته بودند. دکتر به گفته بود که ما مأموریم و معذور و باید طبق شاخص‌ها عمل کنیم. خیلی وقت‌ها این شاخص‌ها طبق سازمان بهداشت جهانی است. سازمان بهداشت جهانی هم زیر نظر ارتش آمریکاست. منشأ معارف اهل بیت (ع)، وحی الهی است. با فرض داشتن حسن ظن و این‌که تجربه و تحقیقات علمی صورت می‌گیرد، وحی کجا و تجربه کجا؟ البته باید از تجربه استفاد کرد آن هم علمی است که اهل بیت (ع) اشاره کردند ولی اهل بیت (ع) به صورت خالص این معارف را در اختیار ما قرار دادند.

6) مواد غذایی خون‌ساز

انتظار می‌رود که خون‌رسانی به جنین به خوبی صورت گیرد. در این صورت باید چیزهای خون‌ساز مصرف شود؛ مثل برگ‌چغندر، باقالی، غذای گوشت و شیر که خداوند به حضرت نوح توصیه فرمودند، گوشت کبک که امام در رابطه با آن فرمودند: «الْبَاقِلَّى يُمَخِّخُ السَّاقَيْنِ»[17] ساق پا را قوی می‌کند. ساق‌ها یکی از منابع تولید خون است. بنابراین مادر باید هر چیزی که استخوان‌ساز است، استفاده کند.

اگر شیر مادر کم بود، به تعبیر جناب بوعلی در کتاب «قانون»، هر چیزی که خون را زیاد می‌کند شیر را هم زیاد می‌کند. چون شیر همان خون است و توصیه کردند که هر کسی نخود را داخل شیر گاو محلی بخیساند و شکر نیشکر هم به آن اضافه کند و مقداری گلاب هم اضافه کند، خون و هم شیر را زیاد می‌کند.

 


[1] سوره انسان، آيه 1.
[2] سوره انسان، آيه 2.
[3] سوره انسان، آيه 3.
[4] سوره انسان، آيه 11.
[5] سوره انسان، آيه 1.
[6] سوره انسان، آيه 2.
[7] من لا يحضره الفقيه، الشيخ الصدوق، ج4، ص171.
[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج29، ص314، أبواب ديات الاعضاء، باب١٩، ح٣٥٦٧٧، ط آل البيت.
[9] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج29، ص314، أبواب ديات الاعضاء، باب١٩، ح٣٥٦٧٧، ط آل البيت.
[10] سوره انسان، آيه 2.
[11] سوره مؤمنون، آيه 14.
[12] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج63، ص444.
[13] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج62، ص124.
[14] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج104، ص79.
[15] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج66، ص280.
[16] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج66، ص170.
[17] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص344.