درس آیات الأبدان استاد رسول باقری‌اصفهانی

1403/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر طبی سوره نحل/منافع کوه ها /

 

﴿وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[1]
و نیز کوه‌های بزرگ را در زمین بنهاد تا زمین شما را به لرزه و اضطراب نیفکند و نهرها جاری کرد و راه‌ها پدیدار ساخت تا مگر هدایت شوید.

خدای متعال در این آیه می‌فرماید: خدای متعال است که کوه‌ها را بر روی زمین قرار داده است تا مایه‌ی لرزش زمین نشود. اگر قرار باشد زمین دچار لغزش و لرزش شود، کوه‌ها از آن جهت که همچون میخ هستند که در زمین فرو رفته‌اند مانع لرزش آن‌ها می‌شوند: ﴿وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا﴾ [2] ؛ و کوه‌ها را مانند میخ؟ کوه‌ها مانع لرزش عمومی زمین خواهد شد.
در این‌که کوه‌ها منافع زیادی برای بشر دارند، شکی وجود ندارد؛‌ اما آن‌چه خدای متعال خواسته، این است که به انسان موضوعی برای تفکر معرفی کند. یکی از موضوعاتی که خداوند متعال از ما خواسته در مورد آن تفکر کنیم تا شاید به حکمت خداوند هدایت شویم، موضوع کوه‌ها، منافع آن و معادنی است که در دل کوه‌ها قرار داده شده است.

منافع کوه‌ها

یکی از منافع کوه‌ها این است که زلزله عمومی در سطح زمین اتفاق نیفتد. معمولا مناطق کوهستانی کمتر دچار زلزله می‌شود. وجود کوه‌ها مانند میخ‌هایی است که سطوح گوناگون زمین را به هم چسبانده است از این جهت مانع بزرگی برای زلزله‌ی فراگیر در سطح زمین خواهد بود.
﴿وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[3]
رودهایی که از کوه‌ها به زمین سرازیر است و راه‌هایی که در دل این کوه‌ها قرار داده شده؛ شاید بدین وسیله هدایت شوید.

من بخشی از فواید کوه‌ها و معادنی را که در دل آن‌ها قرار داده شده، از زبان امام صادق (ع) از کتاب توحید مفضل انتخاب کردم که برایتان می‌خوانم:

 

«اُنْظُرْ يَا مُفَضَّلُ إِلَى هَذِهِ اَلْجِبَالِ اَلْمَرْكُومَةِ مِنَ اَلطِّينِ وَ اَلْحِجَارَةِ اَلَّتِي يَحْسَبُهَا اَلْغَافِلُونَ فَضْلاً لاَ حَاجَةَ إِلَيْهَا وَ اَلْمَنَافِعُ فِيهَا كَثِيرَةٌ فَمِنْ ذَلِكَ أَنْ يَسْقُطَ عَلَيْهَا اَلثُّلُوجُ فَيَبْقَى فِي قِلاَلِهَا لِمَنْ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ يَذُوبَ مَا ذَابَ مِنْهُ فَتَجْرِيَ مِنْهُ اَلْعُيُونُ اَلْغَزِيرَةُ اَلَّتِي تَجْتَمِعُ مِنْهَا اَلْأَنْهَارُ اَلْعِظَامُ وَ يَنْبُتَ فِيهَا ضُرُوبٌ مِنَ اَلنَّبَاتِ وَ اَلْعَقَاقِيرِ اَلَّتِي لاَ يَنْبُتُ مِثْلُهَا فِي اَلسَّهْلِ وَ يَكُونَ فِيهَا كُهُوفٌ وَ مَقَايِلُ لِلْوُحُوشِ مِنَ اَلسِّبَاعِ اَلْعَادِيَةِ وَ يُتَّخَذَ مِنْهَا اَلْحُصُونُ وَ اَلْقِلاَعُ اَلْمَنِيعَةُ لِلتَّحَرُّزِ مِنَ اَلْأَعْدَاءِ وَ يُنْحَتَ مِنْهَا اَلْحِجَارَةُ لِلْبِنَاءِ وَ اَلْأَرْحَاءِ وَ يُوجَدَ فِيهَا مَعَادِنُ لِضُرُوبٍ مِنَ اَلْجَوَاهِرِ وَ فِيهَا خِلاَلٌ أُخْرَى لاَ يَعْرِفُهَا إِلاَّ اَلْمُقَدِّرُ لَهَا فِي سَابِقِ عِلْمِهِ»[4]
ای مفضل! به این کوه‌های تشکیل شده از خاک و سنگ بنگر که چگونه روی هم انباشته و متراکم شده‌اند که اهل غفلت آن‌ها را زیادی و ناسودمند می‌دانند. در این کوه‌ها منافع بسیار وجود دارد: از جمله این‌که، برف‌ها بر این کوه‌ها می‌نشیند و روی قله‌ها باقی می‌ماند تا برخی از نیازهای مردم را برطرف کنند. آن‌گاه مقداری از برف‌ها آب می‌شود و چشمه‌های بسیار پدید می‌آورد و از گرد آمدن چشمه‌ها، رودهای بزرگ به جریان می‌افتد. در کوه‌ها گیاهان و داروهای گیاهی می‌روید که مانندشان در دشت‌ها پیدا نمی‌شود و غارها و دره‌های موجود در کوه‌ها مأمن حیوانات درنده و وحشی است و مردم برای گریز از دست دشمنان، آن‌ها را قلعه و پناهگاه امن خود قرار می‌دهند و سنگ‌های خانه‌ها و آسیاب‌ها را از کوه‌ها می‌تراشند. در کوه‌ها معدن‌های گوناگون جواهر یافت می‌شود و در وجود کوه‌ها منفعت‌های دیگری نیز هست که تنها خدایی که در علم پیشین خود آن‌ها را مقدر فرموده از آن‌ها آگاه است.

برف‌ها روی کوه‌ها می‌ماند تا زمانی که فصل گرما شروع شد و خورشید در بهار و تابستان شروع به تابیدن کرد، کم‌کم آب می‌شود. این آب در اعماق کوه‌ها فرو می‌رود و چشمه‌ ایجاد می‌کند. چشمه از کوه جریان می‌یابد و هم خود برف‌ها آب می‌شوند و رودها ایجاد می‌شوند؛ آب این چشمه‌ها تأمین شده از برف‌هایی است که روی کوه‌ها نقش بسته است. آبی که از کوه‌ها جریان می‌یابد موجب رویش انواع گیاهان از جمله عقاقیر (گیاهان درمانی) خواهد شد. گیاهانی در کوه‌ها می‌روید که تنها فضای رویشش در دامنه‌ی کوه‌ها است؛ به عنوان مثال گیاه انغوزه که از برگ و ساقه‌ی آن به عنوان گرم‌کننده‌ و تقویت‌کننده‌ی معده استفاده می‌شود. از صمغ این گیاه برای سم‌زدایی از بدن استفاده می‌شود. همچنین برای رفع مارگزیدگی و مسمومیت با زهر و جلوگیری از انعقاد خون استفاده می‌شود. وقتی زهرِمار وارد بدن شود، خون سریعا منعقد می‌شود. صمغ انغوزه یا حلیت بسیار بسیار گرم است. بوییدن این صمغ حالت تهوع می‌آورد چه برسد به این‌که دمنوش آن خورده شود. امام حسن عسکری (ع) فرمودند برای کسی عقرب‌گزیدگی و مارگزیدگی دارد، اندازه یک گندم از جامع امام رضا (ع) به همراه صمغ انغوزه داده شود؛ این موجب می‌شود که خونش دچار انعقاد نشود و خون گرم شود و در بدن حرکت کند؛ چون سم‌زدای قوی است، سموم ناشی از زهر را هم از بین می‌برد.
در کجا چنین چیزی را پیدا می‌کنید؟ در دل کوه‌ها.
اسفند در کجا می‌روید؟ در دل کوه‌ها؛ برگ، ساقه، دانه‌ و همه‌ی اجزای این گیاه شفاست. بخور اسفند تسکین دهنده‌ی اعصاب است. اگر دانه اسفند شش بار با آب سرد و یک بار با آب گرم شسته شود و به روغن گل سرخ آغشته شود و خورده شود، درمان بیماری تقطیر است. در بیماری تقطیر ادرار قطره قطره می‌آید.
اگر شاخ و برگ و دانه‌ی اسفند کف‌مال شود و با عسل مخلوط و میل شود، جایگزین بسیار عالی برای مواد مخدر است و حالت نشئگی و شنگولی به انسان می‌دهد. این گیاه با این همه خواص در دل کوه می‌روید.

به عنوان مثال دیگر؛ قارچ کمئه که از مصادیق «منّ» در قرآن است:

«اَلْكَمْأَةُ مِنَ اَلْمَنِّ وَ مَاؤُهَا شِفَاءُ اَلْعَيْن»[5]
کمئه از منّ است و آب کمئه شفای بیماری‌های چشم است.

این قارچ به صورت خودرو در دامنه‌ی کوه‌ها می‌روید. آب این گیاه از طریق چشمه‌ها و آب شدن برف روی کوه‌ها تأمین می‌شود.

از غارهایی که در کوه‌ها وجود دارد به عنوان مأمن استفاده می‌شود. حضرت پیامبر (ص) از غار ثور به عنوان یک مأمن استفاده کردند که از دشمن در امان بمانند. از غار می‌توان برای عبادت نیز استفاده کرد؛ آن‌چنان که پیامبر (ص) از غار حرا برای عبادت استفاده کردند. اصحاب کهف نیز به غار پناه بردند و از این جهت اصحاب کهف نام دارند؛ برای اینکه از دشمنان خدا در امان بمانند.

دره‌های موجود در دل کوه‌ها مأمنی است برای حیوانات درنده که به آن‌ها پناه ببرند و در آن‌ها زندگی کنند.
غارها و دره‌ها، قلعه امنی هستند برای این‌که انسان از دست دشمنان فرار کند و به آن‌ها پناه ببرد.

«وَ يُنْحَتَ مِنْهَا اَلْحِجَارَةُ لِلْبِنَاءِ وَ اَلْأَرْحَاءِ وَ يُوجَدَ فِيهَا مَعَادِنُ لِضَرْبٍ مِنَ اَلْجَوَاهِرِ وَ فِيهَا خِلاَلٌ أُخَرُ لاَ يَعْرِفُهَا إِلاَّ اَلْمُقَدِّرُ لَهَا فِي سَابِقِ عِلْمِه»[6]
و از سنگ این کوه‌ها برای خانه‌سازی، نما و زینت خانه و نیز آسیاب استفاده می‌شود و در دل کوه‌ها معادنی از جواهرات وجود دارد و در وجود کوه‌ها منافع بسیاری وجود دارد و خداوندی که خودش اندازه‌گیری کرده و آفریده است می‌داند چه حکمت‌هایی وجود دارد.

«فَكِّرْ يَا مُفَضَّلُ فِي هَذِهِ اَلْمَعَادِنِ وَ مَا يُخْرَجُ مِنْهَا مِنَ اَلْجَوَاهِرِ اَلْمُخْتَلِفَةِ مِثْلِ اَلْجِصِّ وَ اَلْكِلْسِ وَ اَلْجِبْسِ وَ اَلزَّرَانِيخِ وَ اَلْمَرْتَكِ وَ القونيا [اَلتُّوتِيَاءِ] وَ اَلزِّئْبَقِ وَ اَلنُّحَاسِ وَ اَلرَّصَاصِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ اَلذَّهَبِ وَ اَلزَّبَرْجَدِ وَ اَلْيَاقُوتِ وَ اَلزُّمُرُّدِ وَ ضُرُوبِ اَلْحِجَارَةِ»[7]
تفکر کن ای مفضل در این معادن و ببین چه جواهراتی گوناگونی از آن خارج می‌شود؛ مانند گچ و آهک و سنگ گچ و زرنیخ و مردار سنگ و سنگ توتیا و جیوه و مس و سرب و نقره و طلا و زبرجد و‌ یاقوت و‌ زمرد و انواع مختلف سنگ.

گچ برای سفید کردن دیوار، روکش دیوار و برای گچ گرفتن دست یا پای شکسته استفاده می‌شود.
از آهک استفاده‌های گوناگونی می‌شود؛ مثلا برای ساخت نوره که نوعی شیمی درمانی طبیعی برای انسان است.
سنگ گچ همان خواص گچ را دارد و برای ساختمان‌سازی، قرار دادن آجرها روی یکدیگر و محکم کردن آن‌ها و روکش روی دیوار استفاده می‌شود.
ترکیب زرنیخ با آهک همان نوره است که درمان سودا و ضعف بدن است و بیماری‌های مختلف را از طریق زدودن موها از بدن خارج می‌کند.
مردار سنگ برای زینت استفاده می‌شود.
سنگ توتیا برای سرمه استفاده می‌شود.
از جیوه در صنعت آینه‌سازی استفاده می‌شود.
از مس برای ساخت ظروف مسی استفاده می‌شود.
از سرب استفاده‌های گوناگونی می‌شود؛ از جمله این‌که نقره با آن ساخته می‌شود.
از زبرجد و زمرد نیز می‌توان استفاده‌های درمانی کرد.

«وَ كَذَلِكَ مَا يُخْرَجُ مِنْهَا مِنَ اَلْقَارِ وَ اَلْمُومِيَا وَ اَلْكِبْرِيتِ وَ اَلنِّفْطِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ مِمَّا يَسْتَعْمِلُهُ اَلنَّاسُ فِي مَآرِبِهِمْ فَهَلْ يَخْفَى عَلَى ذِي عَقْلٍ أَنَّ هَذِهِ كُلَّهَا ذَخَائِرُ ذُخِرَتْ لِلْإِنْسَانِ فِي هَذِهِ اَلْأَرْضِ لِيَسْتَخْرِجَهَا فَيَسْتَعْمِلَهَا عِنْدَ اَلْحَاجَةِ إِلَيْهَا»[8]

از قیر برای آسفالت کردن جاده‌ها، سرپوش پشت بام و محکم کردن آن استفاده می‌شود تا از فرو ریختن آن جلوگیری کند.
برای کسانی که پوکی و نرمی استخوان دارند،‌ یکی از بهترین پدیده‌هایی که خداوند برای تقویت استخوان آفریده است، مومیایی است؛ منتها باید کم استفاده شود. امام رضا (ع) فرمودند: اندازه یک برنج از مومیایی با عسل مخلوط و میل شود. زیاده‌روی در مصرف مومیایی موجب می‌شود استخوان مانند سنگ شود. کسانی که ضعف و سردی جنسی دارند به فرموده‌ی امام رضا (ع)، مخلوط یک گندم یا برنج از مومیایی با عسل میل کنند که این، باعث می‌شود آبی که از بدن خارج شده، به بدن بازگردد. مومیایی در منطقه کوه‌های بروجرد بیشتر وجود دارد.

کبریت برای اشتعال‌زایی استفاده می‌شود.
محصولات صنعتی، بنزین و گازوئیل همگی از نفت هستند و خود نفت نیز خواص زیادی دارد و در صنایع گوناگون ماشین‌سازی و پلاستیک‌سازی استفاده می‌شود.
سنگ نمک از معادنی که در دل کوه‌هاست، استخراج می‌شود. سنگ اثمد نیز مصرف درمانی دارد و برای رویش مو مفید است.

دو نکته را توجه کنید: یکی این‌که این جواهرات و مواد معدنی به هر حال به دست می‌آیند و خدا جوری آن‌ها را نیافریده که انسان نتواند آن‌ها را به دست آورد؛ انسان می‌تواند با حفاری به وسیله‌ی ابزارهای جدید به آن‌ها دست یابد. نکته‌ی دیگری که وجود دارد این است که بدست آوردن این جواهرات و مواد معدنی عمدا با سختی شدید است؛ تا در نزد انسان ارزنده، نفیس و گران‌قدر باشد. طلا و نقره ابزار نقل و انتقالات کالاها و پشتوانه اقتصاد قرار می‌گیرد تا انسان بتواند اموالش را به طلا تبدیل کند و آن را برای زمانی که احتیاج دارد، ذخیره کند. بنابراین طلا، نقره و جواهرات دیگر ارزنده هستند، چون با سختی به دست می‌آید. چرا خداوند آن را دم دست انسان قرار نداده است؟ چون حکمت وجودی آن‌ها این است که باید برای انسان ارزنده بماند تا بتواند با آن‌ها معامله کند و پشتوانه‌ی اقتصاد قرار دهد؛ ولی در عین حال به شکلی قرار داده شده که انسان بتواند آن‌ها را استخراج کند. هر دو حکیمانه است؛‌ به دست آوردن آن و به سختی به دست آوردن آن حکیمانه است. چرا سخت به دست آوردن آن حکیمانه است؟ برای این‌که بعضی چیزها در زندگی انسان باید معیار و شاخص قرار گیرد که چیزهای ارزنده را با آن‌ها سنجیده شوند؛ از جمله طلا، نقره و معادنی که حضرت امام صادق (ع) مثال زدند از جمله یاقوت و زمرد.

اگر طلا و نقره کثیر بود و راحت به بدست می‌آمد و نزد همه مردم به راحتی در دسترس بود، دیگر ارزشی نداشت در حالی که برخی چیزها باید نزد مردم جزو اشیاء نفیس و ارزنده باشند تا بتواند کالاهای کم‌ارزش را جمع کند و به چیزی تبدیل کند که از نظر کمیت، کم؛ ولی از نظر قیمت، بالا باشد؛‌ زیرا به سختی بدست می‌آید.

در ادامه حضرت می‌فرمایند:

«قَدْ أُعْطِيَ اَلنَّاسُ مَعَ هَذَا صَنْعَةَ اَلشَّبَهِ مِنَ اَلنُّحَاسِ وَ اَلزُّجَاجِ مِنَ اَلرَّمْلِ وَ اَلْفِضَّةِ مِنَ اَلرَّصَاصِ وَ اَلذَّهَبِ مِنَ اَلْفِضَّةِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ مِمَّا لاَ مَضَرَّةَ فِيهِ»[9]
به انسان این مهارت داده شده که از مس،‌ برنج؛ از ریگ، شیشه؛ از سرب، نقره و از نقره، طلا به دست آورد و چیزهای مانند آن که برای انسان زیانی ندارد.

از شیشه استفاده‌های مختلفی از جمله در ساختمان‌سازی می‌شود.

زیر معادن دریاچه‌هایی از آب قرار دارد. زیرِ دریاچه‌ها کوه‌هایی از نقره قرار داده است. همه این‌ها را برای انسان قرار داده شده است و به همین دلیل خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ﴿وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[10] ؛ یکی از رودها، رود مس است و دیگری، رود نقره است. قیرها و مومیایی‌ها نیز از دل کوه‌ها مانند رود جریان می‌یابند.
اگر این‌ها به راحتی در دسترس انسان قرار می‌گرفت و زیاد می‌شد:

«سَقَطَ عِنْدَهُمْ وَ خَسَّتْ قِيمَتُهُ وَ نَفَاسَةُ اَلْأَشْيَاءِ مِنْ عِزَّتِهَا»[11]
ارزش‌شان نزد مردم ساقط می‌شد و از قیمت می‌افتاد و نفیس بودن اشیا به علت کم‌یاب بودن آن‌هاست.

آیا هر کسی می‌تواند عسل کوهستان به دست بیاورد؟ زنبورها در دل دره‌ها کندو می‌سازند و بهترین عسل را تولید می‌کنند. چنین عسلی صددرصد شفاست اما قیمتش هم بالا است؛ چون هر کسی جرئت دره‌نوردی ندارد. هر کسی هم جرئت یا هنر ندارد که این محصولات را بکند و صمغ انغوزه به دست بیاورد. چند سال پیش ربع کیلوی انغوزه دو و نیم میلیون بود. الان که قیمتش بسیار زیاد شده است. این‌ها را از منطقه خور و بیابانک که مرکز آن است به کشورهای دیگر صادر می‌کنند.

خدای متعال کوه‌ها را میخ‌های زمین و مایه استحکام آن قرار داده است. در دل کوه‌ها معادن و چشمه‌هایی قرار داده است. آب این چشمه‌ها درمان است؛ درمان سنگ کلیه وسنگ مثانه است و آبش شیرین،‌ سبک و گوارا است. امام رضا (ع) فرمودند: آب چشمه‌ای که آفتاب را به هنگام طلوع و غروبش درک کند، از دیگر چشمه‌ها باارزش‌تر است. چشمه‌ای که از دل خاک بجوشد، باارزش‌تر از چشمه‌ای است که از دل سنگ خالص بجوشد؛ این‌ها رتبه‌بندی آب چشمه‌ها است. چشمه آب گرم و چشمه آب سرد در دل کوه‌ها قرار داد.

 


[1] سوره نحل، آيه 15.
[2] سوره نبا، آيه 7.
[3] سوره نحل، آيه 15.
[4] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج3، ص127.
[5] بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج59، ص152.
[6] توحيد المفضّل، المفضل بن عمر الجعفي، ج1، ص151.
[7] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج3، ص128.
[8] توحيد المفضّل، المفضل بن عمر الجعفي، ج1، ص152.
[9] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج60، ص187.
[10] سوره نحل، آيه 15.
[11] توحيد المفضّل، المفضل بن عمر الجعفي، ج1، ص153.