1402/12/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/استغفار برای فرزندآوری /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 10 سوره نوح است که از زبان آن حضرت وارد شده است:
﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا﴾[1]
پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است.
﴿يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا﴾[2]
تا باران آسمان را بر شما فراوان نازل کند.
﴿وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا﴾[3]
آنچه شاهد بحث ما در این آیات است، سببیت استغفار برای فرزنددار شدن است و ناظر به این است که یکی از راههای رفع نازایی برای کسی که فرزند ندارد یا نازا است، استغفار در پیشگاه الهی است. همچنین این نکته قابل برداشت است که یکی از دلایل فرزنددار نشدن میتواند وجود گناهان باشد؛ متناسب با شخصیت فرد. لذا این آیه برای گشودن قفل نازایی، کلیدی دست انسان میدهد. اینکه آیا در روایات اهل بیت (ع) مسئله به همین صورت مطرح شده و استغفار کلید رفع نازایی است و میتواند یکی از راههای حل مشکل ناباروری باشد یا نه؟ در جواب بایستی عرض کنیم وقتی که به روایات اهل بیت (ع) مراجعه میکنیم میبینیم در روایات زیادی برای فرزندآوری به همین آیه استناد شده است؛ اینکه استغفار، علت و سبب برای فرزنددار شدن است.
در نهج البلاغه آقا امیر المؤمنین (ع) در خطبه صد و چهل و سوم به این صورت وارد شده است:
«قَدْ جَعَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ اَلاِسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ اَلرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ اَلْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ - ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾»[4]
خداوند سبحان استغفار را سبب فزونی روزی و رحمت خلق قرار داده و فرموده: از پرودگارتان طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است تا باران آسمان بر شما فراوان نازل کند و شما را با اموال و فرزندان یاری کند و برای شما از آب باران، باغهایی قرار دهد و برای شما نهرها جاری سازد.
استغفار موجب عنایاتی از جانب خداوند میشود: یکی پاداش معنوی است و آن هم بخشش گناهان و پاکی از گناهان است چرا که او غفار و بسیار آمرزنده است ولو گناهان، بزرگ باشند. دیگری، پاداشهای مادی که در برابر استغفار به انسان عطا میشود، نزول باران پربرکت و پررحمت از آسمان بر زمین است و دیگر یاری کردن با مال فراوان و فرزندان زیاد است و نیز باغهایی برای شما قرار میدهد و در این باغها نهرهایی جاری میسازد.
باغ از مصادیق اموال است منتها چون برای انسانها جذابیت خاصی دارد، ذکر خاص بعد از عام شده است.
«بنین» جمع کلمه «ابن» است به معنای فرزندان.
اگر استغفار کنید، مشمول پاداشهای مادی خواهید شد: باران پر برکت، بجا و فراوان و اموال فراوان و فرزندان زیاد.
اگر همه شما استغفار کنید، از دل کوهها جویبارها و نهرهایی برایتان جاری میسازد و آب فراوان، باغهای پر طراوت و پر میوه، اموال پربرکت و فرزندان صالح رزق و روزی شما میکند.
براساس این سه آیه و آیات دیگر بین ایمان و عمل صالح و امور مادی و گشایشهای مادی ارتباط علّی و معلولی وجود دارد چه اینکه بین کفر، نفاق، معصیت و اعمال فاسد و فقر و ویرانی و خرابی ارتباط علّی و معلولی وجود دارد.
خداوند در آیه 96 سوره اعراف میفرماید:
﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾[5]
اگر اهل شهرها و آبادی ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، درهای برکات آسمان و زمین را به روی آنها میگشاییم.
از طرف دیگر میفرماید:
﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ﴾[6]
فساد در خشکی و دریا بر اثر اعمال مردم ظاهر شده است.
﴿وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ﴾[7]
هر مصیبتی به شما میرسد به سبب دستآورد خود شماست و خدا از بسيارى در مىگذرد.
هر مصیبتی به انسان میرسد، بخاطر اعمال اوست؛ مصیبت میتواند شامل خراش بر بدن، بیماری، طوفان و بلاهای گوناگون باشد.
پس بین اعمال و رفتار ما و عالم تکوین و تشریع ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
«مَنْ أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةً فَلْيَحْمَدِ اَللَّهَ تَعَالَى وَ مَنِ اِسْتَبْطَأَ اَلرِّزْقَ فَلْيَسْتَغْفِرِ اَللَّهَ»[8]
کسی که خدا نعمتی به او بخشیده، باید شکر خدا را بجا آورد و کسی که رزقش به تأخیر افتاده، بایستی استغفار کند.
شکر نعمت، نعمت را زیاد میکند: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ﴾[9]
شاهد ما این قسمت از روایت است: «مَنِ استَبطَأ الرِّزقَ فَليَستَغفِرِ اللّهَ»
رزق، به موقع و با فزونی باشد.
رزق دو نوع است. رزق مقدر که بین انسان گنهکار و صالح مشترک است. هنگامی که خداوند بنا بر تقسیم رزقها داشت، بخشی از آنها را جدا قرار داد و از آن به عنوان «فضل» یاد کرد و از انسان خواست با اعمال اختیاری از اضافهی رزقها بهرهمند شوند. ﴿وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ﴾[10] و هر چه میخواهید از فضل خدا درخواست کنید.
یکی از راهکارهای بهرهمندی از رزقهای زیاد، استغفار است. در حدیث اربعمأئه که توصیههای امیرالمؤمنین (ع) برای آبادی دنیا و آخرت ذکر شده، آمده است:
«أَكْثِرِ اَلاِسْتِغْفَارَ تَجْلِبُ اَلرِّزْقَ»[11]
زیاد استغفار کن که رزق و روزی را جلب میکند.
قطعا یکی از مصادیق رزق، فرزند است.
از جمله روایاتی که در آنها، از این آیه به عنوان استغفار درمانی استفاده شده است، این روایت است:
«قَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ : قُلْ فِي طَلَبِ اَلْوَلَدِ: رَبِّ لاَ تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ اَلْوَارِثِينَ وَ اِجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً يَرِثُنِي فِي حَيَاتِي وَ يَسْتَغْفِرُنِي بَعْدَ مَوْتِي وَ اِجْعَلْهُ لِي خَلْقاً سَوِيّاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَصِيباً اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ سَبْعِينَ مَرَّةً فَإِنَّهُ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ هَذَا اَلْقَوْلِ رَزَقَهُ اَللَّهُ مَا تَمَنَّى مِنْ مَالٍ وَ وَلَدٍ وَ مِنْ خَيْرِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ يَقُولُ فَقُلْتُ ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾ »[12]
امام سجاد (ع) به بعضی از اصحابشان فرمودند، در طلب فرزند، هفتاد مرتبه این چنین بگو: «رَبِّ لاَ تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ اَلْوَارِثِينَ وَ اِجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً يَرِثُنِي فِي حَيَاتِي وَ يَسْتَغْفِرُنِي بَعْدَ مَوْتِي وَ اِجْعَلْهُ لِي خَلْقاً سَوِيّاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَصِيباً اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ» خدایا من را تنها رها نکن و تو بهترین وارثانی و به من فرزندی از سوی خویش عطا فرما تا در حیاتم ولیّ من باشد و پس از مرگم برایم آمرزش بطلبد و او را از هر جهت سالم و کامل گردان و شیطان را در انعقاد نطفهاش دخالتی نده. بارالها من از تو پوزش میطلبم و به سوی تو باز میگردم چرا که تو خود آمرزنده و مهربانی؛ چرا که هر که این را زیاد بگوید، خدا هر چه از مال و فرزند و خیر دنیا و آخرت آرزو دارد، رزق او میگرداند. همانا میفرماید: از پرودگارتان طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است تا باران آسمان بر شما فراوان نازل کند و شما را با اموال و فرزندان یاری کند و برای شما از آب باران، باغهایی قرار دهد و برای شما نهرها جاری سازد.
دخالت شیطان در انعقاد نطفه موجب میشود فرزند دچار نقص ذهنی، عقلی یا عضوی شود.
ذکر مورد توصیه در روایت شامل آیاتی است که ناظر به طلب فرزند است و نیز شامل دعاهایی از جمله استغفار است.
امام در روایت به آیات 10 تا 12 سوره نوح استناد کردند. بنابراین بر حسب آیات قرآن، استغفار درمانی داریم.
اگر کسی استغفار کند، از استغفار الهی به غفران الهی میرسد و خاصیت استغفار و غفران الهی، بهرهمندی از باران فراوان، فزونی اموال و فزونی فرزندان است. کمکرسانی به وسیلهی فرزندانی صورت میگیرد که خدا به انسان عطا میکند. خاصیت دیگر استغفار، بهرهمندی از باغها و جویهایی که در آنها در جریان است، میباشد.
در مجمع البیان روایتی آمده است:
«حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كَثِيرُ اَلْمَالِ لَيْسَ يُولَدُ لِي وَلَدٌ فَهَلْ مِنْ حِيلَةٍ قَالَ نَعَمْ اِسْتَغْفِرْ رَبَّكَ سَنَةً فِي آخِرِ اَللَّيْلِ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِنْ ضَيَّعْتَ ذَلِكَ بِاللَّيْلِ فَاقْضِهِ بِالنَّهَارِ فَإِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ﴾»[13]
پدر محمد بن یوسف نقل میکند: مردی از امام صادق (ع) سوال کرد و در حالی که من نزد او بودم، به حضرت عرض کرد: به فدایت شوم! من مال فراوانی دارم اما فرزندی ندارم، آیا راهکاری وجود دارد؟ حضرت فرمودند: بله، به مدت یکسال در آخر شب یا نیمهی شب، صد مرتبه استغفار کن، اگر در شب نتوانستی استغفار کنی (یا نتوانستی صد مرتبه استغفار کنی)، در روز قضای آن را به جا بیاور. چرا که خداوند میفرماید: از پرودگارتان طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است تا باران آسمان بر شما فراوان نازل کند و شما را با اموال و فرزندان یاری کند و برای شما از آب باران، باغهایی قرار دهد و برای شما نهرها جاری سازد.
در اصول کافی وارد شده است:
«شَكَا اَلْأَبْرَشُ اَلْكَلْبِيُّ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ لاَ يُولَدُ لَهُ فَقَالَ لَهُ عَلِّمْنِي شَيْئاً قَالَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ: ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ إِلَى قَوْلِهِ: ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ﴾»[14]
جناب ابرش کلبی به امام باقر (ع) شکایت میکند که هیچ فرزندی ندارد و به امام عرضه میدارد که راهکاری به من تعلیم بده. حضرت فرمودند: استغفار کن! در هر روز یا در هر شب صد مرتبه طلب غفران کن، چرا که خدا میفرماید: از خداوند طلب غفران کنید چرا که او بسیار آمرزنده است و اگر استغفار کنید، شما را با مال و فرزندان زیاد کمک میکند.
در روایت دیگری به این صورت وارد شده است:
«أَنَّهُ وَفَدَ إِلَى هِشَامِ بْنِ عَبْدِ اَلْمَلِكِ فَأَبْطَأَ عَلَيْهِ اَلْإِذْنُ حَتَّى اِغْتَمَّ وَ كَانَ لَهُ حَاجِبٌ كَثِيرُ اَلدُّنْيَا وَ لاَ يُولَدُ لَهُ فَدَنَا مِنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ أَنْ تُوصِلَنِي إِلَى هِشَامٍ وَ أُعَلِّمَكَ دُعَاءً يُولَدُ لَكَ قَالَ نَعَمْ فَأَوْصَلَهُ إِلَى هِشَامٍ وَ قَضَى لَهُ جَمِيعَ حَوَائِجِهِ قَالَ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ لَهُ اَلْحَاجِبُ جُعِلْتُ فِدَاكَ اَلدُّعَاءَ اَلَّذِي قُلْتَ لِي قَالَ لَهُ نَعَمْ قُلْ فِي كُلِّ يَوْمٍ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ سُبْحَانَ اَللَّهِ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ تَسْتَغْفِرُ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ تُسَبِّحُ تِسْعَ مَرَّاتٍ وَ تَخْتِمُ اَلْعَاشِرَةَ بِالاِسْتِغْفَارِ»[15]
روزی امام باقر (ع) به شام نزد هشام بن عبد الملك احضار كردند، ولى اجازه ورود به امام (ع) ندادند. آن حضرت از اين امر اندوهگين شد. هشام، نگهبان ثروتمندی داشت که بچهدار نمیشد. امام باقر (ع) به نگهبان نزدیک شدند و فرمودند: میتوانى مرا به هشام برسانى تا دعایى به تو بیاموزم که فرزندى برایت متولد شود؟ آن نگهبان گفت: بله، پس امام (ع) را به هشام رساند. هنگامی که کار امام (ع) پایان یافت، حاجب (نگهبان) نزد امام رفت و گفت: قربانت گردم! دعایی که فرمودید، به من بیاموزید. حضرت فرمودند: آری، در هر روز، زمانی که صبح میکنی و شب میکنی (یعنی صبح هنگام و شب هنگام) هفتاد بار بگو: «سُبْحَانَ اللَّهِ» و ده مرتبه استغفار کن و نُه مرتبه تسبیح بگو و دهمین ذکر، استغفار باشد و ذکر را با استغفار ختم کن.
سپس امام در توصیه خود به فرمایش الهی استناد کردند:
«ثُمَّ تَقُولُ قَوْلَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾ فَقَالَهَا اَلْحَاجِبُ فَرُزِقَ ذُرِّيَّةً كَثِيرَةً وَ كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ يَصِلُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ سُلَيْمَانُ: فَقُلْتُهَا وَ قَدْ تَزَوَّجْتُ اِبْنَةَ عَمٍّ لِي فَأَبْطَأَ عَلَيَّ اَلْوَلَدُ مِنْهَا وَ عَلَّمْتُهَا أَهْلِي فَرُزِقْتُ وَلَداً وَ زَعَمَتِ اَلْمَرْأَةُ أَنَّهَا مَتَى تَشَاءُ أَنْ تَحْمِلَ حَمَلَتْ إِذَا قَالَتْهَا وَ عَلَّمْتُهَا غَيْرَ وَاحِدٍ مِنَ اَلْهَاشِمِيِّينَ مِمَّنْ لَمْ يَكُنْ يُولَدُ لَهُمْ فَوُلِدَ لَهُمْ وُلْدٌ كَثِيرٌ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ»[16]
سپس فرمودۀ خداوند را مىگويى: ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾ از پروردگارتان طلب استغفار کنید که او غفار است و آب گوارا از آسمان براى شما میفرستد، و به مال و فرزند یاریتان مىکند و براى شما باغها و نهرها قرار داده است. حاجب این دعا را بخواند و ذریهی بسیاری روزی او شد و بعد از این همواره به دیدار حضرت باقر (ع) و صادق (ع) مىشتافت. سليمان (يكى از راويان اين حديث) گوید: من با دختر عمهام ازدواج کرده بودم و این دعا را خواندم ولى فرزنددار شدنم به تأخیر افتاد، دعا را به زنم آموختم، او هم خواند و بچهدار شد و دانستم که اگر زن بخواهد باردار شود و این دعا را بخواند، بچهدار مىشود. من به زنان هاشمی زیادی، دعا را آموختم و آنها هم خواندند و فرزندان متعددی رزق و روزی آنان شد.
«غفّار» صیغه مبالغه است یعنی بسیار آمرزنده.
در سلسله این سند، سلیمان بن جعفر قرار دارد.
سلیمان خودش دعا را خواند و سپس به همسرش آموخت تا بخواند اما همسرش زودتر به نتیجه رسید. شاید همسر ایشان شرایط استغفار را بهتر و کاملتر رعایت کرده باشد. در ادامه اشاره خواهیم کرد که استغفار یک حقیقت است و یک لفظ صرف نیست. بنابراین کسی که میخواهد استغفار کند، باید به معانی استغفار توجه ویژه داشته باشد و با شرایط استغفار کند.
این دعا چه توسط مرد و چه توسط زن خوانده شود، برای هر دو کارساز است.
منظور از استغفار صرف خواندن صیغه استغفار نیست، بلکه ناظر به طلب استغفار واقعی است. استغفار از باب «استفعال» است یعنی طلب. بنابراین استغفار به معنای طلب غفران است و طلب آمرزش باید واقعی باشد تا استغفار واقعی صدق کند. قطعا خداوند نمیخواهد ما گناه کنیم و صرفا با زبانمان استغفار کنیم که معاذ الله این نوعی مسخره کردن استغفار است.
از این داستان کاملا قابل برداشت است که منظور، حقیقت استغفار است:
«لِقَائِلٍ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا اَلاِسْتِغْفَارُ إِنَّ اَلاِسْتِغْفَارَ دَرَجَةُ اَلْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اِسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا اَلنَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ اَلثَّانِي اَلْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ اَلْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ اَلثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى اَلْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اَللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ وَ اَلرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَ اَلْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اَللَّحْمِ اَلَّذِي نَبَتَ عَلَى اَلسُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى يَلْصَقَ اَلْجِلْدُ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ وَ اَلسَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ اَلْجِسْمَ أَلَمَ اَلطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلاَوَةَ اَلْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ»[17]
شخصی محضر امام امیر المؤمنین (ع) صیغه استغفار را خواند اما عملا پایند به استغفار نبود یا عملا شرایط تحقق استغفار را به جا نمیآورد. حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند، آیا میدانی حقیقت استغفار چیست؟ استغفار درجه والا مقامان است و زمانی تحقق پیدا میکند که مشروط بر شش شرط باشد: اولین شرطِ استغفار، پشیمانی از آنچه گذشته است. دوم، تصمیم همیشگی بر باز نگشتن به گناه است. سوم، پرداختن حقوق مردم، چنان که خدا را با پاکی دیدار کنی و چیزی بر عهده نداشته باشی و چهارم اینکه تمام واجبهای تباه ساخته را به جا آوری و پنجم، این که گوشتی که از حرام بر اندامت روییده با اندوه فراوان آب کنی آنچنان که پوست به استخوان بچسبد و گوشت تازه بروید. ششم، چنان که شیرینی گناه را به تن چشاندهای رنج طاعت را به آن بچشانی. بعد از این بگو: استغفر الله.
در روایت آمده است:
«كَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَةً»[18]
بنابراین گام اول، ندامت بر گذشته است.
در ذیل روایاتی که در باب معنای توبه نصوح (که خداوند از مؤمنین درخواست کرده که توبهی آنان باشد) چنین آمده است: اينكه به گناه باز نگردد. یعنی تصمیم داشته باشد که به گناه باز نگردد. البته ممکن است بعدا لغزشهایی به وجود آید اما باید واقعا عزم بر برنگشتن داشته باشد.
از جمله شروط استغفار این است که واجبات الهی قضا شده از جمله نماز و روزه قضا یا کفارههایی که به عهده دارد را ادا کند. همچنین حق الناس از جمله حقوق آبرویی و حقوق مالی را جبران کند؛ طلب حلالیت کند و دین را پرداخت کند. دیگر اینکه رنج طاعت را بچشد؛ اگر کسی نماز نمیخواند یا نماز صبح را نمیخواند و شیرینی خواب را به خودش چشانده، از این به بعد رنج بیداری را بچشد تا آرام آرام رنج طاعت تبدیل به لذت طاعت گردد. بعد از طی شش مرحله استغفار، استغفر الله بگوید.
منظور از استغفار در آیه، لقلقه زبانی و یک ذکر زبانی نیست. در روایاتی که حضرت فرمودند: هفتاد مرتبه ذکر بگوید یعنی طلب غفران واقعی کند تا مشمول غفران الهی قرار گیرد. شرط بهرهمندی از طلب غفران و به تبع شرط بهرهمندی از فواید استغفار از جمله فرزنددار شدن، طی کردن شش مرحلهای است که امیر المؤمنین (ع) فرمودند.
در روایتی در کتاب «طب الائمه» آمده است:
«عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْأَوَّلِ مُحَمَّدٍ اَلْبَاقِرِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّ رَجُلاً شَكَا إِلَيْهِ قِلَّةَ اَلْوَلَدِ وَ أَنَّهُ يَطْلُبُ اَلْوَلَدَ مِنَ اَلْإِمَاءِ وَ اَلْحَرَائِرِ فَلاَ يُرْزَقُ لَهُ وَ هُوَ اِبْنُ سِتِّينَ سَنَةً فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ فِي دُبُرِ صَلاَتِكَ اَلْمَكْتُوبَةِ صَلاَةِ اَلْعِشَاءِ اَلْآخِرَةِ وَ فِي دُبُرِ صَلاَةِ اَلْفَجْرِ سُبْحَانَ اَللَّهِ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ تَخْتِمُهُ بِقَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾ ثُمَّ وَاقِعِ اِمْرَأَتَكَ اَللَّيْلَةَ اَلثَّالِثَةَ فَإِنَّكَ تُرْزَقُ بِإِذْنِ اَللَّهِ ذَكَراً سَوِيّاً قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ وَ لَمْ يحول [يَحُلِ] اَلْحَوْلُ حَتَّى رُزِقْتُ قُرَّةَ عَيْنٍ»[19]
سلیمان بن جعفر میگوید: مردی نزد امام باقر (ع) از کمی فرزند یا بیفرزندی شکایت کرد که از کنیزان و زنان آزاد زیادی که دارد طلب فرزند کرده اما فرزنددار نشده و شصت سال از عمر او گذشته است، حضرت فرمودند: حداقل سه روز (یا سه شبانه روز) بعد از نماز واجب عشاء و بعد از نماز صبح، هفتاد مرتبه بگو: «سبحان الله» و هفتاد مرتبه بگو: «استغفر الله» و آن را با قول خدای عز و جل ختم کن و بگو: ﴿اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً﴾ ﴿يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً﴾ ﴿وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً﴾ سپس در شب سوم با همسرت آمیزش کن چرا که به اذن خدا پسری سالم روزیات میشود. آن مرد گفت: چنین کردم و یک سال نگذشت که فرزندی نصیبم شد.
اگر دقت کرده باشید، تعبیر «فلا یرزق له» در این روایت یعنی آنها بدون دعا و استغفار طلب فرزند داشتند اما رزق و روزیشان نمیشد. حضرت فرمودند: استغفار کنید که رزق و روزی شما شود.
«مَنِ اِسْتَبْطَأَ اَلرِّزْقَ فَلْيَسْتَغْفِرِ اَللَّهَ»؛ اگر کسی رزقش به تأخیر افتاده است به عنوان مثال هفت سال است که ازدواج کرده اما فرزنددار نشده است، باید استغفار کند تا خدا رزقش را زود به او عطا کند.