1402/05/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن /ادامه بیماری رمد /
بحث در رابطه با دو آیهی ﴿أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ﴾[1] و ﴿وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ﴾[2] بود. نکات و مطالبی ذیل این آیه مطرح شد از جمله اینکه یکی از بیماریهای معروف چشم بیماری رمد هست و در روایات اهل بیت (ع) توصیه شده است:
«لَا تَكْرَهُوا الرَّمَدَ فَإِنَّهُ أَمَانٌ مِنَ الْعَمَى»[3]
از بیماری رمد کراهت نداشته باشید؛ چرا که از بیماری کوری پیشگیری میکند.
در حقیقت رمد، ورم گوشتگاه چشم است. جنس چشم از چربی و پیه است اما گوشتگاهی دارد که به آن منطقه «ملتحمه» (یعنی منطقهی لحمی) گفته میشود که همان پلک چشم است. جناب بوعلی در کتاب قانون راجع به رمد میفرماید:
«عموما رمد، ورم در گوشتگاه (ملتحمه) چشم است و این ورم دو نوع است:
توضیح: ورم نوع اول، همان رمدی است که در روایات اهل بیت (ع) توصیه شده است که از آن رمد ناراحت نشوید و یک ورم ساده است. در این نوع ورم رگها پر میشوند، چشم اشکریزی دارد و نیز ممکن است درد مختصری داشته باشد.
در ورم نوع دوم چشم به قدری ورم میکند که فرد نمیتواند ببیند و این رمد سخت است.
«کودکان که چشم ناتوان و مواد زیاد دارند اکثراً به وردنه مبتلا میشوند. وردنه نه تنها از مادهی گرم بلکه از بلغمی و سودایی نیز پدید آید. چون رمد راستین، ورم در کاسهی چشم بلکه در گوشتگاه است و هر ورمی یا از خون یا از صفراء یا از بلغم یا سودا یا باد است؛ رمد نیز حتما از یکی از این اسباب نصیبی برده است.»
توضیح: کودکان بیشتر از دیگران در معرض رطوبت هستند. این رطوبتها گاهی در چشم جمع و موجب ورم میشود در حدی که کودک نمیتواند ببیند. برای همین در روایت آمده است که کودکان، حجامت نقره انجام دهند زیرا آن موضع را تخلیه میکند.
این طور نیست که وردنه (ورم شدید چشم) اختصاصی به خون داشته باشد بلکه ممکن است صفرا یا مزاجهای دیگر نیز نقش داشته باشند. ممکن است فردی سودا یا بلغمش زیاد شده و چشمانش دچار ورم شده باشند. اشاره کردیم که رمد واقعی، ورم در پلک چشم است.
«شاید خلط ورم آور در خود چشم به وجود آمده. شاید مادهی ورم از مغز از راه حجاب خارج پوشندهی سر یا حجاب داخلی یا از اطراف مغز به سوی چشم سرازیر شده است.»
توضیح: شاید مواد بلغمی و سودایی در خود چشم بوجود آمده باشند. منظور این است که گاهی ممکن است چشم یکی از این مزاجها را پیدا کند؛ خود چشم بخشکد یا رطوبتش زیاد شود، باد در چشم افتاده باشد، فرد مدام پلک بزند و چشم ضربان داشته یا هیجان خون پیدا کرده باشد نه اینکه از جای دیگری (مثلا سر) به آن منتقل شده باشد. همچنین ممکن است مغز دچار بلغم، صفرا و سودا شده باشد و بعد به چشم منتقل شده باشند و خود چشم مشکلی نداشته باشد؛ به عنوان مثال مغز رطوبت داشته و این رطوبت به چشم منتقل شده باشد.
«هر گاه مواد زیاد در مغز گرد آمد و پری در مغز حاصل شد چشم را به رمد وا میدارند. مگر این که چشم بسیار نیرومند باشد. شاید زواید از شریانها به چشم بیاید. در حالی که مواد ناباب و ریختنی در داخل یا خارج شرایین جمع باشد.»[4]
توضیح: ممکن است خود چشم مشکل نداشته باشد و مشکل از رگها باشد؛ مثلا گرفتگی رگهای سر موجب التهاب چشم شده باشد.
منظور از کلمه رمد، ورم است. دو نوع ورم داریم: ورم ساده و ورم عمیق. در روایات اشاره شده از ورم ساده کراهت نداشته باشید. اگر از خواب بیداری شدی و دیدی چشمت پف کرده، ناراحت نشوی که بخواهی دنبال دوا و درمان بگردی. اگر ورم به قدری زیاد شده که جلوی دیدت را گرفته است و از این جهت اذیت میکند، آن را درمان کن.
طبق نکاتی که قبلا بیان کردیم، ورم از رعایت نکردن یک سری نکات بهداشتی بوجود میآید.
عوامل پیشگیرانه و درمانی بیماری رَمَد:
5) سوره فصلت
کسی که سوره فصلت را با آب باران بنویسد و بعد آن را پاک کند و با آب سوره فصلت سرمه بکشد، برای رمد مفید است.
«مَنْ كَتَبَهَا بِمَاءِ اَلْمَطَرِ وَ مَحَاهَا وَ سَحَقَ بِمَائِهَا كُحْلاً وَ اِكْتَحَلَ بِهِ نُفِعَ مِنَ اَلرَّمَدِ وَ اَلْبَيَاضِ وَ مَاءِ اَلْعَيْنِ»[5]
کسی که سوره فصلت را با آب باران بنویسد و سپس آن را پاک کند و با آن (آب پاک شدهی سوره فصلت) سرمه بکشد، برای التهاب و ورم و سفیدی چشم (آب مروارید) و آب چشم مفید است.
این راهکار به صورت کلی برای آب چشم مثلا آب سیاه مفید است.
6) نگاه به اولین خون حجامت
کسی که به اولین خون حجامتش نگاه کند، از رمد پیشگیری کرده است. هنگامی که فرد حجامت کرد به اولین لیوانی که تخلیه میشود، نگاه کند.
«مَنِ احْتَجَمَ فَنَظَرَ إِلَى أَوَّلِ مِحْجَمَةِ دَمِهِ أَمِنَ مِنَ الرَّمَدِ إِلَى الْحِجَامَةِ الْأُخْرَى»[6]
کسی که حجامت کند و به اولین خون از حجامتش نگاه کند، از بیماری رمد تا حجامت بعدی پیشگیری کرده است.
در بحث استفراغات عمومی بدن نزدیک چهل و پنج عامل استفراغی از روایات استخراج کردیم که یکی از آنان نگاه است. از طریق نگاه ممکن است بیماری از بدن خارج شود. اگر کسی میخواهد از بیماری رمد پیشگیری کند یا حتی نقش درمانی داشته باشد به اولین خون حجامتش نگاه عمیق و دقیق داشته باشد.
8) سرمه امام باقر (ع)
راوی، علی بن یقطین میگوید:
«أَنَّهُ كَانَ يَلْقَى مِنْ رَمَدِ عَيْنَيْهِ أَذًى قَالَ فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْتِدَاءً مِنْ عِنْدِهِ مَا يَمْنَعُكَ مِنْ كُحْلِ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جُزْءُ كَافُورٍ رَبَاحِيٍ وَ جُزْءُ صَبِرٍ أُصْقُوطْرِيٍّ يُدَقَّانِ جَمِيعاً وَ يُنْخَلَانِ بِحَرِيرَةٍ يُكْتَحَلُ مِنْهُ مِثْلَ مَا يُكْتَحَلُ مِنَ الْإِثْمِدِ الْكَحْلَةُ فِي الشَّهْرِ تَحْدُرُ كُلَّ دَاءٍ فِي الرَّأْسِ وَ تُخْرِجُهُ مِنَ الْبَدَنِ قَالَ فَكَانَ يَكْتَحِلُ بِهِ فَمَا اشْتَكَى عَيْنَيْهِ حَتَّى مَاتَ»[7]
او از ناحیه بیماری رمد دو چشمش دچار اذیت و درد شد. امام کاظم (ع) از نزد خودشان به او نوشت: چه چیزی تو را بازداشته که با سرمه امام باقر (ع) سرمه نمیکشی؟ مقداری کافور و مقداری صبر زرد برداشته و با هم آسیاب و سپس الک شوند و مانند سرمه اثمد، سرمه کشیده شود (یعنی از چشم راست شروع و به چشم راست ختم شود؛ ابتدا چشم راست، سپس چشم چپ و در انتها چشم راست مجددا سرمه کشیده شود) منتها یک تفاوت دارد ماهی یک بار کشیده شود، هر بیماری را از سر و بدن خارج میکند. او گفت دائما ماهی یک بار سرمه امام باقر (ع) به چشمش میکشید و دیگر از چشمدرد شکایت نکرد تا اینکه فوت کرد.
بدون اینکه جناب علی بن یقطین نامهای برای امام (ع) بنویسد، آن حضرت متنی به ایشان میدهد. احتمالا علی بن یقطین به دلش افتاده بود کاشکی امام سرمهای برایش ذکر کرده بودند. حضرت در نامهای که برایش نوشته بودند، توصیه کردند از سرمه امام باقر (ع) استفاده کند. از این جهت این سرمه به سرمه امام باقر (ع) معروف شده اما پیشنهاد امام کاظم (ع) بوده است.
صبر زرد بعد از اینکه خشکید، حالت تردی پیدا میکند و میتوان آن را آسیاب کرد.
اگر کسی ماهی یک بار سرمه امام باقر (ع) را به چشمش بکشد، نقش درمانی و پیشگیرانه از بیماری رمد دارد. سرمه کشیدن، یکی از راههای خارج کردن فضولات بدن است و سرمه خودش جزو استفراغات است.
9) دعای پیامبر (ص)
این دعا برای کسانی که دچار بیماری رمد هستند، مناسب است.
«كَانَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا رَمِدَ هُوَ أَوْ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِهِ أَوْ مِنْ أَصْحَابِهِ دَعَا بِهَذِهِ اَلدَّعَوَاتِ اَللَّهُمَّ مَتِّعْنِي بِسَمْعِي وَ بَصَرِي وَ اِجْعَلْهُمَا اَلْوَارِثَيْنِ مِنِّي وَ اُنْصُرْنِي عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي وَ أَرِنِي فِيهِ ثَارِي»[8]
اَللَّهُمَّ مَتِّعْنِي بِسَمْعِي وَ بَصَرِي وَ اِجْعَلْهُمَا اَلْوَارِثَيْنِ مِنِّي وَ اُنْصُرْنِي عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي وَ أَرِنِي فِيهِ ثَارِي، خدایا گوش و چشم مرا مایه لذت بخشی من قرار بده و آنها را وارث من قرار بده و مرا بر کسی که به من ظلم کرده، پیروز بگردان و موفقیت مرا نسبت به او به من نشان بده.
10) عوذه ای از امام صادق (ع)
این عوذه برای چشمدرد مفید است.
عیسی بن سلیمان گوید:
«جِئْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَوْماً مِنَ اَلْأَيَّامِ فَرَأَيْتُ بِهِ مِنَ اَلرَّمَدِ شَيْئاً فَاغْتَمَمْتُ بِهِ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَيْهِ مِنَ اَلْغَدِ وَ لَمْ يَكُنْ بِهِ رَمَدٌ فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ عَالَجْتُهَا بِشَيْءٍ وَ هُوَ عُوذَةٌ عِنْدِي عَوَّذْتُهُمَا بِهَا قَالَ فَأَخْبَرَنِي بِهَا وَ هَذِهِ نُسْخَتُهَا أَعُوذُ بِعِزَّةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِجَلاَلِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِجَمَالِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِكَرَمِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِبَهَاءِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِغُفْرَانِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِحِلْمِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِذِكْرِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِرَسُولِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِآلِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ عَلَى مَا أَجِدُ مِنْ حِكَّةِ عَيْنَيَّ وَ مَا أَخَافُ مِنْهَا وَ مَا أَحْذَرُ اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلطَّيِّبِينَ أَذْهِبْ ذَلِكَ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَ قُدْرَتِكَ»[9]
در یکی از روزها بر امام صادق (ع) وارد شدم. آثاری از رمد در چشم امام دیدم و غصه دار شدم. سپس فردای آن روز بر حضرت وارد شدم و اثری از رمد نبود، از حضرت درباره آن سوال کردم. حضرت فرمودند: آن را به چیزی معالجه کردم و آن هم عوذهای است که نزد من است و آن را خواندم. به امام عرض کردم: من را خبردار کنید و این همان عوذه است: «أَعُوذُ بِعِزَّةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِجَلاَلِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِجَمَالِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِكَرَمِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِبَهَاءِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِغُفْرَانِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِحِلْمِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِذِكْرِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِرَسُولِ اَللَّهِ أَعُوذُ بِآلِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ عَلَى مَا أَجِدُ مِنْ حِكَّةِ عَيْنَيَّ وَ مَا أَخَافُ مِنْهَا وَ مَا أَحْذَرُ اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلطَّيِّبِينَ أَذْهِبْ ذَلِكَ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَ قُدْرَتِكَ»
این عوذه را میتوان برای دل درد، سردرد، معده درد یا هر دردی دیگری خواند.
11) پرهیز از خرما
یازدهمین درمان رمد، یک پرهیز است. کسی که دچار رمد شده، باید از خرما پرهیز کند. شاید وجهش این باشد که فرد بعد از خوردن خرما، به آشامیدن آب اشتیاق پیدا میکند و خوردن خرما و آب منجر به ورم میشود. زیرا در روایت آمده است که مداومت بر خوردن خرما و آب باعث ورم روده و چاقی میشود. خرما و آب برای یبوست خوب است اما مداومت بر آن ممکن است ایجاد ورم کند و از جمله جاهایی که ورم میکند، چشمها هستند.
«اِشْتَكَتْ عَيْنُ سَلْمَانَ وَ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ فَأَتَاهُمَا اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَائِداً لَهُمَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِمَا قَالَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا لاَ تَنَمْ عَلَى اَلْجَانِبِ اَلْأَيْسَرِ مَا دُمْتَ شَاكِياً مِنْ عَيْنَيْكَ وَ لاَ تَقْرَبِ اَلتَّمْرَ حَتَّى يُعَافِيَكَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»[10]
شاید وجه توصیه پیامبر (ص) (روی پهلوی چپت نخواب) این باشد که خوابیدن روی پهلوی چپ، بر معده فشار میآورد و باعث میشود باد معده در چشم رود.
در روایتی دیگر آمده است:
«فَإِنَّهُ نَظَرَ إِلَى سَلْمَانَ يَأْكُلُ التَّمْرَ وَ هُوَ رَمِدٌ فَقَالَ يَا سَلْمَانُ أَ تَأْكُلُ التَّمْرَ وَ أَنْتَ رَمِدٌ إِنْ يَكُنْ لَكَ بُدٌّ فَكُلْ بِضِرْسِكَ الْأَيْمَنِ إِنْ رَمِدْتَ بِعَيْنِكَ الْيُسْرَى»[11]
حضرت رسول الله (ص) به سلمان نگاه کردند و دیدند که دارد خرما میخورد در حالی که دچار رمد شده است. حضرت فرمودند: ای سلمان! آیا خرما میخوری در حالی که دچار رمد (ورم گوشتگاه چشم) شدی؟ اگر چارهای نبود و غذایی نبود و مجبور شدی خرما بخوری، با دندانهای سمت راست دهانت بخور، در صورتی که چشم چپت دچار ورم شده است (با قسمت راست دهان خرما بخور).
اگر رمد در چشم راست افتاده باشد و فرد ناچار به خوردن خرما باشد، با قسمت چپ دهانش بخورد.
این هم یک مکانیسم درمانی است اما اینکه رازش چیست، خدا میداند و حتما حکمتی دارد.
در روایتی آمده است:
«اَلصَّائِمُ إِذَا خَافَ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ اَلرَّمَدِ أَفْطَرَ»[12]
اگر روزهدار بترسد دچار رمد و چشمدرد شود، میتواند روزهاش را بخورد.
چرا روزهداری که دچار چشمدرد شده، میتواند افطار کند؟ گاهی گرسنگی، سردی معده یا باد معده ایجاد رمد میکند و با افطار درد برطرف میشود.
12) چکاندن دارو در چشم
راوی گوید:
«سَأَلْتُهُ عَمَّنْ يُصِيبُهُ الرَّمَدُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ هَلْ يَذُرُّ عَيْنَهُ بِالنَّهَارِ وَ هُوَ صَائِمٌ قَالَ يَذُرُّهَا إِذَا أَفْطَرَ وَ لَا يَذُرُّهَا وَ هُوَ صَائِمٌ»[13]
از امام رضا (ع) راجع به کسی که در ماه مبارک رمضان دچار رمد میشود، سوال کردم که آیا میتواند بذر یا پودری که نقش درمانی دارد در چشمش بچکاند در حالی که روزه است؟ حضرت فرمودند: پودر را زمان افطار در چشمش بچکاند و در حالی که روزه است، نچکاند.
این یک شیوه درمانی است و میتوان دارو یا پودر در چشم چکاند منتها بایستی هنگام افطار انجام شود و در طول روز این کار انجام نشود.
در روایتی از امام صادق (ع) وارد شده است:
«يَكْتَحِلُ الْمُحْرِمُ إِنْ هُوَ رَمِدَ بِكُحْلٍ لَيْسَ فِيهِ زَعْفَرَانٌ»[14]
مُحرِم در صورتی که دچار رمد شده باشد، میتواند با سرمهای که در آن زعفران نباشد، سرمه بکشد.
مُحرِم نمیتواند خود را زینت کند مثلا نمیتواند سرمهی خوشبو را بو کند. برای درمان رمد میتواند از سرمهای که زعفران در آن نباشد، استفاده کند؛ زیرا زعفران خوشبو است. بنابراین محرم میتواند از سرمههایی که خوشبو نیستند، استفاده کند.
سوال: چرا در روایت اول روزهدار میتواند افطار کند اما در روایت دوم برای چکاندن دارو در چشم باید تا افطار صبر کند؟
جواب: در روایتِ «اَلصَّائِمُ إِذَا خَافَ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ اَلرَّمَدِ أَفْطَرَ»، «خاف» یعنی اگر روزهدار میترسد که رمد یا چشمدرد اذیتش کند، باید افطار کند اما در روایتِ «قَالَ يَذُرُّهَا إِذَا أَفْطَرَ وَ لَا يَذُرُّهَا وَ هُوَ صَائِمٌ» امام فرمودند: اگر بتواند صبر کند و موقع افطار بذر در چشمش بچکاند، این کار را انجام دهد. معلوم میشود چکاندن بذر در چشم حکم غذا را دارد. از امام صادق (ع) در علل الشرایع روایتی آمده است که از آن حضرت سوال شد آیا شخص روزهدار میتواند گیاهان را بو کند یا عطر بزند؟ حضرت فرمودند: میتواند عطر بزند؛ سنت است و اشکالی ندارد اما نمیتواند گیاهان خوشبو را بو کند و کراهت دارد، اصلا نمیتواند گل نرگس را بو کند؛ زیرا بوییدن آن سیری می آورد و حکم غذا را دارد و بعد حضرت به ایرانیها استناد کردند و فرمودند: فارسها اعتقاد دارند که بوییدن گل نرگس سیر کننده است و درست هم هست. پس گاهی بوییدن و چکاندن میتواند حکم غذا را داشته باشد. چرا میگویند اماله کردن با چیز مایع روزه را باطل میکند؟ زیرا قوه جذب روده فوق العاده زیاد است و ویتامینهای مختلفی تولید میکند و مانند این است که فرد غذا میخورد.