1402/04/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه استفراغات عمومی در طب اسلامی /
بحث ما در رابطه با استفراغات عمومی در طب اسلامی و سنتی بود و بیان کردیم که استفراغ یعنی طلب فراغت برای بدن و استفاده از روش و راهکارهایی که فضولات، رسوبات، عفونات و مواد مضر را از بدن خارج کند. میتوان برای خروج این مواد (و به تعبیری خروج بیماریها) از بدن از روشهای گوناگونی استفاده کرد. در این سلسله مباحث یعنی بحث استفراغات عمومی دنبال روشهای گوناگونی هستیم که بتوان از آنها برای خارج کردن فضولات و زوائد بدن استفاده کرد. زوائدی که وجودش در بدن عامل بیماری و افزایش بیماری است.
5) قی کردن
یکی از استفراغات عمومی بدن قی کردن است. قی کردن به دو صورت انجام میگیرد: قی کردن طبیعی (به تعبیری قی کردن اجباری) و قی کردن اختیاری.
وقتی انسان غذای مسمومی را استفاده کند، معده به صورت طبیعی و اجباری مواد مسموم را پس میزند و فرد به صورت اتوماتیک استفراغ میکند. این خود یک نحوه درمان است. چون بدن حکیم است، در برابر مواد مضر واکنش نشان میدهد. واکنش معده در برابر غذاهای مسموم به این صورت است که آن را پس میزند؛ چون نمیتواند آن را هضم کند. اگر قی کردن به صورت اتوماتیک اتفاق بیفتد، بسیار عالی است و به درمان کمک میکند. تعجب ما آن هنگامی است که فردی غذای مسموم استفاده کند و قی نکند، در این صورت است که ما به چنین معدهای با دید مشکوکانه نگاه میکنیم.
نوع دوم استفراغ، استفراغ کردن اختیاری است. گاهی در معده مواد مسمومی جمع میشود ولی فرد به صورت طبیعی و اجباری استفراغ نمیکند. ممکن است حالت استفراغ داشته اما هنوز استفراغ نکرده باشد. تجمع مواد صفرایی در معده در اثر غلبه صفرا موجب میشود فرد حالت تهوع پیدا کند. همچنین غلبه سودا و عوارض سودا (مانند غم، غصه و مصیبت زدگی) باعث میشود مواد سودایی در معده تجمع پیدا کند. در این شرایط اگر فرد قبل از اینکه معده به صورت اتوماتیکوار استفراغ کند، خودش پیش قدم شود و استفراغ عمدی کند، درمان خودش را سرعت بخشیده است و زودتر درمان میشود. ضمن اینکه بسیاری از بیماریها را از بدنش خارج میکند. از این رو در روایت وارد شده است:
«مَنْ تَقَيَّأَ قَبْلَ أَنْ يَتَقَيَّأَ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ سَبْعِينَ دَوَاءً وَ يُخْرِجُ اَلْقَيْءُ عَلَى هَذَا اَلسَّبِيلِ كُلَّ دَاءٍ وَ عِلَّةٍ»[1]
کسی که قی اختیاری کند قبل از قی اجباری و طبیعی، از هفتاد نوع دوا بالاتر است و قی اختیاری هر بیماری و مشکلی را که در معده باشد، خارج میکند.
قی اختیاری از هفتاد دوا بالاتر است و مواد مسموم، مواد سودایی، مواد صفرایی، مواد بلغمی و بادهای زائد را خارج میکند. خلاصه میتوان گفت این قی به نوعی بدن را تعادل بخشی میکند. پیامبر (ص) فرمودند: محور سلامتی معده است. قی اختیاری به نوعی معده را پاکسازی میکند. بنابراین یکی از استفراغات و مطهرات عالی بدن قی اختیاری است که فرد انجام دهد.
در روایات اهل بیت (ع) اساسا همه درمانها در قالب چند عدد جمع شده است. به عنوان مثال در روایتی آمده است که کل دواها چهار چیز است یعنی دواء اگر قرار است دواء باشد یکی از این این چهار چیز است. امام صادق (ع) فرمودند:
«اَلدَّوَاءُ أَرْبَعَةٌ اَلْحِجَامَةُ وَ اَلطَّلْيُ وَ اَلْقَيْءُ وَ اَلْحُقْنَةُ»[2]
دواء چهار چیز است: حجامت کردن و ضماد کردن و قی کردن و تنقیه کردن.
شاهد ما سومین عامل درمانی، قی کردن است.
در روایتی دیگر در مورد نقش قی به این صورت وارد شده است:
«طِبُّ اَلْعَرَبِ فِي سَبْعَةٍ شَرْطَةِ اَلْحِجَامَةِ وَ اَلْحُقْنَةِ وَ اَلْحَمَّامِ وَ اَلسُّعُوطِ وَ اَلْقَيْءِ وَ شَرْبَةِ عَسَلٍ وَ آخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ وَ رُبَّمَا يُزَادُ فِيهِ اَلنُّورَةُ»[3]
طب عرب در هفت روش درمانی است: تیغ حجامت، تنقیه کردن و حمام کردن و چکاندن دارو در بینی و قی کردن و نوشیدن عسل و آخرین دواء داغ کردن است و چه بسا به اینها نوره هم اضافه شود.
احتمالا عبارت «رُبَّمَا يُزَادُ فِيهِ اَلنُّورَةُ» مربوط به جناب محقق بحرانی است و بیان میکند در برخی روایات نوره هم اضافه شده است.
در روایت دیگری به این صورت آمده است:
«طِبُّ اَلْعَرَبِ فِي خَمْسَةٍ شَرْطَةِ اَلْحِجَامَةِ وَ اَلْحُقْنَةِ وَ اَلسُّعُوطِ وَ اَلْقَيْءِ وَ اَلْحَمَّامِ وَ آخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ»[4]
طب عرب در پنج چیز است: تیغ حجامت و تنقیه کردن و چکاندن دارو در بینی و قی کردن و حمام کردن و آخرین دواء داغ کردن است.
میتوان گفت آخرین درمان عمل جراحی و داغ کردن عضو است.
شاهد ما عنوان قی کردن است که یکی از استفراغات عمومی بدن میباشد و نقش فوق العادهای دارد؛ اگر به صورت طبیعی انجام گیرد، بسیار خوب و پاک کننده معده است و اگر به صورت اختیاری پیش قدم شویم، به درمان سرعت بخشیدیم و مزاج معده را تعدیل کردیم که سلامتی آن محور سلامتی بدن است.
در روایت آمده است که حضرت فرمودند:
«وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يُحْرِقَ اَلسَّوْدَاءَ فَعَلَيْهِ بِكَثْرَةِ اَلْقَيْءِ وَ فَصْدِ اَلْعُرُوقِ وَ مُدَاوَمَةِ اَلنُّورَةِ»[5]
هر کس میخواهد سودا از بدنش خارج شود، قی عمدی و فصد کند و بر نوره مداومت داشته باشد.
فردی که مصیبتی بر او وارد شده و حالت تهوع دارد، بهتر است قی عمدی کند. تعبیر «علیه» در روایت یعنی ملازم قی عمدی باشد و بر اوست که قی عمدی کند و گرنه قی اجباری و طبیعی که دست ما نیست و فرد خود به خود قی میکند.
اگر کسی استفراغ کرد ما نباید بترسیم و باید آن را به فال نیک بگیریم.
برای قی عمدی روشهایی وجود دارد:
1) عسل را با آب گرم بخورد.
4) از انغوزه استفاده کند.
5) مقدار کمی روغن کرچک یا چیزهای دیگری که در این جهت میتواند تحریک کننده و مفید باشد، بخورد.
سوال: روش مصرف انغوزه چیست؟
جواب: اندازه یک نخود از آن را دم کرده و صاف کند و بخورد که هر چه در معدهاش باشد بالا میآورد.
6) تنقیه کردن
از دیگر استفراغات عمومی بدن تنقیه کردن است. تنقیه کردن در روایات بسیار مورد سفارش قرار گرفته است و در طب سنتی نیز در درمانها ظهور و بروز دارد و بسیار مورد سفارش اطبای طب سنتی است و نقش درمانی فوق العادهای در طب سنتی و هم در طب اسلامی دارد.
تنقیه کردن به این معناست که دارو از طریق مقعد وارد روده بزرگ شود. ورود دارو داخل روده اشکال گوناگونی دارد:
1) گاهی اوقات میتوان آب گرم را وارد روده کرد. این کار عصبهای روده بزرگ را باز میکند و برای خروج مدفوع از روده بسیار کارساز است و میتواند درمان یبوست باشد.
2) وارد کردن انواع روغنهای درمانی داخل روده تحت عنوان اماله کردن با چیزهای مایع. به عنوان مثال روغن زیتون را وارد روده کند که عصبهای روده تقویت شود و از حالت تنبلی در بیاورد و همچنین میتواند درمانکننده یبوست باشد. اماله کردن روغنهایی که حالت انقباض دارند برای فردی که اسهال دارد، مفید هستند؛ به عنوان مثال روغن مورد یا روغن کندر که حالت قابضیت دارد در روده چکانده شود.
3) در طب سنتی توصیه میشود ماء الجبن (آب پنیر) با وسیلهای مثلا سرنگ وارد روده شود. برخی این طور توصیه میکنند که لوله سرم را در مقعد کند و بعد ماء الجبن را داخل ظرف آن بریزد تا قطره قطره وارد شود. این هم درمان معروف یبوست است. خوردن آب پنیر و هم وارد کردن آن به روده میتواند برای یبوست میتواند باشد.
ورود مواد مفید و تغذیه بخش به رودهها میتواند عامل سیری بدن و قوت بخش به آن باشد. چرا در ماه مبارک رمضان اماله کردن با اشیاء مایع باطل کننده روزه است؟ چون از طریق روده بزرگ جذب و انجذاب فوق العادهای صورت میگیرد و ویتامینهای مختلفی به بدن میرسد انگار که فرد دارد غذا میخورد.
بوییدن برخی چیزها نیز روزه را باطل میکند نه به اعتبار بوییدن بلکه به اعتبار حالت سیرکنندگی آن. از امام صادق (ع) سوال شد آیا بوییدن گیاهان معطر برای روزه مشکل دارد؟ امام فرمودند: مکروه است ولی بوییدن عطر سنت است. بوییدن گل نرگس سیر کننده و حرام است. امام بیان کردند ایرانیها میگویند: بوییدن گل نرگس سیر کننده است. این درست است و امام نیز تقریر و تأیید کردند.
از این جهت گاهی بوییدن آدمی را سیر میکند. تنقیه کردن و اماله کردن داخل روده ویتامینهای مختلفی به بدن میرساند، از این جهت یکی از خواص تنقیه در روایت چنین آمده است: «تُقَوِّي اَلْبَدَن» بدن را قوی میکند.
در حدیث اربعه مائه آمده است:
«اَلْحُقْنَةُ مِنَ اَلْأَرْبَعِ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ اَلْحُقْنَةُ وَ هِيَ تُعَظِّمُ اَلْبَطْنَ وَ تُنَقِّي دَاءَ اَلْجَوْفِ وَ تُقَوِّي اَلْبَدَنَ»[6]
همانا بهترین چیزی که با آن مداوا میجویید، تنقیه کردن است. فقط مشکلش این است که شکم و رودهها را بزرگ میکند و بیماریهای درون را پاکسازی میکند و بدن را قوی میکند.
پس شستن روده با آب گرم یا وارد کردن روغن، مواد مفید درمانی یا دارو به داخل روده را حقنه گویند که پاک کننده درون است.
این قسمت از روایت شاهد ما است: «تُقَوِّي اَلْبَدَنَ»
«لِكُلِّ شَيْء حيلَةٌ»[7]
برای هر چیزی و هر مشکلی راهکاری وجود دارد. بنابراین میتوان از خواص تنقیه بهره برد و هم از عوارض آن در امان ماند. اگر کسی میخواهد رودهاش کوچک شود از بادشکنهایی مانند زیره، دمکرده زیره، دمکرده زنیان، نعنا، مرزه و از این موارد استفاده کند، در عین حال سعی کند از خواص درمانی تنقیه هم بهره ببرد.
سوال: آیا شیاف هم تنفیه به حساب میآید؟
جواب: تنقیه کردن در جایی است که دارو وارد روده میشود لذا با شیاف کردن متفاوت است. در روایت معروف زکام، حضرت امام صادق (ع) فرمودند: موقع خواب روغن بنفشه را در یک پنبه قرار بده و در مقعد بگذار (شیاف کن) زیرا برای زکام مفید است. شیاف کردن خودش یک روش درمانی دیگر است و میتوان به آن عنوان مستقلی داد. در تنقیه، دارو وارد روده میشود اما در شیاف دارو کاملا وارد روده نمیشود بلکه بین روده و دریچه مقعد قرار میگیرد. شیاف کردن یک شیوه درمان است و برای درمان سرماخوردگی میتوان پنبه را به روغن بنفشه آغشته و در مقعد وارد کرد نه اینکه داخل روده کرد. عبارت «فِي سِفْلَتِكَ»[8]
، در روایت به این معناست که در مقعد قرار دهد. این روش سرما را از بدن جذب میکند و شاید این خاصیت را هم داشته باشد که مزاج را معتدل کند. زیرا بنفشه معدّل مزاجها است و روغن بنفشه هم همین خاصیت را دارد. آغشته کردن پنبه به روغن بنفشه میتواند سردی زائد را جذب کند.
در رابطه با اهمیت تنقیه روایاتی را ذکر میکنیم. در روایتی که قی کردن یکی از مطهرات بدن و دواهای اساسی برای خارج کردن بیماریها معرفی شده ، تنقیه نیز وارد شده است و بنابراین جزو داروهای اساسی در طب اسلامی است.
«الدَّوَاءُ أَرْبَعَةٌ الْحِجَامَةُ وَ الطَّلْيُ وَ الْقَيْءُ وَ الْحُقْنَة»[9]
دارو اساسا چهار چیز است: حجامت و ضماد کردن (قرار دادن دارویی روی عضو که یک شیوه درمان است) قی کردن و تنقیه کردن.
در روایتی که قبلا بیان کردیم، آمده است:
«طِبُّ اَلْعَرَبِ فِي سَبْعَةٍ شَرْطَةِ اَلْحِجَامَةِ وَ اَلْحُقْنَةِ وَ اَلْحَمَّامِ وَ اَلسُّعُوطِ وَ اَلْقَيْءِ وَ شَرْبَةِ عَسَلٍ وَ آخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ»[10]
طب عرب در هفت روش درمانی است: تیغ حجامت، تنقیه کردن و حمام کردن و چکاندن دارو در بینی و قی کردن و نوشیدن عسل و آخرین دواء داغ کردن است.
اگر راهکاری برای درمان وجود نداشته باشد آخرین درمان عمل کردن است. وقتی عضوی با هیچ روش درمانی خوب نمیشود فرد باید از عمل جراحی استفاده کند.
در روایت دیگر آمده است:
«طِبُّ اَلْعَرَبِ فِي خَمْسَةٍ شَرْطَةِ اَلْحِجَامَةِ وَ اَلْحُقْنَةِ وَ اَلسُّعُوطِ وَ اَلْقَيْءِ وَ اَلْحَمَّامِ وَ آخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ»[11]
طب عرب در پنج چیز است: تیغ حجامت و تنقیه کردن و چکاندن دارو در بینی و قی کردن و حمام کردن و آخرین دواء داغ کردن است.
براساس این روایت تنقیه کردن یکی از شیوههای خوب درمانی است.
حضرت پیامبر (ص) فرمودند:
«لَا بَأْسَ بِالْحُقْنَةِ لَوْ لَا أَنَّهَا تُعَظِّمُ الْبَطْنَ»[12]
تنقیه کردن اشکالی ندارد مگر اینکه شکم را بزرگ میکند.
اگر این روش درمانی عارضه بزرگ کردن شکم را به همراه نداشت، صد در صد خوب بود. تنقیه خیلی خوب است اما تنها اشکالش این است که روده را بزرگ میکند که راهکارش را بیان کردیم.
سماعه میگوید:
«سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ يَقُولُ: اَلْحُقْنَةُ هِيَ مِنَ اَلدَّوَاءِ»[13]
شنیدم که حضرت امام صادق (ع) فرمودند: حقنه منحصرا یکی از دواها است.
بنابراین بایستی از این روش درمانی برای علاج بیماریها استفاده کرد.
تعبیر «خیر الدواء» هم در رابطه با حقنه وارد شده است:
«خَيْرُ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ الْحِجَامَةُ وَ السَّعُوطُ وَ الْحَمَّامُ وَ الْحُقْنَةُ»[14]
بهترین مواردی که با آن مداوا میجویید حجامت و چکاندن دارو در بینی و حمام و تنقیه کردن است.
از حقنه با عنوان بهترین دواء یاد شده است.