1402/04/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه استفراغات عمومی در طب اسلامی /
جلسه قبل به آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ ... يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾[1] (همانا خداوند انسانهای پاکیزه و کسانی که پاکیزگی را رعایت میکنند، دوست دارد) اشاره کردیم. بنا بر این شد که به بحث استفراغات عمومی در طب اسلامی که از مصادیق مطهرات است و بکارگیری عواملی که موجب تطهیر بدن از رسوبات، فضولات، عفونات و عواملی که برای بدن مضر میشود، بپردازیم. برخی از عوامل استفراغ را ذکر کردیم.
4) دلّاکی کردن
یکی دیگر از عوامل استفراغ، دلّاکی کردن بدن است. انسان میتواند بدنش را در حمام با کیسه دلّاکی کند. در قدیم دلّاکی کردن در حمام یک شغل به حساب میآمد؛ یک شغل باارزش که از مصادیق درمان و علم پزشکی محسوب میشد.
بخشی از درمان بیماریها و حتی پیشگیری از بیماریها از طریق حمام درمانی صورت میگیرد. منتها حمام درمانی با آدابی که در طب اسلامی مطرح شده است یا حمام با معماری که حضرت رضا (ع) ذکر کردند (حمام چهار اتاقی که چهار مزاج انسان را تعدیل میکند)؛ ممکن است در هر اتاق یکی از آداب حمام کردن بکار گرفته شود و نیز ممکن است یکی از آداب حمام کردن در حمام صورت نگیرد و در فضای آزاد انجام شود.
دلّاکی کردن از مصادیق مطهرات و استفراغات است. در دلّاکی به بدن کیسه کشیده میشود. خود فرد میتواند بدنش را کیسه بکشد و همچنین میتواند از فردی که برای این کار اجیر و استخدام شده و شغلش کیسه کشی است، بخواهد این کار را انجام دهد. در کیسه کشی میتوان از موادی مانند صابون، شامپوی گل ختمی، سبوس، آرد گندم و جو، سویق گندم و جو، سویق ملتوت به روغن زیتون، سفیدآب و از این قبیل موارد استفاده کرد. هر کدام از اینها خاصیتهای گوناگونی دارد از جمله اینکه منافذ پوستی را باز میکند و چرک و عفونتهایی را که روی پوست نقش بسته، میزداید.
دلّاکی خواص درمانی گوناگونی دارد که در کتاب «خلاصة الحکمة» عقیلی خراسانی نیز ذکر شده است. بر حسب روایات کیسه کشی یک شیوهی درمانی در طب اهل بیت (ع) و طب اسلامی است.
در روایتی ابان بن تَغلِب میگوید:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّا لَنُسَافِرُ وَ لاَ يَكُونُ مَعَنَا نُخَالَةٌ فَنَتَدَلَّكُ بِالدَّقِيقِ فَقَالَ لاَ بَأْسَ إِنَّمَا اَلْفَسَادُ فِيمَا أَضَرَّ بِالْبَدَنِ وَ أَتْلَفَ اَلْمَالَ فَأَمَّا مَا أَصْلَحَ اَلْبَدَنَ فَإِنَّهُ لَيْسَ بِفَسَادٍ إِنِّي رُبَّمَا أَمَرْتُ غُلاَمِي فَلَتَّ لِيَ اَلنَّقِيَّ بِالزَّيْتِ فَأَتَدَلَّكُ بِهِ»[2]
به امام صادق (ع) عرض کردم ما گاهی به مسافرت میرویم و سبوس همراهمان نیست که بدنمان را دلّاکی کنیم در نتیجه با آرد گندم و جو دلّاکی میکنیم (خمیر درست میکنیم و به بدنمان میمالیم). حضرت فرمودند: اشکالی ندارد همانا فقط فساد در جایی است که انسان از چیزی استفاده کند که به بدنش ضرر و آسیب برساند و مالش را تلف کند. اما آن چیزی که به صلاح بدن است هیچ گونه فسادی ندارد (و صد در صد مفید است). من خودم گاهى به غلام خود امر مىکنم که آرد سبوس گرفته شده را با روغن زیتون مخلوط کند و با آن دلّاکی میکنم.
ابان بن تغلب تصور میکرد دلّاکی کردن با آرد گندم و جو موجب اسراف میشود و درست نیست که برای پاکیزگی بدن با آن دلّاکی کرد، از این جهت چنین سوالی از حضرت پرسید.
امروزه عدهای کاشت ناخن انجام میدهند که جلوی رشد ناخنها گرفته میشود و به نوک انگشتان آسیب میزند. به علاوه فرد باید زجر بکشد و درد زیادی را تحمل کند، در حالی که میتوانست روی ناخن خودش زیباییهای لازم را ایجاد کند. به عنوان مثالی دیگر؛ لیزر برای خشکاندن ریشه مو استفاده میشود که فساد و ضرر به بدن و اتلاف مال است؛ چون دیگر مهمترین عامل خروج بیماریها از بدن که همان موها هستند، وجود ندارد.
برای چیزی که به صلاح و نفع بدن است، هر چه هزینه شود اسراف نیست.
اسحاق بن عبد العزیز میگوید:
«سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ التَّدَلُّكِ بِالدَّقِيقِ بَعْدَ النُّورَةِ فَقَالَ لَا بَأْسَ قُلْتُ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ إِسْرَافٌ فَقَالَ لَيْسَ فِيمَا أَصْلَحَ الْبَدَنَ إِسْرَافٌ إِنِّي رُبَّمَا أَمَرْتُ بِالنَّقِيِ فَيُلَتُّ لِي بِالزَّيْتِ فَأَتَدَلَّكُ بِهِ إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِيمَا أَتْلَفَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ»[3]
از امام صادق (ع) در مورد دلّاکی کردن با آرد گندم و جو بعد از نوره سوال شد (که آیا استفاده کردن از آرد گندم و جو و مالیدن آن مثلا به عنوان سفیدآب به این صورت که با آن خمیر درست کند و بعد از نوره مالیدن به بدنش بکشد، اشکالی دارد و اسراف نیست؟). گفتم: برخی گمان میکنند این کار اسراف است. حضرت فرمودند: در آنچه به صلاح بدن است، اسرافی وجود ندارد. گاهی خود من امر میکنم که مغز گندم و جو را با روغن زیتون ملتوت کنند و با آن دلّاکی میکنم. اسراف فقط جایی است که مال را تلف کند و چیزی تهیه کند که به ضرر بدنش باشد.
روغن زیتون و مغز گندم و جو گران هستند اما چون به صلاح و نفع بدن است و پوست را پاک، باطراوت و نرم میکند، اسراف نیست. امام صادق (ع) فرمودند: «اشکالی ندارد» و خود نیز بکار میگرفتند. اسراف و اتلاف مال زمانی است که چیزی تهیه شود که به ضرر بدن باشد. در این صورت مصداق این آیه شریفه است: ﴿إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[4] خداوند اسرافکاران را دوست ندارد. قاعده لا ضرر در فقه نیز شامل حالش میشود.
همچنین از حضرت رضا (ع) روایتی داریم که فرمودند:
«لَا بَأْسَ بِأَنْ يَتَدَلَّكَ الرَّجُلُ فِي الْحَمَّامِ بِالسَّوِيقِ وَ الدَّقِيقِ وَ النُّخَالَةِ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَتَدَلَّكَ بِالدَّقِيقِ الْمَلْتُوتِ بِالزَّيْتِ وَ لَيْسَ فِيمَا يَنْفَعُ الْبَدَنَ إِسْرَافٌ إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِيمَا أَتْلَفَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ»[5]
اشکالی ندارد که انسانی در حمام با سویق، آرد و سبوس دلّاکی کند و اشکالی ندارد که با آرد گندم و جو یا سویقی که به روغن زیتون ملتوت شده، دلّاکی کند. در آنچه به نفع بدن است، اسراف نیست. اسراف در جایی است که انسان مالش را تلف کند و به بدنش ضرر برساند.
اگر کسی به یک نفر دلّاک پول بدهد تا او را دلّاکی کند، نوعی هزینه کردن است؛ حق الزحمه دلّاک را باید بدهد و هم کیسه، سویق و روغن زیتون تهیه کند. از منظر امام (ع) این یک کار پسندیده، ممدوح و قابل تعریف است. چون نوعی استفراغ بدن به حساب میآید؛ بیماریها را از بدن بیرون میکشد و به صلاح بدن است.
اگر فردی هزینه کند و اقدامی انجام دهد (مثلا شامپوی مضری بگیرد) که برای بدنش مضر باشد و به او آسیب برساند، اسراف است ولو پول کمی داده باشد؛ زیرا به بدنش ضرر رسانده و مالش را اتلاف کرده است.
برحسب این روایات، یکی از استفراغات بدن که موجب میشود مواد مضر از بدن خارج شود، پوست از رسوبات، قذارات و کثافات پاکسازی و از طرف دیگر بهرههایی عاید فرد شود، دلّاکی است. البته این بهرهمندیها بستگی به نوع کیسه کشی و دلّاکی دارد. جناب حکیم عقیلی خراسانی در جلد دوم از کتاب خلاصة الحکمة در بیان انواع فواید دلک چنین بیان میکند:
«بدان که دلک که عبارت از مالش و مشت مال بدن است، اقسام میباشد: از قویِ صلب و ضعیفِ لیّن و معتدل و کثیر و خشن و املس. اما قوّی صلب که به قوّت و استواری و زور باشد صلب و قوی میگرداند عضو را به جهت تحلیل رطوبات مرخیه به افراط و جذب روح و خون به سوی آن.»
توضیح: کیسه کشی با قوت و قدرت زیاد عضو را قوی میکند. البته این نوع کیسه کشی را نمیتوان برای هر بدنی انجام داد زیرا نوع بدنها فرق دارد.
رطوب زیاد بدن را سست میکند. برای تحلیل رطوبتها و رسوبات کیسه کشی را قوی میکنیم تا هم رطوبتها کاهش یابد و هم خون جذب عضو شود.
«ضعیف لیّن به سبب سستی و ملایمت و عدم تحلیل رطوبات و انجذاب و انصباب رطوبات مرخیه به اعضاء باعث اِرخاء و نرمی اعضا میگردد. و به جهت آنکه دلک باعث تخلل مسام ظاهر جلد و قبول مواد میگردد و اگر ضعیف باشد و تحلیل نتوان نمود در آنجا میمانند مواد و اگر قوی شدید باشد به تحلیل میروند.»
توضیح: در دلّاکی ضعیف لیّن تحلیل رطوبات منظور نیست بلکه عدم تحلیل رطوبات مدنظر است. اگر بدن رطوبت زیاد نداشته باشد، دلّاکی و ماساژ باید خیلی آرام، با ملایمت و بدون فشار انجام شود.
منافذ پوستی با دلّاکی باز میشوند و میتواند مواد مختلف را قبول کند.
«معتدل باعث تسمین و فربهی میگردد و بسبب انجذاب و توجه روح و حرارت و خون به حد اعتدال و عدم تحلیل بسیار»
توضیح: به بدن فرد نگاه میکنیم اگر رطوبت زیادی داشته باشد و نیازمند به تحلیل باشد، قدرت بدنیمان را زیاد میکنیم. اگر بدن ضعیف باشد و رطوبت زیادی نداشته باشد، نباید دلّاکی با فشار انجام شود.
در دلّاکی معتدل فشار نه زیاد و نه کم است؛ بلکه به صورت معتدل انجام میشود چرا که میخواهیم حرارت و خون را به سمت بدن بکشانیم و قصدمان این نیست که بدن را زیاد تحلیل ببریم.
«و کثیر باعث لاغری عضو میگردد و به سبب تحلیل بسیار خصوصا که طویل المدة باشد هر یک از اینها»
توضیح: مدت زمان زیادی صرف دلّاکی کثیر میشود. کیسه کشیدن طولانی مدت باعث لاغری میشود.
«و خشن که بخرقهی خشنی و یا صوفی بدن را بمالند به زمانی طویل باعث خشونت عضو ظاهر میگردد و بسبب انجذاب خون بسیار و تحلیل رطوبات و اجزاء لطیفه آن و تصلب اجزاء غلیظهی آن و از این جهت نزد قصد تعظیم ذَکَر و عضو دیگر که خواسته باشند عظیم گردد.»
توضیح: در دلّاکی خشن از کیسه زبر و خشن استفاده میشود؛ با پارچهی خشن یا پارچهای که صوفیها استفاده میکردند. این دلّاکی خون زیادی را جذب عضو و رطوبات زیادی را کم میکند و همچنین اجزای محکم بدن را محکمتر میکند. آلت تناسلی برخی کوچک است و مشکل نعوظ دارند، چنین افرادی میتوانند این عضو را با کیسه خشن محکم مالش دهند.
«اولا به خرقهی خشنی با آب گرم آن را میمالند تا خوب سرخ گردد و بعد از آن ادویهی معظمهی آن مانند زفت و غیر آن از جاذبات و معظّمات بر آن میمالند تا آنکه به سبب جذب بدون تحلیل عظیم گردد و بعد حصول و انتفاخ دست از تدبیر آن برمیدارند که زیاده تحلیل نیابد که باعث لاغری گردد.»
توضیح: ابتدا عضو را با کیسه خشن و آب گرم بمالند و سپس از ادویهی بزرگ کننده بر آن بمالند.
«زفت» در حقیقت صمغ گیاه درخت صنوبر نر است که میوه ندارد. برخی اطبا ذکر میکنند این صمغ و روغنش برای کچلی، بیماریهای پوستی،کمردرد و پادرد مفید و بزرگ کننده عضو است. میتوان بجای ادویه از روغنهای بزرگکننده نیز استفاده کرد. بعد از اینکه عضو نفخ و باد کرد، دست از مالیدن بردارند.
«املس آن است که به خرقهی ملایمی و یا به کف دست نرمی به ملایمت عضو را بمالند تا باعث نیکویی رنگ عضو گردد و به سبب جذب کمی و عدم تحلیل و دلک فی الحقیقه نوعی از ریاضت است ...»[6]
توضیح: در این نوع دلّاکی، عضو را با پارچه ملایم مانند پارچه پنبهای یا با کف دستِ نرم میمالند.
در ادامهی متن فواید دیگری برای دلّاکی ذکر شده است.
دلک نوعی ریاضت است؛ اطبای قدیم بابی را تحت عنوان ریاضت باز کردند و معتقد بودند گاهی لازم است بدن ریاضتهایی بکشد؛ ریاضیتهایی از جمله تشنگی، گرسنگی، سردی و گرمی. دلّاکی هم در حقیقت نوعی ریاضت است.
اینها نکاتی بود که از کتاب جناب عقیلی خراسانی در باب فوائد دلّاکی و انواع آن ذکر کردیم. همچنین دلّاکی در روایات را ذکر کردیم و ثابت شد که دلّاکی یکی از مصادیق استفراغات عمومی است؛ چرا که امام از آن با عنوان اصلاحکننده بدن یاد کرده است. دلّاکی بدن را به صلاح میکشاند؛ چون مواد مضر را از بدن خارج میکند و خواص درمانی دارد. در روایات وارد شده است که خوردن سویق ملتوت خواصی دارد از جمله اینکه آب مرد و زن را زیاد و پوست را با طراوت و نرم میکند و نیز استخوانسازی میکند. در روایت آمده است که علاوه بر خواص خوراکی سویق ملتوت، دلّاکی کردن با آن نیز خاصیت دارد و به صلاح بدن است. لذا یکی از امتیازات عالی برای طب اسلامی است. از این جهت این شغلها باید احیا شود؛ حمام عمومی و بکارگیری دلّاکهایی که دلّاکی کنند. البته کیسههایی وجود دارد که دسته دارد و فرد خودش میتواند دو طرف بدن و کمرش را کیسه بکشد اما انرژی زیادی میبرد. از این جهت بهتر است که این کار در اختیار دلّاکها قرار گیرد؛ زیرا وقتی انسان وارد حمام میشود، در موضع ضعف قرار میگیرد. دلّاکی هم از مصادیق در موضع ضعف قرار گرفتن است. اگر فرد بخواهد خودش را دلّاکی کند، ضعف مضاعفی بر بدنش عارض میشود. لذا بهتر است این مسئولیت را به فرد دلّاک بسپارد. اگر پولی به دلاک دادید ضرر نکردید و این اتلاف مال نیست؛ چرا که بدن را زنده میکند. امروزه گرفتگی عروق بیماری شایعی بین مردم است که برای درمان آن رگهای قلب را فنر میزنند، عمل باز قلب و اقداماتی دیگر انجام میدهند. علت شیوع این بیماری آن است که این شغلها را از ما گرفتهاند. شغل دلّاکی شغل مقدسی بوده است و در راستای طب الهی قدم برداشته میداشته است. همه انبیا مصلح بودند و فرد دلّاک هم به نوعی مصلح است که بدن انسان را به صلاح میرساند.
سوال: آیا سویق ملتوت باید چندین دقیقه روی بدن بماند یا صرف کیسه کشیدن کفایت میکند و جذب بدن میشود؟
کنیم، بستگی دارد.
سوال: فرق دلّاکی معتدل و املس چیست؟
جواب: املس به نوعی حالت پیرایشی و زیبایی دارد یعنی فرد میخواهد پوستش زیبا شود. بنابراین پارچه ملایمی به بدنش مالیده میشود. از این جهت تحلیل زیادی نمیرود و جذب کمی هم صورت میگیرد. تعبیر شده است که دلّاکی معتدل باعث تسمین و فربهی میگردد یعنی باعث چاقی می شود و برای بیماری که لاغر است و میخواهد چاق شود، مفید است. این نوع کیسه کشی چاق کننده است. ما میخواهیم خون را به عضو برسانیم اما نمیخواهیم رطوبت را تحلیل ببریم؛ زیرا رطوبت بدن لاغر زیاد نیست. اینجا بستگی به نوع بدن فرد دارد. اگر رطوبات زیادی داشته باشد، کیسه کشی را محکمتر و زیادتر میکنیم و اگر بدن فرد لاغر باشد و میخواهد چاق شود، از روغن مالی، ماساژ و هم از کیسه کشی استفاده میکنیم.
کیسه کشی زوائد را برطرف میکند، در نتیجه خون رسانی خوبی به عضو صورت میگیرد و بدن احیا میشود.
سوال: بهترین نوع کیسه چیست؟
گیرد و عرق میکند و عرق روی بدن میماند و شوره میزند و آدمی است که دیر به دیر به حمام میرود، باید از کیسههای زبر استفاده شود تا بتواند چرکها را که خوب عمل آمده و خیسیده از بدن بزداید. کیسههای زبر بهتر میتواند چرکها را از بدن بزداید.
از بحث دلّاکی تتمهای روایی باقی ماند. در برخی روایات انسان نهی شده که صورت و سر خود را با لنگ یا کیسه دلّاکی کند اما کیسه کشی هر بخش دیگر بدن غیر از سر و صورت بسیار مطلوب است. در روایتی از امام صادق (ع) داریم که حضرت فرمودند:
«إِيَّاكَ أَنْ تَدْلُكَ رَأْسَكَ وَ وَجْهَكَ بِمِيزَرٍ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ»[7]
در روایت دیگر از آن حضرت داریم:
«وَ لاَ تَمْسَحْ وَجْهَكَ بِالْإِزَارِ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِمَاءِ اَلْوَجْهِ»[8]
صورتت را با لنگ مسح نکن (و آن را به صورتت نکش) چرا که طراوت را از صورت میبرد.
آب چهره یعنی طراوت چهره. کیسه کشی صورت رطوبت پوست را از بین میبرد. از این رو بهتر است که از گردن به پایین با لنگ و کیسه دلّاکی شود و برای پاکیزگی صورت و سر از شامپوی ختمی استفاده شود.