1402/03/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/درمانهای چشم درد /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 8 و 9 سوره بلد است:
﴿أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ﴾[1]
﴿وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ﴾[2]
آیا ما برای انسان دو چشم، زبان و دو لب قرار ندادیم؟
قبلا بیان کردیم که معیار طبی بودن یک آیه، دعوت به تفکر در رابطه با یکی از اعضا و جوارح بدن و کاربردهای آن و ریزهکاریهایی که خداوند در آن بکار گرفته و ذکر عوامل پیشگیرانه و درمانی آن عضو در قرآن با ایما و اشاره یا صراحت است و ما چنین آیهای را طبی میدانیم.
خداوند متعال در این آیه میخواهد از ما اقرار بگیرد، پس سوال میکند آیا ما به انسان دو چشم ندادیم که با آن ببیند؟ آیا زبان بزرگ و زبان کوچک ندادیم که با آن تکلم کند؟ آیا دو لب به او ندادیم که به تکلم او کمک کند و صورت او را زیبا کند؟ جواب این سوالها مثبت است، خداوند است که این نعمتها را به انسان داده است ولی انسان آنچنان در نعمتهای الهی غرق است که فراموش میکند چه کسی و برای چه آنها را به او داده است و تفکر نمیکند.
اهمیت قوه بینایی
روایتی از امام رضا (ع) در رساله ذهبیه راجع به اهمیت چشم وارد شده است. به تعبیر امام رضا (ع) بدن انسان مانند یک کشور است؛ پادشاه این کشور قلب است و دستها و پاها اعوان و انصار او هستند و او را برای رفتن به یک مکان نزدیک یا دور یاری میکنند؛ دور را برای او نزدیک و نزدیک را برای او دور میکنند. پاها پادشاه را به هر جایی که بخواهد، منتقل میکنند.
«و العينان تدلانه على ما يغيب عنه لأنّ الملك من وراء الحجاب لا يوصل إليه شيء إلاّ بالإذن و هما سراجان أيضا»[3]
و دو چشم، پادشاه را به آنچه از نظرش پنهان است، راهنمایی میکنند، زیرا پادشاه در پس پردهای قرار دارد و از حوادث بیرون بیخبر است و آگاهی از برون پرده با کمک و مساعدت این دو چراغ است.
دو چشم حکم دو چراغ را برای پادشاه دارند و آنچه پسا پرده است را به او نشان میدهند و راه را از چاه تفکیک میکنند.
امام صادق (ع) در کتاب توحید مفضل دعوت به تفکر میکند و میفرماید:
«اُنْظُرِ اَلْآنَ يَا مُفَضَّلُ إِلَى هَذِهِ اَلْحَوَاسِّ اَلَّتِي خُصَّ بِهَا اَلْإِنْسَانُ فِي خَلْقِهِ وَ شُرِّفَ بِهَا عَلَى غَيْرِهِ كَيْفَ جُعِلَتِ اَلْعَيْنَانِ فِي اَلرَّأْسِ كَالْمَصَابِيحِ فَوْقَ اَلْمَنَارَةِ لِيَتَمَكَّنَ مِنَ مُطَالَعَةِ اَلْأَشْيَاءِ وَ لَمْ تُجْعَلْ فِي اَلْأَعْضَاءِ اَلَّتِي تَحْتَهُنَّ كَالْيَدَيْنِ وَ اَلرِّجْلَيْنِ فَتَعْرِضَهَا اَلْآفَاتُ وَ تُصِيبَهَا مِنْ مُبَاشَرَةِ اَلْعَمَلِ وَ اَلْحَرَكَةِ مَا يُعَلِّلُهَا وَ يُؤَثِّرُ فِيهَا وَ يَنْقُصُ مِنْهَا»[4]
اند و چشمها در اعضای زیرین همچون دستها و پاها قرار نگرفتهاند تا دچار آسیب نشوند و هنگام کار کردن دست و پاهاها و تعرضشان به آنها بیماری و درد و نقصی وارد نگردد.
در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده است:
«وَ بِالنُّورِ يُبْصِرُ»[5]
و انسان با نور میبیند.
اگر نور نباشد، انسان با وجود داشتن حس بینایی نمیتواند ببیند. نور هم باید حد معتدلی داشته باشد؛ اگر نور کمتر از اندازه باشد به عنوان مثال در اتاقی بسیار کم نور، چشم به خوبی نمیبیند. همچنین چشم در فضایی با نور فوق العاده زیاد نمیتواند به خوبی ببیند. از این رو نوری که در اختیار چشم قرار میگیرد تا رنگها و مبصرات (دیدنیها) را ببیند، بایستی معتدل باشد.
حضرت امام صادق (ع) در توحید مفضل میفرماید:
«فَخُلِقَ اَلْبَصَرَ لِيُدْرِكَ اَلْأَلْوَانَ فَلَوْ كَانَتِ اَلْأَلْوَانُ وَ لَمْ يَكُنْ بَصَرٌ يُدْرِكُهَا لَمْ تَكُنْ فِيهَا مَنْفَعَةٌ»[6]
ها منفعتی نداشت.
اگر خداوند رنگها را میآفرید اما قوه بینایی به انسان نمیداد، انسان نمیتوانست رنگها را درک کند و کار خداوند لهو میشد، در صورتی که خداوند حکیم است و کار لهو نمیکند.
پس خداوند بینایی را آفرید و حس بینایی را به انسان داد تا رنگها را درک کند. درک رنگها به علت وجود نور است. نور این قابلیت را به چشم میدهد که از طریق عدسی چشم، مبصرات را ببیند.
این نکته حائز اهمیت است که اگر خداوند چیزی را بیافریند اما متعلقاتش را نیافریند، کاری لهو است. همچنین اگر متعلقات چیزی را بیافریند اما آن چیز را نیافریند، باز هم کاری لهو خواهد بود؛ مثلا عطش را به انسان بدهد ولی آب را ندهد یا آب را بدهد و عطش را ندهد. پس عطش را به انسان میدهد و هم در بیرون آب را میآفریند. در وجود انسان هم همینطور است، قوه بینایی را داده و هم انواع دیدنیها و نور را آفریده است.
خداوند خالق نور است و آن را برای این آفریده است که انسان به وسیله آن بتواند ببیند.
بیماریهای چشم:
در روایات اهل بیت (ع) بابی در مورد بیماریهای چشم باز شده است از جمله:
1. چشم درد
2. ضعف چشم: چشم ضعیف میشود.
3. شب کوری
4. دوربینی و نزدیک بینی: در نزدیک بینی، چشم نزدیک را میبیند اما دور را نمیبیند و در دوربینی، دور را میبیند اما نزدیک را نمیبیند.
5. آب سیاه و آب مروارید
6. سفید شدن سیاهی چشم یا کدر شدن سفیدی چشم
7. رَمَد: دور چشم دچار ورم میشود.
در طب اسلامی برای هر کدام از این موارد درمانهایی ذکر شده است به عنوان مثال ائمه اطهار (ع) انواع سرمه را برای درمان بیماریهای چشم پیشنهاد دادند.
1) چشم درد
اولین بیماری مرتبط با چشم، درد چشم است. این درد در روایات به عنوان بزرگترین درد معرفی شده است.
در روایت آمده است:
«لاَ وَجَعَ إِلاَّ وَجَعُ اَلْعَيْنِ وَ لاَ هَمَّ إِلاَّ هَمُّ اَلدَّيْنِ»[7]
هیچ دردی وجود ندارد مگر مانند درد چشم و هیچ غم و غصهای وجود ندارد مگر غم و غصه بدهکاری.
یا در روایتی دیگر آمده است:
«مَا الْوَجَعُ إِلَّا وَجَعُ الْعَيْنِ وَ لَا الْجُهْدُ إِلَّا جُهْدُ الدَّيْنِ»[8]
همچنین در روایتی وارد شده است:
«أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اِشْتَكَى عَيْنَهُ فَعَادَهُ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِذَا هُوَ يَصِيحُ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ جَزَعاً أَمْ وَجَعاً فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا وَجِعْتُ وَجَعاً قَطُّ أَشَدَّ مِنْهُ ... »[9]
حضرت امیر المؤمنین (ع) دچار چشم درد شدند، پیامبر (ص) به عیادت ایشان آمدند در حالی که امیرالمؤمنین (ع) فریاد میزدند. حضرت پیامبر (ص) به آن حضرت فرمودند: آیا دچار جزع شدی یا دچار درد شدی؟ (آیا صرفا درد مختصری است یا درد فوق العاده زیادی بر تو عارض شده است؟) حضرت فرمودند: ای رسول الله! تا کنون به دردی شدیدتر از این درد مبتلا نشده بودم.
معلوم می شود بیماری بسیار قوی و دردآوری بوده است. هر کدام از ما ممکن است چشم درد را تجربه کرده باشیم. من یک روز در دوران کودکی به جوشکاری آهن نگاه کردم و آن شب از چشم درد تا صبح خوابم نبرد.
درمانهای چشم درد:
عوامل درمانی در روایات برای چشم درد ذکر شده است که برخی جنبه پیشگیرانه و برخی جنبه درمانی دارند.
1) ناخن گرفتن و کوتاه کردن سبیل در دو روز شنبه و پنج شنبه
این عامل میتواند نقش پیشگیرانه و هم درمانی برای چشم درد داشته باشد.
حضرت پیامبر (ص) فرمودند:
«مَنْ قَلَّمَ أَظْفَارَهُ يَوْمَ اَلسَّبْتِ وَ يَوْمَ اَلْخَمِيسِ وَ أَخَذَ مِنْ شَارِبِهِ عُوفِيَ مِنْ وَجَعِ اَلضِّرْسِ وَ وَجَعِ اَلْعَيْنِ»[10]
درد چشم از طریق کوتاه کردن موی سبیل برطرف میشود. جناب بوعلی در کتاب قانون میگوید: گاهی برخی از اخلاط و مواد مضر در چشم تجمع پیدا میکند که بایستی تخلیه شوند. ایشان در ادامه برای تخلیه چشم از مواد مضر راهکارهایی توصیه میکند؛ مثلا بکارگیری چیزهای عطسهآور مانند انفیه، سعوط فلفل تا با عطسه کردن چشم از فضولات تخلیه شود. در این روایت آمده است که کوتاه کردن موی سبیل یکی از مصادیق تخلیهی چشم از مواد مضر است. همچنان که در روایت وارد شده است که بیماریها از طریق زدودن موها و کوتاه کردن ناخنها از بدن خارج میشوند:
«أَنَّ آلَامَ الْبَدَنِ وَ أَدْوَاءَهُ تَخْرُجُ بِخُرُوجِ الشَّعْرِ فِي مَسَامِّهِ وَ بِخُرُوجِ الْأَظْفَارِ مِنْ أَنَامِلِهَا»[11]
دردهاى بدن با خروج مو از منافذ بدن و با خروج ناخن از سر انگشتان خارج مىگردد.
اگر انسان موها و ناخنهایش را کوتاه نکند، این بیماریها در بدن دچار حیرت و سرگردانی میشوند؛ زیرا محلی برای خروج ندارند:
«إِذَا طَالا تَحَيَّرَا [تَحَيَّزَا] وَ قَلَّ خُرُوجُهُمَا فَاحْتَبَسَتِ الْآلَامُ وَ الْأَدْوَاءُ فِي الْبَدَن فَأَحْدَثَتْ عِلَلًا وَ أَوْجَاعاً»[12]
اگر (موها و ناخنها) بلند شود، متحیر میشود و رشد آن کم میشود تا اینکه متوقف شود و دردها و بیماریها در بدن حبس میشوند و سبب انواع بیماریها و دردها میشود.
کوتاه نکردن موها و ناخنها بیماری سختی در بدن ایجاد میکند.
در روایتی آمده است که راوی میگوید: یک وقتی امام صادق (ع) فقط برای زدودن موهای زیر بغل وارد حمام شد. ببینید چقدر مهم است. اگر کسی موهای زیر بغلش را هر هفته کوتاه نکند مثلا کیست سینه پیدا میکند.
راوی میگوید:
«رَآنِي أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنَا أَشْتَكِي عَيْنِي فَقَالَ أَ لاَ أَدُلُّكَ عَلَى شَيْءٍ إِذَا فَعَلْتَهُ لَمْ تَشْتَكِ عَيْنَكَ قُلْتُ بَلَى قَالَ خُذْ مِنْ أَظْفَارِكَ فِي كُلِّ خَمِيسٍ قَالَ فَفَعَلْتُ فَلَمْ أَشْتَكِ عَيْنِي»[13]
توصیه امام بسیار حکیمانه است. جناب حکیم بوعلی در کتاب خود آوردهاند که عوامل بیماری در چشم تجمع پیدا میکند به عنوان مثال آب سیاه، آب مروارید و عفونتی که موجب خارش چشم میشود و رطوبت زیاد ناشی از تجمع مواد مضر در چشم است. حال چگونه باید این مواد مضر را خارج کرد؟ یک راهش این است که ناخنها گرفته شوند؛ چرا که بیماریها از طریق نوک ناخنها از بدن خارج میشوند. در این روایت زمان قید شده است و روز پنج شنبه خصوصیت داردآب آ و مناسب است.
«مَنْ أَرَادَ أَنْ يَأْمَنَ اَلْفَقْرَ وَ شِكَايَةَ اَلْعَيْنِ وَ اَلْبَرَصِ وَ اَلْجُنُونِ فَلْيُقَلِّمْ أَظْفَارَهُ يَوْمَ اَلْخَمِيسِ بَعْدَ اَلْعَصْرِ وَ لْيَبْدَأْ بِخِنْصِرِهِ مِنَ اَلْيَسَارِ»[14]
2) نوشیدن آب آسمان
آب نیسان مخصوصا اگر بر آن دعا خوانده شود و با آداب استفاده شود، درمان چشم درد است.
« ... وَ إِنْ كَانَ بِهِ وَجَعُ اَلْعَيْنِ يَقْطُرُ مِنْ ذَلِكَ اَلْمَاءِ فِي عَيْنَيْهِ وَ يَشْرَبُ مِنْهُ وَ يَغْسِلُ [بِهِ] عَيْنَيْهِ يَبْرَأُ بِإِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى»[15]
اگر شخص مبتلا به چشم درد از آب باران (آب نیسانی که آداب آن رعایت و آیات و ادعیه بر آن خوانده شود) چند قطره در چشمش بچکاند و کمی از آن آب را بنوشد و دو چشمش را با آن بشوید به اذن خداوند خوب میشود.
3) داروی شافیه
اندازه یک نخود از شافیه چهل روزه برای درمان چشم درد استفاده شود. شافیه چهل روزه هنوز به مرحلهای نرسیده که ماه به ماه استفاده شود؛ بعد از چهل روز هر ماهی که از آن بگذرد، خواص درمانی خاصی پیدا میکند.
«فَإِنَّهُ نَافِعٌ لِلْفَالِجِ اَلْعَتِيقِ وَ اَلْحَدِيثِ ... وَ وَجَعِ اَلْعَيْنِ»[16]
این دارو برای فلج قدیم و جدید و .... درد چشم نافع است.
4) مصرف مرزنجوش
آب مرزنجوش برای بیماریهای چشم بسیار عالی است. حضرت پیامبر (ص) فرمودند:
«نِعْمَ اَلرَّيْحَانُ اَلْمَرْزَنْجُوشُ نَبَتَ تَحْتَ سَاقِ اَلْعَرْشِ وَ مَاؤُهُ شِفَاءُ اَلْعَيْنِ»[17]
چه خوبی گیاهی است مرزنجوش، زیر ساق عرش خدا رویش پیدا کرده است و آب آن شفاء چشم است.
مرزنجوش گیاهی بهشتی است. میتوان آب گیاه مرزنجوش تر و تازه را گرفته و چند قطره در چشم چکاند یا مرزنجوش خشک را دم کرده و چند قطره در چشم چکاند یا چشم را با آن شست. خوردن این سبزی هم مفید است.
5) مسح کردن منبر پیامبر (ص)
در روایت وارد شده است که مسح منبر پیامبر (ص) با آدابی که وارد شده، و مالیدن دستها به چشمها برای درد چشم مفید است:
«إِذَا فَرَغْتَ مِنَ اَلدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَائْتِ اَلْمِنْبَرَ فَامْسَحْهُ بِيَدِكَ وَ خُذْ بِرُمَّانَتَيْهِ وَ هُمَا اَلسُّفْلاَوَانِ وَ اِمْسَحْ عَيْنَيْكَ وَ وَجْهَكَ بِهِ فَإِنَّهُ يُقَالُ إِنَّهُ شِفَاءُ اَلْعَيْنِ وَ قُمْ عِنْدَهُ فَاحْمَدِ اَللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ سَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَا بَيْنَ مِنْبَرِي وَ بَيْتِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ اَلْجَنَّةِ وَ مِنْبَرِي عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ اَلْجَنَّةِ وَ اَلتُّرْعَةُ هِيَ اَلْبَابُ اَلصَّغِيرُ»[18]
مسح کن و دو دسته را که پایین قرار دارد (و محل دست پیامبر گرامی اسلام است) بگیر (مسح کن) و به دو چشم و صورتت بمال؛ زیرا گفته میشود برای چشم بسیار شفابخش است و از آنجا بلند شو و حمد و ثنای خدا را بجا بیاور و حاجتت را بخواه؛ چرا که پیامبر (ص) فرمودند: بین منبر و خانهی من باغی از باغهای بهشتی است و منبر من بر مراتعی از مراتع بهشت قرار گرفته است.
طبق فرمودهی پیامبر (ص) منبر ایشان فضای مقدسی است که میتواند برای چشم درد نقش درمانی داشته باشد.
6) سرمه
در روایات برای درد چشم، سرمه نیز وارد شده است.
«دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ يَشْتَكِي عَيْنَيْهِ فَقَالَ لَهُ أَيْنَ أَنْتَ عَنْ هَذِهِ اَلْأَجْزَاءِ اَلثَّلاَثَةِ اَلصَّبِرِ وَ اَلْكَافُورِ وَ اَلْمُرِّ فَفَعَلَ اَلرَّجُلُ ذَلِكَ فَذَهَبَتْ عَنْهُ»[19]
مردی بر امام صادق (ع) وارد شد در حالی که از چشمش شکایت میکرد. حضرت به او فرمودند: چرا شما از این سه گیاه استفاده نمیکنی؟ صبر زرد، کافور و مرّ (صبر زرد و کافور و مرّمکی آسیاب شود و با آنها سرمه کشیده شود) آن مرد همین کار را انجام داد و چشم دردش خوب شد.
شکایت از چشم، منظور درد چشم یا بیماریهای مختلفی است که ممکن است چشم داشته باشد.
کافور بسیار خنک است، از این جهت سرمهی آن برای کسانی که چشمشان قرمز یا رگهای چشمشان درشت میشود یا نبض میزند و منطقه سر و چشم آنها به علت گرمای زیاد متورم شده است (که اطبا به آن ورم گرم میگویند) مفید است. همچنین سرمه کافوری خنک و رطوبتزا است و برای افرادی که به علت غلبه صفرا خشکی چشم دارند و نیز برای بیماریهای چشم ناشی از غلبه دم و صفرا، مفید است. برخلاف این سرمه، سرمه اثمد خشک کننده رطوبت زائد چشم است.
به نظر میرسد فردی که در روایت از چشمش شکایت کرده بود، غلبه دم یا صفرا داشته است و امام توصیه کردند این سرمه را استفاده کند.
7) دعا درمانی
برای درمان چشم درد بعد از نماز صبح و نماز مغرب بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْكَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلِ النُّورَ فِي بَصَرِي وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلَاصَ فِي عَمَلِي وَ السَّلَامَةَ فِي نَفْسِي وَ السَّعَةَ فِي رِزْقِي وَ الشُّكْرَ لَكَ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي»[20]
درمان بعدی نماز دو رکعتی است که در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره کافرون سه مرتبه و سپس آیهی ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[21] خوانده شود.[22]
«وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ»؛ اگر رطوبت یا خشکی زیاد چشم را درگیر کرده باشد، آیه میفرماید آنها را رفع میکند.
درمان بعدی آیة الکرسی است. حضرت امیر المؤمنین (ع) فرمودند:
«إِذَا اِشْتَكَى أَحَدُكُمْ عَيْنَهُ فَلْيَقْرَأْ عَلَيْهَا آيَةَ اَلْكُرْسِيِّ وَ فِي قَلْبِهِ أَنَّهُ يَبْرَأُ وَ يُعَافَى فَإِنَّهُ يُعَافَى إِنْ شَاءَ اَللَّهُ تَعَالَى»[23]
هر کسی از شما بیماری چشم داشت، آیة الکرسی بخواند و دست را روی چشم قرار دهد و معتقد باشد که آیة الکرسی میتواند او را درمان کند.
اگر کسی آیة الکرسی را بر چشمش بخواند، چشم دردش برطرف می شود.
همچنین وارد شده است: «کسی که هر روز آیه دوم سوره انسان ﴿فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾ را بخواند، چشمش از آفات و بیماریها سالم خواهد بود»
مداومت بر این آیه برای چشم درد مفید است.[24]
در روایت وارد شده است که بر آب سه مرتبه این آیات را بخواند و صورتش را با آن بشوید که درمان چشم درد است: ﴿فَكَشَفْنٰا عَنْكَ غِطٰاءَكَ فَبَصَرُكَ اَلْيَوْمَ حَدِيدٌ﴾[25] و ﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَطَمَسۡنَا عَلَىٰٓ أَعۡيُنِهِمۡ فَٱسۡتَبَقُواْ ٱلصِّرَٰطَ فَأَنَّىٰ يُبۡصِرُونَ﴾ [26] و ﴿وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٌ﴾[27] ﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٌ لِّلۡعَٰلَمِينَ﴾[28]
قرائت این آیات بر آب و شستن صورت با چنین آبی میتواند در درمان چشمدرد نقش داشته باشد.
ان شاء الله بیماریهای دیگر چشم را در جلسات آینده مطرح میکنیم.