1402/03/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/عوامل ایجاد کننده سنگینی گوش /
﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ﴾[1]
بدترین جنبندگان نزد خداوند کسانی هستند که کر و لال هستند و تعقل نمیکنند.
این گونه افراد در برابر حقیقت و واقعیت گوش شنوایی ندارند و گوش جانشان پذیرای حقیقت نیست و احیانا اگر حقیقتی هم به گوش آنها برسد، آن را میپوشانند و بیان نمیکنند. از این جهت قرآن میفرماید: آنها کَرها و لالهای واقعی هستند که حقیقت را نمیشنوند و اگر شنیدند، آن را بیان نمیکنند و آنها در حقیقت ایمان نیاوردند.
گفتیم اینها نوعی تشبیه است بین کسی که گوش جانش کر است و کسی که در واقع گوش سرش کر است. شما انسانهای کر را دیدهاید. کسانی که گوش جانشان کر است مانند کسانی هستند که گوش سرشان کر است؛ هر چه صدایتان را بلند کنید، نمیشنوند. این افراد گوش سرشان شنوا است اما گوش جانشان کر است و نمیشنوند. در دل این تشبیه نکتهای طبی وجود دارد و آن هم این است که کری و لالی نوعی بیماری جسمانی به حساب میآیند. اگر چه آیهی قرآن ناظر به کری و لالی معنوی است اما چون تشبیه معقول، محسوس و مخصوص صورت گرفته است و نکتهای طبی است، از این جهت ما در بحث آیات الأبدان به آن میپردازیم.
تعبیر ﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ﴾[2]
نیز ناظر به همین موضوع است که برخی کر، لال و کور هستند و اینها در حقیقت کرها و لالها و کورهای معنوی هستند و شبیه کسانی هستند که در عالم ظاهر چشمشان کور، گوششان کر و زبانشان لال است.
در جلسات گذشته به نکاتی از کتاب قانون بوعلی اشاره کردیم. در این جلسه قصد داریم بقیه نکات را بیان کنیم و اگر نیاز بود توضیح دهیم.
سنگینی گوشی به تعبیر حکیم بوعلی اعم از کری کامل و کری ناقص است. گفتیم که در کنار پردهی گوش هوای راکدی وجود دارد. گاهی این منطقه از هوا پر میشود که در این صورت فرد کری کامل در خود احساس میکند. گاهی علت ناشنوایی کامل، از بین رفتن عصبها است. سنگینی گوش میتواند به عنوان مثال ناشی از بادی باشد که در گوش افتاده است.
ما قصد داریم عواملی را که میتواند موجب سنگینی گوش شود، بیان کنیم.
«اگر سنگینی گوش نو آمده باشد، علاجپذیر است.»
توضیح: اگر سنگینی گوش تازه بوجود آمده باشد، میتوان زود آن را درمان کرد.
«سبب گران گوشی شاید از مشارکت اندام یا مشارکت مغز یا اعضاءِ همسایهی مغز باشد، چنان که در ابتدای رستن دندان یا درد دندان روی دهد و شاید از آسیب ویژه به حس شنوایی باشد که یا در عصب یا در سوراخ گوش متمرکز است.»
توضیح: ممکن است رشتههای عصبی و نخاع باعث سنگینی گوش شده باشند. افراد هنگام دندان درد یا نوزادان هنگام دندان در آوردن، معمولا دچار گوش درد و سنگینی گوش میشوند. این سنگینی به این علت است که مغز دچار سردی، مننژیت یا عفونت شده است.
بنابراین سبب سنگینی گوش، سرد شدن مغز یا آسیب به حس شنوایی است. چطور حس شنوایی آسیب میبیند؟ آسیب دیدگی عصبی که در سوراخ گوش است، باعث آسیب به حس شنوایی میشود.
«اگر آفت در عصب شنوایی باشد، گوش برای قبول بیماریهای ترکیبی که اجزاءِ شبیه به هم دارند و پذیرش بیمایهای ابزاری و از بین رفتن تک عصب آمادگی دارد.
منظور از بیماریهای متشابه الاجزاء هر یک از انواع سوءِ مزاج ساده و یا همراه ماده است که اکثراً از سرما روی دهد و ممکن است هر یک از این بیماریها سبب متغیر شدن ماده گردد که ماده سودایی، صفرایی یا بلغمی نارسیده و یا بادی باشد.»
توضیح: شاید خلط سودایی، صفرایی، بلغمی و باد در این عضو تجمع پیدا کرده باشد و به عصبهای گوش آسیب زده باشد.
«بسیار اتفاق افتد که تخلیه شدن خلط مراری بند آید و کری در پی داشته باشد؛ و دور نیست که از عدم تخلیهی عضوی دیگر روی دهد که خلط بیرون نیامده و بند آمده است و کری را به بار آورده است.»
توضیح: اگر سودا غلبه یابد و فرد آن را از بدن تخلیه نکرده باشد (به عنوان مثال مسهل نخورده باشد)، سودا و افسردگی ممکن است در جاهای گوناگون بدن از جمله گوش تجمع پیدا کند؛ تجمع سودا در گوش ممکن است باعث کری شود.
ممکن است خلط مراری در عضوی دیگر تخلیه میشده است اما دیگر تخلیه صورت نگیرد و این عدم تخلیه موجب کری شود.
«اگر گفتیم بیماریِ ابزاری، مقصود بیماری عصب است که راهبندانی از خلط یا چرک و رِیم یا ورم از جوش یا ورم گرم یا سخت در آن روی دهد یا پوششی از مادهی پلید یا فروهشتگی و سستی یا بادکردگی به عصب روی آورد.»
توضیح: ممکن است انسداد یا راهبندانی در اثر خلط بلغمی، صفرایی، سودایی یا باد بوجود آمده باشد، چرک در گوش جمع شده باشد، گوش دچار رِیم (عفونت) و ورم گرم و سرد و متورم شده باشد یا جوش زده باشد و اینها موجب شود عصب شنوایی تحت فشار باشد. شنوایی از طریق این عصبها باید صورت گیرد که متورم شده است. همچنین ممکن است عصب عفونی شده و ماده پلیدی در آن جمع شده باشد یا سست و ضعیف شده باشد. به همین علت جناب حکیم بوعلی چکاندن روغن بادام را یک بار در ماه توصیه میکند که باعث پیشگیری از ابتلا به بیماریهای گوش میشود و با انجام این توصیه بهداشت گوش رعایت میشود. البته قید نشده است که روغن بادام، تلخ یا شیرین باشد.
«منظور از بیماری تکی (مفرد) آن است که از قرحه یا تأکل باشد.»
توضیح: گفتیم که اگر به عصب گوش آسیبی وارد شود، گوش آماده پذیرش برخی بیماریها میشود؛ از جملهی آن ممکن است قرحه (یعنی جوش چرکین) باشد.
«تأکل» به معنای خوره است.
جناب حکیم بوعلی بیان میکند باید از گوش مواظبت کرد که در آن جوش به وجود نیاید؛ چرا که جوش غضروف را از بین میبرد. بنابراین باید مراقب بود ماده غضروفی یا عصبهای داخل گوش آسیب نبینند که اگر چنین شود چرک عفونی در گوش ایجاد شده و گوش دچار خوره میشود.
«اگر گران گوشی از مجرای داخل گوش است اکثراً سبب آن در بدن است یا از خارج آمده است.
سبب بدنی، مانند زگیل، ورم یا گوشت زائد یا کرم یا بسیاری چرک یا خلط غلیظ یا صملاخ (مادهی شمعی که از گوش تراود) یا ریم منعقد شده از ورم ترکیده یا کرم است.»
توضیح: اگر علت سنگینی گوش از مجرای داخل گوش باشد، باید ببینیم چه مشکلی در آنجا بوجود آمده است. علت مشکل مجرای گوش معمولا از درون بدن است و از بیرون بدن نیست. ممکن است زگیل، گوشت اضافه یا ورم در گوش بوجود آمده باشند. همچنین ممکن است کرم یا جانوری وارد گوش شده یا چرک زیادی در گوش جمع شده باشد؛ مثلا فرد بهداشت را رعایت نکند، گوشش را تمیز نکند و بعد از حمام در گوشش پنبه نگذارد. ممکن است مواد غلیظ سودایی و خون کثیف در گوش جمع شده باشد.
ممکن است مایعات گوش میانی از گوش خارج شود. در این صورت فرد سرگیجه پیدا میکند و به عصبها آسیب وارد میشود. علت آسیب به عصبها ماده شمعی است که از گوش خارج شود.
ممکن است ضربهای مانند سیلی محکمی که به گوش وارد شود، به پرده آن آسیب وارد کند و گوش میانی راه باز کرده و مایعات گوش مانند شمع آب شده خارج شود و نیز ممکن است ورم گوش سر باز کرده باشد و چرک از آن خارج شود و این موجب از بین رفتن عصبها و گوش شود. احتمال دارد کرم در گوش رفته باشد.
«آسیبهای خارجی مانند دانهی ریگ یا شن یا هسته در گوش میرود. یا منعقد شدن خونی که از گوش ریزش کرده و بقیهای از آن مانده است که در این حال سنگینی یکباره یا به تدریج آید. گاهی آفت حس شنوایی از راه بحران و از راه جا به جا شدن ماده در مرحلهی پایان بیماریهای حاد است و در حینی که بعد از تب سر سنگین میشود.»
توضیح: اگر در گوش خونی لخته و منعقد شده باشد و بعد سر باز کرده و بیرون آمده باشد اما مقداری از آن در گوش مانده باشد، این موجب میشود گوش یکباره یا به تدریج دچار سنگینی شود.
فرض کنید فردی دچار یبوست مزمن شده و در اثر آن خونش کثیف شده باشد. اگر یبوستش را درمان کند ولی مواد زائد را از بدنش خارج نکند، این مواد ممکن است جابجا و در گوش جمع شوند. گاهی فرد در دوران نقاهت به سر میبرد و رو به بهبود است اما ماده بیماری جابجا شده و جای دیگری رفته است.
گاهی بعد از تب، سر سنگین میشود؛ به علت اینکه ممکن است ماده بیماری از جایی به جای دیگر منتقل شده باشد، مثلا به گوش رفته باشد که در این صورت فرد باید سریعا حجامت کند.
«چنین آفتی یا روی آوری است که از بین میرود ـ چنان که در حرکات بحران روی دهد ـ یا روی آوری ماندگار است که حالت بحرانی ماده را به اطراف گوش آورده و پا برجاش کرده و همسایگیش با گوش سر به سنگینی گوش کشیده است که در این حالت آژیر قی یا خونریزی بینی موجود است و اکثراً تخلیه آن را از بین میبرد.»[3]
توضیح: گاهی بیماری مربوط به عضو دیگری است اما به علت همجواریش با گوش برای آن مشکل بوجود میآورد.