1402/01/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/علل بند آمدن حیض /
اشاره کردیم که بر حسب آیه 4 سوره طلاق، اگر مردی بخواهد زنی را طلاق دهد از دو حالت خارج نیست:
1. زن حائض است (یا به تعبیری عادت ماهانه میشود) که طلاق او جایز نیست و زن باید تا سه پاکی عدّه نگه دارد.
2. زن در سن یائسگی است (﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ﴾[1]
ناظر به این مورد است) یا به سن تکلیف نرسیده است و یا ممکن است به علت بیماری عادت ماهانه نشود (﴿وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ﴾ به کسانی که حیض ندیدهاند، اشاره میکند). چنین زنانی باید سه ماه عدّه نگه دارند.
مرد بعد از سه پاکی یا سه ماه، میتواند زن را نگه دارد و به او رجوع کند و نیز میتواند او را طلاق دهد و زن نیز میتواند بعد از طلاق ازدواج کند.
یکی از حکمتهای نگهداشتن عدّه در روایت چنین آمده است: «فَلِاسْتِبْرَاءِ الرَّحِمِ مِنَ الْوَلَد»[2] برای این که اگر جنینی در این مدت در رحم باشد، مشخص شود؛ چرا که در طی سه ماه مشخص میشود.
نکاتی را در جلسه قبل بیان کردیم از جمله اینکه از منظر قرآن ممکن است یک زن در دوران بارداری خون حیض ببیند. اگر چنین چیزی غیر ممکن بود، خداوند نمیفرمود: زنان باید به اندازه سه پاکی عدّه نگه دارند. پس معلوم میشود زن میتواند یک یا دو بار خون حیض ببیند و در عین حال باردار باشد. بنابراین این مطلب که در دوران عادت ماهانه تمام جدارههای رحم فرو میریزد، صد در صد درست نیست، بلکه بخشی از جداره رحم میریزد و خونهای سوخته از بدن خارج میشود.
بحثی که بیشتر مدنظر ما است، ذیل آیه ﴿وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ﴾ این است که علل بند آمدن حیض بر حسب بیماری چیست.
بر حسب روایات دو علت اصلی را ذکر کردیم: «ریح فی رحم» بادی که در رحم افتاده و «فساد من حیض» غلظت شدید خون است. قصد داریم نکاتی را از کتاب جناب حکیم بوعلی بیان کنیم.
بند آمدن و کاهش حیض
سبب بند آمدن خون حیض و جریان نیافتن آن چندین احتمال دارد:
1ـ سبب در زهدان موجود است.
2ـ سبب از مشارکت اندامان دیگر است که اندامان حیض با آنها ارتباط نزدیک دارند.
حال برگردیم به سبب اول: اگر سبب در خود زهدان است چه سببی است؟ چندین احتمال هست:
1ـ سبب از کوتاه آمدن زهدان از ادای واجب است و سرشتی است.
2ـ یا ـ روی دادی از طرفی دیگر بر او روی آورده است.
خون حیض که حبس میشود و بیرون نمیریزد. چندین احتمال را باید در نظر گرفت:
1ـ خون نیروی ریزش کردن ندارد.
2ـ مادهی خون حیض سبب بیرون نریختن خون حیض است.
3ـ سبب در ابزار حیضرسان و حیضبر است.
گفتیم شاید از ضعف نیروی خون باشد که یارای بیرون آمدن را ندارد. این کم نیروییِ خون حیض از چیست؟
1ـ سوء مزاج: سوء مزاج سرد یا سوء مزاج خشک یا سوء مزاج گرم و خشک یا سوء مزاج سرد و خشک است و اگر سوء مزاج سرد یا ساده است یا همراه ماده میباشد.
اگر سبب در خود مادهی خون حیض است از چگونگی حالت خون یا از چندی حالت خون و یا از هر دو حالت چونی و چندی است.
توضیح: چگونگی حالت خون یا چندی حالت خون به این معناست که کیفیت خون خیلی غلیظ است یا میزان خون کم است (و فرد کمخونی دارد).
اگر از چندی خون است، منظور این است که خون کمتر از حدّ لازم است، سبب کمخونی چیست؟
1ـ بیمار غذا ندارد یا غذای کم دارد.
2ـ نیروی مصرف کنندهی غذا در بدن بر آن چیرگی کامل دارد و حتی اگر غذا زیاد باشد، بدن چنان جذبش میکند که اضافهای برای خون حیض باقی نمیماند. مثال چنین بدنی، تن زنی است که از حیث طبیعت به مردان شباهت دارد و در هضم خوراک و مصرف غذا بسیار نیرومند است.
ریختنیها را مَردوار از طریق مدفوع و ادرار بیرون میریزد، بسیار چاق است و ماهیچههای پیآلود و تاب و توان مردان دارد. چنین زنی باسنش سینه را در فشار قرار داده و اکثراً دست و پایش به خشکی و خشکیدگی مایل است.
توضیح: زنی که از لحاظ طبیعت شبیه مردان باشد، مواد زائد بدنش را از طریق ادرار و مدفوع دفع میکند و جایی برای خون حیض نمیگذارد. چنین زنی بدنی قوی دارد و انرژی زیادی مصرف میکند.
3ـ یا از اثر داروهای تناولی و ورزشهای خسته کننده بدن تخلیه شده است. بویژه تخلیهی بدن از خون، توسط خونریزی بینی یا خونریزی بواسیر یا از اثر زخم و امثال آن انجام گرفته و خون کم شده است. [3]
توضیح: مصرف دارو پشت سر هم و انجام ورزشهای خسته کننده باعث میشود خون صرف اعضایی شود که انرژی نیاز دارند. خونهای اضافه بدن از طریق زخم، بواسیر و بینی خارج میشود و جایی برای خون حیض نمیگذارد.
اگر از چگونگی خون و از چندی آن نباشد:
1ـ مادهی خون از اثر سرما و سردمزاجی غلیظ شده است.
2ـ یا خلط غلیظ به حد زیاد با مادهی خون مخلوط شده است که این حالت اکثراً از استراحت و بیکاری زیاد و امثال آنها ناشی میشود،که تو آنها را میدانی!
توضیح: اگر علت از کیفیت و کمیت خون نباشد، ممکن است از سرد مزاجی باشد. همانطور که امام در روایت فرمودند: «فساد من حیض»، خون به علت غلبه سودا غلیظ شده است.
«مادهی خون» به معنای مفردات خون است. بیکاری و خواب زیاد میتواند مقدمهای برای غلظت خون و بند آمدن حیض باشد.
اگر سبب از ابزار خونرسان باشد، یعنی در لولهی رگها راهبندان ایجاد شده است، سبب راهبندان میتواند هر یکی از عوامل زیر باشد:
1ـ گرمای خشکاننده و گیرنده.
2ـ سرمای سختکننده و سفتیآور.
توضیح: برخی خانمها هنگام ظرف شستن از پیشبند استفاده نمیکنند و آب بر روی رحم آنان میریزد و باعث سردی آن میشود و این خود عاملی برای عادت نشدن است.
3ـ ممکن است از زیاد نوشیدن آب چنین راهبندانی رخ دهد و به نازایی دائمی زن بینجامد.
توضیح: زیاد نوشیدن آب باعث غلبه بلغم میشود. اگر بلغم شدید شود، غلیظ، خلط آور و لزج میشود و راه را بند میآورد.
4ـ حالتِ خشکی زیاد، لوله رگها را منقبض کرده است.
5ـ پیه زیادِ لوله رگها، سبب بسته شدن راه بر خون حیض شده است.
6ـ خلط غلیظ و لزج در لوله رگها گیر کرده است.
7ـ ممکن است ورمی راه را بر جریان خون بسته باشد.
8ـ از گوشت زائد و بهم آمدن لوله رگها، خون نتواند بیرون ریزد.
9ـ قرحه در زهدان بوده و بهم آمده و در این بهم آمدن، دهانهی رگهای سطح زهدان را به تباهی کشانیده است.
توضیح: قرحه به معنای زخم یا عفونت میباشد.
10ـ زهدان بیش از حد لازم و به افراط کج شده است.
11ـ زهدان وارونه شده است.
توضیح: رحمِ کج شده یا جابهجا شده نیز میتواند باعث بند آمدن خون حیض شود.
12ـ ممکن است کوتاهی گردن زهدان در بند آمدن خون حیض مؤثر باشد.
13ـ از ضربت خوردن و بر زمین افتادن، دهانهی رگها بسته باشد.
14ـ زن بچه انداخته است و بعد از بچه انداختن نابسامانی در خونریزی حیض روی داده و خون را بند آورده است.
اگر بند آمدن خون حیض اشتراکی باشد، یعنی اندامان دیگر در این بند آمدنِ خون شریک باشند؛ چند جهت دارد:
1ـ کبد ناتوان شده و یارای به خارج فرستادن خون و پالایش آن را ندارد.
توضیح: کار کبد تولید خون است و اگر خون تولید نکند، میتواند باعث عادت نشدن شود.
2ـ راهبندان در کبد بوجود آمده است و در نتیجه راه بر جریان خون از کبد به ابزار حیض بسته است.
3ـ راهبندان در سراسر بدن پیدا شده است. مثلا چاقی تن از آنجا که مزاحمت برای اندامان و رگها ایجاد میکند، سبب راهبندان در لوله رگها میشود.
توضیح: ممکن است فرد دچار گرفتگی عروق در کل بدن شده باشد. چربی زائد یکی از عوامل گرفتگی رگها است.
4ـ ممکن است در بدن لاغر نیز راهبندانها ایجاد شوند که از اثر خشکی بدن لوله رگها بر هم آیند و تنگ شوند و یا از کمخونی بدن، خون به ابزار حیض نمیرسد.[4]
خون حیض که از زهدان بیرون میرود، نعمت و خیری است برای زهدان. اما اگر گداری نیابد که از آن به بیرون بریزد، برمیگردد و اگر چندین بار خواست بیرون رود و هر بار برگشت، در بدن پراکنده میشود و بیماریهای بدجنس و وخیم ببار آورد.
توضیح: عادت ماهانه مقدمهی خوبی برای بارداری است. من معمولا از بانوانی که برای مشکل بارداری به من مراجعه میکنند، میپرسم که آیا عادت ماهانه میشوند؟ اگر عادت ماهانه نمیشوند یا در بسیاری از اوقات به تأخیر میافتد، اولین دغدغه را این قرار میدهم که عادت شوند تا رحم فعال شود.
«گدار» به معنای مجرا است. یکی از مصادیق بیماریهای بدجنس میتواند سرطان باشد. خونهای سوخته در بدن میماند و موجب میشود فرد دچار بیماریهای سخت مانند سرطان، کیست، میوم، فیبروم و ... شود. یکی از علتهای بیماریهای مرسوم بین زنان این است که خون حیض به صورت کلی خارج نمیشود یا کم خارج میشود و بخشی از آن در بدن میماند.
رویآورها و پیامدهای بند آمدن خون حیض
زنانی که خون حیضشان بند میآید و از جریان میافتد برای مبتلا شدن به بسیاری از بیماریها آمادگی پیدا میکنند. که از این قرارند:
1ـ ممکن است به خفگی زهدان مبتلا شوند که از بند آمدن خون حیض زهدان در هم میرود و از جا تکان میخورد.
توضیح: رحم به علت بند آمدن خون حیض، منقبض میشود.
2ـ ممکن است به ورم گرم زهدان، ورم سخت زهدان و ورم در احشاء مبتلا شوند.
توضیح: اینها همان ورمهای سرطانی است که اشاره کردیم.
3ـ معده بیمار میشود، نیروی هضم کننده در معده ناتوان میشود، اشتهای غذا نمیماند، اشتهای خوراک غیر طبیعی رخ میدهد. دل بهم میآید، تشنگی زیاد میشود، درد گزشی در معده احساس میشود.
توضیح: فضولات و بخارات از طریق خون از بدن خارج میشوند. این فضولات و بخارات (به تعبیر حکیم بلدی) به معده باز میگردد و باعث میشود فرد همیشه حالت تهوع داشته باشد. اگر خانمی به شما مراجعه کرد و گفت همیشه حالت تهوع دارد، از او بپرسید آیا عادت ماهانه میشود؟
ماندن خون سوخته در بدن باعث غلبه دم یا صفرا و در نتیجه غلبه گرما و تشنگی زیاد میشود. همچنین ممکن است باعث سوزش معده شود.
4ـ بیماریهای سر ممکن است رخ دهد، بیماری اعصاب ببار آید، به صرع مبتلا شود، فالج گردد.
توضیح: بخارات به همراه خون حیض خارج میشود و اگر در بدن بماند، باعث سردرد میشود.
5ـ ممکن است به بیماریهای ریه مانند: سرفه، بدنفسی دچار آید.
توضیح: عادت ماهانه لطف بزرگ خداوند به زنان است. براساس آیهی ﴿وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً﴾[5] حیض اذیت و آزاری برای زنان است اما اذیتی مفید است و باعث میشود اضافات و کثافات خون خارج شود و به نوعی حجامتی طبیعی است که هر ماه انجام میشود و زنان دیگر نیاز نیست تیغ حجّام را تحمل کنند.
6ـ امکان دارد بیماریها کبد از قبیل: استسقا و غیره به سراغش آیند.
7ـ رنگ رخساره تغییر یابد، اشتهای خوراک کم میشود.
8ـ ممکن است به دشوار شاشیدن و حتی بند آمدن بول مبتلا شوند.
9ـ ممکن است کمر و گردن به درد آید.
10ـ بدن سنگین میشود.
11ـ لاغر و افسرده میشوند.
توضیح: خون کثیف باعث افسردگی میشود؛ زیرا سودا را بالا میبرد.
12ـ به لرز و چندش و تبهای سوزان مبتلا شوند.
توضیح: تب معلول عفونت است و عفونت معلول کثافات خونی است که در بدن مانده است.
13ـ احتمال دارد جملات را به دشواری ادا کنند زیرا از اثر بخار گرم ـ که از پایین به بالا آمده است ـ ماهیچههای زبان خشک شوند یا از اثر سردرد شدید زبان سنگین شود.
توضیح: ممکن است فرد دچار مشکل تکلم شود. اگر کسی مراجعه کرد و گفت: زبانم بند میآید، از او بپرسید: آیا عادت ماهانه میشود؟
14ـ دلهره و افسردگی از اثر درد و تعفن و بخار گرم رخ دهد.
15ـ ممکن است همه بدن از جمله شکم آماس کند و سبب ایجاد خون چرکآلود باشد که از ورم بچکد و با خون مخلوط شود.
16ـ اگر زن دارای نیروی کافی باشد، ممکن است بتواند خون زائد بند آمده را در بدن صرف کند که در نتیجه شباهت به مرد پیدا میکند، موی بدنش زیاد میشود و چیزی ریش مانند بر ذقنش سر برآرد، صدایش زمخت و دورگه میشود و سرانجام جان میسپارد؛ و ممکن است قبل از آنکه بمیرد به حالتی درآید که دیگر هرگز نتواند خون حیض را بیرون ریزد. اکثراً زنانی که بسیار و بارها بچه آوردهاند، و یکهو از جماع محروم شدهاند ـ مثلا شوهر در کنارش نیست یا حالتی که مطابق دستور طبیعت باید برای خون بیرون دادن و برای جماع و برای باردار شدن آماده باشد از دست رفته است ـخون بند آمده در زهدان بیکار مانده است که در اثر آن ممکن است رنگ بول سیاه شود و در آن خونابهای شبیه آب گوشتِ در آن شسته، مخلوط باشد و حتی ممکن است خون بشاشند. [6]
توضیح: یکی از علل موهای زائد زیر چانه این است که زن عادت نمیشود یا هنگام عادت ماهانه خون سوخته به خوبی خارج نمیشود. از بهترین درمانهای آن، بکارگیری عوامل قاعدهآور است. اگر زن چند سال عادت نشود و خونهای سوخته در بدنش بماند، ممکن است بمیرد.