1402/01/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/عده طلاق /
﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا﴾[1]
و از زنانتان که از عادت مأیوسند اگر در وضعشان تردید دارید و نیز زنانی که تا کنون حیض ندیدهاند، عدّهشان سه ماه است و زنان باردار عدّهشان تا وضع حمل است و هر که از خداوند پروا دارد برای او در کارش آسانی نهد.
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 4 سوره طلاق است. براساس این آیه، زنانی که طلاق داده شدهاند به دو صورت هستند:
1) زنانی که دچار عادت ماهانه شدهاند: در این صورت نمیتوان آنان را طلاق داد و زن موظف است به اندازه سه پاکی صبر کند و عدّه نگه دارد و بعد از این مدت، مرد به او مراجعه میکند یا او را به نیکی رها میکند. آن زن نیز میتواند بعد از نگه داشتن عدّه، ازدواج کند. در آیه 228 سوره بقره نیز آمده است:
﴿وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[2]
و زنان مطلقه (طلاق داده شده) تا سه پاکی منتظر بمانند و اگر به خدا و قیامت ایمان دارند، نباید آنچه خدا در رحمهاشان آفریده پنهان دارند و شوهرانشان برای مراجعه به آنها (و اینکه مجددا همسران آنها باشند) بهتر از دیگران و نسبت به دیگران در اولویت هستند، اگر واقعا قصدشان اصلاح است و میخواهند با هم زندگی را ادامه دهند.
بر اساس این آیه زن مطلقهای که عادت ماهانه میشود، باید تا سه پاکی عدّه نگه دارد.
2) شکل دوم زنانی هستند که دچار عادت ماهانه نمیشوند و یائسه هستند و این هم به دو صورت است:
1. ﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ﴾
هر كدام از زنانتان كه از حيض شدن مأيوس شدهاند، اگر دربارهی آنها شك كرديد، عدۀ آنان سه ماه است.
زن در سن یائسگی قرار دارد؛ زن عادی در پنجاه سالگی و زن قریشی (سیده) در شصت سالگی یائسه میشود. زنی که سنش از پنجاه یا شصت سال گذشته و در سن یائسگی باشد، باید سه ماه عدّه نگه دارد.
2. ممکن است یائسگی به دلیل بیماری باشد: ﴿وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ﴾ کسانی که حیض نمیبینند یا حیض ندیدند.
چند احتمال برای ﴿وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ﴾ وجود دارد:
1ـ فرد به سن تلکیف نرسیده است؛ به عنوان مثال نه سال او تمام نشده است.
2ـ احتمال دیگر این است که زن به صورت کلی حیض ندیده است؛ زیرا «لَم» به معنای نفی گذشته تا زمان حال است یعنی تا کنون حیض نشدهاند.
3ـ احتمال دیگر این است که زن یائسگی زودهنگام پیدا کرده است و عادت نشده یا نمیشود؛ نه به این دلیل که در سن یائسگی است بلکه مشکل جسمی و بیماری موجب حبس خون حیض شده است.
علل قطع قاعدگی:
1) باد در رحم
بر حسب روایات یکی از علل حبس خون حیض، بادی است که در رحم افتاده باشد.
در روایت آمده است:
«احْتَبَسَ طَمْثُهَا ... أَوْ رِيحٍ فِي رَحِمٍ»[3]
خون حیضش از ... یا باد در رحم، حبس شده است.
«طَمث» یعنی عادت ماهانه. بادی که در رحم میافتد ممکن است معلول معدّه نفاخ باشد.
2) بارداری
در روایت آمده است:
«إِنَّ الطَّمْثَ قَدْ تَحْبِسُهُ الرِّيحُ مِنْ غَيْرِ حَبَلٍ»[4]
و گاهی باد، خون حیض را حبس میکند بدون اینکه زن باردار باشد.
یکی از علل حبس خونِ حیض، بارداری زن است.
3) غلظت شدید خون
علت دیگر حبس خون حیض، غلظت شدید خون است.
«ارْتِفَاعُ الطَّمْثِ ضَرْبَانِ فَسَادٌ مِنْ حَيْضٍ ... »[5]
بند آمدن خون حیض دو علت دارد: فساد خون حیض ...
خون غلیظ، خیلی سفت میشود و خارج نمیشود.
عدّه زن باردار تا زمانی است که وضع حمل کند؛ همین که وضع حمل کرد میتواند بماند، نوزاد را شیر دهد و از شوهرش (که او را طلاق داده است) حقوق بگیرد و هم میتواند جدا شود.
شاهد ما به لحاظ طبی این است که مرد نمیتواند زن حائض را طلاق دهد و زن حائض برحسب آیه 228 سوره بقره بایستی به اندازه سه پاکی عدّه نگه دارد و با دیدن سومین خون حیضش از عدّه در میآید. طی این مدت زن موظف است در خانه بماند و از خانه بیرون نرود:
﴿لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ﴾[6]
ای مردان اجازه ندارید آنان را از خانههاشان خارج کنید و آنها هم موظف هستند در خانه بمانند مگر اینکه فاحشهی آشکاری از آن زنان دیده شود.
ذیل این آیه، از امام زمان (ع) روایت داریم که حضرت فرمودند:
«فقَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلْفَاحِشَةُ اَلْمُبَيِّنَةُ هِيَ اَلسَّحْقُ»[7]
اگر زنی با زنی کار زشتی انجام دهد، در این صورت مرد میتواند آن زن را از خانه خارج کند.
چرا زن باید در این مدت در خانه بماند؟
یک علتش این است که در این مدت، مرد و زن فرصت بیشتری برای گفت و گو پیدا میکنند، عصبانیت آنها تسکین پیدا میکند و متوجه اشتباهاتشان میشوند. سه ماه فرصت خوبی برای مراجعه به نفس و اصلاح خود است و همچنین فرصتی فراهم میشود که مرد برگردد و زندگی مجدد خود را ادامه دهد.
احتمال دیگرِ فلسفه عدّه نگه داشتن این است که بارداری زن مشخص شود. از این جهت آیه فرمود: زن مطلقهای که خون حیض ببیند تا سه پاکی عدّه نگه دارد و زن یائسه و زنی که (به علت بیماری) دچار یائسگی زود هنگام شده است، سه ماه عدّه نگه دارند. برحسب این آیه میتوان نکاتی را برداشت کرد:
1) ممکن است زنی باردار باشد و در عین حال دو بار خون حیض ببیند. اگر زن باردار با دیدن خون حیض نطفهاش میافتاد، دلیلی وجود نداشت که آیه بیان کند: تا سه پاکی یا سه ماه عدّه نگه دارد. پس معلوم میشود که ممکن است زن دو بار خون حیض ببیند و در عین حال باردار باشد. بنابراین نمیتوان گفت با دیدن لکه، جنین سقط شده است بلکه بر اساس آیه دو بار خون حیض دیدن با باردار بودن قابل جمع است.
در روایت آمده است:
«سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الثَّانِيَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَيْفَ صَارَتْ عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَ حِيَضٍ أَوْ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً قَالَ أَمَّا عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَ حِيَضٍ أَوْ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فَلِاسْتِبْرَاءِ الرَّحِمِ مِنَ الْوَلَدِ وَ أَمَّا الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى شَرَطَ لِلنِّسَاءِ شَرْطاً فَلَمْ يَحُلَّهُنَّ فِيهِ وَ فِيمَا شَرَطَ عَلَيْهِنَّ بَلْ شَرَطَ عَلَيْهِنَّ مِثْلَ مَا شَرَطَ لَهُنَّ فَأَمَّا مَا شَرَطَ لَهُنَّ فَإِنَّهُ جَعَلَ لَهُنَّ فِي الْإِيلَاءِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ غَايَةُ صَبْرِ النِّسَاءِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ﴾ فَلَمْ يَجُزْ لِلرَّجُلِ أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فِي الْإِيلَاءِ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ غَايَةُ صَبْرِ النِّسَاءِ عَنِ الرِّجَالِ وَ أَمَّا مَا شَرَطَ عَلَيْهِنَّ فَقَالَ عِدَّتُهُنَّ ﴿أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً﴾ يَعْنِي إِذَا تُوُفِّيَ عَنْهَا زَوْجُهَا فَأَوْجَبَ عَلَيْهَا إِذَا أُصِيبَتْ بِزَوْجِهَا وَ تُوُفِّيَ عَنْهَا مِثْلَ مَا أَوْجَبَ عَلَيْهَا فِي حَيَاتِهِ إِذَا آلَى مِنْهَا وَ عَلِمَ أَنَّ غَايَةَ صَبْرِ الْمَرْأَةِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ فِي تَرْكِ الْجِمَاعِ فَمِنْ ثَمَّ أَوْجَبَ عَلَيْهَا وَ لَهَا»[8]
کسانی که زنان خود را «ایلاء» مینمایند (سوگند یاد میکنند که با آنها آمیزش جنسی ننمایند) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند؛ زیرا خداوند میدانست نهایت تحمل عدم آمیزش زن چهار ماه است و بیشتر از آن تحمل ندارد. پس خداوند به هیچ مردی که ایلاء نموده، اجازه نمیدهد که به سوگندش بیش از چهار ماه عمل کند؛ زیرا صبر زنان بیش از چهار ماه نیست. امّا آن شرطی که به ضرر زنان میباشد (و جنبه تکلیف دارد) این است که خداوند به آنان امر فرمود اگر شوهرانشان فوت کردند، باید چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارند. البته در هنگام مرگ مرد، همان مقداری که در زمان حیاتش و در حال ایلاء، نفقه میگرفت، نفقه بگیرد. (پس خداوند، در ایلاء، به ضرر مرد و به نفع زن، عدّه و ترک مقاربت را بیش از چهار ماه قرار نداد ولی در اینجا [عدّهی زنی که شوهرش از دنیا رفته] به جبران ضرری که به مرد در ایلاء وارد شده بود، به ضرر زن و به نفع مرد، عدّه را چهار ماه و ده روز قرار داد). خداوند تبارک و تعالی فرمود: ﴿یتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهرٍ وَ عَشْرًا﴾[9]
و خداوند، این ده روز عدّه را فقط به همراه چهار ماه ذکر کرده است؛ چون میدانست نهایت صبر زن در ترک مقاربت، چهار ماه است. به همین خاطر آن مدّت را [از جهتی] به نفع مرد و [از جهتی] به ضرر زن، واجب کرد.
اگر مردی گفت: من سوگند میخورم با زنم چهار ماه آمیزش نداشته باشم. قرآن میفرماید: تا چهار ماه اجازه دارد به سوگندش عمل کند و بیش از آن جایز نیست. این از جمله شروطی است که به نفع زن است. اگر چه مرد به صورت مطلق قسم خورده باشد که هرگز با زنش آمیزش نداشته باشد، خداوند حدی برایش مشخص کرده است و آن هم چهار ماه است.
ترک آمیزش در ایلاء چهار ماه است که جنبه منفعت و حق برای زن است و عدّه وفات تکلیف اوست.
آیات دیگر مطرح میکند که زن متوفی نباید در مدت عدّه ازدواج کند اما میتواند با کنایه به فردی رضایت دهد که بعد از چهار ماه و ده روز برای خواستگاری اقدام کند.
یک علتِ عدم جواز ازدواج زن یک ماه بعد از وفات شوهرش، این است که باید احترام شوهرش را نگه دارد. همانطور که مرد در زمان حیاتش سوگند میخورد که من هرگز با زنم آمیزش نمیکنم و خداوند فقط چهار ماه را اجازه داده است؛ زیرا صبر زن بیش از این نیست، زنی که شوهرش را از دست داده، نیز مکلّف است چهار ماه و ده روز صبر کند؛ چرا که غایت صبر زن چهار ماه است که آمیزش را ترک کند از این جهت واجب است «عَلَیْهَا» (که تکلیف است) و «لَهَا» (که به نفع اوست).
چه هنگام عدّه زن مطلقه تا سه حیض است؟ وقتی عادت ماهانه میشود.
وقتی زن در سن یائسگی باشد یا (به علت بیماری) یائسگی زود هنگام داشته باشد، عدّهاش سه ماه است.
عدّه سه حیض یا سه ماه است تا مشخص شود زن باردار است یا خیر. گفتیم بر حسب آیه و این روایت، ممکن است زن دو بار خون حیض ببیند و در عین حال باردار باشد. بنابراین صرف دیدن خون حیض دلیل بر سقط جنین نیست. اگر این امکان وجود نداشت خداوند عدّه را قرار نمیداد.
راوی میگوید:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِأَيِّ عِلَّةٍ صَارَ عِدَّةُ الْمُطَلَّقَةِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ عِدَّةُ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً قَالَ لِأَنَّ حُرْقَةَ الْمُطَلَّقَةِ تَسْكُنُ فِي ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ وَ حُرْقَةَ الْمُتَوَفَّى عَنْهَا زَوْجُهَا لَا تَسْكُنُ إِلَّا أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً»[10]
به امام صادق (ع) گفتم: به چه دلیل عدّه زن مطلقه سه ماه و عدّه زن متوفی (زنی که شوهرش فوت کرده) چهار ماه و ده روز است؟ حضرت فرمودند: چون رنج مطلقه سه ماه تسکین مییابد اما رنج بیوه زنان آرام نمیشود مگر پس از چهار ماه و ده روز.
اگر زن مطلقه عصبانی شده یا دعوایش با شوهرش شدت گرفته باشد، در طول سه ماه آرام میشود.
روایت آستانه تحمل زنان را بیان کرده است. بنابراین نباید برخی زنی که شوهرش را از دست داده و بعد از نگه داشتن عدّه ازدواج کرده است، را سرزنش کنند. ازدواج بعد از نگه داشتن عدّه (که چهار ماه و ده روز است) نه تنها جایز است بلکه بهتر است؛ برای اینکه پاکتر بماند.
بر حسب آیه قابل جمع است که زنی دچار عادت ماهانه شود و همچنین باردار هم باشد. در آیه به دو نوع یائسگی اشاره شده است: یائسگی بر حسب سن زن (زن عادی در پنجاه سالگی و زن قریشی در شصت سالگی) و بر حسب بیماری است. یائسگی بر حسب بیماری میتواند به دلایل بارداری، باد در رحم و غلظت شدید خون باشد. جناب حکیم بوعلی عوامل دیگری ذیل اینها بیان کردند که در جلسات آینده مطرح میکنیم.