1401/12/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/تأثیر ترس بر بدن /
از دیگر آیات طبی قرآن، بخشی از آیه 33 سوره عنکبوت است که میفرماید:
﴿لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ ۖ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴾
نترس و بیمناک نباش چرا که ما تو و اهل بیت تو را به غیر از همسرت نجات میدهیم که ایشان در میان هلاکشدگان وا میماند.
ترس و دلشوره نقش بسیار اساسی در ایجاد بیماریها دارد؛ عامل بیماری و هم معلول بیماری است برای مثال ترس زائد موجب غلبه سودا میشود و هم عوامل سودا زا مانند مداومت بر خوردن گوشت گوساله موجب ترس میشود. بنابراین میتواند رابطهای دو سویه داشته باشد یعنی ترس موجب غلبه سودا و سودای غالب موجب غلبه ترس شود.
همه ما در زندگی تجربیاتی بدست آوردهایم از اینکه ترس، هول و دلشورههای بیارزش و بیدلیل یا حتی با دلیل موجبات بیماری را فراهم میکند، به عنوان مثال نوجوانان زیادی به علت ترس از امتحان، کنکور و آینده (که توسط مشاوران یا محیط مدرسه در آنان ایجاد میشود) دچار غلبه سودا که یکی از مصادیق آن دیابت است، میشوند. این ترس، پانکراس آنها را (که انسولین ترشح میکند) از کار میاندازد یا ضعیف و دچار خشکی میکند. همچنین ممکن است رگ هول آنها به شدت دچار پرش و از حالت تعادل خارج شود و نیز در بسیاری از مواقع موجب افتادگی ناف شود.
چند روز پیش بیماری داشتیم که نوجوان ده سالهای بود و پنج سال انسولین تزریق میکرد. مادرش گفت: برادرم پنج سال پیش پسرم را گرفت و او را در استخر انداخت. او به شدت ترسیده بود و از آن روز به بعد شب ادراری و خشکی دهان پیدا کرد و به شدت لاغر شد. برایمان سوال بود که چرا ناگهان این اتفاق افتاده است؛ زیرا قبل از آن شب ادراری نداشت و وزنش هم خیلی خوب بود. بعد از بررسی، متوجه شدیم پانکراس او ضعیف شده است.
بیمار دیگری هم داشتیم که دختری ده یا دوازده ساله بود. مادرش گفت: دخترم یک عکس ترسناک دید و بعد از آن ابروها و مژههایش ریخت. همچنین نوجوانهایی مراجعه میکردند که به علت ترس از کنکور و امتحانات دچار دیابت شده بودند.
متعلق ترس میتواند موارد زیادی باشد؛ ممکن است کسی از سوسک بترسد و فردی دیگر از گربه.
ترس، قلب را ضعیف و دچار تپش میکند.
خبر بد دادن یا به شکل بدی خبر دادن باعث میشود ترس در دل فرد بیفتد و نسبت به وقایع دیگر هم ترسو شود و همیشه منتظر خبرهای بد باشد. این نکته مهمی است و اگر قرار است خبر بدی مانند فوت عزیزی را بدهید، با ادبیاتی خبر بدهید که فرد جا نخورد یا به قول قدیمیها تکان نخورد و زهره ترک نشود؛ مثلا بگوید حال پدرت مناسب نیست نه اینکه مستقیم بگوید پدرت مرد.
ترساندن و بد خبر دادن در فضای طبابت هم مطرح است. طبیب نباید مستقیما خبر سرطان عزیز یک خانواده را به آنان بدهد و به عنوان مثال بگوید: "پدرتان سرطان دارد، اگر میخواهید قبری آماده کنید" یا "ما دیگر نمیتوانیم کاری انجام دهیم، بیمار هر چه میخواهد بخورد". این نحوه سخن گفتن نه تنها برای بیمار، درمان نیست بلکه باعث فوت زودتر از موعد او میشود. به هر حال اگر قرار است شش ماه دیگر عمر کند، بگذارند خوب و خوش عمر کند نه اینکه شش ماه هم زجر بکشد یا بر اثر ترس، زودتر از موعد فوت کند. خانواده فرد نیز بیمار میشوند و بیماریهای سختتر و بدتر از سرطان پیدا میکنند. خلاصه در این مدت برای درمان بیمارشان زجرکش میشوند.
طبیب باید دلخوشکن باشد و به بیمار و خانوادهاش امید بدهد و از ادبیات مناسب استفاده کند؛ به عنوان مثال بگوید: درمان این بیماری مدتی زمان میبرد و سخت است اما نباید از رحمت خداوند ناامید و مأیوس شد.
برای درمان بیمار، از عوامل معنوی مانند دعا، نذر، توسل، تربت درمانی یا داروهای خیلی قوی استفاده کند؛ چرا که خداوند شافی است و برای خداوند بیماری سخت و آسان تفاوتی ندارد.
ترس عامل بسیار مهمی در ایجاد بیماریهاست و ما تا کنون به این موضوع فکر نکردیم که ترساندن بیجا یا حتی بهجا تا چه اندازه میتواند در ایجاد بیماریها نقش داشته باشد.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که افراد و کودکان سالم نباید در برنامه بخور حضرت مریم (س) شرکت کنند و تنها افراد و کودکانی که مشکلات ماورایی دارند، حضور داشته باشند. وقتی موجودات نامرئی، شیاطین و جنیان میخواهند از بدن بیمار خارج شوند، چه بسا باعث شوند بیمار جیغ یا داد بزند و گریه کند و دیدن این صحنه توسط کودک و اطرافیان عامل بیماری آنان خواهد بود.
فیلمهای وحشتناک و بازیهای هیجانی و ترسناک شهربازی عامل بیماری است. قلب همه قوت لازم را ندارد و کوچکترین ترسی میتواند در افراد ایجاد بیماری کند. مصادیق ترس میتواند بسیار زیاد باشد و هر کدام از عزیزان میتوانند فکر کنند و ببینند متعلقات این ترس چه میتواند باشد و چه عواملی میتواند در افراد ایجاد ترس کند.
ترس به دو صورت است: ترس ممدوح و ترس مذموم.
ترس ممدوح، ترس عقلایی است. عقل حکم میکند فردی که کوهنورد نیست، از اینکه با گروه کوهنوردی به کوه برود و درهها را طی کند، بترسد. چنین ترسی ممدوح است؛ زیرا فرد آمادگی لازم را ندارد و باید هم بترسد. همچنین فردی که گواهینامه رانندگی نگرفته یا رانندگیاش خوب نیست، باید از رانندگی بترسد. اگر فردی مقدمات لازم را فراهم کرده است و با این وجود میترسد، نشاندهنده نوعی بیماری است.
چند روز پیش آقایی مراجعه کرد و گفت: وقتی مهمان به منزل ما میآید، به شدت میترسم و در اتاق پنهان میشوم. سیزده سال درگیر این بیماری هستم و به تمام پزشکان خیابان آمادگاه مراجعه کردم اما درمان نشدم. این آقا که طی چهل روز، یک نسخه از نسخههای طب اسلامی را استفاده کرده بود، میگفت: بعد از مصرف این نسخه، خود من به استقبال هر کسی که به منزل ما میآید، میروم و به لطف خدا ترسم برطرف شده است.
آیهای که تلاوت شد، میفرماید: زمانی که فرشتگان ما بر حضرت لوط (ع) وارد شدند و آن حضرت به صورت ناگهانی آنان را دید، دچار ترس شد.
﴿وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا﴾[1]
این آیه چنین ترجمه شده است: این چهرههای زیبا را که دید، ترسید.
بعید است که فرشتگان با چهرههای زیبا بر حضرت لوط وارد شده باشند و احتمالا چهرههایشان عبوس بوده است؛ منتها تنها برای قوم حضرت لوط عبوس بودند. فرشتگان در قالب انسانهای زیبا نازل میشوند و کسی از دیدن انسان زیبای خوش اخلاق نمیترسد بلکه با دیدن فردی با چهرهی ﴿عَبُوساً قَمْطَرِیراً﴾[2]
ممکن است دچار هول، ترس و اضطراب شود.
ضمن اینکه قرینه وجود دارد؛ ﴿وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ﴾ زمانی که بر آنها عبور و گذر کردند و بر حضرت لوط (ع) وارد شدند و ﴿وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا﴾ و حضرت لوط وقتی با آنان مواجه شد، دلش گرفت، آنان گفتند: ﴿لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ﴾ نترس و حزن نداشته باش ﴿إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴾ ما تو و خانوادهات را نجات میدهیم مگر همسرت که جزو منافقین بود. در حقیقت چهره عبوس ما به خاطر تو و خانوادهات نیست و تنها همسرت با هلاکشدگان وا میماند.
﴿إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَىٰ أَهْلِ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴾[3]
تفاوت خوف و حزن را انشاء الله در جلسات آینده بیان میکنیم.
عبارت ﴿إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ﴾ خود یک درمان است. اگر به هر علتی بر فردی ترسی وارد شد، بایستی با زبان خوش و ادبیات خوب ترس را از دل او ببریم.
امروزه همجنسبازی در پنجاه کشور دنیا قانونی شده است، برایش نماد مشخص کردهاند و آن را تبلیغ و به آن افتخار میکنند. حتی برخی دانشمندنماها از آن دفاع میکنند و میگویند: آسیبی به نوجوان وارد نمیشود چون خودش خواسته است. ببینید چه کسانی در صدد هستند که خود را دانشمند جلوه دهند و به اسم علم یک انحراف جنسی را قانونی کنند. چند روز پیش رئیس یکی از فرقه همجنسبازان در کلیسا عکس گرفته بود و در حقیقت میخواست به کارش رنگ و لعاب دینی بدهد. در حالی که حرف حضرت لوط (ع) با پیامبران دیگر یکسان و هماهنگ است و همگی هدایت الهی دارند. این انحراف، یک انحراف مسلم عقلانی و فطری است. لذا دین، عقل و وجدان، همگی در برابر این انحراف جنسی ایستادهاند.
شکل عذاب در هر زمانی متفاوت است. گاهی در قالب ریزش سنگریزههای عذابگونه از آسمان است و زمانی ممکن است به صورت بیماریهای جدید باشد. هر گاه گناه جدیدی انجام گیرد، خداوند هم عذاب جدیدی نازل میکند.