1401/11/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه بحث محل های تولید منی /
بحث ما در رابطه با شرح و بررسی آیات 5، 6 و 7 از سوره طارق بود.
﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ﴾[1]
پس انسان باید با تأمل بنگرد که از چه چیز آفریده شده است.
﴿خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ﴾[2]
از آبی جهنده آفریده شده است.
﴿يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ﴾[3]
آبی که از صلب مرد و از میان استخوانهای سینه زن بیرون میآیند.
خداوند در آیه اول میفرماید: بایستی هر انسانی نظر کند که ماده اولیه خلقتش از چه بوده است. در آیه بعد جواب میدهد: ﴿خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ﴾ مادهی اولیه خلقت آبی جهنده است و انسان محصول آب جهندهای است که از کمر مرد و سینه زن خارج میشود.
ذیل این آیه روایتی وارد شده است:
«﴿خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ﴾ قَالَ: النُّطْفَةُ الَّتِي تَخْرُجُ بِقُوَّةٍ»[4]
﴿خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ﴾ یعنی آبی که با قدرت و قوت از بدن خارج میشود.
جهنده به معنای «با قوت» است.
ذیل آیه 7 نیز روایتی آمده است:
«قَالَ: الصُّلْبُ الرَّجُلُ وَ التَّرَائِبُ الْمَرْأَةُ وَ هِيَ صَدْرُهَا»[5]
فرمود: صلب یعنی کمر مرد و ترائب یعنی زن و آن هم سینه اوست.
جناب حکیم بوعلی در رابطه با اینکه منابع تولید کننده آب در بدن چه هستند و چه راهی را طی میکنند تا به تولید آب منی برسند، میفرماید:
«منی چیست و از کجا آمده و چه راهی را میپیماید؟
هنگامی که غذای بدن و اندامان بدن به مرحلهی چهارم هضم وارد میشود و بر اندامان باید توزیع گردد، مازادی از آن ـ که هضم سوم را دیده است ـ از رگها میتراود. این تراویده از جنس رطوبت سرشتی و طبیعی است که به تازگی منعقد شده است و اندامان اساسی از قبیل رگها و شریانها و غیره از این مادهی رطوبی تغذیه میکنند.»[6]
توضیح: بخشی از هضم در دهان، بخشی دیگر در معده و بخشی در کبد صورت میگیرد. بعد از اینکه عصارههای غذا هضم و به خون تبدیل شد، از کبد به کل بدن سرایت میکند. استخوانها نیز بخشی از تولید خون را به عهده دارند. خون قرمز به خون غلیظ سفید تبدیل میشود که اصطلاحا به آن منی میگویند.
منظور از «هضم سوم» خون است که در کبد تولید میشود.
تغذیه رگها و شریانها از طریق خونی است که در آنها جریان دارد و مانند آن است که خون به آنها آبرسانی میکند. بنابراین رگها و هم کل اعضای بدن از خونی که در رگها، شریانها و مویرگها است، تغذیه میشوند.
«ممکن است مقدار زیادی از این مادهی رطوبی ـ که در رگها متفرق شده است ـ مرحلهی چهارم هضم را هم پشت سر گذاشته و آمادگی کامل یافته باشد که رگها و اندامان همجنس و همگوهر رگها را تغذیه دهد، بدون اینکه نیاز به تغییر زیاد داشته باشد؛ این است که مادهی منی شدن راه رگها را در پیش میگیرد.
دربارهی منی دو نظریه هست:
جالینوس و بسیاری از طبیبان گویند: خداوند بزرگ در نرینه و مادینه مادهای را کاشته است که مراحل نمو را طی میکند و جاندار از آن به وجود میآید. این بزر خدادادی را در نر و ماده آب پشت نامیدهاند.
آیا کنش و واکنش در آب پشت هر دو جنس نر و ماده یکی است که هر دو را به یک اسم میخوانند؟ یا برای این به هر دو یک اسم مشترک دادهاند که در تکوین جنین هر دو با هم همکار و سازگارند و باید هر دو با هم دست به کار شوند و زیر بنای حیات و زندگی را پیریزی کنند، بدون اینکه کاربرد هر دو کاملا یکنواخت باشد. یا چنین تصور کردهاند که هر دو نوع آب پشت نر و ماده بدون هیچ فرق و امتیازی موادِ خام اوّلیهی تکوین جنین هستند و طرحریزی و شکلپذیری هر دو در یک راستا است. که در حقیقت هر چند یکی از این دو نوع آب، بدون همکاری دیگری نمیتوانند کاری را از پیش ببرند و به تنها از تکوین زیربنای زندگی جاندار عاجزند، اما کاربرد این دو، تا اندازهای از هم جدا است. بزری که در نرینه است در طرحریزی و ترسیم نیرومندتر از بزر موجود در مادینه است؛ در عوض نیروی شکلپذیری در بزر مادینه نیرومندتر از آن است که در نرینه است.»[7]
توضیح: جناب بوعلی نیز پذیرفته است که بخشی از آب منی محصول کمر است. ایشان اشاره میکند که آب پشت شامل زن و مرد میشود و آیه قرآن بیان میدارد آب زن از میان دو سینه او تولید میشود. این دو با هم منافاتی ندارند چرا که منابع تولید آب میتواند متفاوت و چند جا باشند.
جناب حکیم بوعلی بیان میکند: بزری که در نرینه است در طرحریزی و ترسیم نیرومندتر از بزر موجود در مادینه است. قرآن نیز میفرماید: ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ﴾ [8] و از رحم زن به عنوان کشتزاری یاد کرده است که نقش انفعال و پذیرش دارد و از مرد به عنوان فاعلِ فعال. از این رو جناب بوعلی میفرماید: بزر یا اسپرم نر قویتر است اما نیروی شکلپذیری یا انفعال در زن قویتر است.
«آب پشت نر (بزر تکوین جنین در نرینه) در شاخ مانندهی زهدان مادینه میریزد. دهانهی زهدان آن را میبلعد و به شدّت به داخل میکشد. اما بزر زیر بنای تکوین جاندار در مادینه از بالا نمیآید بلکه از داخل زهدان بر میجوشد و از آوندها و رگها در جای استقرار جنین جمع میشود.»
توضیح: دریچهی زهدان مانند شاخ است.
قدرت جذبکنندگی رحم به شدت زیاد است. جناب بوعلی نکتهای دیگر را مطرح میکند و آن هم این است که فضای داخل رحم، یکی از منابع تولید کننده منی است. سینه و کمر هم از دیگر منابع تولید کننده منی هستند.
«حکمای دانشمند غیر جالینوس و همرأیانش، نظرهایی در این باره دارند که شاید تا اندازهای با نظریه جالینوس فرق داشته باشند. که اینک خلاصهی آن را بازگو میکنیم. آنان میفرمایند: بزری که مایهی تکوین جنین است در نرینه طرحریزی را به عهده دارد و بزر مادینه تنها ویژگی به شکلپذیری دارد. بزر نرینه که کار طرحریزی را به عهده دارد، تمایل به همشکل بودن با جسمی را دارد که از آن جدا شده است. مگر اینکه بازدارنده و منازعی به میان آید. بزر مواد زیربنای تکوین جنین در مادینه شاید تا حدّی از پذیرفتن طرحی که نرینه ریخته است خودداری کند؛ اما سرانجام میپذیرد که بنای تکوین شده هم شکل جسمی باشد که بزر اساس طرحریزی را کاشته است. پس اگر بر هر دو نوع از بزر نرینه و مادینه یک اسم گذاشتهاند فقط به خاطر این است که در کار پیریزی و شکلگیری جنین همکاری و سازگاری همیشگی با هم دارند وگرنه در حقیقت بایستی بر هر یکی نامی گذاشت.»
توضیح: آب مرد و زن تفاوت دارند اما علت اینکه به هر دو آب کمر میگویند این است که هر دو در تشکیل جنین همکار هستند اما به این معنا نیست که قوت در هر دو یکسان است.
«اگر آبی را که از نرینه جدا میشود آب پشت بنامیم، نشاید آبی که در درون مادینه بر میجوشد همین اسم را داشته باشد. از سوی دیگر آب پشتِ نرینه غلیظ، گرم و کاملا به پختگی رسیده است؛ در صورتی که آب پشت مادینه کمتر به پختگی رسیده و از جنس خون حیض است و تغییر چندانی نیافته است و در دور شدن از مادهی خونی نیز به آب پشت نرینه نمیرسد. هم از این رو است که فیلسوف پیشینه، آب پشت مادینه را حیض نامیده است. آنان در نظریه خود چنین اظهار میکنند که آب پشت نرینه در اندازه بخشیدن و بزرگی و کوچکی جرم جنین دخالت چندانی ندارد که به حساب آید. این اندازه گرفتن و اندازه دادن به جرم جنین به عهدهی آب پشت مادینه یا بگوییم مادهی ناشی از حیضِ موجود در مادینه است. آب پشت نرینه همان کاربرد را داراست که پنیر مایه در شیر انجام میدهد و بزر مایع موجود در مادینه به جای شیرِ پنیر مایه زده است و بزرگی و کوچکی جسم جنین بسته به بیشیی و کمی و نیرومندی و ناتوانی آب پشت مادینه است.»
توضیح: تفاوت آب مرد و زن به اعتبار قوت و ضعف است و این تفاوت مهمی است. پس بهتر است به هر دو، آب پشت نگوییم. در روایت نیز آمده است: آب مرد، غلیظ و سفید رنگ و آب زن، رقیق و زرد رنگ است. آب زن کمتر به پختگی رسیده یعنی رقیق میباشد. برخی از فیلسوفهای گذشته آب زن را حیض نامیدهاند و آن را نوعی خون میدانند. آب مرد مانند پنیر مایه در شیر است که به شیر قوام میدهد اما آب زن مانند شیر است که حالات گوناگونی به خود میگیرد.
جناب بوعلی نظرات گوناگونی را ذکر و در انتها نظر خود را بیان میکند:
«اما نظریهی من در این باره چنین است:
[9]
توضیح: قبلا روایتی را خواندیم که امام صادق و امام رضا (ع) فرمودند: آب زن و مرد از کل بدن بیرون میآید و غسل جنابت به همین علت است.
آب منی از کل بدن بیرون نمیآید، در حقیقت منی خونی است که از کل بدن خارج میشود. آیا با بیرون آمدن خون، کل بدن باید شسته شود؟ امام بیان داشتند کل بدن فعال و به تحرک واداشته میشود: «حرکة شدیدة» و استخوانهای کل بدن و خونی که در آن در جریان است، همگی دست به کار میشوند که منی را تولید کنند. از این جهت فرد جنب باید کل بدنش را بشوید؛ چرا که کل بدن درگیر میشود. جناب حکیم بوعلی بیان میکند در میان اعضا و جوارح، برخی از اعضا حکم رئیسه را دارند و باید دستور دهند. مهمترین عضوی که به دیگر اعضا دستور میدهد تا کارشان را درست انجام دهند، مغز است. لذا ممکن است یکی از علل نازایی، ضعف مغز باشد. مغز ضعیف نمیتواند به غدد بدن دستور دهد و ترشحات لازم صورت نمیگیرد. عصبها و رگهایی که از مغز منشعب میشوند، مخصوصا عصبها و رگهایی که از کنار گوش عبور میکنند، نیز نقش دارند. بنابراین تقویت مغز برای درمان نازایی بسیار مهم است و مناسب است همیشه ماساژ و مخصوصا ماساژ عضلات گردن را در نسخههای نازایی توصیه کنیم. خواهران نیز تجربه کردهاند که ماساژ کشاله ران یا همان ماساژ نازایی بسیار مؤثر بوده است و خبرهایی خوبی نیز از درمان نازایی به ما رسیده است. علتش این است که ماساژ، گرفتگیها را برطرف و عصبها را آزاد میکند و باعث میشود خونرسانی به اعضا به خوبی انجام شود.
منشا خمیر مایهی آب مرد و زن از راه دو رگی که از مغز به پشت گوش میروند، جاری میشود.
این کلام حکیم بوعلی، «اما حتماً باید از هر اندامی از اندامان رئیسی نمونه و نمایندهای در این گوهر حیاتی باشد»، همان کلام امام است که فرمودند کل بدن در جنابت درگیر میشود. از هر اندامی باید نمایندهای باشد و نمایندهی آنها رگهایی است که از آن بخش منشعب میشوند. بنابراین معده، روده، کبد و همگی اعضای بدن نقش دارند.
ممکن است فرزندِ پدری که عضو ناقصی دارد، شبیه پدرش شود. زیرا تمام اندامهای پدر در ایجاد جنین نقش داشته است.
منظور از رگهای مادهرسان، رگهایی است که مادهی اولیه جنین را میرسانند. این رگها باید به اندازه کافی گشاد باشند یعنی فرد گرفتگی عروق نداشته باشد در غیر این صورت از آن عضو مشارکت و خونرسانی صورت نمیگیرد.
نعوظ ناشی از کبد، کلیه یا قلب است. به اعتقاد ایشان نعوظ ناشی از قلب است. لذا یکی از دلایل عدم نعوظ، ضعف قلب است و عدم نعوظ یکی از مهمترین علل نازایی است. ممکن است ضعف قلب ناشی از اضطراب فرد باشد که مقدمهای برای نازایی است.