1401/09/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/انحرافات جنسی /
﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ﴾[1]
﴿إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ﴾[2]
﴿فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾[3]
و آنان که نگه دارندهی دامنشان از شهوتهای حرامند، مؤمنان واقعی هستند مگر در کامجویی از همسرانشان یا کنیزان که در این زمینه مورد سرزنش نیستند. پس کسانی که در بهرهگیری جنسی راهی غیر از این جویند، تجاوز کار محسوب میشوند.
آیات 5، 6 و 7 سوره مؤمنون جزو آیات طبی قرآن هستند. مؤمنان واقعی و همهی انسانها برای تسکین و ارضای غرایز جنسی خود، تنها مجاز هستند از کانال ازدواج اقدام کنند. این قانون الهی است؛ تکوینا و هم تشریعا. مؤمنان به این قانون تکوینی و تشریعی عمل میکنند اما غیر مؤمنان عمل نمیکنند. ازدواج تعدیل کننده مزاجهاست. بنابراین بسیاری از مشکلات جسمانی و روحی از طریق ازدواج قانونی برطرف میشود. در مورد خواص ازدواج و آثار و نقش درمانی آن بعدا بحث خواهیم کرد.
هر راه دیگری غیر از ازدواج از منظر قرآن، راهی است غیر طبیعی و نوعی تعدی و تجاوز نسبت به حقوق الهی و انسانی محسوب میشود. تمام انحرافات جنسی اعم از زنا، لواط، مساحقه، استمناء، روابط ناپسند دوستانه دختر و پسر از مصادیق «وَرَاءَ ذَلِك» است.
افرادی که غیر از ازدواج راه دیگری را برگزینند، منحصرا متجاوزند و از راه انسانی، طبیعی و تکوینی که خداوند قرار داده، تعدی کردهاند. چنین کاری مانند این است که خلاف جریان آب رودخانه حرکت کنند. خدای متعال انسان را به شکلی آفریده که علاقهمند است نیاز جنسی و عاطفیاش را با جنس مخالف و از طریق ازدواج تأمین کند. این راه فطری است و هر راه دیگری غیر از ازدواج، تعدی، تجاوز و غیر انسانی است.
آیات مقدس قرآن درد و هم درمان ما را بیان میکند. اگر جوانی دیدید که دچار هیجانات روحی شده، زمینه روابط دختر و پسر، انحرافات جنسی و سند2030 را برایش فراهم نکنید، زیرا درمانش نیست. درمان فقط ازدواج است. این قانون خداوند است که تکوینا آبِ حیاتِ ازدواج را برای رفع عطش جنسی آن جوان قرار داده است. ممکن است فردی بگوید من برای رفع عطش میخواهم بنزین یا نفت بخورم. در حالی که خدا بنزین و نفت را برای رفع عطش قرار نداده بلکه آب را مایه حیات قرار داده است.
گر چه مقصود از کتاب آن فن بود گر توش بالش کنی هم میشود
مقصود از کتاب، مطالعه آن است. حال اگر فردی بخواهد آن را بالش کند، میشود چنین کرد. اما خداوند کتاب را برای مطالعه قرار داده است. ازدواج هم تأمین کننده نیازهای حیاتی انسان است و غیر از این تجاوز است.
از امام صادق (ع) سوال کردند: در کجای قرآن گفته شده استمناء و خودارضایی حرام است. حضرت فرمودند: ﴿فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾، کسی که غیر از طریق ازدواج راه دیگری را برای تأمین جنسی انتخاب کند، متجاوز است. استمناء از مصادیق «وراء ذلک» است.
انحرافات جنسی:
1) زنا
زنا نیز از مصادیق «وراء ذلک» است؛ به این معنا که فردی با جنس مخالف بدون ازدواج و خواندن خطبه و قرارداد، به امر زنا بپردازد. برخی میگویند چه فرقی بین زنا (بدون خواندن خطبه و با رضایت یا بدون رضایت طرف مقابل) و ازدواج هست؟ در جواب باید گفت تفاوتهای زیادی دارد.
﴿فَاعْبُدُوهُ﴾[4]
، او را عبادت کنید. زیرا تکوینا هیچ خدایی جز او نیست، پس خداوند اعتبار میکند که نماز بخوانیم یا ما را امر و نهی میکند. زمینِ رهایی را تصور کنید که هنوز خطبه مسجد در آن خوانده نشده است. همین که خطبه خوانده شد، ملکوت و احکام مسجد را پیدا میکند و زنی که عادت ماهانه است یا فردی که جنب است، نمیتواند در آن زمین حضور پیدا کند. زیرا زمین احکام و ارزش مسجد را پیدا میکند. ارزش نماز خواندن در آن زمین نسبت به قبل از خواندن خطبه، قابل مقایسه نیست. زیرا این اعتبار، اعتباری است که تکوینا در عالم حقیقتی ملکوتی ایجاد میکند. یک جمله «اَنکَحْتُ» و «زَوَّجْتُ»، چه تفاوتی بین زنا و ازدواج ایجاد میکند؟ درست است که یک جمله و اعتبار است اما اعتبار صرف نیست. اعتباری است که پشتوانه تکوین دارد یا منشأ تکوین میشود. جملات بار دارند. درست است که سخن و حرف، وجود لفظی است اما همین وجود لفظی منشأ آثار است. گاهی به کسی با همین وجود لفظی میگوییم: احمق! و گاهی با همین لسان، وجود لفظی ایجاد میکنیم و میگوییم: شما یک انسان فرهیخته و عاقل هستی. آیا فرد میتواند بگوید تنها یک لفظ بکار برده است؟ خیر، جملات و کلمات بار و معنا دارد. جملاتی که ما بکار میبریم، همگی منشأ آثار است. در نظام اجتماع نیز همینطور است. ممکن است کسی از نظر تجربی، علم پزشکیاش فوق العاده باشد اما از دانشگاه مدرک نگرفته است. آیا چنین فردی میتواند مطب بزند و بگوید فلان تخصص فلان رشته را دارد؟ خیر، در جامعه به چنین فردی میگویند: ما قبول داریم تو خیلی فاضل هستی اما همین اعتبارات جامعه را میسازد. چنین فردی باید استاد دیده باشد، امضای استاد را گرفته باشد و مهر و مدرکی داشته باشد. اینها همگی اعتبارات است که پشتوانه تکوین دارد یا منشأ تکوین است. به لحاظ فلسفی لازم بود چنین بحثی صورت گیرد.
﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا﴾[5]
(به زنا نزدیک نشوید) کسی نیاید اشکال کند که تفاوت زنا و ازدواج تنها در یک جمله است؛ برای یکی خطبه خوانده میشود و دیگری خیر. در حالی که تفاوت این دو از زمین تا آسمان است. خطبه پشتوانه تکوینی دارد و هم منشأ تکوین است. خطبهای که برای زمین مسجد خوانده میشود نیز چنین است. همین که خطبه خوانده شد، ملکوت پیدا میکند. شما هم با یک اعتبار مالک ماشین میشوید و زندگی اجتماعی با همین اعتبارات میچرخد. منتها برخی اعتبارات صرفا اعتبار است و هیچ پشتوانهای ندارد اما یک پشتوانه دارد و آن هم احتیاج به اعتبارات است. ما در زندگی اجتماعی باید اعتبار کنیم و مثلا بگوییم: کلاس از این ساعت تا این ساعت است. رنگ و نمادها اعتبارات هستند که برخی حق و برخی باطل هستند و جامعه به آن نیاز دارد. اما بعضی اعتبارات بخاطر وجود برخی تکوینیات است و آن اعتبارات منشأ بعضی تکوینیات میشود.
روایت برای چیزهایی که حرام شده، دلیل میآورد و میگوید: «ضَارٌّ لِلْجِسْمِ»[6] برای جسم مضر است (و به همین علت حرام شده است). چرا زنا حرام شده است؟ یکی از مهمترین عللش این است که برای جسم و روح مضر است و سَاءَ سَبِيلًا، بد راهی است.
آثار و عوارض گناه زنا:
1. قتل، از بین رفتن نسبها، فساد مواريث، ترک تربيت و سرپرستي کودکان
در روایتی، محمد بن سنان با حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مکاتبهای داشت و در این مکاتبه سوالاتی پرسید و امام جواب سوالات او را دادند. از جمله سوالاتش وجه حرمت زنا بود:
«حَرَّمَ اَلزِّنَا لِمَا فِيهِ مِنَ اَلْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ اَلْأَنْفُسِ وَ ذَهَابِ اَلْأَنْسَابِ وَ تَرْكِ اَلتَّرْبِيَةِ لِلْأَطْفَالِ وَ فَسَادِ اَلْمَوَارِيثِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ وُجُودِ اَلْفَسَادِ»[7]
«فِيه» یعنی وجود تکوینی. «لَا تَقْرَبُوا» نهی است و این نواهی، اعتبارات است که دلیل دارد و دلیل آن وجود فساد در آن بوده است.
در روایات آمده زنا عمر آدمی را کم میکند و کسی که زناکار است عمرش کم میشود.
زنا زاده نمیداند پدر و مادرش چه کسانی هستند. پدر و مادر از طریق قانونی و با افتخار بچه دار نشدهاند که او را از خودشان بدانند. ببینید دستورات دین چقدر لطیف و ظریف هستند. ازدواج برای این است که نسبها مشخص شوند و فرد بداند پدر، مادر، خواهر، برادر و اجدادش چه کسانی هستند.
بچهای که مشخص نیست پدر و مادرش چه کسانی هستند، مهر و محبت مادرانه و پدرانه را احساس نمیکند. در نتیجه به خوبی تربیت نمیشود.
وقتی رابطهها قطع شود، ارث و میراث هم مطرح نیست. در حالی که در ازدواج ارث و میراث مطرح است.
در اثر زنا، فسادهای مشابه این فسادها بوجود میآید و امام تنها چند مورد را ذکر کردند.
2. بیآبرویی، قطع روزی، کوتاهی عمر، سختی حساب، غضب خدا و خلود در جهنم
روایت دیگری از امیرالمؤمنین (ع) وارد شده که حضرت فرمودند:
«إِيَّاكُمْ وَ الزِّنَا فَإِنَّ فِيهِ سِتَّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ فِي الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ فِي الْآخِرَةِ فَأَمَّا اللَّوَاتِي فِي الدُّنْيَا فَيَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ وَ يَقْطَعُ الرِّزْقَ الْحَلَالَ وَ يُعَجِّلُ الْفَنَاءَ إِلَى النَّارِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِي فِي الْآخِرَةِ فَسُوءُ الْحِسَابِ وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ وَ الْخُلُودُ فِي النَّارِ»[8]
این مباحث، مباحث روز است و روحانیون و علما بایستی آن را برای مردم مطرح کنند و آنان را بترسانند: ﴿قُمْ فَأَنْذِرْ﴾[9]
قیام کن و بترسان. چند روز پیش همسر بنده تعریف میکرد خانومی به ایشان مراجعه کرد و گفت: آیا دارو یا غذایی برای تقویت جنسی وجود دارد؟ خانوم بنده بعد از گفتوگویی کوتاه، از او سوال کرد: آیا ازدواج کردهای؟ آن خانوم گفت: نه، برای روابط با دوست پسر چنین چیزی میخواهم.
«إِيَّاكُمْ وَ الزِّنَا» جزو جملههای تحذیر است یعنی بترسید.
اگر کسی حرامزاده به دنیا بیاید، دشمن اهل بیت (ع) میشود. چنین فردی از دین دفاع نمیکند. چرا این همه بر آزادیهای جنسی اصرار دارند؟ چون شیطان میداند حلالزاده و دوستدار اهل بیت (ع) در هر حال دوستدار آن بزرگان است. میخواهند روابط جنسی را در جامعه زیاد کنند تا زنازادگان زیاد شوند تا در آینده همه دشمنان اهل بیت (ع) شوند.
خداوندی که رحمن است و مهربانیاش شامل حال همه میشود، از دست زناکار ناراحت و غضبناک میشود.
کسی که زنا کند، امکان توبه برایش وجود دارد و این روایت مربوط به کسانی است که توبه نکردهاند.