1401/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: /خواب های پریشان /
از دیگر آیات طبی قرآن، آیه 44 سوره یوسف است که در رابطه با خوابهای پریشان (اضغاث احلام) است. در آیه 43 چنین آمده است:
﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ ۖ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ﴾
پادشاه مصر به بارگاه نشینانش گفت: پی در پی در خواب میبینم که هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را میخورند و نیز هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک را مشاهده میکنم. ای بزرگان اگر تعبیر خواب میدانید درباره خوابم نظر دهید.
﴿قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ﴾[1]
اساسا خوابهای پریشان و آشفته، نیازی به تعبیر ندارند. معبران نباید میگفتند: ما به تأویل خوابهای پریشان عالم نیستیم؛ بلکه باید میگفتند: خوابهای آشفته تعبیر ندارند. خواب عزیز مصر جزو «اضغاث احلام» نبود. یکی از دو زندانی همراه یوسف که قبل از او آزاد شده بود، به یاد آورد که یک زندانی در زندان است که میتواند خواب را تعبیر کند و باید برای تعبیر خواب پادشاه مصر از او کمک بخواهند.
«اضغاث احلام» را در لغت چنین معنا کردند: خوابهای بی در و پیکر که صدر و ذیل ندارد. خوابی که آشفته است و بعضا میتواند همراه با خوف، ترس و حزن باشد.
معمولا اینگونه خوابها در مواقعی اتفاق میافتد که خواب آن مناسب نیست مانند بین الطلوعین یا خواب با شکم پر.
«اَضغاث احلام» در این دو صورت اتفاق میافتد:
1- حالت خواب مناسب نباشد مانند خوابیدن با شکم پر بلافاصله بعد از غذا خوردن و عدم رعایت فاصلهای محدود و بدون گفتن ذکر.
2- زمان خواب مناسب نباشد مانند خوابیدن بین نماز مغرب و نماز عشاء یا زمان نماز مغرب و نماز عشاء، بین الطلوعین و خواب عصر.
وجه طبی بودن این آیه به این اعتبار است که برخی از خوابهای اضغاث احلام، خوابهای مخوف است. خوابهایی که در اثر نفوذ شیطان، همراه با آشفتگی است و باعث میشود انسان از خواب بپرد و بعضا دیگر خوابش نمیبرد. خواب آشفته را «اضغاث احلام» گویند.
در کتاب امالی صدوق روایات زیادی وجود دارد با این مضمون که روح انسان (مخصوصا مؤمن) هر شب خدا را در آسمان ملاقات میکند و حقایقی را میبیند که حق است و نیاز به تعبیر دارد. هنگامی که روح به سمت زمین برمیگردد، در مسیر بازگشت، از نفوذ شیاطین در امان نیست و چیزهایی میبیند که به آنها اضغاث احلام میگویند که نیاز به تعبیر هم ندارد.
محمد بن قاسم نوفلی گویند:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: اَلْمُؤْمِنُ يَرَى اَلرُّؤْيَا فَتَكُونُ كَمَا رَآهَا وَ رُبَّمَا رَأَى اَلرُّؤْيَا فَلاَ تَكُونُ شَيْئاً؟ فَقَالَ: إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَكَةٌ مَمْدُودَةٌ صَاعِدَةٌ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَكُلَّمَا رَآهُ رُوحُ اَلْمُؤْمِنِ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاءِ فِي مَوْضِعِ اَلتَّقْدِيرِ وَ اَلتَّدْبِيرِ فَهُوَ اَلْحَقُّ وَ كُلَّمَا رَآهُ فِي اَلْأَرْضِ فَهُوَ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ فَقُلْتُ لَهُ: وَ تَصْعَدُ رُوحُ اَلْمُؤْمِنِ إِلَى اَلسَّمَاءِ؟ قَالَ: نَعَمْ قُلْتُ: حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْهُ شَيْءٌ فِي بَدَنِهِ؟ فَقَالَ: لاَ لَوْ خَرَجَتْ كُلُّهَا حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْهُ شَيْءٌ إِذاً لَمَاتَ قُلْتُ فَكَيْفَ تَخْرُجُ فَقَالَ: أَ مَا تَرَى اَلشَّمْسَ فِي اَلسَّمَاءِ فِي مَوْضِعِهَا وَ ضَوْؤُهَا وَ شُعَاعُهَا فِي اَلْأَرْضِ فَكَذَلِكَ اَلرُّوحُ أَصْلُهَا فِي اَلْبَدَنِ وَ حَرَكَتُهَا مَمْدُودَةٌ إِلَى اَلسَّمَاءِ»[2]
به حضرت امام صادق (ع) گفتم: گاهی مؤمن خوابی میبیند و به حقیقت میپیوندد. گاهی خوابی میبیند و اتفاقی رخ نمیدهد و به واقع نمیپیوندد. حضرت فرمودند: هنگامی که مؤمن میخوابد، حرکتی ممتد از روح او خارج میشود که تا آسمان بالا میرود. پس هر خوابی که روح مؤمن در ملکوت آسمان در جایگاه تقدیر و تدبیر مشاهده کند، حقیقت دارد و هر خوابی که در زمین ببیند، اضغاث احلام یا خوابهای پریشان است. به حضرت گفتم: روح مؤمن به آسمان صعود میکند؟ حضرت فرمودند: بله. گفتم: به حدی که چیزی از روح در بدن او باقی نمیماند؟ حضرت فرمودند: نه! اگر همه آن از بدنش خارج میشد به حدی که چیزی از روح در بدن باقی نمیماند، در این صورت از دنیا میرفت. گفتم: پس چگونه خارج میشود؟ فرمودند: مگر ندیدهای که خورشید در آسمان است در مکان خودش قرار دارد اما تابش و شعاع آن در زمین است. روح نیز همین گونه است اصل آن در بدن، اما حرکت آن ادامهدار است و میتواند تا آسمان پیش رود.
* «هر خوابی که در زمین ببیند» به معنای حقایقی است که روح بعد از برگشت از آسمان به سمت زمین، میبیند.
* روح در بدن است اما شعاعش تا آسمان هم میرود. ببینید چقدر روح عظمت دارد.
در روایات اهل بیت (ع) توصیه شده که انسان موقع خواب وضو بگیرد. چون روح مؤمن خدا را ملاقات میکند و خداوند جان انسانها و مخصوصا مؤمنین را میگیرد. روح میخواهد با حقایق نورانی آشنا شود، بنابراین شرطش این است که از طهارت روح برخوردار باشد.
«مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَلْعِبَادَ إِذَا نَامُوا خَرَجَتْ أَرْوَاحُهُمْ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَمَا رَأَتِ اَلرُّوحُ فِي اَلسَّمَاءِ فَهُوَ اَلْحَقُّ وَ مَا رَأَتْ فِي اَلْهَوَاءِ فَهُوَ اَلْأَضْغَاثُ أَلاَ وَ إِنَّ اَلْأَرْوَاحَ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا اِئْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اِخْتَلَفَ فَإِذَا كَانَتِ اَلرُّوحُ فِي اَلسَّمَاءِ تَعَارَفَتْ وَ تَبَاغَضَتْ فَإِذَا تَعَارَفَتْ فِي اَلسَّمَاءِ تَعَارَفَتْ فِي اَلْأَرْضِ وَ إِذَا تَبَاغَضَتْ فِي اَلسَّمَاءِ تَبَاغَضَتْ فِي اَلْأَرْضِ»[3]
امام باقر (ع) فرمودند: هنگامی که بندگان به خواب میروند روح آنان به سوی آسمان خارج میگردد. پس هر چه که روح در آسمان ببیند، حقیقت است و آنچه در هوا (و نه در آسمان) ببیند، خوابهای پریشان است. بدانید روحها لشگرهایی به صورت چند گروهند: روحهایی که یکدیگر را میشناسند با هم متحد میشوند و روحهایی که یکدیگر را نمیشناسند با هم اختلاف پیدا میکنند. هنگامی که روح در آسمان باشد، دوستان و دشمنانی مییابد. پس هر گاه در آسمان دوستی یافت در زمین نیز او را دوست خود میبیند و هر گاه در آسمان دشمنی یافت در زمین او را دشمن خود میبیند.
* در این روایت تعبیر «العباد» یعنی بندگان (و نه مؤمنان) بکار برده شده است.
* خوابی که روح در آسمان ببیند، تعبیر دارد. اما خوابی که روح در هوا (و نه در آسمان) هنگام بازگشت ببیند، خواب پریشان است.
حقیقتی که پادشاه مصر در آسمان دیده بود به این صورت بود که هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خوردند اما او نمیدانست که این حاکی از یک حقیقت یا تمثیل یک حقیقت است؛ تمثیل این حقیقت که هفت سال گشایش و هفت سال قحطی خواهد بود. در هفت سال ابتدایی باید برای هفت سال قحطی ذخیره کنند. این را مُعبر میفهمد. گاو لاغر و گاو چاق مثالی از قحطی و گشایش اقتصادی است.
* روحهایی که یکدیگر را میشناسند با هم متحد میشوند، این تعبیر عجیب است و به معنای تفکیک بین مؤمن و کافر است.
ممکن است فردی در ظاهر اظهار دوستی کند اما در عالم رویا دشمنی او را به فرد نشان میدهند. اگر در آسمان فردی را دشمن یافت در زمین نیز دشمن مییابد و اگر دوست یافت، در زمین نیز دوست مییابد. ما در صدد این نیستیم که علم تعبیر خواب را مطرح کنیم و بگوییم خوابهای صادقه و کاذبه داریم. این شاید جنبه طبی نداشته باشد ولی چیزی که بیشتر مدنظر ماست این است که گاهی اضغاث احلام (خوابهای آشفته) آمیخته با ترس، هول، اضطراب و وحشت است و اینها هم میتواند از مصادیق اضغاث احلام باشد و از این جهت میتوان ذیل آن بحث طبی مطرح کرد.
از طرف دیگر روایت از امام صادق (ع) داریم:
«إِنَّ لِإِبْلِيسَ شَيْطَاناً يُقَالُ لَهُ هُزَعُ يَمْلَأُ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ يَأْتِي اَلنَّاسَ فِي اَلْمَنَامِ وَ لِهَذَا يُرَى اَلْأَضْغَاثُ»[4]
ابلیس شیطانی به نام هُزَع دارد که هر شب فاصله مشرق تا مغرب را پر میکند، وارد خواب مردم میشود و به همین علت است که خوابهای پریشان رویت میگردد.
این روایت کاملا ظهور دارد که میتوان ذیل اضغاث احلام، بحث طبی مطرح کرد. زیرا شیطان (که یکی از عوامل آسیب رسان به انسان است و از طریق خواب این کار را انجام میدهد) نمیگذارد روح به آسمان برود بلکه میخواهد در سطح زمین بماند و خوابهای پریشان و آشفته ببیند و همچنین نمیگذارد فرد به فایده خواب که رسیدن به آرامش و تجدید قوای روح و بدن است، برسد.
حضرت امیر المؤمنین (ع) فرمودند:
«سَأَلْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ اَلرَّجُلِ يَنَامُ فَيَرَى اَلرُّؤْيَا فَرُبَّمَا كَانَتْ حَقّاً وَ رُبَّمَا كَانَتْ بَاطِلاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا عَلِيُّ مَا مِنْ عَبْدٍ يَنَامُ إِلاَّ عُرِجَ بِرُوحِهِ إِلَى رَبِّ اَلْعَالَمِينَ فَمَا رَأَى عِنْدَ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ فَهُوَ حَقٌّ ثُمَّ إِذَا أَمَرَ اَللَّهُ اَلْعَزِيزُ اَلْجَبَّارُ بِرَدِّ رُوحِهِ إِلَى جَسَدِهِ فَصَارَتِ اَلرُّوحُ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ فَمَا رَأَتْهُ فَهُوَ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ»[5]
از پیامبر خدا (ص) پرسیدم: شخصی میخوابد و رویایی مشاهده میکند، گاهی این رویا واقعیت دارد و گاهی باطل است. حضرت پیامبر (ص) فرمودند: ای علی! هر بندهای به خواب رود روحش به سوی پروردگار میرود، پس هر چه نزد پروردگار ببیند، حقیقت دارد. پس هنگامی که خداوند عزیز و جبار فرمان نمود که روح او به بدنش باز گردد و روح به میان آسمان و زمین رسید، هر چه در آنجا ببیند خواب پریشان است.
* حضور روح در آسمان معنا و ملکوت به این معناست که شعاع روح تا آنجا رفته است اما خود روح در بدن است. ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾[6]
از تو در مورد روح سوال میکنند، بگو: روح جزء امر خداوند است و شما چه میدانید از عالم امر و مجرد.
* روح متعلق به جسم است اگر فرد خوابیدهای را نشگون بگیری، بالا میپرد و بیدار میشود. اما هر چه مرده را نشگون بگیری، بیدار نمیشود. چون روحی در بدن ندارد.
* آنچه روح در آسمان معنا ببیند حق است و آنچه هنگام بازگشت، بین آسمان و زمین ببیند، تصرفات شیطانی است.
سوال: از کجا بدانیم خوابی حقیقت دارد یا خیر؟
جواب: خوابهایی که صدر و ذیل ندارند، حقیقت ندارند. اگر روح هنگام بازگشت به زمین چیزی را مشاهده کرد، تعبیر ندارد. اما تا زمانی که روح در عالم آسمان است، هر چه آنجا ببیند، حقیقت است و نیاز به تعبیر دارد. چه کسی متوجه اضغاث احلام بودن اینها میشود؟ معبر. این هنر معبر است که خوابهای صادقه را از کاذبه تشخیص دهد. تعبیر خواب علمی الهی است و به الهام نیاز دارد تا حقیقت آسمانی از حقیقت زمینی تشخیص داده شود. هر آدمی نیز بهرهای از الهام برده است و میتواند بفهمد خواب در چه زمانی اتفاق افتاده و قبل از آن چه حالاتی داشته است.
کسی که پرخوری کند، خوابهایش فاسد میشود:
«إيّاكَ وَالْبِطْنَةَ فَمَنْ لَزِمَها كَثُرَتْ أسْقامُهُ وَفَسَدَتْ أحْلامُهُ»[7]
از پرخوری بپرهیز، کسی که ملازم پرخوری باشد مریضیهایش زیاد میشود و خوابهایش فاسد میشود.
فرد پرخور همیشه خوابهای پریشان میبیند. صبح هنگام وقتی پیامبر (ص) به اصحابشان میرسیدند، میفرمودند: «هَلْ مِنْ مُبَشِّرَاتٍ؟»[8] چه بشارتی دیشب به تو رسید؟ اصحاب پیامبر (ص) در شب عروج داشتند به همین جهت حضرت چنین سوالی از آنان میفرمود.
مرحوم علامه طباطبایی (ره) میفرمودند: روزی که مراقباتم بیشتر باشد، شب هنگام مشاهداتم بیشتر میشود.
هر چه انسان در روز مراقباتش بیشتر باشد، مشاهداتش در شب بیشتر میشود. ما از عالم خواب و رویا استفاده نمیکنیم. اوایل طلبگی که شور و شوق داشتیم، گاهی سوالهای علمی خود را در عالم خواب از علامه طباطبایی میپرسیدیم. بنده در خواب به ایشان گفتم: لام در آیه ﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ﴾[9]
، چه نوع لامی است؟ مرحوم علامه فرمودند: لام عاقبت است و لام غایت نیست. یعنی خدا مردم را نیافریده برای اینکه بیشترشان به جهنم بروند بلکه آنان را برای بهشت آفرید اما عاقبت کار آنها این بود که به جهنم بروند. من تصور میکردم که لام آن، لام غایت باشد به این معنا که ما بیشتر شما را آفریدیم که به جهنم ببریم. در حالی که چنین چیزی با حکمت متعالی خداوند جور در نمیآمد. به ایشان گفتم: این جواب را قبلا بیان فرمودید. فرمود: بله ما گفتیم و این جواب تا ثریا هم پیش رفت. گاهی هم خواب حضرت امام خمینی (ره) و بزرگان دین را میدیدیم. با اساتیدمان مشورت میکردیم و آنان میگفتند: این خوابها بعلت کار خوبی است که در طول روز انجام دادی. گاهی مزد کار خوب، خواب خوب است. خواب خوب نعمت بزرگی است؛ اینکه آدمی آرام بخوابد و خواب خوب ببیند.