1401/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آیات الأبدان در قرآن/ادامه بحث خواب درمانی /
در رابطه با علل پرخوابی از منظر حکیم بوعلی در جلسه گذشته صحبت کردیم. امروز قصد داریم علل بیخوابی و بیداری مفرط را از منظر ایشان مطرح کنیم.
بیخوابی و بیداری مفرط
«بیداری حالتی را گویند که روان نفسانی جانداران مشغول به کار انداختن ابزارهای حسی و جنبشی است.»[1]
یعنی روان دائما مشغول به کار است و خود و ابزارهایی که در اختیارش است استراحت نمیکنند.
ایشان در ادامه چنین میگوید:
بیخوابی حالتی را مینامیم که بیداری به حد افراط برسد و از حالت عادی و طبیعی پا فراتر گذارد. بیخوابی میتواند انگیزههای مختلف داشته باشد:
1. انگیزهاش گرمی و خشکی مزاج ناشی از گرمی آتشین روان است و روان آتشین در این حالت همواره به سوی بیرون در حرکت است. گرمی بیشتر در این حالت سبب است و گرمی پیشتاز سببهای بیخوابی است.
توضیح: عامل اصلی در بیخوابی و بیداری کشیدنی که ناشی از غلبه صفرا (گرمی و خشکی) است، گرمی زائد بدن است. سردی هم عامل پیشتاز پرخوابی است یعنی بیشتر سردی و غلبه بلغم عامل پرخوابی است.
2. شاید رطوبت بورکی در مغز جای گیرد و سبب بیخوابی شود.
توضیح: رطوبتی که حالت روان به خود گیرد و از بینی و چشم خارج شود، موجب بیخوابی میشود. رطوبت هم میتواند عامل بیخوابی و هم پرخوابی باشد. اما در اینجا شاید رطوبت بیش از اندازه منظور باشد.
3. درد و فکر که بسیار و عمومی باشد ممکن است سبب بیخوابی شوند.
توضیح: فرد هم درد بدن دارد و هم فکرش مشغول است. درد عمومی یعنی بیشتر اعضای بدن را درگیر کرده است. فرد میخواهد بخوابد اما درد اجازه نمیدهد.
4. روشنایی یا روشن کردن جای برای کسانی که آمادهی ابتلاءِ به بیخوابی هستند سبب بیماری بیخوابی میشود.
توضیح: از آداب خوابیدن در طب اسلامی، خاموش کردن چراغها و تاریکی فضا است. چرا که گاهی روشنایی بیش از اندازه موجب بیخوابی میشود. بنابراین باید بین خواب و تاریکی هماهنگی وجود داشته باشد. خداوند شب را تاریک قرار داده تا محل خوابیدن باشد و روز روشن است تا محل کار و بیداری است.
5. سوء هضم و پر شدن معده از خوراک بیش از اندازهی لازم.
توضیح: حکیم بوعلی قبلا در میان عوامل پرخوابی به بخار معده اشاره کرده است. در اینجا عامل بیخوابی، سوء هضم یا پر شدن معده از غذا است. فرد قصد دارد بخوابد اما مدام آروغ میزند، غر غر شکمش اجازه نمیدهد یا نفخ و باد معده اذیتش میکند.
6. از خوردن چیزهایی که بادزا هستند و خلطها را درهم و برهم میکنند و سبب خوابهای پریشان و ترساننده میشوند مانند باقلی و غیره.
توضیح: جناب بوعلی معتقدند چیزهایی که بادزا هستند مانند نخود، خوابهای پریشان به همراه دارند. براساس روایات اهل بیت (ع)، لوبیا بادزدا است. در حقیقت بادهای زائد منظور است یعنی غذاهایی که نفاخ باشند. به صورت کلی غذاهای سرد، بادزا هستند. اگر کسی دوغ یا ماست بخورد، معدهاش نفاخ میشود.
7. در حالت تب بخارهای خشک و سوزناک به سوی مغز بالا میروند و سبب بیماری بیخوابی میشوند.
توضیح: بیخوابی خود یک بیماری است. فرد به صورت طبیعی باید شب هنگام بخوابد و شب، وقت خواب است. یکی از چیزهایی که موجب بیخوابی میشود، تب است. از جمله عوارض تب، بخارهای خشک و سوزناک است. وقتی تب به قدری زیاد باشد که اطرافیان فرد آن را حس کنند، پس در بدن فرد چه اتفاقی میافتد؟ دراین حالت بخارهای خشک و سوزناک به سمت مغز بالا میروند. همه عواملی که حکیم بوعلی بیان میکند به نحوی به مغز برمیگردد. این همان کلام امام رضا (ع) است که فرمودند: سلطان خواب مغز است. یعنی اصل آن مغز است. فردی به من گفت: مادرم خوابش نمیبرد. گفتم: روغن بنفشه در بینیاش بچکانید. زنگ زد و گفت: مادرم به خواب عمیقی رفته است. روغن بنفشه طبق روایت:
«يَزِيدُ فِي الدِّمَاغِ»[2]
مغز را تقویت میکند.
اگر مغز آسیب ببیند، خوابهای فرد بد میشوند. کسی که قسمت پشت مغزش دچار خلل شود، گوش و مخصوصا چشمش موقع خواب دچار زلزدگی میشود. چشم و گوش باید به خواب روند؛ غیر از ابزارهای تنفسی که باید فعال باشند. لذا تقویت مغز برای درمان پرخوابی و کمخوابی بسیار مؤثر است.
سوال: آیا روغن بنفشه برای پرخوابی هم مناسب است؟
جواب: روغن بنفشه حالت تعادل دارد و مزاج فرد را به تعادل میرساند.
سوال: در میان عوامل پرخوابی به تب هم اشاره شده بود، آیا تب باعث پرخوابی میشود یا کمخوابی؟
موجب پرخوابی میشود. به ویژه اگر ماده تب بلغمی و سرد بوده و از عفونت گرم شده باشد. ماده بیماری یعنی ماده تب که همان غلبه بلغم است، علت پرخوابی است. تب و گرمی در بدن ایجاد شده است اما مادهی تب یعنی ریشه و اصل تب، همان بلغم است. خود تب عامل اول است و بخارهای خشک و سوزناک که از تب به سوی مغز بالا میرود، عامل هفتم است که سبب بیخوابی میشود.
8. شاید سبب بیخوابی ورم سودایی یا سرطانی در اطراف مغز باشد.[3]
توضیح: تودهای در مغز یا سر بوجود میآید که آن را دچار خلل و آسیب میکند.
حکیم بوعلی علامت انواع بیماری بیخوابی را چنین ذکر کرده است:
1. اگر با بیخوابی، حواس سبک، سر سبک، چشم خشک، زبان خشک، بینی خشک باشد و سر نه گرم شود و نه سرد. علامت این است که بیخوابی از خشکی ساده است و نه مادهای با خود دارد و نه با گرمی آمده است.
توضیح: حواس سبک یعنی کوچکترین تلنگری باعث بیدار شدن فرد از خواب میشود.
علاج:
1. اگر سبب بیخوابی خشکی مزاج است باید غذای بیمار نمبخش باشد و بهویژه شستوشوی به اعتدال مفید است. اگر حمام رفتن برایش خوابآور نبود بدان که تن بیمار مزاج معتدل و رو به راه ندارد و خشکی یا خلطهای ناپسند بر مزاجش کاملا مسلط شدهاند و از حمام رفتن، خلطها برانگیخته میشوند. پس باید این شخص که به بیخوابی گرفتار است از فکر کردن، جماع کردن، خسته شدن دوری گزیند، بیاساید و آرام نشیند و سرش را با روغنهای عرقآور بر دوام بینداید که ذکر شدهاند و شیر بر سرش دوشند و داروهای مایع نامبرده را بر سر پاشد و در بینی کشد، که عطسه کند و در گوش چکاند، به ویژه روغن نیلوفر بسیار خوب است و اگر در بینی کشند بسیار خوبتر است. علاوه بر این بهتر است کف پا را ماساژ دهد.
توضیح: ممکن است سبب بیماری، خشکی مزاج باشد، مثلا دهان خشک شده و باعث بیداری فرد از خواب شود، در این صورت فرد باید آب بنوشد. غذای بیمار باید رطوبت داشته باشد مانند آش برگ. خوردن برنج به صورت مداوم باعث خشکی دهان در شب می شود. فرد نصف شب سودایش بالا میرود و تمایل به خوردن آب پیدا میکند و این موجب بیخوابی میشود. اگر فردی وسواس داشته باشد، مدام پوستش را میشورد و کیسه میکشد که باعث خشکی میشود. شست و شوی به اعتدال مفید است.
سوال: آیا منظور حکیم بوعلی این نیست که پوست خشک را کمی شست و شو دهند تا خشکیاش برطرف شود؟
اگر بینی، چشم و دهان فرد خشک شده باشد، میتواند با آب، بینی خود را نمناک کند یا به چشمش آب بزند یا در دهانش آب غرغره کند.
حمام کردن خودش خواب آور است. اگر حمام کردن نیز مؤثر نبود، معلوم میشود فرد مزاجش معتدل نیست و خلطهای ناپسند بر مزاجش مسلط شده است. حمام چهار اتاقی باید مزاج را معتدل کند. گفتیم مَسکن خشکی، سودا است. فرد باید از فکر و خیال زیادی بپرهیزد. یکی از چیزهایی که باعث بیخوابی میشود، دلشورهها و فکر و خیالهای بیخود است. برای درمان، فرد باید خود را در طول روز مشغول کند.
جماع کردن و خستگی بیش از اندازه منظور است. فرد نباید خستگی زیاد داشته باشد بلکه باید استراحت کند و بدن و سرش را با روغنهایی که طبع گرمی دارند مانند روغن بادام شیرین یا روغن بادام تلخ (که برای خشکی مفید است) روغنمالی کند. همچنین میتواند شیر شتر (که طبع گرمی دارد) بر سرش بمالد. میتوانند روغنهای نامبرده را بر سر بیمار بپاشند یا در بینی و نافش بچکانند. چرا که روغن بادام خشکی بینی را برطرف میکند. همچنین میتوان این روغنها را به ابروهای بیمار نیز مالید.
سوال: کدام روغن بادام بهتر است؟
سوال: آیا طبع تلخ، خشک نیست؟
شود و هر چه رطوبت باشد از بدنش خارج میشود، دچار یبوست، خشکی دهان و عوارضی که دیابتیها دارند، میشود. خوردن بادام تلخ و روغن آن برای درمان چنین فردی بسیار مناسب است.
در مورد روغن خیری یا همان شببو، در روایت آمده است:
«إِنَّ الْخِيرِيَّ لَطِيفٌ»[4]
روغن خیری، لطیف است.
در نتیجه با خشکی تناسب دارد.