95/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شبهه حکمیه، ناشی از حجیت عام بعد از تخصیص/آیا عام مخصَص، در مابقی افرادش حجت است یا خیر/عام و خاص.
با توجه به آنچه به عرض رسید معلوم گردید که مخصص چه متصل و چه منفصل، دلالتی بر مجاز ندارد، بلکه مخصص منفصل فقط در اراده جدی متکلم تاثیر گذاشته و در اراده استعمالی تاثیر ندارد، فلذا عام در عموم خودش استعمال گردیده و مجازیتی در کار نیست.این بیان مرحوم استاد خویی بود.
مرحوم شیخ هم در تقریرات همین نظر را دارند ولذا میفرمایند اگر اشکال کنید که مولا که اراده اش بعد از تخصیص بوده، پس چرا از ابتدا حکم را بصورت شمول ذکر کرده است؟ ایشان میفرماید این بخاطر مصلحتی است که در تاخیر بیان حکم خاص است.
ان قلت: تاخیر بیان از وقت حاجب پیش میآید.
قلت: کمااینکه در قاعده طهارت با عدم العلم همه اشیاء محکوم به طهارتند، در مقام هم اگر مخصصی وارد نشود، عام حجت بوده و مکلفین به مقتضای تکلیف به حکم ظاهری، میتوانند به آن عمل کنند.
ان قلت: مخصص منفصل کاشف است از اینکه حکم الله واقعی غیر از عموم است. حال سوال این است که این حکم عام اولیه حکم واقعی بود، یا حکم ظاهری اگر بفرمایید واقعی بوده باید قائل به نسخ شوید، و اگر بفرمایید ظاهری بوده، این یعنی عدم اشتراک حکم بین عالم و جاهل.
قلت: مرحوم شیخ پاسخ میدهند که حکم قبل از مخصص، حکم ظاهری است و حکم ظاهری قبل از واقع حجت است[1] .
مرحوم کاظمی در فوائد بعد از اینکه این بیان استاد خویی را نقل مینماید میفرماید لکن مرحوم استاد نائینی این نظریه را نپسندیدهاند، زیرا ایشان(یعنی مرحوم نائینی) قائلند به اینکه اراده جدیه از اراده تفهیمیه جدا نیست و الّا لازم میآید دلالت استعمالیه هزل و شوخی باشد، زیرا شکی نیست در اینکه حقیقت استعمال لفظ به جهت افاده معنا و مقصود و معانی کلام است و توجه مستعمل به الفاظ، یک توجه آلی و غیر مستقل است(یعنی الفاظ تماماً آلت و بزار برای معانی متکلماند). و ربما اصلا توجه به الفاظ مغفولعنه است زیرا مقصد متکلم در ظل مفاهیم است نه در ظل خود الفاظ و الفاظ فقط کاشف از آن مفاهیماند. از طرفی اگر متکلم در مقام تفهیم مرادش هست، این معنایش همان اراده جدیه است، یعنی میخواهد مقصود اساسی خود را با الفاظ بیان نماید؛ لذا دیگر دو مرحله برای معنا ندارد. زیرا گفتیم متکلم در مقام استعمال به دنبال مقاصد خود است و اگر این مقاصد اراده جدی او نیست در واقع پس او دارد هزل و شوخی میکند. و این از ساحت شارع حکیم به دور است. بنابراین باید گفت همان چیزی که شارع در مقام استعمال در نظر میگیرد، همان مراد جدی اوست. مخصوصا در مقام بیان احکام شرعی که معنا ندارد شارع مقدس در مقام استعمال اراده جد ننموده باشد.
ان قلت: پس مخصص متصل و منفصل موجب مجازیت میگردد و این یعنی عام در مابقی افراد حجت نیست.
قلت: مرحوم نائینی میفرماید خیر، مجازیتی در کار نیست، زیرا مخصص منفصل نه در ادات عام اثر گذاشته نه در مدخول عام، بلکه مخصص چه متصل چه منفصل، در واقع در مراد از مدخول اثر میگذارد، فلذا ادات عام در واقع از همان اول در موضوعله خود استعمال شده، فلذا دیگر مجازی در کار نیست. به عبارت دیگر مخصص متصل یا منفصل در واقع کاشف از آن است که حکم از ابتدا ضیق صادر گردیده، و این هم موجب مجازیت نیست، زیرا مراد جدی از مراد استعمالی جدا نمیگردد و فقط با مخصص، اصل مراد متکلم کشف میگردد[2] .