95/03/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اذا تعدد الشرط و اتحد الجزاء/تنبیهات/مفهوم شرط/مفاهیم.
تنبیه چهارم. اذا تعدد الشرط و اتحد الجزاء، و مفهوم دو شرط با هم تعارض نمودند چه باید کرد؟
مثال: اذا خفی الاذان فقصر واذا خفی الجدران فقصر.
عرض شد وجوهی مطرح گردیده[1] .
وجه اول از مرحوم آخوند بود که فرمودند: هیچکدام از دو جمله در مقام بیان مفهوم نبوده و به منزله دو جمله خبریهاند. بنابراین هم خفاء اذان و هم خفاء جدران موضوع برای قصر میباشند؛ و ممکن است موضوعات دیگری هم برای قصر موجود باشد.
وجه دوم: شرط عنوان احدهماست. حال یا احدهمای مقولی(اگر موجود بود، مانند مورد مثال که واحد حقیقی خفاء اذان و جدران، ابتعاد عن البلد است)،یا احدهمای انتزاعی(اگر واحد حقیقی و مقولی موجود نبود). قهراً در این فرض حصول قصر به ثبوت احدالموضوعین و انتفاء قصر به عدم ثبوت موضوعین معاً میباشد.
وجه سوم: شرط عبارتست از مرکب دو امر. یعنی اذا خفی الاذان و الجدران فقصر.
وجود دلیل مقابل قرینه است بر اینکه علت مذکور در دلیل اول تمام علت نیست، بلکه به ضمیمه علت مذکور در دلیل دوم تمامالعله میگردد.
وجه چهارم: اطلاق مفهوم هر کدام به منطوق دلیل مقابل مقید میگردد. مفهوم اذا خفی الجدران این است که اگر جدران مخفی نگردید قصر لازم نیست، چه اذان مخفی گردد چه نگردد. این مفهوم با منطوق اذا خفی الاذان مقید میگردد و نتیجه این میشود که اذا لم یخف الجدران لمیقصر الا اذا خفی الاذان.
در مقابل هم مفهوم اذا خفی الاذان با منطوق دلیل مقابل که اذا خفی الجدران باشد مقید میگردد و نتیجه این میشود که اذا لمیخف الاذان لایقصر، الا اذا خفی الجدران.
اشکال: مفهوم ناشی از خصوصیتی است که از منطوق اخذ میشود که آن خصوصیت بیان انحصار علت است، حال اگر فرض این شد که منطوق باید به مفهوم تخصیص بخورد، دیگر منطوق دلالت بر انحصار ندارد تا بتوانیم از آن مفهوم بگیریم، و اگر منطوق نفی شد، دیگر منطوق هم دلالت بر انحصار ندارد.
وجه پنجم ازمرحوم نائینی.
مرحوم استاد خویی وجه خامسی را از قول مرحوم نائینی نقل میکنند به اینکه هر کدام شرط مستقل باشد. لکن بعد میفرمایند این وجه، وجه مستقلی نیست و به همان عنوان احدهما بر میگردد.