95/02/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تنبیهات/مفهوم شرط/مفاهیم.
تنبیه اول: عرض شد بحث مفهوم در جمله شرطیه، در قضایایی است که شرط برای بیان حالتی از حالات موضوع باشد، مانند: اذا جائکم فاسق بنبأ فتبینوا، که در این آیه موضوع فاسق است و دارای دو حالت مجیئ و عدم مجیئ است. یعنی منطوق حکم به تبین خبر فاسق است و مفهوم(در صورت اثبات) حکم به عدم تبین خبر غیر فاسق است.
حال صحبت در این تنبیه در این است که: اشکال شده است که جملهی شرطیه مفهوم ندارد؛ زیرا جمله شرطیه متکفل حکم شخصی است و انتفاء شخص حکم به انتفاء موضوع خودش عقلی است، یعنی ان جائک زید فاکرمه، مانند اکرم زید الجائی است که حکم با انتفاء موضوع منتفی می شود. پس جمله شرطیه مفهوم ندارد.
پاسخ: بر مبنای مرحوم محقق خراسانی که میفرماید: موضوعله و مستعملفیه در حروف عام است، این اشکال لازم نمیآید؛ زیرا آنچه معلق بر شرط است نفس وجوب است و خصوصیت از ناحیه استعمال حاصل میشود[1] .
اما بر مبنای استاد خویی که انشاء را ابراز مافیالضمیر میدانند هیئت دیگر حکم جزئی نیست، بلکه مفاد آن ثبوت حکم کلی است بر ذمه عبد فلذا با انتفاء شرط مفهوم ثابت میگردد؛ زیرا انتفاء جزاء بنابر مفهوم، انتفاء به نحو کلی است[2] .
تنبیه دوم: مرحوم استاد خویی میفرمایند: جمله شرط واحد باشد یا متعدد، یا اینکه تعدد به نحو ترکیب باشد(مانند ان جائک زید و اکرمک و سلمک فاکرمه یا به نحو تقیید(مانند ان رکب الامیر فی یوم الجمعه و ساعة فلان فخذ رکابه)، در تمامی این موارد(اگر قائل به مفهوم شرط گردیدم)، مفهوم ثابت است[3] .