درس خارج اصول استاد اشرفی

94/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه مرجح سوم (تقدیم مشروط به قدرت عقلی بر مشروط به قدرت شرعی)/مشروطین به قدرت شرعی

بحث در سومین مرجح از مرجحات باب تزاحم بود و سخن در فرمایش مرحوم محقق نایینی رحمه الله تعالی بود که مشروط به قدرت عقلی مقدم است بر مشروط به قدرت شرعی. و از نظر ایشان فرقی نمی کند که مشروط به قدرت شرعی زماناً مقدم باشد بر مشروط به قدرت عقلی یا مؤخر باشد یا مقارن باشند و اگر مقارن باشند و یا مشروط به قدرت عقلی زماناً مقدم باشد مطلب روشن است. اما اگر ابتدا مشروط به قدرت شرعی فعلی شد، مانند کسی که در ماه رمضان مستطیع شده اول شوال هم وقت وجوب اداء دین فرا رسیده، باز هم مرحوم نایینی رحمه الله تعالی قائلند که اداء دین مانع از فعلیت وجوب حج خواهد شد. زیرا در این صورت نیز مشروط به قدرت عقلی موجب عجز از امتثال مشروط به قدرت شرعی خواهد شد. ابن بیان مرحوم محقق نایینی رحمه الله تعالی بود در مقام و بر این اساس در مقام تزاحم (که ایشان اصلاً منکر تزاحمند در این مورد) پیوسته مشروط به قدرت عقلی مقدم بر مشروط به قدرت شرعی می باشد.[1]

گفتیم مرحوم محقق نایینی رحمه الله تعالی قائلند که تزاحم در جایی است که ملاک هر دو حکم ثابت باشد و در مانحن فیه که مشروط به قدرت عقلی ملاکش ثابت و مسلم است و در نتیجه نوبت به مشروط به قدرت شرعی که ملاکش منوط به وجود قدرت شرعی است نخواهد رسید، بالمرّة از باب تزاحم خارج است.

مرحوم آیة الله العظمی خویی رحمه الله تعالی فرمودند: مسأله ملاک امر درستی است ولی احراز حکم منوط به وجود امر است و بنابراین این تعلیل که مشروط به قدرت عقلی واجد ملاک و مشروط به قدرت شرعی فاقد ملاک است به خاطر فعلیت اوّلی ناتمام است و فعلیت به مشروط به قدرت عقلی موجب عجز شرعی از امتثال مشروط به قدرت شرعی شده و آن را از فعلیت ساقط می کند نه از ملاک.

فرض دوم: تزاحم واجبین مشروطین به قدرت شرعی

اگر هر دو واجب مشروط به قدرت شرعی باشند[2] کدامیک مقدم است؟ تارةً مشروطین به قدرت شرعی از نظر زمان بینشان تقدم و تأخر است و أخری هر دو مقارن با هم هستند. در فرض تقدیم و تأخیر، علی القاعده مشروط به قدرت شرعی که زماناً مقدم است بر دیگری مقدم خواهد بود. مثلاً: روزه گرفتن مشروط به قدرت شرعی است اما هر روزی دارای امر مستقلی است. ﴿کلوا و أشربوا حتّی یتبیّن لکم الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر ثمّ أتمّوا الصّیام إلی اللّیل" ﴾[3] . فرض کنیم شخصی نمی‌تواند دو روز پشت سر هم روزه بگیرد. اکنون روز اول ماه رمضان را باید روزه بگیرد یا روز دوم را؟ می گوییم: قطعاً روز اول وجوبش فعلی شده. زیرا مکلف هم قدرت تکوینی و هم قدرت شرعی دارد و هیچ موجبی برای تأخیر در اداء صوم نیست و وجوب روزه روز اول فعلی شده و حالت منتظره ای در کار نیست و به امید روزه روز دوم حق ندارد روزه روز اول را ترک کند و هیچ مجوزی برای تأخیر صیام وجود ندارد.

بر این اساس می توانیم مطلبی را استخراج کنیم: مثلاً کسی نذر کرده در روز عرفه به زیارت حضرت أباعبدالله الحسین (علیه السلام) مشرف شود و مستطیع هم شده. آیا حج مقدم است یا زیارت الحسین علیه السلام؟ حج که بنابر ظاهر دلیل مشروط به قدرت شرعی است ولی نذر مقید شده است اولاً بر رجحان و ثانیاً به این که بر خلاف کتاب و سنت نباشد. پس نذر به دلیل منفصل مشروط به قدرت شرعی است. اکنون می گوییم اگر اول نذر کرده بود و بعد مستطیع شد به مجرد نذر، وجوب زیارة الحسین علیه السلام بر او فعلی شده. پس برایش واجب است که به کربلا برود و ترک حج کند. لذا مرحوم صاحب جواهر رحمه الله تعالی و جمعی ازبزرگان فرموده اند: اگر نذر زیارت عرفه کرد گرچه بعد مستطیع شد بر او آوردن نذر واجب است و حج از او ساقط می شود. به نظر مرحوم آیة الله حکیم رحمه الله تعالی و بعضی از محشین عروة نیز همینطور است.

مناقشه مرحوم آیة الله خویی در این مسأله:

اولاً) هر کسی قبل از احراز استطاعت نذر می کند که دو رکعت نماز نافله در روز عرفه در مسجد گوهرشاد بخواند و یا در روز عرفه پای درس فقه آل محمد (صلوات الله علیه و سلامه علیهم اجمعین) بنشیند و یا در مسجد محلشان عملی مستحبی را انجام دهد. و این مستبعدٌ جداً.

ثانیاً) برخلاف آنچه همه می گویند حج مشروط به قدرت عقلی است.[4] زیرا استطاعت تفسیر شده به تخلیه سرب و داشتن مال که این همان قدرت تکوینی و عقلی است. کسی که مال به مقدار رفت و برگشت دارد و فقیر نباشد و راه باز باشد، مستطیع می شود. حتی اگر قدرت بدنی ندارد "یجهّز سریرةً" واجب است کسی را که تا کنون حج نکرده تجهیز کرده و او را به مکه بفرستد. پس اگر امر دایر شد بین نذر و حج، نذر نمی تواند مانع حج شود. زیرا حج مشروط به قدرت عقلی است و نذر مشروط به راجح بودن و مخالف کتاب و سنت نبودن. حال اگر مستطیع شده، عمل کردن به نذر، اولاً: معلوم نیست که راجح باشد که مانع حج شده است و ثانیاً: برخلاف کتاب است، "لله حجّ البیت".

ثالثاً) موجب تحلیل حرام شده. زیرا ترک حج حرام است بر کسی که قدرت بر حج داشته باشد. پس در دو مشروط به قدرت شرعی آنچه از نظر شارع مقدم است حکم آن فعلی می شود و در هر صورت دیگری از فعلیت ساقط می شود.


[1] فوائدالأصول، ج1، ص323.
[2] مصباح الأصول، ج1، قسم2، ص80.
[3] بقره/سوره2، آیه187.
[4]  .